بایسته‌های اسلامی‌سازی علوم و دانشگاه‌ها
کد خبر: 3817595
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۲

بایسته‌های اسلامی‌سازی علوم و دانشگاه‌ها

گروه فرهنگی ــ اسلامی‌سازی علم و گرایش به علوم دینی از جمله امور مهمی است که در عین اهمیت فوق‌العاده زیاد متأسفانه مورد غفلت و حتی مخالفت برخی از اساتید و دانشجویان و سپس سرایت آن تا سطوح بالای مدیریتی کشور شده است، با این وجود نباید از اهمیت اسلامی‌سازی علوم غفلت کرد.

بایسته‌های اسلامی‌سازی علوم و دانشگاه‌ها اسلامی‌سازی علوم و دانشگاه‌ها به‌عنوان وسیله‌ای جهت تحقق آرمان جامعه اسلامی و تمدن اسلامی صحیح مطرح می‌شود چرا که اسلامی‌سازی علم و گرایش به علم دینی از جمله امور مهمی است که در عین اهمیت فوق‌العاده زیاد متأسفانه به‌صورت فجیعی مورد غفلت و حتی مخالفت برخی از اساتید و دانشجویان عادی دانشگاهی و سپس سرایت آن تا سطوح بالای مدیریتی کشور شده است، با این وجود نباید از اهمیت اسلامی‌سازی علوم غفلت کرد.

در معنای علم دینی باید گفت که این نوع از علم لباس سکولاریسم را از تن به در کرده و تک‌بعدی نمی‌نگرد، دنیا را خالی از ماوراء نمی‌بیند و غایت‌مندی عالم را انکار نمی‌کند، تأکیدی بر روش امپریستی مبنی بر اصالت تجربه و حس و شناختی و علمی که از این راه به دست بیاید، به‌عنوان تنها روش ممکن ندارد و در آن تکیه بر وحی و عقل نیز وجود دارد، دنیا در نگاه علم و عالم دینی لاشه نیست بلکه کلیتی هدفمند و خالق دار است.

در این نوع نگرش انفصال بین علوم مقبول نیست، دنیا را نمی‌توان از دریچه علم دینی به‌صورت تک‌بعدی دید، در این پارادایم عالم را یا باید به‌صورت کلیت دید یا به دینی بودن علم شک کرد.

برخی به‌اشتباه پنداشته‌اند که منظور از علم دینی این است که تمام روش‌های فعلی علمی زیر سؤال برود و عالم با تکیه بر حدیث و آیه به تفسیر جهان بپردازد! این برداشت از مفهوم علم دینی نه‌تنها عاری از حقیقت است بلکه واجد اندیشه‌ای کودکانه در تفکر آن‌هاست. هیچ متفکر و نظریه‌پرداز علم دینی تاکنون ادعا نکرده که فیزیک را باید با توجه به احادیث مورد مداقه و بررسی قرار داد.



ادعا نشده است که عناصر شیمیایی را باید از روی سیره اهل‌بیت فهمید، اساساً ادعای متفکرین از علم دینی این‌گونه نیست. در پارادایم نظریه علم دینی صرفاً بیان می‌شود که در اهداف، روش و تفسیر علمی جهان تکامل صورت گیرد نه آنکه برای مثال روش تجربی حذف شود.

نظریه‌پردازان علم دینی نمی‌گویند دانشمند وقتی به این علم رسید که جاذبه عمومی وجود دارد آن را انکار کند، بلکه می‌گویند زمانی که به این سطح رسیده و گزاره‌ای از منظر علم به کشف رسید آن را به‌صورت یک اتفاق تصادفی نبینید.

در باب روش نیز متفکرین علم دینی رأی به طرد تجربه نمی‌دهند، بلکه صرفاً بیان می‌دارند که در کنار روش تجربی می‌توان و باید به عقل و نقل نیز استناد نمود؛ این‌گونه نیست که صرفاً روش تجربی در کشف حقیقت نافع باشد و عقل و نقل هیچ‌گونه بهره‌ای از حقیقت ندارند.

به‌صورت بسیار ساده می‌توان گفت که علم دینی صرفاً می‌خواهد جهان با این دید تفسیر شود که ماوراءالطبیعه‌ای وجود دارد و روش تجربی محض نمی‌تواند در کشف حقیقت یاری‌رسان انسان باشد، نه اینکه بخواهد فیزیک، شیمی، ریاضی و دیگر علوم را با روشی متفاوت و رادیکال نسبت به تنها متد ممکن خویش بررسی کند، علم دینی، علم سکولار، دانشگاه و معلم سکولار را بابت نبود این نوع از نگرش سرزنش و انتقاد مورد انتقاد قرار می‌دهد.

