به گزارش ایکنا از همدان، شهید سید واسع سوری هفتم فروردین ماه سال ۱۳۴۰ در روستای نجفیه از توابع شهرستان تویسرکان در استان همدان و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد، سال ۱۳۴۷ تحصیلات خود را آغاز کرد و پس از طی تحصیلات مقدماتی وارد حوزه علمیه تویسرکان و قم شد و تا پایان سطح لمعتین در حوزه درس خواند.
در سالهای انقلاب همراه با دیگر جوانان و نوجوانان انقلابی در فعالیتهای مبارزاتی شرکت کرد و در راه پیروزی قیام بزرگ و مقدس ملت ایران گام برداشت، پس از پیروزی انقلاب به نهاد نوپای بسیج مستضعفین پیوست و مشغول خدمت به جامعه شد، سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد که از وی به یادگار مانده است.
در سالهای دفاع مقدس احساس تکلیف کرد و ضمن عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، به عنوان طلبه بسیجی راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شد تا از مرزهای ایران در برابر تهاجم وحشیانه رژیم بعث عراق دفاع نماید.
در مناطق مختلف عملیاتی حضور یافت و همراه با دیگر همرزمان و همسنگران خود حماسهها آفرید، سرانجام پس از مجاهدتهای بسیار در بیست و چهارم اسفندماه سال ۱۳۶3 در شرق دجله بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست.
آرامگاه وی در گلزار شهدای زادگاهش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان است، برادرش سید ناصر سوری نیز به شهادت رسیده و به مقام عندربهم یرزقون نائل آمده است. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.
وصیت نامه شهید سید واسع سوری
بسم الله الرحمن الرحيم
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
هرگز مپنداريد آنان كه در راه خدا جان باخته اند مرده اند بلكه آنان شهيدان جاويدى هستند كه نزد پروردگارشان روزى مى خورند .
الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ
و آن كسانى كه هر گاه مى رسد بر ايشان مصيبتى، مى گويند ما براى خداييم و بسوى او باز خواهيم گشت .
بعد از حمد و ثناى پروردگار جهان كه به ما نعمت فلاح و رستگارى در راهش را عطا فرمود و با سلام بر پيامبران خاصه انبيا و رسولان اعظم كه براى رسانيدن رسالت و دعوت خداوند به سوى بندگان عازم شده و نازل گرديدند و با سلام و درود بر ائمه معصومين (ع) و اصحاب و يارانشان و مخلصين و اولياء خداوند خاصه سردار و سالار شهيدان حسين ابن على(ع) كه با نثار خون خويش و ياران و اصحابش اسلام را براى هميشه تداوم بخشيده و درس شهادت او باعث اثبات كلمه حق گرديده و خواهد شد.
امام خمینی رهرو راه حسین (ع) است
اينك با سلام بر يگانه منجى عالم بشريت امام عصر روحى و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه (ع) و نايب عظيم الشان آن حضرت امام امت خمينى كبير که امروز در پى تداوم راه حسين (ع) يادآور حماسههاى اباعبدالله گرديد و امروزه كربلاهايى همانند كربلاى حسين در راه استقلال و آزادگى امت مسلمان و بيدار ايران براى ريشه كن ساختن كفر و شرك و بيرون آمدن از زير بار ننگ و ذلت، شهادت را بر ذلت ترجيح داده و با رهبرى خردمندانه و پيامبرانه خود امت اسلام را فاتح و سرافراز فرمودند و امروزه ملت ايران امتى گشته است كه همه دنيا با تمام قدرت در مقابل اين ملت اسلام ايستاده لكن با ايمان استوار و سينه ستبر رزمندگان اسلام كه امام امت رهبرى آنان را مى نمايد سركشان را به زير افكنده و تمامى اهداف و اميال شيطانى آنان را غرق در آب ساخته و خواهند ساخت.
با درود و سلام بر تمامى شهداى اسلام و شهداى كربلاهاى غرب و جنوب ميهن اسلاميمان ايران و با سلام و درود بر معلولين و جانبازان و مجروحين جنگ تحميلى.
