عید فطر؛ موسم شادمانی و دوباره‌اندیشی
کد خبر: 3817383
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۸

عید فطر؛ موسم شادمانی و دوباره‌اندیشی

گروه جامعه ــ نویسنده کتاب «قلب قرآن» با بیان اینکه عید فطر موسم شادمانی، شکرگزاری و دوباره‌اندیشی است، اظهار کرد: قرآن می‌فرماید: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» یعنی بگو به فضل و رحمت خدا بايد شادمانى كنند كه اين بهتر است از آنچه می‌اندوزند و شادمانی مؤمنان در عید فطر از این جنس است.

پنج شنبه/// عید فطر، موسم شادمانی و دوباره‌اندیشیهمزمان با ایام عید سعید فطر به گفت‌وگو با صدیق قطبی پرداختیم؛ نویسنده جوانی که کتاب‌های متعددی از جمله «قلب قرآن» را به رشته تحریر درآورده و نکته‌گویی‌های بدیعش در فضای مجازی مورد استقبال قرار گرفته است. از او درباره اهمیت عید فطر، آنچه پشت سر گذاشتیم و آنچه پیش رو داریم پرسیدیم. آنچه از نظر می‌گذرد پاسخ این پژوهشگر مذهبی به خبرنگار ایکناست؛

عید فطر موسم شادمانی است. شادی کردن از منظر قرآنی حکم و وضعیت واحدی ندارد. در بسیاری از آیات شادی ناشی از سرمستی و خودبینی نکوهیده است. در این گونه از شادی، انسان به دارایی‌های خود می‌نازد و با نظر به داشته‌های خود به دیگران فخر می‌فروشد. به همین خاطر قرآن مثلاً درباره قارون و قارونیان، که چنین بودند، می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ»(قصص، 76)؛ یک شادی هم هست که ناشی از نظر به فضل خداست. می‌فرماید: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»(یونس، 58) یعنی بگو به فضل و رحمت خدا بايد شادمانى كنند كه اين بهتر است از آنچه می‌اندوزند.

تصور من این است که عید سعید فطر و شادمانی مؤمنان در این روز از نوع اخیر است. به فضل و رحمت بی‌کران خداوند شادمانیم، چون توفیق این را یافته‌ایم که یک ماه، بندگی خداوند را داشته باشیم، روزه بگیریم و در این روزه معنوی مشارکت کنیم، شادی عید فطر شادی شاکرانه و ناشی از اعتنا به فضل خداست.

عید فطر موسم شکرگزاری است. شکرانه کفّ نفسی است که مؤمن در ماه رمضان داشته است. شادی و شکر از یک‌ تبارند. وقتی نعمت خدا و مواهب او را به یاد بیاوریم، در ما مسرتی پدید می‌آید که به شکرگزاری منتهی می‌شود.

عید فطر موعد تأمل و دوباره‌اندیشی نیز هست. اگر در روز عید فطر بتوانیم آنچه را در ماه رمضان انجام دادیم مرور کنیم و بر فلسفه‌ روزه، تأملی دوباره داشته باشیم، می‌توانیم دستاوردهای ماه رمضان را برای روزهای آینده سال حفظ کنیم و زندگی مهذب‌تری داشته باشیم. به این دوباره‌اندیشی در قرآن هم اشاره شده است: «ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْن ...»(مُلک، 4)؛ یعنی دوباره در خلقت خدا بیندیش.

عید فطر موعد تأمل و دوباره‌اندیشی نیز هست. اگر در روز عید فطر بتوانیم آنچه را در ماه رمضان انجام دادیم مرور کنیم و بر فلسفه‌ روزه، تأملی دوباره داشته باشیم، می‌توانیم دستاوردهای ماه رمضان را برای روزهای آینده سال حفظ کنیم و زندگی مهذب‌تری داشته باشیم. به این دوباره‌اندیشی در قرآن هم اشاره شده است: «ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْن ...»(مُلک، 4)؛ یعنی دوباره در خلقت خدا بیندیش.