آیت‌الله جوادی آملی در این‌ باره چنین می‌گوید: «علوم موجود و متعارف و طبعاً دانشگاه‌ها و مراکزی که در چارچوب این ناهماهنگی درونی و بیگانه سازی ناموجّه به تحقیق و پژوهش مشغول‌اند، از اساس عیبناک هستند. چه عیبی بالاتر از اینکه در عرصه‌ای از دانش و معرفت، حقایق و واقعیاتی که دیگر شاخه‌های معرفتی در اختیار می‌نهند نادیده گرفته شوند و نسبت به وجود آن‌ها تغافل و تجاهل روا داشته شود و عده‌ای بر اثر این کثرت به وحدت نرسیده کوثر معرفت را رها کرده به تکاثر وهم‌آلود بسنده نمایند.

علم تجربی موجود معیوب است، زیرا در سیری افقی به راه خود ادامه می‌دهد؛ نه برای عالم و طبیعت مبدئی می‌بیند و نه غایت و فرجامی برای آن در نظر می‌گیرد و نه دانشی که خود دارد عطای خدا و موهبت الهی می‌یابد. این نگاهی که واقعیت هستی را مُثْله می‌کند و طبیعت را به‌عنوان خلقت نمی‌بیند و برای آن خالق و هدفی در نظر نمی‌گیرد، بلکه صرفاً به مطالعه لاشه طبیعت می‌پردازد و علم را زاییده فکر خود می‌پندارد نه بخشش خدا، در حقیقت علمی مردار تحویل می‌دهد، زیرا به موضوع مطالعه خویش به چشم یک مردار و لاشه می‌نگرد، چون بال مبدأ فاعلی و نیز بال مبدأ غایی از آن کنده شده است.
منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، آیت‌الله جوادی آملی، صفحه ۱۳۶»

آیت‌الله جوادی آملی در این‌ باره چنین می‌گوید: «علوم موجود و متعارف و طبعاً دانشگاه‌ها و مراکزی که در چارچوب این ناهماهنگی درونی و بیگانه سازی ناموجّه به تحقیق و پژوهش مشغول‌اند، از اساس عیبناک هستند. چه عیبی بالاتر از اینکه در عرصه‌ای از دانش و معرفت، حقایق و واقعیاتی که دیگر شاخه‌های معرفتی در اختیار می‌نهند نادیده گرفته شوند و نسبت به وجود آن‌ها تغافل و تجاهل روا داشته شود و عده‌ای بر اثر این کثرت به وحدت نرسیده کوثر معرفت را رها کرده به تکاثر وهم‌آلود بسنده نمایند.

علم دینی ندای مخالفت با ابزار انگاری علم به‌صورت صرف است که تحفه‌ای از اندیشه سکولار نسبت به علم محسوب می‌شود، در نگاه علم دینی، علم صرفاً برای راحت‌تر کردن زندگی نیست، بلکه علم به‌خودی‌خود ارزشمند است. هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ (آیه 9 سوره زمر)

اما راه حل چیست؟
برخی از دلسوزان گمان برده‌اند که راه حل قضیه اضافه کردن مسجد، حدیث در کتاب درسی و امثال آن در دانشگاه‌هاست، حال آنکه روش اسلامی کردن علم و دانشگاه این امور نیست. شهید آوینی در این باب تأکید دارد: «افزودن چند واحد معارف اسلامی به دروس دانشگاهی هیچ مشکلی را از پیش پای برنمی‌دارد، آنچه باید انجام شود یک بازنگری کلی و وسیع و عمیق به محتوای کنونی علوم غربی و ارزیابی آن توسط علمای است که اندیشه آنان بر مبنای معرفتی اسلام بنا شده است. اگر حضرت امام درباره علوم انسانی تأکید فرمودند به‌این‌علت است که این بازنگری و ارزیابی باید نخست از علوم انسانی آغاز کرد و سپس به دامنه علوم تجربی نیز کشیده شود اگر این ارزیابی و تطبیق از علوم انسانی آغاز شود لاجرم علوم تجربی را نیز در بر خواهد گرفت چرا که اصولاً برخلاف آنچه عموم می‌پندارند علوم تجربی بنیان جهت و حتی روش پژوهش خویش را از فلسفه غربی اخذ کرده است که جزو علوم انسانی است.
کتاب مبانی توسعه و تمدن غرب، شهید مرتضی آوینی، بخش ۱۶، انسان از نسل میمون، خرافه‌ای جاهلانه»

اسلامی‌سازی علم از کانال تفلسفی عمیق در مبانی فلسفه علم می‌گذرد، باید دید خود را به علم تغییر دهیم، مادامی که علم را سکولار ببینیم دانشگاه‌هایمان محل پرورش افرادی با تفکر سکولار و ملحد خواهد بود، از علمی که بنای مخالفت با دین ‌دارد نمی‌توان انتظار داشت که دین‌دار تربیت کند، در جامعه دینی نمی‌شود علم سکولار به مردم آموزش داد، دانشگاه غیردینی کارخانه تولید مخالف و اپوزیسیون خواهد بود از این رو لازم و بایسته است در جهت اسلامی‌سازی علوم از سکولاریسم عمیقی که در نگرش علمی جامعه آکادمیک ما رخنه کرده اجتناب شود.

به قلم علی میرزایی، عضو کارگروه سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) قزوین

انتهای پیام

captcha