به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان، از اساتید برجسته اخلاق، شب گذشته، چهارم مرداد، در ادامه سلسله جلسات سخنرانی در حرم مطهر رضوی، به طرح بحث در زمینه صفات شیعه پرداخت و در این زمینه روایاتی را تبیین کرد.
وی با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) گفت: روایت بسیار مهمی از وجود مبارک امام صادق(ع) در معتبرترین کتابها مانند جلد دوم عربی کتاب باارزش اصول کافی در مورد صفات، خصوصیات و ویژگیهای شیعه نقل شده که دانستن این روایت لازم است. چون امام صادق(ع) مهمترین مسائل مربوط به اخلاق و حال شیعه را بیان کردهاند. علت صدور این روایت از امام ششم(ع) نیز این بود که یکی از اصحاب امام(ع) به حضرت عرض کرد که ای فرزند رسول خدا، گوشهوکنار مدینه افرادی را میبینیم که از گناه رویگردان نیستند و به حرام آلوده شدهاند. بر اساس وظیفه شرعی خود، امر به معروف و نهی از منکر میکنیم و با این افراد صحبت میکنیم و میگوییم این قدر آلودهدامن و اهل گناه نباشید.
انصاریان بیان کرد: اینها به امام صادق(ع) عرضه داشتند که در برابر این امر به معروف، یک جواب میدهند و آن این است که میگویند ما شیعه امام صادق(ع) هستیم و چشم امید ما به ایشان است و خیلی برای ترک گناه ارزشی قائل نیستیم و فکرشان این بود که هر چقدر پرونده گناه آنها سنگین باشد، امام صادق(ع) فردای قیامت به داد آنها میرسد و مشکل را حل میکند.
صفات شیعه کدام است؟
این استاد اخلاق در ادامه افزود: وقتی راوی این داستان را برای امام(ع) بیان کرد، امام شکل نشستن خود را تغییر دادند و علت نیز این بود که از این خبر خیلی ناراحت شدند و رنگشان تغییر کرد. فرمودند که یقین بدان که شیعه من دارای چند خصلت است؛ اگر این خصلتها را در مرد و زنی دیدی، یقین بدان که شیعه است، اما اگر این ویژگیها را در مردم ندیدی بدان که شیعه ما نیستند و ادعای شیعه بودن آنها را قبول نداریم. باید قبول کنیم که مردم شیعه هستند. ادعای تشیع در صورتی درست است که علائمی در مردم باشد و بعد بیان کردند که «اإِنَّمَا شِيعَةُ جَعْفَرٍ مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ اِشْتَدَّ جِهَادُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ وَ خَافَ عِقَابَه؛ همانا شيعه امام صادق(ع) كسى است كه شكم و فرج خود را از حرام نگه دارد و بسيار كوشش كند و براى آفرينندۀ خود كار كند و به ثواب او اميدوار و از شكنجهاش ترسان باشد».
انصاریان بیان کرد: شیعه امام صادق(ع) شکمش از حرام محفوظ است. توضیح این است که شیعه رباخوار، غاصب، رشوهگیر و اختلاسکننده نیست. ارث برادر و خواهر را نمیبرد و در فروش جنس کمفروشی نمیکند. جنس تقلبی را به عنوان جنس سالم به مردم نمیدهد و اهل کمفروشی نیست. شیعه امام صادق(ع) پولی که برای مخارج زندگیاش تحصیل میکند پاک و مشروع است.
دوزخ مقصد کسی است که از حرام کار خیر انجام میدهد
وی در ادامه افزود: پیامبر(ص) فرمود هر کسی از مال حرام کار خیری انجام دهد و مثلاً مسجدی بسازد، ساختمانی که ساخته را روی دوشش میگذراند و با آن ساختمان او را به جهنم پرت میکنند. این مسئله که چطور میشود یک ساختمان بزرگ روی دوش یک نفر گذاشته شود را نیز علم در زمان ما حل کرده که دانشمندان علوم آفرینش میگویند اگر کسی بتواند خلأ بین اتمهای کره زمین را بردارد و این اتمهایی که زمین از آن ساخته شده را فشرده کند، کره زمین به اندازه یک پرتقال میشود، بدون اینکه وزنی از آن کم شود که حل علمی مسئله است که روز قیامت مسجدی که ساخته است را فشرده میکنند و روی دوش او میگذراند. بار او کوچک شده، اما سبک نشده و همان وزن ساختمان مسجد دنیا را دارد اما آن را فشرده کردهاند.
انصاریان تصریح کرد: در روایتی فرمودند آدمهای حرامخور بدانند که آثار حرام در نسل آنها نیز اثر میگذارد. پیامبر(ص) عمویی داشتند که در مکه بود و رباخواری میکرد. سیزده سالی که رسول خدا مکه بودند عموی ایشان مسلمان نشد و وقتی پیامبر(ص) به مدینه آمدند، اولین جنگی که مشرکین مکه بر ضد پیامبر(ص) نظام دادند جنگ بدر بود. یعنی هزار نفر با یکصد اسب آمدند کنار چاههای بدر اردو زدند و با اسلام رو در رو شدند. مسلمانان حدود سیصد نفر بودند. یکی از سران بتپرست که به قصد کشتن پیامبر(ص) آمده بود عباس عموی ایشان بود که این کار او نتیجه حرامخواری بود.