عید فطر می‌تواند جنبه حساب‌کشی از خود و نفس نیز داشته باشد. نکته‌ای که در تن‌ورزه‌های مذهبی مثل نماز و روزه و حج مهم است، بحث احتساب است، یعنی مدنظر قرار دهیم که چرا این کار را انجام می‌دهیم؟ حالا ممکن است آدمی برای رفع درد، دارویی هم بخورد بدون آنکه حضور قلب نیاز داشته باشد، اما ورزه‌های معنوی این گونه نیست، حضور قلب و امعان نظر و توجهی لازم دارد. مولانا به نیکی حدیث پیامبر(ص) را بازگو کرده است: بشنو از اخبار آن صدر صدور/ لا صلاة تمّ الا بالحضور؛ نمازی جز با حضور قلب پذیرفته نیست، روزه هم همین است، شخصی که یک ماه روزه‌دار بوده باید از خود بپرسد چقدر روزه داشته است؟ مگر پرهیز از خوراکی‌های گوناگون به خاطر تمرین تقوا نبود؟ شخص از خود بپرسد چقدر باتقواتر شده است؟ در سوره نازعات می‌فرماید: «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى»(40)، یعنی باید تمایلات نفسانی خودم را قربانی خداوند کنم و کفّ نفس داشته باشم تا به مقام جنت برسم، چقدر در ماه رمضان توانستم تمایلاتم را قربانی کنم؟ و حالا برای ادامه راه چه برنامه‌ای دارم؟ هدف این نبود که یک ماه گرسنگی بکشم و بعد تمام شود و برود، هدف این بود که تمرین کنم تا در باقی ایام سال با پارسایی و تقوای بیشتری زندگی کنم.

عید فطر با شب قدر نیز می‌تواند ارتباط پیدا کند؛ از دو منظر به شب قدر نگاه می‌کنم، یکی اینکه به این دریافت و آگاهی برسیم که رمز فرخندگی و ارجمندی این شب قرآن است، یعنی این شب هم می‌توانست مثل شب‌های دیگر باشد، اما نزول قرآن است که به آن شرافت و برکت داده است. شمس تبریزی در جایی گفته است: «روزها می‌آیند تا از شما مبارک شوند، مبارک، خود شمائید.» باید از اهمیت این شب پل بزنیم به اهمیت قرآن، کتابی که عمری دوباره می‌دهد و هدایت است. در سوره «الرحمن» می‌خوانیم: الرحمن علم‌القرآن خلق‌الانسان، یعنی تعلیم قرآن نخستین جلوه رحمانیت خداست. خداوند در این سوره بیان می‌کند که هدایت معنوی فراتر و ارجمندتر از آفرینش انسان است.

منظر دوم هم این است که در شب قدر یاد می‌گیریم که جست‌وجوگر باشیم، در عین حال که نمی‌دانیم کدام شب شب قدر است، اما همه آن چند شب خاص را به نحوی احیا می‌داریم. با یک شوق تمام و اشتیاق عجیبی همه درها را می‌کوبیم تا شاید دری باز شود. به قول مارتین لینگز «عرفان، هنر در کوفتن است.» خیلی‌ها در نمی‌زنند یا اگر بزنند و ببینند در باز نشد، مأیوس می‌شوند. وقتی که یوسف با زلیخا مواجه شد و زلیخا همه درها را بسته بود، یوسف نگفت خب این درها بسته‌اند و من برای چه بدوم؟ با تمام توان خودش برای رهایی از مخمصه به سمت درها دوید، او جست‌وجو کرد و یافت. اینجاست که جست‌وجوی مبتنی بر امید خود را در شب‌های قدر نشان می‌دهد. مولانا می‌گوید همه عبادات بر در حق کوفتن حلقه وجود است، همه هستی خود را بر درگاه خدا می‌بری و در باز می‌شود.

با این نگاه، کسی که روزهای آخر ماه رمضان را جست‌وجوگری کرده، روز عید فطر شادمان است و آن را آغاز مسیری می‌داند که خود در شب‌های قدر آن را جست‌وجو کرده است.

انتهای پیام

captcha