جایگاه زهد در تعالیم اسلامی و تبیین آن با شخصیت حضرت زهرا(س)
کد خبر: 3693696
تاریخ انتشار : ۰۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۴

جایگاه زهد در تعالیم اسلامی و تبیین آن با شخصیت حضرت زهرا(س)

کانون خبرنگاران نبأ ــ سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت فاطمه زهرا(س) را دیدم که چادری وصله دار و ساده بر سر داشت. در شگفتی ماندم و گفتم: عجبا، دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر تخت های طلا می نشینند و پارچه های زربافت به تن می کنند، و این که دختر رسول خدا (ص) است نه چادرهای گرانقیمت بر سر دارد و نه لباس های زیبا.

به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت زهرا(س) با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسن محمدی‌طباطبایی با موضوع جایگاه زهد در تعالیم اسلامی و در سیره معصومین(ع) با حضور مردم در هیئت کریم اهل البیت(ع) تهران برگزار شد.
حجت‌الاسلام محمدی‌طباطبایی درباره القاب حضرت زهرا(س) گفت: یکی از القاب حضرت زاهده به معنای بانوی زهد پیشه است با این حال به جهت فهم دقیق تر این لقب باید توضیحاتی را درباره زهد بیان کنم، زهد در لغت به معنای ترک و رویگردانی و خلاف رغبت و رمیل است و در اصطلاح رویگردانی قلب از دنیا و توجه به آخرت مراد خواهد بود، زهد داشتن نسبت به چیزی به معنای میل نداشتن و ترک آن بوده و در مقابل رغبت قرار دارد که به معنای میل به چیزی است. به تعبیر دیگر زهد به معنای پرهیز از حرام های الهی، دل نبستن به دنیا، نداشتن حرص، قانع بودن، اسراف و زیاده روی نکردن و استفاده صحیح از نعمتها می‌باشد و حد أعلی زهد زمانی است که انسان دل از غیر خدا بریده و از هر آنچه که او را از خدا غافل میکند اجتناب کند . زاهد آنچه را آفریدگارش دوست دارد دوست می دارد و آنچه را آفریدگارش ناخوش می دارد، ناخوش می دارد و در حلال دنیا به خود سخت می گیرد ( از آن در حد ضرورت استفاده می کند ) و به حرام آن توجه نمی کند زیرا حلال آن حساب، و حرام آن کیفر دارد.
وی ادامه داد: خداوند به موسی فرمود: زهد زینت بخش ترین و کاملترین زینت در نزد من است که هیچ کس نتوانسته است خود را به زینتی بهتر از آن بیاراید و در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: هر کس در دنیا زهد پیشه کند ، خداوند قلب او را کانون حکمت قرار می دهد ... و او را با سلامت از دنیا به بهشت می برد. زهد به معنای پشت به دنیا کردن و رغبت به زندگانی نداشتن نیست ، بلکه زهد آن است که به درستی از نعمات دنیا برای آخرت استفاده کنیم . به تعبیر رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : الزُّهدُ في الدنيا قَصرُ الأمَلِ، و شُكرُ كُلِّ نِعمَةٍ ، و الوَرَعُ عن كُلِّ ما حَرَّمَ اللّه . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : بى رغبتى به دنيا عبارت است از كوتاه كردن آرزو و به جاى آوردن شكر هر نعمتى و پرهيز از هر آنچه خداوند حرام كرده است .
محمدی‌طباطبایی افزود: خداوند در قرآن می‌فرماید: يا أَيُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ ای پیامبران! از غذاهای پاکیزه بخورید ، و عمل صالح انجام دهید، که من به آنچه انجام می دهید آگاهم.(مومنون 51)
يا بَني‏ آدَمَ خُذُوا زينَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید! و ( از نعمتهای الهی ) بخورید و بیاشامید ، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی دارد!
