رویکردهای مختلف نسبت به رابطه مشیت مطلق الهی و آزادی
کد خبر: 4126192
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۱
فریدالدین سبط تشریح کرد:

رویکردهای مختلف نسبت به رابطه مشیت مطلق الهی و آزادی

پژوهشگر فلسفه دین درباره رویکردهای مختلف نسبت به رابطه مشیت مطلب الهی و آزادی گفت: یکی رویکرد نفی مشیت مطلق الهی و پذیرش آزادی و رویکرد دیگر نفی آزادی و پذیرش مشیت است. رویکرد دیگر اساساً ناسازگاری بین مشیت مطلق الهی و آزادی را نمی‌‌پذیرد و از این دوراهی گذر کرده و می‌گوید می‌توان هر دو مولفه را حفظ و بین مشیت و آزادی جمع کرد.

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «درباره علم میانی خداوند به شرطی‌های خلاف واقع آزادی» امروز یکشنبه 14 اسفندماه از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

فریدالدین سبط، پژوهشگر فلسفه دین در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه می‌خوانید:

مسئله ناسازگاری مشیت مطلق الهی و آزادی، مسئله‌ای است که هم اکنون به میزان زیادی محل بحث است اما ریشه آن به قرن دوم میلادی برمی‌گردد. برای اینکه دقیقاً بینیم این مسئله چیست لازم است به تعریفی از دو مولفه این مسئله یعنی مشیت مطلق الهی و آزادی بپردازیم. مشیت الهی به این معناست که خداوند، عالم و تمام مخلوقات را به صورت آگاهانه به سمت اهداف خیر حرکت می‌‌دهد و از این طریق عشق و علاقه خود به مخلوقات را نشان می‌دهد. این امر نشان دهنده دو مسئله شامل علم پیشین الهی و حاکمیت مطلق الهی است.

معنای علم پیشین الهی

علم پیشین الهی به این معنا است که خداوند به هر آنچه در آینده رخ خواهد داد علمی جامع، یقینی و خطاناپدیر دارد و حاکمیت مطلق الهی به این معناست که خداوند در همه امور کنترل و اشراف مطلق دارد و وقوع هر رویدادی تحت اشراف اوست. خصوصا به افعال آزادانه ما مخلوقات کنترل دارد، بنابراین خدای مشیت‌گر، هم علم پیشین و هم حاکمیت مطلق دارد تا مخلوقات را به سمت خیر هدایت کند. مؤلفه دیگر آزادی است که دو شرط دارد. شرط اول امکانات بدیل است. این شرط بیان می‌کند وقتی یک عامل در انجام یک فعل آزاد است که بتواند به جای فعل A فعل دیگری را انجام دهد.

شرط دیگر این است که وقتی یک عامل، فعلی را انجام می‌دهد گرچه عوامل خارج از کنترل می‌توانند در انجام آن فعل دخیل باشند اما در نهایت آن عامل، علت نهایی و تعیین کننده است و تصمیم می‌گیرد آن فعل را انجام دهد. بنده در رساله خودم سعی کردم نشان هم این دو شرط مستلزم یکدیگر هستند. به تعبیر دیگر این دو شرط، دو روی سکه آزادی هستند.

مسئله‌ای که پیش می‌آید این است که علم پیشین الهی مستلزم نفی امکانات بدیل است یعنی اگر خداوند از پیش بداند که من فعل A را انجام می‌دهم بنابراین من نمی‌توانم فعل دیگری را انجام دهم و در نتیجه من با یک گزینه بیشتر مواجه نیستم. از طرف دیگر حاکمیت الهی نیز مستلزم نفی علت نهایی بودنِ عامل است چراکه اگر خداوند انجام دهنده همه رویدادها باشد بنابراین این خداوند است که تعیین می‌‌کند من چه فعلی انجام دهم. از ناسازگاری این دو مسئله مشخص است که مشیت الهی با آزادی به معنای آزادی‌محور، ناسازگار است.

دوگانگی در خداباوری کلاسیک

مسئله ناسازگاری مشیت الهی و آزادی مخلوقات بیان می‌کند خداباوری کلاسیک با یک دوگانگی مواجه است یعنی یا باید مشیت مطلق الهی را پذیرفته و آزادی را کنار بگذارد یا برعکس و از این دو حالت خارج نیست. لذا رویکردهایی در مواجه با این مسئله سعی کردند به آن پاسخ دهند. رویکرد اول مسئله ناسازگاری میان مشیت و آزادی را می‌پذیرد و از آن دو یکی را انتخاب می‌کند و مشیت مطلق الهی را حفظ می‌کند. این دیدگاه معتقد است عالم، محصول تعیین اراده خداوند است و چیزی به نام آزادی و مسئولیت اخلاقی وجود ندارد.

