ایکنا ــ جناب اسماعیلی در ابتدا بفرمایید زبان فارسی امروز را مدیون کدام شاعر یا شاعران هستیم؟
زبان پارسی گنجینه ارزشمند فرهنگی است که همه ما وظیفه داریم در حد بضاعت و توان خودمان در صیانت و پاسداری از آن بگوشیم و این سرمایه را حفظ کنیم و این مسئله وظیفه همه آحاد جامعه به ویژه کسانی است که مسئولیتی در این راستا دارند. اگر بخواهیم درباره این بحث کنیم که زبان فارسی را مدیون کدام شاعر هستیم، شاید نتوانیم به طور دقیق روی شاعر خاصی دست بگذاریم، اما حکیم ابوالقاسم فردوسی به عنوان نخستین شاعری محسوب میشود که به صراحت در شاهنامه ابیاتی را مانند «بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی» با مضمون حفظ زبان فارسی سروده است. اگر شاعری به نام فردوسی نبود، امروز زبان فارسی آن طور که صحبت میکنیم پایدار نبود و بسیاری از این واژگان و کلمات به فراموشی سپرده میشد یا دچار دگرگونیهای ناصوابی میشد. بنابراین فردوسی زبان فارسی را از گزند این مسائل حفظ کرده است. بسیاری از کلماتی که فردوسی در شاهنامه استفاده کرده ریشه فارسی دارند و این کار بسیار بزرگی است که شاعری بتواند منظومهای به این بلندی را با واژگان فارسی عرضه کند و نشاندهنده عشق و محبت و ارادتی است که فردوسی به زبان فارسی داشت. بعد از فردوسی، شاعران بزرگی مثل سنایی، عطار، مولانا، حافظ، سعدی و ناصرخسرو در پاسداشت زبان فارسی و حفظ و صیانت از این گنجینه عظیم گامهای بلندی برداشتند.
زبان فارسی بیش از ۱۲۰۰ سال قدمت دارد بزرگان ادب و زبان فارسی آن را با چنگ و دندان حفظ کردند و نگاه داشتهاند و امروز هم وظیفه ماست که در حفظ و حراست از این زبان بکوشیم که دومین زبان جهان اسلام است و بسیاری از تألیفات علما، فلاسفه و عرفای مسلمان به زبان فارسی ترجمه شده و در واقع آموزههای قرآنی و وحیانی محمل مناسبی برای زبان فارسی است.
ایکنا ــ چرا شاعران و نویسندگان امروز همانند شاعران کهن، که با زبان صریح با حاکمان خود سخن میگفتند، نمیتوانند سخن بگویند؟
در گذشته شعر، رسانهای بسیار قدرتمند بود و بسیاری از این رسانههای بزرگ مانند شبکههای ماهوارهای، فضای مجازی، اینترنت و ... وجود نداشت. کلام منظوم برای ایرانیان جاذبههای خاصی داشت و بسیاری از آموزشهای دینی، فلسفی و عرفانی از طریق شعر صورت میگرفت و فلاسفه برای اینکه آموزههای فلسفی را به زبان ساده به مردم انتقال دهند یا حکمتهای متعالی عرفانی را به مردم بازگو کنند یا علمای دین و مراجع عظام برای این که راز و رمز آیات و معارف الهی را بیان کنند، از زبان شعر استفاده میکردند. به همین دلیل بسیاری از علمای اسلامی دیوان شعر دارند و در عصر حاضر هم حضرت امام خمینی(ره) به شعر و ادبیات بسیار علاقهمند بود و بعد از درگذشت امام(ره) دیوان شعری از ایشان منتشر شد.
وقتی مثنوی معنوی را مطالعه میکنید سرشار از تلمیحات قرآنی و وحیانی است و مولوی آن را با سبک و سیاق قرآنی به نگارش درآورد و بسیاری از داستانهای مثنوی ملهم از داستانهای قرآنی است. این نشان میدهد که زبان پارسی به ویژه شعر رسانه بسیار قدرتمندی بوده است و وقتی شاعران و ادیبان میخواستند درباره ناهنجاریها و نابسامانیهای اجتماعی و سیاسی اعتراضی کنند، به زبان فارسی متوسل میشدند
وقتی مثنوی معنوی را مطالعه میکنید، سرشار از تلمیحات قرآنی و وحیانی است و مولوی آن را با سبک و سیاق قرآنی به نگارش درآورد و بسیاری از داستانهای مثنوی ملهم از داستانهای قرآنی است. این نشان میدهد که زبان پارسی به ویژه شعر یک رسانه بسیار قدرتمند بوده است و وقتی شاعران و ادیبان میخواستند درباره ناهنجاریها و نابسامانیهای اجتماعی و سیاسی اعتراضی داشتند، به زبان فارسی متوسل میشدند و اعتراض خود را به صورت منظوم بیان میکردند. البته بسیار هم اثرگذار بود و شعر چنان قدرتی داشت که در لایههای مختلف اجتماعی نفوذ میکرد و مردم با شعر زندگی میکردند و نفس میکشیدند. امروز که این تأثیرگذاری کمتر شده در واقع رقبای دیگری همچون سینما، تئاتر، اینترنت، ماهواره، فضای مجازی و ... مطرح شدهاند که در مقابل شعر قد علم کردهاند. اما با وجود اینکه شعر هنری اصیل و پیشینهدار است، هنوز هم هنرمندان ایرانی، فلاسفه و عرفای ایرانی سعی میکنند حرفها و دلتنگیهای خود یا مسائلی را که میخواهند با مردم در میان بگذارند با زبان شعر بیان کنند.
