حجتالاسلام والمسلمین علی راد، رئیس دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی و دانشیار دانشگاه تهران، در گفتوگو با ایکنا، گفت: آموزه کرامت از آموزههای مورد تأکید در قرآن و احادیث است و آیات متعددی به کرامت انسانی اشاره دارد؛ از جمله آیه 70 سوره مبارک اسراء «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا» که انسان را به صورت مطلق دارای کرامت و تکریمشده میداند.
وی با اشاره به اینکه از منظر خداوند انسان موجودی تکریم شده است، گفت: کرامت یک مؤلفه وجودی دارد و مراد این است که هر انسانی صرفنظر از هر نژاد، دارایی، علم، دانش، سن و وابستگی به ضمائم، شایسته تکریم است؛ امام سجاد(ع) فرمودند که شما همه بندگان خدا را تکریم و احترام کنید، چهبسا انسانی که از نظر شما فرودست و در طبقه اجتماعی پایینتری است، از اولیای الهی باشد.
راد با بیان اینکه بُعد دوم کرامت بُعد جایگاهی و منزلتی است، تصریح کرد: از آیات قرآن برمیآید که انسان در نظام هستی فرادست است و برتر از او در آفرینش خلق نشده و همین سبب کرامت اوست؛ بُعد دیگر کرامت انسان، مؤلفه کنشی و رفتاری است؛ در آیات و روایات در مواجهه با انسانهایی که به هر دلیل دچار خطا و اشتباه میشوند، نوع رفتار فرد را مذمت میکنند نه اصل وجودی و شخصیت او را. در واقع اسلام روی رفتار و تکریم انسانها در افعال تأکید دارد.
کرامت انسانی تابع سطح و طبقه اجتماعی نیست
رئیس دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در مورد اینکه گروهی معتقدند که افراد مشرک و کافر کرامت وجودی خود را ضایع کردهاند. لذا از حقوق شهروندی برابر با دیگران هم نباید برخوردار شوند، گفت: از نظر اسلام، اصل بر کرامت است؛ فرقی نمیکند که این فرد، مسلمان، یهودی و مسیحی باشد، ولی باید توجه کنیم که تداوم رفتار کریمانه با یک شهروند را خود او تعیین میکند.
دانشیار دانشگاه تهران اظهار کرد: اگر یک شهروند قوانین حاکم بر جامعه را نقض کند، به گونهای به دیگران این حق را میدهد که او را نقد کنند، خود فرد این اجازه را داده است. البته باز هم کسی حق ندارد کرامت وجودی او را نقض کند، ولی چون خود او نقض کرده طبق عرف و قانون میتوان با او برخورد کرد.
وی با ذکر اینکه اگر کسی خودش را شایسته کرامت وجودی بداند و آن را نقض نکند، نباید کرامت او از سوی دیگران مخدوش شود، اضافه کرد: در مورد تحقق تاریخی اصل بحث جزیه اختلاف نظر وجود دارد؛ یهودیان خاصی که مظهر لجاجت، عناد و عدم تمکین به حق بودند، جزیه راهبردی بود که با اینها جنگ نشود؛ اصل عام نیست که در مواجهه با همه مخالفان اعمال شود.
کرامت رفتاری مهمتر از کرامت مالی است
راد در پاسخ به اینکه مفهوم کرامت در افواه عمومی مترادف با بخشش و عطاست، به لحاظ لغوی آیا این لفظ منحصر به همین معناست، بیان کرد: مفهوم کرامت عامتر و بخشش مالی یکی از بخشهای آن است؛ کریم و کریمه کسی است که به نیازمندان میبخشد، ولی کرامت و کریم معنای عامتری از کرامت مالی دارد؛ کرامت رفتاری یکی از مصادیق است که مهمتر از کرامت مالی محسوب میشود.