تعیّن‌گرایی الهیاتی دیدگاهی است که معتقد است می‌توانیم معنایی دیگری از آزادی داشته باشیم که با تعیّن‌گرایی الهیاتی سازگار باشد. برای مثال بیان می‌کنند مادامی که بتوانیم آنچه را که می‌خواهیم انجام دهیم و در مقابل افعال خود مانعی پیدا نکنیم آزاد هستیم حتی اگر افعال ما از قبل توسط خداوند معین شده باشد اما اگر مانعی در برابر ما نباشد ما در مقابل افعال خودمان مسئول هستیم.

دیدگاه آگوستین درباره لطف الهی

آگوستین ادعا می کند این لطف الهی است که نقش تعیین کننده در افعال ما دارد و اگر لطف الهی شامل ما شود فعل خوب انجام داده و اگر شامل حال ما نشود فعل بد انجام خواهیم داد و این امر به گناه نخستین حضرت آدم برمی‌گردد که به وسیله آن، سرشت انسان فاسد شد و انسان همواره تمایل به گناه دارد لذا اگر لطف الهی شامل حال ما نشود همواره گناه می‌کنیم اما دیدگاه دیگر معتقد است که آزادی فقط با تعیّن‌گرایی الهیاتی سازگار است.

رویکرد دیگر که نفی مشیت مطلق الهی است مسئله ناسازگاری میان مشیت و آزادی را می‌‌پذیرد و راه دوم را هم انتخاب می‌کند یعنی مشیت را کنار گذاشته و آزادی را انتخاب می‌کند اما باید توجه داشته باشیم که این رویکرد، مشیت مطلق الهی را به طور کامل کنار نمی‌گذارد بلکه مشیت مطلق به معنای سنتی را کنار می‌گذارد و می‌گوید منطقا غیر ممکن است که خداوند افعال ما را تعیین کند و ما همچنان آزاد باشیم بنابراین خداوند همه افکار ما را کنترل نمی‌کند. رویکردی دیگر اساساً ناسازگاری بین مشیت مطلق الهی و آزادی را نمی‌‌پذیرد و از این دوراهی گذر کرده و می‌گوید می‌توان هر دو مولفه را حفظ و بین مشیت و آزادی جمع کرد.

فعالیت‌های پژوهشگاه علوم انسانی در زمینه فلسفه دین

همچنین مهدی اصفهانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دبیر علمی این نشست، در ابتدا به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌‌خوانید:

بنده افتخار دارم که چند سالی است در گروه فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انجام وظیفه می‌کنم و خوشبختانه پژوهشگاه به شرایطی رسیده که تعداد قابل توجهی فارغ التحصیلان مقطع دکتری در فلسفه دین داشته است و موضوعاتی هم که این دوستان ما به عنوان رساله دکتری خودشان انتخاب کرده و از آن دفاع به عمل آورده‌اند مباحث نو و قابل توجهی بوده‌اند.

واقعیت این است که بعد از اینکه این دانشجویان موضوعات مورد علاقه را انتخاب کرده‌اند به خوبی کار را پیش برده‌اند و گاهاً در موضوعات تازه‌ای مشغول تحقیق شده‌اند بنابراین به نظر ما رسید که به‌جاست از این افراد دعوت به عمل بیاوریم تا به انتخاب خودشان درباره موضوعی که رساله دکتری نوشته‌اند یا سایر موضوعاتی که علاقه‌ دارند سخنرانی کنند تا هم باعث غنای کار مجموعه ما شده و هم ارتباط ما با آنها حفظ شود.

اگر ماهی یک سخنرانی بگذاریم تا حدود یک سال یا شاید هم بیشتر، چنین سخنرانی‌هایی خواهیم داشت اما بعداً به ذهن ما رسید که چنین جلساتی می‌تواند برای فیلسوفان دین جوان‌تر، فرصتی باشد تا مطالعات جدید خود را عرضه و بستری برای داد و ستد علمی باشد. امیدواریم چنین هدفی محقق شود و اینکار که در این پژوهشگاه شروع شده ادامه داشته باشد.

آقای دکتر فریدالدین سبط، یکی از کوشاترین فارغ‌التحصیلان دکتری هستند که بنده با آنها سر و کار داشته‌ام. ایشان چند سالی تحصیلات حوزوی هم داشته‌اند و این تحصیلات را به نیت گذراندن دوره کارشناسی فلسفه غرب در دانشگاه تهران ترک کرده و سال 93 با معدل خوب، دوره کارشناسی را به پایان رسانده و وارد دوره ارشد می‌شوند و سپس وارد مقطع دکتری در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی شده و با معدل نوزده و نیم از رساله دکتری خود با موضوع «درباره علم میانی خداوند به شرطی‌های خلاف واقع آزادی» دفاع کردند. این مسئله در رابطه بین علم خداوند و اختیار انسان است و در واقع راه حلی است که به یک متفکر مسیحی نسبت داده شده است.

 

انتهای پیام
captcha