و اما پيامى دارم به شما مردم مسلمان و معتقد به اسلام و جمهورى اسلامى ايران كه اى مردم امروز اسلام پيامبر در مملكت امام زمان (عج ) يعنى ايران تولد دوباره يافته است .
امروز اگر امام حسين (ع) در ميان ما نيست و اگر صداى هل من ناصر ينصرنى او را به گوش خويش نشنيده ايم اما اى مردم امروز امام امت خمينى روح خدا صداى هل من ناصر ينصرنى سر داده است و از شما ملت تقاضاى يارى نموده است پس اى مردم به يارى پسر پيغمبر خدا بشتابيد و مبادا كه او را تنها بگذاريد. امروز امام امت براى ما با كمك و استعانت از خداوند آزادى استقلال جمهورى اسلامى ايران به ارمغان آورده است. امروز امام امت ما اين قلب تپنده جهان مستضعف اميدى است براى همه بيچاره ها و مستضعفين مورد تجاوز و ظلم متجاوزين در دنيا.
امروز خمينى كبير روحى فدا كه جانم به فداى او باد ايران را از زير سلطه اجانب بيرون آورده و از جور و ظلم طاغوتيان و نمرودها و شدادها و ... بيرون آورده و در سرتاسر اين مملكت اسلامى صداى طنين افكن الله اكبر را جايگزين مظاهر شرك و كفر و ريايى كه شاه ملعون به سركردگى اربابانش حيثيت و شرافت اين ملت را به بازى گرفته بود و مى رفت كه ملت را با وابستگى هر چه بيشتر به ابرقدرتها به نابودى كامل سوق دهد و مى رفت كه خود را صاحب همه چيز اين ملت دانسته و با چنگ انداختن ابرقدرتهاى نكبتبار سراسر مملكت را براى هميشه اسير و بيچاره دست آنان باشد .
اما خداوند نخواست كه در اين مملكت شيعه نشين فاتحه اسلام خوانده شود، اما خدا نخواست كه ثروتهاى انبوه اين ملت به يغما رود و اما خداوند نخواست ملت مسلمان ما آقاييش را كفار كنند و هميشه در رنج و زحمت طاقت فرسايشان طعمه خود خواهىهاى اين رژيم خود كامه باشد و به همين منظور ملت سلحشور و شجاع و شهيد پرور و حق طلب ايران به رهبرى پيامبرگونه اين بت شكن قرن به پا خواست و تار و پود اين دلالان بیگانه پرور و بيگانه صفت را در اين مملكت نیست و نابود ساخت.
دشمنان و کفار از هیچ توطئهای فروگذار نکردند
بارى در اين چند سالى كه از عمر اين انقلاب الهى مىگذرد كفار و متجاوزين براى چندمين بار با نقشههاى مختلف كوشيدند كه اين ملت آزاد را دوباره به زير يوغ خود بكشند و با ايجاد جو ترور و وحشت با نقشه كودتاى 19 ، با توطئه صحراى طبس با چهرههاى نفاق منافقين داخلى و خارجى با احزاب مختلف كه همه به خواست خدا به نابودى كامل و رسوايى مفتضحانه رسيدند سعى در انهدام اسلام داشتند و با به روى كار آوردن مهره اى نفاق انگيز و خود خواه و مردى كه رذالت و پستى او از شاه ملعون هم بدتر بود و با ترور عزيزانى و رهبرانى چون آيت الله بهشتى و آيت الله مدنى و آيت الله دستغيب و صدوقى و اشرفى اصفهانى و مطهرى و مفتح و شخصيتهايى عزيز چون رجايى و باهنر و دهها نفر ديگر از شخصيتهاى بر جسته اسلام و خدمتگزاران ملت در مجلس شوراى اسلامى و وزرا سعى در انهدام جمهورى اسلامى ايران نمودند و با ترور خيل پاسداران شريف و بريدن سر مطهر آنان در كردستان و تهران و مثله كردن بدن مطهر اين عزيزان اسلام مى خواستند جمهورى اسلامى عزيز را كه با خون اين شهيدان اسلام هر چه بيشتر بارور تر از پيش مى گشت مى خواستند به اصطلاح جمهورى اسلامى را منهدم كنند اما خداوند اراده اش بر خواستههاى حق طلبانه ملت شريف و مسلمان ايران و ملت ظلم كشيده و رنج ديده امت مسلمان تعلق گرفت و اين ملت را در استقلال و خودكفاييش و داد خواهى و مظلوم خواهيش بخشيد و در تحقق بخشيدن اهداف مقدس اسلام آنان را يارى فرمودند.