ایکنا ــ شعر امروز جایگاه نقدانه خود را دارد؟
امروز هم شعر به عنوان یک رسانه تأثیرگذار هرچند اندک فعالیت میکند و شاعران به نقد مسائل اجتماعی و سیاسی میپردازند، مثلاً در دهه اول انقلاب، نسل اول شاعران انقلاب بزرگانی مانند سلمان هراتی، سیدحسن حسینی، قیصر امین پور، احمد زارعی و نصرالله مردانی بودند که با اشعار انتقادی و اعتراضگونه به مسئولان نهیب میزدند که در راستای عدالت علوی حرکت کنند. سیدحسن حسینی وقتی میبیند حوزه هنری در مقطعی در سیاستگذاریهای خود دچار اشتباه، خطا و انحراف میشود، با زبان شعر در مقابل این انحرافات و کجرویها میایستد یا قیصر امینپور به روزمرگی اعتراض میکند و شاعران نسل اول انقلاب با سرودن این گونه شعرها کنشگرانی بودند که اعتراض خود را در قالب شعر به نمایش میگذاشتند. امروز هم شاعران در حد بضاعت خود این کار را انجام میدهند، اما رقبای قدرتمندی وجود دارد و شاید این تأثیرگذاری نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است.
ایکنا ــ در حال حاضر در زبان معیار جامعه امروز نوعی بیهویتی و ولنگاری زبانی را شاهد هستیم و جوانان و نوجوانان در گفتار یا نوشتار خود به ویژه در فضای مجازی از لغات و عبارات بیهویت و سخیف استفاده میکنند. آیا این مسئله را میتوان تحول زبانی دانست یا خطری جدی زبان فارسی را تهدید میکند؟
زبان یک موجود زنده است و همانند سایر موجودات زنده دچار تحول و دگرگونی میشود؛ گاه این دگرگونیها مثبت و گاهی ممکن است منفی باشد و باعث فرسایش زبان شود. امروز متأسفانه گاهی در زبان محاورهای و کوچه و بازار به ویژه نسل جوان میبینیم که از کلمات واژگانی استفاده میکنند که برایمان غریب است و میتوان آنها را واژگان بیشناسنامه و بیهویت دانست که احساس قرابت و نزدیکی با آن واژگان پیدا نمیکنیم و احساس میکنیم این واژگان از جنس و فرهنگ زبان ما و فرهنگی نیستند که حافظ و سعدی از آن برخاستند و متنزل و مبتذلاند. اگر بخواهیم این میراث معنوی را حفظ کنیم، وظیفه رسانههای عمومی همچون صداوسیما، مطبوعات و... بسیار سنگین است و رسانهها باید در این زمینه دغدغه داشته باشند و وقتی قرار است یادداشت یا مقالهای را منتشر کنند، از واژگان اصیل و شناسنامهدار و با هویت استفاده کنند. گاهی در استفاده از کلمات در مقالات علمی تساهل و تسامح صورت میگیرد و حتی فضای دانشگاهی هم متأثر از این فضای منفی است و همین فرهنگ غلط در نوشتن کتاب و مقالات علمی هم راه پیدا میکند و این فاجعه است که جامعه دانشگاهی تحت تأثیر این عوامل قرار بگیرد و نقش جایگاه اثرگذاری و اثرپذیری عوض شود. همه موظفیم مانند فردوسی، حافظ و نیما پاسدار زبان و ادبیات فارسی باشیم و البته رهبر انقلاب هم دراین زمینه ابراز نگرانی کردهاند و این مسئله معضلی جدی در زبان فارسی است که نیازمندیم تا مجدانه آن را پیگیری کنیم.
بخش دوم این مصاحبه هفته آینده منتشر خواهد شد.
انتهای پیام