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ بگو: «چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزی های پاکیزه را حرام کرده است؟!» بگو: «اینها در زندگی دنیا ، برای کسانی است که ایمان آورده اند ( اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولی ) در قیامت، خالص (برای مؤمنان ) خواهد بود.» این گونه آیات (خود) را برای کسانی که آگاهند، شرح می دهیم!(اعراف 31 و 32)
پیام آیات:
1- هر آنچه را که خداوند طیب و پاک قرار داده ، ما هم پاک دانسته و از آن بهرمند شویم ... اما در عوض بهره مندی از چیزهای طیب که خداوند سر راه ما قرار داده ، ما هم در مقام عمل به اوامر و نواهی الهی پایبند بوده و پیوسته خود را مشغول انجام کارهای خوب کنیم.
2- از زینتهای الهی بهره برده ولی به جا استفاده کنیم.
3- در بهره مندی از نعمات الهی، زیاده روی و اسراف نکنیم . یعنی از حال اعتدال و رفع نیاز و حاجت پا را فراتر نگذاشته و در هر زمینه ای از حد اعتدال خارج نشویم . زیرا خداوند انسانهای زیاده خواه مسرف را دوست نمی دارد شاید به این علت که غالبا اسراف زمانی می آید که زهد و بی رغبتی به دنیا نباشد.
4- نه از این طرف بوم بیفتیم نه از آن طرف ، به تعبیر دیگر: کاسه داغ تز از آش نشویم . زمانی که خداوند استفاده صحیح و به جا از نعماتش را برای بندگانش جایز دانسته و بهرمندی از آنها و دل نبستن به آنها را مقدمه خلود در بهشت برین دانسته ، پس چرا حلال الهی را بر خود حرام کنیم . و خود را از آنها محروم و بی نصیب کنیم.
پژوهشگر حوزوی اشاره کرد: شخص زاهد باید به دو مسئله توجه داشته باشد، مسئله اول : حالت درونی و کیفیت روحی ... خود را وابسته و شیفته تمایلات نفسانی قرار نمی دهد و همواره هدف والاتر که همان رضایت الهی است را مد نظر دارد. مسئله دوم : در زندگی ، ساده زیستی و قناعت را پیشه خود می سازد و از تجمل و لذت گرایی ( که بعضاً حربه شیطان برای دوری انسان از خدا میشود ) پرهیز می نماید. در حدیث معروفی می خوانیم ((عثمان بن مظعون)) فرزندش از دنیا رفته بود، بسیار غمگین شد، تا آنجا که خانه اش را مسجد قرار داد و مشغول عبادت شد (و هر کار را جز عبادت ترک گفت) این خبر به رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) رسید، او را احضار کرده، فرمود: یا عثمان! ان الله تبارک و تعالی لم یکتب علینا الرهبانیة، انما رهبانیة امتی الجهاد فی سبیل الله!ای عثمان! خداوند متعال رهبانیت را برای امت من مقرر نداشته، رهبانیت امت من جهاد در راه خدا است. امام علی (علیه السلام) در حدیثی در ذیل آیه قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا الذین ضل سعیهم فی الحیاة الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا: ((بگو آیا به شما خبر دهم که زیانکارترین مردم کیانند؟ آنها هستند که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم شده با این حال گمان می کنند کار نیک انجام می دهند)). در تفسیر آن فرمود: هم الرهبان الذین حبسوا انفسهم فی السواری: ((یکی از مصادیق بارز آن رهبانها هستند که خود را در ارتفاعات کوهها و بیابانها محبوس داشتند و گمان کردند کار خوبی انجام می دهد.
تفاوت زهد و رهبانیت
هر دو ( زاهد و راهب ) از تنعم و لذت گرایی می گریزند. اما راهب از تعهد و مسؤلیت اجتماعی نیز می گریزد و به صومعه و دامن کوه پناه می برد و از مردم می برد. ولی زاهد به مردم روی می آورد و جامعه و ملاک هاشان و تعهد اجتماعی رزا محترم می شمارد.