وی اضافه کرد: شخص کریم در مواجهه با فردی که خلق ناپسندی دارد و تندی و بدخلقی میکند، آنجا هم کریمانه برخورد میکند؛ قرآن کریم میفرماید: «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»(فرقان/63) و در آیه دیگری میفرماید: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً»(فرقان/72) گرچه در میان عموم بیشتر جنبه مالی مد نظر است؛ حتی کریم و کریمه به جایگاه و منزلت فرد هم اشاره و نشان از برتری یک فرد در یک قوم و آئین دارد، به گونهای که هر کسی که نزد فرد کریم یا کریمه شرفیاب شود، دست خالی نخواهد رفت و بهره مالی یا بهره علمی و اخلاقی خواهد گرفت. همنشینی و انس با کریمه و کریمه موجب تعالی وجودی و رشد انسان میشود.
دانشیار دانشگاه تهران با بیان اینکه برخی زنان از نادیده گرفته شدن کرامت خود گله دارند، در خصوص مهمترین مؤلفههای کرامت زنان از نظر دین اظهار کرد: انسان به این دلیل کریم و کریمه است تا گوهر وجودی و ارزشهایی را که خدا در نهادش قرار داده حفظ کند؛ چرا طلا قیمت بالا دارد و به طور خاصی از آن نگهداری میکنیم، چون در گوهر آن چیزی هست که ارزشمند است؛ پس کرامت انسان هم دلیل و فلسفه دارد.
راد با ذکر اینکه میان کرامتهای زنانه و مردانه تفاوت وجود دارد، تصریح کرد: این تفاوت به برخی ویژگیهای تکوینی در هر دو جنس بازمیگردد؛ زنان با توجه به لطایف وجودی، نیاز به تکریمی ویژه و متناسب با وجودشان دارند؛ مثلاً ما در نگهداری یک شیشه و بلور باید رعایت و احتیاط بیشتری کنیم تا نشکند. در حدیث نبوی بیان شده که «رفقاً بالقواریر»؛ وجود زنان حساس، شکننده و بازتابدهنده است.
تأکید بر تساوی؛ مخالف کرامت بانوان
دانشیار دانشگاه تهران اضافه کرد: در قانونگذاریها و نوع تعامل با بانوان باید کرامت متناسب با جایگاه آنان و توانمندی آنان را در نظر بگیریم و نباید او را با مردان مقایسه کنیم، تأکید بر تساوی زنان و مردان در تمامی عرصههای اجتماعی ظلم به زن و نادرست است. اگر وجود زن تفاوت دارد، نوع تکریم زن هم متفاوت از تکریم مردان است؛ همچنین شاخصههای تکریم زنان در مقایسه با مردان نه در اصل تکریم بلکه در نوع و روش تکریم متفاوت است. یکی از مهمترین مؤلفهها و مصادیقی که در روایات و آیات برای کرامت وجودی زن مطرح شده، عفاف است، زیرا عفاف سبب میشود که مردان با زن عفیفانه برخورد کنند؛ اگر بانویی عفاف را کنار بگذارد، کرامت خودش را نادیده گرفته است؛ البته عفاف فراتر از حجاب است و چه بسا بانویی مثلاً چادری نباشد، ولی عفیف باشد یا بر عکس.
راد تصریح کرد: نباید در حریمهای خاص بانوان مداخله کنیم یا حضور یابیم؛ برخی حریمهای اجتماعی مختص زنان و برخی مختص مردان است؛ اینکه برخی فشار میآورند که جلوی اختلاط را نگیرید و بگذارید محیطهای مشترک وجود داشته باشد، این نگاه دقیق و علمی و دینی و حتی جنسیتشناسی نیست. از این رو برخی ورزشها هیچ سنخیتی با جسم و جنس زنان ندارد؛ مثلاً فوتبال ورزشی مردانه است و عمدتاً هم فوتبالدوستان فوتبال مردان را دنبال میکنند؛ لذا چرا باید این حریم را بشکنیم. افرادی که بر التقاط حریمها اصرار دارند ناقض کرامت بانوان هستند.
انتهای پیام