بسیاری از زندگیها به دلمشغولیهای مادی و ابتلائات روزمرگی دچار شده است، اما جوانانی هم هستند که دغدغههای ایمانی، فعالیتهای جهادی و رشد روحی را سبک زندگی خود قرار کردهاند و برای ساختن یک زندگی مشترک براساس این مفاهیم دست در دست یکدیگر دادهاند.
حسین بحرینی و صبا کرَم یک زوج جهادگر هستند که در هفته ملی ازدواج مهمان ایکنا شدند. آنچه از نظر میگذرد، حاصل بخشهایی از این گفتوگوی یک ساعته و صمیمی است.
ایکنا ــ چگونه یکدیگر را برای زندگی مشترک انتخاب کردید؟
کرَم: در یکی از سفرهای جهادی که به خرمشهر رفته بودیم، وزیر بهداشت سابق برای بازدید آمده بود و از این فعالیت بسیار استقبال کرد و گفت که این حرکتهای جهادی نباید در درصد محدودی از دانشجویان خلاصه شود بلکه بهتر است به همه دانشگاهها و همه اقشار دانشجویی تعمیم پیدا کند، لذا مقرر شد وزارت بهداشت متولی یک پروژه جهادی شود؛ به این منظور از 700 تا 800 نفر متقاضی برای شرکت در اردوی جهادی ثبتنام کردند، وزارت بهداشت از ما خواست که به برنامهریزی سفر کمک کنیم. در آن زمان خودمان درگیر اردویی در ایلام هم بودیم، بخاطر همین برای برنامهریزی اردوی وزارت بهداشت از گروههای جهادی دیگر هم دعوت کردیم تا به ما کمک کنند، یکی از این گروهها، گروه «روحالله» از دانشگاه امیرکبیر بود. من آقای بحرینی را نمیشناختم، ایشان به عنوان مسئول آن گروه تشریف آوردند تا توضیحاتی را ارائه دهند.
از اینجا همکاری بین گروه دانشگاه ما و گروه روحالله آغاز شد، آنها به ما چیزهایی یاد دادند و ما هم تجربیاتی حتی در زمینه پزشکی به آن گروه منتقل کردیم. بعد از مدتی نوعی همکاری تقریباً مشترک دیگر هم به وجود آمد؛ اربعین سال 95 بود و یکی از پایگاههای پزشکی بسیج سازندگی به عهده ما گذاشته شد و عازم شدیم، گروه روحالله هم با همکاری گروه جهادی یکی از دانشگاهها در مسیر پیادهروی اربعین، خدمات بهداشتی و پزشکی ارائه کردند.
ایکنا ــ آن موقع مسئله ازدواج بین شما مطرح شده بود؟
بحرینی: نه، بعد از اربعین در این مورد با هم صحبت کردیم و اولین جلسه خواستگاری انجام شد.
ایکنا ــ چه ویژگیهایی برای انتخاب همسر مدنظر داشتید و سن مطلوب ازدواج را چه زمانی میدانستید؟
بحرینی: عقلانیت دینی، نوع پوشش و حجاب و اعتقاد به ولایت فقیه، ویژگیهایی بود که برای انتخاب همسر مدنظر داشتم. اعتقاد داشتم که همسرم، اهل منطق و گفتوگو باشد و اگر در گفتوگو به نتیجهای منطقی حتی برخلاف نظر یکی از طرفین رسیدیم، آن را بپذیریم.
ما به صورت خانوادگی به ازدواج در سنین جوانی اعتقاد داریم، مثلاً خواهرم زودتر از من ازدواج کرد و در هنگام ازدواج 20 سال سن داشت، من نیز از 23 سالگی با پدر و مادر مطرح کرده بودم که در زمینه ازدواج و انتخاب همسر به من کمک کنند، چند جایی هم خواستگاری رفتیم، ازدواج هر چه زودتر انجام شود بهتر است. من و خانم کرَم وقتی با هم ازدواج کردیم افسوس خوردیم که چرا پنج سال زودتر یکدیگر را پیدا نکرده بودیم. درست است که ازدواج سختیهایی دارد و برای سهلگرفتن آن نیاز به ساختارشکنیهایی در جامعه وجود دارد اما اگر عزم و توکل به خدا و همراه کردن خانوادهها وجود داشته باشد، همه مشکلات قابل مدیریت است.