به تعبیر دیگر: رهبانیت یعنی بریدن از مردم و روی آوردن به گوشه گیری به خاطر اینکه دنیا و آخرت ( از نظر راهب ) سازگاری ندارد .. ولی این در حالی است که همانگونه که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: لا رهبانیه فی الإسلام زهد در اسلام این است که انسان نه تنها به مسائل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی که مسائل سیاسی زندگی انسانهاست پشت نمی کند ، بلکه دخالت در آنها را لازم می داند، اما به خاطر فکر و هدف والاتر، از آنچه مورد رغبت و موجب لذت اوست چشم می پوشد و برای خود زندگی ساده و بی تکلف را انتخاب می کند. تا اینکه بهتر از عهده مسؤلیت و تعهد در مسائل اجتماعی و سیاسسی و اقتصادی بر آید.
پس با توجه به مطالب فوق زهد آن است که هر چه تو را از خدا باز می دارد رها کنی، بدون آنکه بر از دست دادن آن افسوس بخوری و بر اثر فرو گذاشتن آن دچار غرور و خود پسندی نشوی ... لِکَيْلا تَأْسَوْا عَلي‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ این بخاطر آن است که برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد!
اکنون که به اهمیت و جایگاه زهد واقف شدیم به مطلع کلام بر میگردیم ... عرض نمودیم یکی از القاب خانم فاطمه زهرا (س) زاهده ( بانوی زاهد و زهد پیشه) هست . به همین علت، در اینجا به دو نمونه از مصادیق زهد و بی رغبتی به مظاهر دنیوی در رفتار و زندگی حضرت را اشاره می کنیم ...
مصداق اول: سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت فاطمه زهرا (س) را دیدم که چادری وصله دار و ساده بر سر داشت. در شگفتی ماندم و گفتم: عجبا، دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر تخت های طلا می نشینند و پارچه های زربافت به تن می کنند، و این که دختر رسول خدا (ص) است نه چادرهای گرانقیمت بر سر دارد و نه لباس های زیبا. فاطمه (س) پاسخ داد : ای سلمان خداوند بزرگ، لباس های زینتی و تخت های طلا را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است. حضرت زهرا (س) سپس خدمت پدر رفت و شگفتی سلمان را مطرح کرد و فرمود: ای رسول خدا (ص) سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود. سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که روزها بر روی آن شترمان علف می خورد و شب ها بر روی آن می خوابیم. و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.
مصداق دوم: يك بار براى فاطمه زهرا عليهاالسلام دو دستبند از نقره و همچنين يك گردن‏بند و دو گوشواره ساخته بودند، و پرده‏اى بر در اطاق آويزان كرده بود. هنگامى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم وارد شد و اين منظره را ديد بيرون آمد در حالى كه آثار غضب در چهره‏اش نمايان بود، به مسجد آمد و بر منبر نشست. فاطمه عليهاالسلام دانست كه ناخشنودى پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم به خاطر همان مختصر زينت است، همه را نزد پدر فرستاد تا در راه خدا صرف كند. هنگامى كه چشم پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم به آن افتاد سه بار فرمود: « قَد فَعَلَت، فِداهَا أبوها» فاطمه آنچه را كه مى ‏خواستم انجام داد، پدرش به فدايش باد. واضح است يك جفت دستبند نقره و گردن‏بند و گوشواره‏اى از نقره چندان بهائى ندارد، و از آن بى ‏بهاتر پرده  ساده ‏اى است كه انسان بر در اطاق بياويزد، ولى پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم همين را دون شأن فاطمه مى‏شمرد، و افتخار و فضيلت او را در سجاياى انسانيش مى ‏دانست ... فاطمه (س) اين درس را از محضر پدر بخوبى آموخت، هم زرق و برق دنيا را ترك گفت و خود را اسارت آن رهائى بخشيد، و هم آنچه داشت در راه خدا و بندگان محروم صرف كرد.
همه ما باید در زیر بیرق فاطمیه و به تأسی از حبیبه الهی فاطمه زهرا (س) با بی رغبتی به مظاهر دل فریب دنیا هر لحظه و هر آن ، رضایت و خوشنودی خدا را بر خشنودی خود مقدم داشته و از دنیا برای آخرت بهره بگیریم.
انتهای پیام

captcha