دشمنان اسلام با توسل به اين جنايات به اهداف ننگينشان نرسيدند لذا توطئه پشت سر توطئه و با تهمت و افترا بستن به اسلام و جمهورى اسلامى و با ايجاد تبليغات وسيع در بوقهاى تبليغاتى خود در صدد مخدوش نمودن هويت انقلاب اسلامى و بد نام كردن آن بر آمدند و ايران را در منطقه متجاوز قلمداد نمودند لذا با متمسك ساختن اين مطلب در تدارك حمله اى گسترده از جانب نوكر سر سپرده خويش صدام بر آمدند و با اين توجيهات ددمنشانه از آنجا كه اسلام و جمهورى اسلامى به قول امام سيلى به گوش ابرقدرتها نواخته و آنان را مفتضح ساخته و منافعشان را در منطقه از بين برده لذا صدام اين ملعون خبيث در صدد حمله بر آمد تا بلكه سه روزه بتواند اسلام و جمهورى اسلامى را به محاصره خويش در آورد اما غافل از آن كه ايران قدرتمند پوزه همه متجاوزين را با اتكال به خداوند به خاك خواهد ماليد.
حال بنگريد و ببينيد كه چگونه سخن امام تحقق يافته و آيات قرآن تحقق يافته و متجاوز علاوه بر اينكه ديگر رمق آن حملهها را ندارند بلكه ضربه پذير شده و نيروى اسلام او را مجبور به دفاع كرده و حالا قضيه بر عكس شده و نيروهاى ما در دل خاك او به پيش ميروند و او با اربابانش چنان ترس و وحشتى بر داشته اند كه بر خلاف گذشته همه اش دم از صلح ميزنند و مى خواهند با سرو صداهايى كه دارند و با بمبها و موشكهايى كه در اختيارشان مى گذارند ما را بترسانند و آن صلح دلخواه خود را به ما همانند جنگ دلخواه خودشان تحميل كنند ولى ما با رهبرى اين امام بزرگوار و پشتيبانى همه جانبه اين امت شهيد پرور آگاه هرگز زير بار جنايات و زورگويى آنها نرفته و نخواهيم رفت و با آنها تا آخرين نفرمان و آخرين نفرشان به نبرد بى امان ادامه مى دهيم.
صلح با دشمن شکست قطعی اسلام است
ما اين صلحهاى آنان را در لبنان و فلسطين و ... ديدهايم و ديگر گول اين جنايتكاران را نخواهيم خورد، آنها خوب میدانند كه صدام ديگر راه نجاتى جز خودکشی ندارد ولى میخواهند مانند شاه ملعون امتهای مسلمان را نيز از بين ببرند و كمكى در حق حكومت كافر اسرائيل كنند چون صلح كردن افراد مسلمان با آن حزب بعث كافر در عراق معنى ندارد و آنها با آن خيال باطلشان میخواهند صدام را مجهزتر از پيش كنند و دوباره به بهانهای حمله را آغاز كند و آنوقت ديگر بايد فاتحه اسلام را خواند.
اين را بدانيد كه هر وقت آنها ادعاى صلح میکنند ضعیفتر و زبونتر هستند و گذشته از همه اين حرفها اصلاً مگر میشود که در درياى خون اینهمه شهيد كه در سرتاسر اين مملكت روانه است شناور شد و مگر میشود كه اینهمه مفقودالاثرها و اسرا و معلولان را ناديده گرفت و در كنار صندلى آن خونآشام و اين هيتلر زمان نشست، آنکسی كه قاتل افراد مخلص اسلام است و مگر ما تابع حسين(ع) و ائمه معصومين نيستيم، چرا آنها آن موقع كه حمله كردند اين صلح و صفا را از ياد برده بودند.