کرَم: من از ابتدا که وارد دانشگاه شدم، عقیدهام بر این بود که دیر ازدواج کردن، نشانه باکلاس بودن نیست، چون برخی خانمها ممکن است چنین ژستی بگیرند، اما با این وجود بر اینکه باید ایدهآل خود را پیدا کنم نیز تأکید داشتم. در ازدواج باید بتوانیم شخص همسان، همراه و ایدهآل خود را پیدا کنیم نه اینکه صرفاً در کنار کسی قرار بگیریم. در نظر من، میزان اعتقادات دینی خیلی مهم بود، اینکه دین برای ایشان صرفاً یک عادت نباشد بلکه همواره دغدغه دینی و ایمانی داشته باشند و اساساً به سمت ایمان و تدین بیشتر حرکت کنند. در کنار بحث اعتقاد به ولایت فقیه، پایبندی به انگیزههای جهادی نیز برای من مطرح بود.
خانمی که اهل فعالیتهای جهادی باشد، باید از سوی همسرش درک و حمایت شود، خدا را شکر همسر من خودشان اهل فعالیتهای جهادی بودند و هستند و از روزی هم که ازدواج کردیم، در این زمینه همراه و حامی من بودند. در همه زمینهها و به خصوص زمینه جهادی، رابطه من با ایشان مثل یک رفیق است و هرجایی که کارم اصطلاحاً گیر کند، از ایشان به عنوان یک رفیق کمک میخواهم. شاید جالب باشد که بدانید بعضی آقایان با اینکه خودشان اهل فعالیت جهادی هستند اما بعد از ازدواج همسرشان را از فعالیت جهادی منع میکنند.
ایکنا ــ برای اینکه زندگی را به سادگی آغاز و از هزینههای اضافی کم کنید، چه تدبیری کردید؟
کرَم: سعی کردیم تعداد مراسم را برای شروع زندگی کم کنیم، از نظر کیفی کم نگذاشتیم و اصلاً شاید ملاکی هم نباشد که بگوییم چند درجه از سادگی را رعایت کردیم ولی حداقل در تعداد مراسم این کار را کردیم و مثلاً مراسم عقد و عروسی را با هم برگزار کردیم.
همچنین برای ملزومات عروسی، بعضی از وسیلهها را میدیدیم که تهیه سطح مطلوب آنها هزینهبر بود، به همین خاطر تصمیم گرفتیم خودمان، بدون اینکه از کیفیت کم کنیم، آنها را طراحی کنیم. مثلاً گل ماشین عروسی را خودمان خریدیم و طراحی کردیم، هر جایی که میرفتیم طراحی و نصب گل ماشین عروس، زیر دو میلیون تومان نبود، ما با 400 هزارتومان گل خریدیدم و خودمان طراحی و نصب را انجام دادیم. دقیقاً هم همان مطلوبی شد که مدنظر داشتیم.
ایکنا ــ طراحی و گلآرایی بلد هستید؟
کرَم: آقای بحرینی در طراحی دستی بر آتش دارد و من هم بالاخره کمی گلآرایی بلدم.
بحرینی: البته رویمان هم زیاد بود! نقل است که از صدّام(رئیسجمهور اسبق و معدوم عراق) پرسیدند چگونه ایرانیها با دست خالی توانستند مقابل شما پیروز شوند؟ گفت: ما همه چیز داشتیم اما آنها رویشان زیاد بود.