وی در ادامه افزود: زیاد شنیدهاید که امام سجاد(ع) به امام حسین(ع) در آخرین لحظات جنگ عرض کرد، پدر، علت اینکه این مردم با شما جنگیدند چه بود؟ یک جواب داد و فرمود «ملئت بطونهم من الحرام». شکمهای خود را از حرام پر کردهاند. این از آثار حرام است. هفتاد نفر در جنگ بدر اسیر شدند و یکی از آنها عموی پیامبر(ع) بود و بعد هم اسرا آزاد شدند و به مکه برگشتند. 9 سال بعد، پیامبر(ع) مکه را فتح کردند، اما هنوز عموی ایشان رباخواری میکرد که فرمودند: رباهای عمویم را باطل اعلام میکنم و هرکس به او بدهکار است نباید بپردازد و او نیز نباید این کار را انجام دهد.
تأثیر مال حرام در نسل به جهت علمی نیز اثبات شده است
انصاریان با اشاره به اینکه تأثیر مال حرام در نسل به جهت علمی نیز اثبات شده است، گفت: یک شب، بحثهای علمی تلویزیون را میدیدم و دیدم که اعلام شد دانشمندان بدنشناس آلمان به این نتیجه رسیدهاند که کسی که مشروب میخورد، آثار مشروب الکلی تا هفت نسل در نسل او جریان دارد که این را علمای مسیحی میگویند، اما 1500 سال قبل از اینها، پیامبر(ص) فرمودند آثار حرام در نسل آشکار میشود که اعم از آثار عملی و اخلاقی است. لذا امام صادق(ع) فرمودند که شیعیان ما با حرام ارتباطی ندارند و دهان آنها در برابر حرام بسته است. شیعه اگر درآمدش کم باشد به فرموده خود امام صادق(ع) قانع است که «قانعاً بما رزقه الله». شیعه راهش راه مستقیم است و به طرف حرام راهش کج نمیشود. امروز به حلال قناعت دارد و فردای قیامت نیز خداوند بهشت را به او میدهد. چنانکه فرمود «وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ». اما کسی که در دنیا حرامخوار بوده، بهشت را نیز به خود حرام میکند.
وی در ادامه افزود: این روایت را مرحوم فیض کاشانی در باب حلال و حرامِ محجةالبیضاء از قول پیامبر(ص) نقل میکند که یک نفر به قصابی رفت تا گوشت بخرد، اما قبل از خرید، گوشتها را نگاه کرد و انگشت خود را روی این گوشتها گذاشت و به قصاب گفت که از این قسمت گوشت به من بده. قصاب نیز از کار او ناراحت شد. گوشت را کشید و به خریدار داد و او نیز رفت. پیامبر(ص) فرمود در قیامت برای همان مقدار چربی که موقع خرید روی دست خریدار چسبید، دادگاه برگزار میشود و او را مؤاخذه میکنند. بنابراین شیعه باید با دقت زندگی کند. یکی از حملات شدیدی که قرآن به برخی از مردم در سوره فجر دارد این حمله است که فرمود «وَ تَأْکُلُونَ التُّراثَ أَکْلاً لَمًّا». یک عدهای با تقلب، سندسازی و ... ارث خواهر و برادر را به نام خود کردند و خوردند. قرآن فرمود که اینها با جهنم روبرو هستند.
انصاریان تصریح کرد: البته شیعیانی هم داشتیم که فوقالعاده پرهیزکار بودند. یک عالم بزرگی در تهران بود و قبل از اینکه طلبه بشوم پای منبرش میرفتم که منبرهای سازندهای داشت و در ذکر مصیبت نیز تبحر داشت. ایشان برای من نقل کرد که پیش یکی از مراجع بزرگ نجف درس میخواندم، آن مرجع بزرگ تعریف کرد که من تقریباً 26 سالم بود و در نجف شرح لمعه درس میدادم. این مرجع میگفت که روز اولی که کلاس را تشکیل دادم با چند از شاگردان به مسجد رفتیم و در مسجد نیز باز بود. روبروی مسجد هم پینهدوزی مشغول کار بود و این مرجع میگوید تا خواستم درس را شروع کنم، پینهدوز در جلسه درس نشست و پیش خود گفتم حتماً فقه را میفهمد و با فضیلت است و چیزی به او نگفتم.
وی در ادامه افزود: این مرجع نقل میکند که این پینهدوز چند روزی سر کلاس نیامد و در روز چهارم در کلاس حاضر شد. به او گفتم که حضرت آقا، این چند روز کجا بودید؟ گفت که اگر تو شیعه بودی همان روز اول دنبال میکردی که کجا بودم. آدمی که احوال برادر مؤمن خود را نپرسد شیعه است؟ گفتم ببخشید. گفت که سه روز است که مریض هستم و گفت باید به عیادت من میآمدید و ... . این مرجع میگوید که بعد از این جریان پیش خود گفتم نهار میهمانش میکنم از دلش درآورم. از شهر خودمان ایران نان و ماست فرستاده بودند و یک اتاق نیز بیشتر نداشتم و یک پرده وسط اتاق بود. گفتم آقا که فردا ظهر به منزل ما تشریف بیاورید.
حلالخواری نورانیت به همراه میآورد
انصاریان تصریح کرد: این مرجع نقل میکند که دیدم این پینهدوز مهمان من است، اما خوب نیست به او نان و ماست بدهم و پول هم نداشتم، اما چند ریال از کسی پول نزد من بود که باید به صاحبش میدادم، اما وقت داشتم که پول را برگردانم. سه ریال را برداشتم و چند سیخ کباب هم خریدم و به سفره آوردم، اما دیدم این پینهدوز نان و ماست میخورد. گفتم کبابها سرد میشوند که در جواب گفت کبابی که با پول امانت مردم باشد از گلوی من پایین نمیرود. یعنی حلالخوری نورانیتی در باطن ایجاد میکند و به فرموده پیامبر(ص) آدم با آن نور چیزهایی را میبیند. «المومن ینظر بنور الله»، مومن با کمک نور خدا تماشا میکند.
انتهای پیام