اى ملت مسلمان اين را بدانيد كه شما پيروزيد و تا جايى كه توان داريد و رمقى در بدن داريد از دين مبين اسلام حمايت كنيد، گوش به حرفهاى پوچ منافقان کوردل ندهيد كه میگویند ابرقدرتها پشتيبان صدام هستند. به آنها بگوييد كه مگر تا حالا او را پشتيبانى ننمودهاند فقط و فقط متكى به خداى بزرگ و باعظمت باشيد و بس .
چون بالاترين قدرتها خداوند است و نكند كه خداینخواسته روزى جبههها را از ياد ببريد و آنها را خالى بگذاريد و هرگز امام بزرگوارمان را تنها نگذاريد و اميدوارم كه حافظانى خوب براى اسلام و جمهورى اسلامى كه حاصل خون بزرگوارانى چون فرزند امام و ديگر افراديكه در اين وصیتنامه ذكر کردهام و اینها جزئی از شهدا مىباشند.
از اينكه براى شما عزيزان مزاحمت ايجاد نمودم اميدوارم كه ببخشيد و از همگى استدعا دارم كه مرا حلال كنيد و از خدا برايم طلب عفو كنيد چونکه آخرين صحبتها و نوشتهام مقدارى طولانى شد حتماً مرا عفو خواهيد كرد.
از خداوند میخواهم كه به امام عزيز آن قلب امت اسلام طول عمرى به بلنداى خورشيد باعظمت و سلامتى كامل عنايت بفرمايد و تمام خدمتگزاران به اسلام و مسلمين را محفوظ بدارد.
پدرم به وصیتم عمل کند
بدینوسیله اینجانب سيد سلمان (واسع) سورى وصيت میکنم كه وارث من پدرم جناب آقاى سيد حسن هست و لذا با آن وجود كه در من بسيار بسيار حق دارد و من مديون زحمات طاقتفرسای آن عزيز هستم لذا چون او را وصى خويش قرار دادهام پس بنابراين شرعاً موظف خواهند بود به وصيت من عمل كنند.
اين وصيت در حالى به شما واگذار میشود كه من تمامى ظواهر مادى و زينتهاى دنيا را به دور ريختهام و از علايق دنيا چشمبستهام و هستيم را به هستیبخش سپردهام و روح خويش را به روحبخش دادهام و مرا با توجه به آيه انالله و انااليه راجعون رنجى نيست و در امور اخروى خود دانم و خداى خود و در مورد دنيا فقط اين چند كلام وصيت است كه انجام آن شامل كمال اين حقير است و انجام آن موجب خرسندى و خوشحالى من است.
علاوه بر آنكه پدرم، پدر من است و بر من حق پدرى دارد، پدر همسرم نيز بنا بر احاديث معتبر حق پدرى بر انسان دارد، مبادا ذرهای او را برنجانيد و سومين كسى كه حق پدرى دارد معلم است و برادرم ناصر جان و يا هرکسی كه اين وصیتنامه را میخواند به مردم در مراسم ترحيم اعلام كنيد کهای مردم عزيز پدران و مادران خواهران و برادران و اى دوستان من، من از همه شما عزيزان طلب حلاليت مىخواهم كه مرا ببخشيد و از سر تقصيرات من درگذرید و مرا حلال كنيد و از اينكه نتوانستم براى اجتماع شما فردى لايق و خدمتگزاری شايسته باشم معذرت میخواهم.
من در مقابل يكايك شما احساس شرمندگى میکنم، من از اينكه سالها در حوزه علميه قم و تويسركان جهت هدايت و ارشاد مردم به تحصيل علم پرداخته بودم از شما معذرت میخواهم كه نتوانستم نقشى سازنده داشته باشم.
خدايا از شما معذرت میخواهم كه اين حقير نتوانستم از عهده شكر نعمتهایت برايم و در اين مدت كه از حقوق بيتالمال تزریقشدهام اما نتوانستم براى اسلام و قرآن عالمى پربار و منتشرکننده احكامت در بين مردم باشم.