ایکنا ــ چه صرفهجوییهای دیگری انجام دادید؟
کرَم: یکی دیگر از صرفهجوییهای ما این بود که برای عروسی، از ماشین خودمان استفاده کنیم، بسیاری از زوجهای جوان شب عروسی پول میدهند و ماشین گرانقیمتی را که متعلق به خودشان نیست، اجاره میکنند اما این کار برای ما مورد پذیرش نبود. حتی از پذیرفتن ماشینهای لوکستر بعضی اقوام که حاضر بودند بیهیچ هزینهای آن را در اختیار ما قرار دهند، اجتناب کردیم. همان که داشتیم را گل زدیم و خیلی هم راضی هستیم.
نکته قابل ذکر این است که ما کارت عروسی را نیز به شکل سهبعدی، خودمان با مؤلفههایی مذهبی طراحی کردیم، بر روی ماشین عروس نیز مؤلفهای مذهبی استفاده کردیم، این مسئله باعث شد که خیلی از دوستان از ما بخواهند آنها را کمک کنیم تا در روز عروسیشان بتوانند مؤلفههایی مذهبی در مراسم و کارت و ماشین عروس خود پیاده کنند. بدین جهت صفحهای در یک شبکه اجتماعی تأسیس کردیم و هنوز هم به متقاضیان کمک میکنیم، در حالی که تقریباً هیچ آورده مالی برایمان ندارد.
الگوبرداری از نمادهای غربی در مراسم و لواحق مربوط به عروسی بسیار زیاد شده است و گاهی جوانهای مذهبی سردرگم میشوند که چگونه در این معرکه هویت دینی خود را حفظ کنند. برای ما مهم بود که فرهنگ غنی کشورمان در برگزاری مراسم عقد و عروسی منعکس باشد.
ایکنا ــ یک پسر و دختر جوان چه ویژگیهایی را باید در خود تقویت کنند که بتوانند با استحکام در مسیر ازدواج موفق گام بردارند؟
بحرینی: من سعی کردهام اعتماد به نفسم در زندگی کم نباشد، باورکردن خود و ایمان به تواناییهای فردی و ظرفیتی که خداوند در وجود انسان قرار داده است، در همه ساحتهای زندگی به خصوص ازدواج مؤثر است.
تقویت روحیه گفتوگو، تعامل و توانایی مدیریت کردن مشکلات و سختیها از مسائلی است که افراد برای ازدواج باید در خود تقویت کنند.
کرَم: آمادگی برای تعامل و مدیریت کردن مشکلات خیلی اهمیت دارد؛ چون مصاحبه عمومی است مخاطب باید بداند در شروع زندگی، همه چیز اصطلاحاً گل و بلبل نیست، مثلاً آقای بحرینی رتبه سه کنکور ارشد بودند و رزومه علمی و اجرایی خوبی داشتند، زمانی که ایشان به خواستگاری بنده آمدند، قرار بود جایی مرتبط با رشته و سوابقشان مشغول به کار شوند، یعنی نامه استخدامی ایشان هم آمده بود اما بعد از اینکه خواستگاری انجام شد و قرار عقد گذاشتیم، لغو شد.
در مدرسه و در دانشگاهها، به جوانان گفته نشده است که آغاز یک زندگی چه سختیهایی دارد و لزوماً ایدهآل نیست، بعضی فکر کردهاند اگر فضایی ایدهآل و غیرواقعی از شروع زندگی ترسیم کنند، ازدواج رونق پیدا میکند در حالی که اگر جوان با این تصور غیرواقعی که «همه چیز همان ابتدای ازدواج حل میشود»، شروع کند لطمه میخورد.
یکی از مشکلات دیگر در هر ازدواج، هماهنگشدن خانوادههاست، بالاخره دو خانواده از فرهنگهای مختلف قرار است با هم برای یک امر مهم تعامل و همکاری کنند، برای اینکه ادبیات و فرهنگ دو خانواده برای یکدیگر کاملاً قابل فهم شود، کمی زمان لازم است.
