به گزارش ایکنا از همدان، محمود نیکومنظری، روز هفدهم تیرماه سال 1319 در همدان چشم به جهان گشود، فعالیتهای مذهبی سیاسی خودش را از سال 1345 آغاز کرد و با علما و مبارزان انقلابی و اسلامی مرتبط شد، چنان که در خرداد ماه سال 1357 مخفیانه به لبنان رفت تا دوره چریکی را فرا بگیرد پس از آن با پیروزی انقلاب اسلامی، در تشکیل سپاه پاسداران همدان ایفای نقش کرد، با آغاز جنگ تحمیلی، به سوی جبههها شتافت.
نخست مسئولیت تدارکات و پشتیبانی تیپ 27 محمد رسول الله(ص) را برعهده گرفت و در تابستان سال 1361 دوباره به جنوب لبنان رفت، سر انجام پس از بازگشت از سفر لبنان، روز سی ویکم تیر ماه همان سال،در گیر و دار نبرد رمضان،به شهادت رسید اما پیکر پاکاش برای همیشه آزگار، روی آن سرزمین تفتیده شرق بصره،به یادگار مانده است.
جملاتی از وصيتنامه شهید
خداوند را شكر میگذارم كه نعمت مرگ و شهادت را مقرر فرمود.
پروردگارا تو خود بهتر از همه ميدانى كه اين بنده حقير تو نه به خاطر بهشت و نه به ترس از جهنم است كه به جنگ بر عليه كفار و مبارزه برعليه هر نوع ستم و تجاوز قدم بر میدارم، بلكه فقط و فقط بخاطر اين است كه تو سزاوار به هر ستايش بزرگى هستى.
چگونه اين نعمت انقلاب اسلامى و رهبرى امام عزيز را انسان میتواند ناديده بگيرد كه تو بر ما منت گذاشتى و نصيب همان مستضعفى بالاخص امت مسلمان ايران نمودى.
پروردگارا چگونه الطاف بي كرانت را انسان میتواند ناديده بگيرد چون هر جا كه انسان نظر میكند سايه لطف و كرمت و اين را پوشانده و تمامى موجودات عالم را تو حيات بخشيدهای!
پروردگارا اگر تو اين سعادت را نصيبم نموده و شربت شهادت را به كامم گوارا گردانى و جانم را فداى اسلام نمايم چيزى از من گرفته نشده چون من خود هيچ بودم و تو به من حيات دادى و زندگى بخشيدى پس اين جانى كه فداى اسلام مي كنيم متعلق به خودت است.
اين ملت اسلام بهدنبال اين شخص يا آن شخص نخواهد رفت چون قيام امت ما اسلامى است نه شخصى، پاسدارى يك وظيفهاى بس مهم و رسالتى خطير است كه براى رسيدن به هدف، حفظ دستآوردههاى اين انقلاب اسلامى و خونبار است و نهايتاِ شهادت و لقاالله است.
سپاه تا موقعى مي تواند ارزش داشته باشد كه در جهت تداوم انقلاب و خط سرخ ولايت فقيه و با مردم باشد و در كنار آنها، خداى ناكرده اگر روزى سپاه از مردم جدا شود آن روز مرگ سپاه فرا رسيده بهمين خاطر است كه دشمن هميشه سعى بر اين دارد به نحو موذيانه اى سپاه را از مردم جدا كند.
خون شهید همچون خط سرخى است كه همانا امتداد خط سرخ شهيدان كربلا است.
وصيت من به شما اين است كه لحظهاى از خداوند بزرگ غفلت نكنيد و تا مي توانيد جديت در ثمر رساندن اين انقلاب عظيم بنمائيد.
هميشه سخنان گهر بار امام عزيز را آويزه گوش خود قرار دهيد به آن عمل كنيد و بدانيد كه اين امام و دستوراتش بر جهان اسلام حجت است نكندخدائى ناكرده دستور و فرامينش را فراموش كنيد.
خاطرهای از همسر شهید
شهید محمود نیکومنظری در سال 1344 کارمند بانک بود و از نظر شغلی هم موقعیت مناسبی داشت، هنوز 6 ماه از ازدواجمان نگذشته بود که تصمیم گرفت از بانک استعفا بدهد و به استخدام سازمان تعاون روستایی در بیاید، همه به او توصیه میکردند که این کار را نکن و موقعیت خوب شغلی ات را از دست نده، اما او تصمیم خودش را گرفته بود، زیرا اعتقاد داشت که سیستم بانکی اسلامی نیست و به این صورت از بانک استعفا داد و به استخدام سازمان تعاون روستایی در آمد.
در اوائل زندگی مشترکمان و در حالیکه اوّلین فرزندمان یکساله بود،سفری به مشهد مقدس داشتیم و ایشان با خریدن چند جلد کتاب از جمله کتاب(مناظره دکتر و پیر) نوشته شهید هاشمی نژاد، دوره جدیدی از زندگی را آغاز کرد،زیرا به گفته خودش مطالعه این کتاب مسیر زندگی اش را عوض کرده و از آن پس دیگر از پای ننشست و آرام و قرار نداشت، ابتدا در جلسات مذهبی سیاسی شرکت میکرد و پس از آشنایی با آقای دکتر سید کاظم اکرمی در جلسات ایشان و جلسات علی آقا محمدی شرکت می کرد.
انتهای پیام