بحرینی: یکی دیگر از مشکلات امروزی در شروع زندگی، تجمل و چشم و همچشمی است؛ یکی از دوستان ما به یکی از روستاها رفته بود تا سرنوشت وامهای روستایی را که دولت به روستاییان میدهد، بررسی کند، یک شخصی در آن روستا 30 میلیون وام گرفته بود، 14 میلیون آن را صرف برگزاری عروسی در روستا کرده بود و 16 میلیون یاقی مانده را برای گرفتن عکس با لباس عروس به گرجستان صرف کرده بود؛ یعنی فرهنگ غلط و تجملاتی برای شروع زندگی فقط در شهرهای بزرگ نیست و امروزه به واسطه اینترنت به روستاها هم سرایت کرده است.
ایکنا ــ فعالیتهای جهادی از این جهت که وقت و انرژی زیادی برای آن صرف میکنید، در زندگی مشترک شما کاستی ایجاد نکرده است؟
بحرینی: هفتهای دو سه روز در هفته برای پیگیری پروژهها به استانهای مختلف میروم، حقوقی که قرارگاه پرداخت میکند با توجه به وقت و انرژیای که میگذاریم واقعاً حداقلی است اما از آنجا که علاقه زندگی ما کار جهادی است، سعی میکنم کمبودها را با کارهای دیگری همچون طراحی در زمینههایی که مهارت دارم، جبران کنم. از اینکه وقت زندگی خود را به فعالیت جهادی اختصاص میدهیم نه تنها ناراحت نیستیم بلکه علاقه داریم که اگر بتوانیم وقت بیشتری از زندگی خود را به فعالیتهای جهادی اختصاص دهیم.
کرَم: نه تنها از کار جهادی و ورود به این عرصه پشیمان نیستیم بلکه آن را معنای زندگی خود میدانیم، تنها چیزی که شاید گاهی ما و بلکه همه فعالان جهادی را دلسرد کند این است که چرا نسبت به زمان و نیرویی که به خرج میدهیم، بازدهی مطلوب را دریافت نمیکنیم. کار جهادی ما جوانان باید با حمایتها و برنامهریزی مسئولان کشور تکمیل شود، نکتهای که شاید برخی مسئولان به آن توجه ندارند.
ایکنا ــ کارهای منزل بر عهده چه کسی است؟
بحرینی: در کار منزل به هم کمک میکنیم، گاهی وقتها به شکل حرفهای آشپزی هم میکنم.
کرَم: کاری در زندگی نیست که بگوییم صد در صد وظیفه آقا و یا خانم است؛ باید با همکاری هر دو طرف کارها جلو رود.
ایکنا ــ سخن پایانیتان را برای جوانان بفرمایید.
کرَم: بسیاری از توفیقات زندگی ما مرهون عنایت امام رضا(ع) است، در اردویی که برنامهریزیاش برای خراسان بود، با هم آشنا شدیم؛ از جوانان هم میخواهیم که امام رضایی بودن را فراموش نکنند.
همچنین هر دو جوانی که به هم میرسند و یار یکدیگر میشوند، کمک کنند تا بقیه دوستانشان هم ازدواج کنند، ازدواج ما موجب ازدواج چند نفر دیگر از دوستانمان هم شد، من و آقای بحرینی دوستان خود را به هم معرفی و برای ازدواجشان کمک کردیم.
بحرینی: سخنی برای جوانانی که در فعالیتهای جهادی هستند دارم، اینکه هیچوقت خسته نشوند و به جای گزارش دادن از آنچه انجام شده، از آنچه هنوز انجام نشده و باید انجام شود، سخن بگویند. برای آنان که میخواهند زندگی مشترک را آغاز کنند، آرزوی موفقیت و شادکامی دارم.
انتهای پیام
اگر ممکن است شماره ای از این زوج بدهید. تشکر
متن بالارو خوندم واقعا بهره بردم و خوشم اومد. ان شاءالله که تمامی جوانان و خانواده هاشون از زندگی این دو جوان مومن و با تقوا الگو بگیرن و ضمینه ازدواج جوانان و به راحتی و آسانی فراهم کنند.
ان شاءالله بحق آقا امیرالمومنین و خانم حضرت زهرا این دو جوان هم ( سرکار خانم صبا کرم و جناب آقای حسین بحرینی ) و همه جوان های کشور عزیزم ایران خوشبخت و عاقبت بخیر بشن.