به گزارش ایکنا، سیدمحسن فاطمی، مدرس دانشگاه هاروارد، امروز، هشتم تیرماه در ادامه سلسله نشستهای «کرونا و زندگی مؤمنانه» که از سوی پردیس فارابی دانشگاه تهران و با همکاری جهاد دانشگاهی قم به صورت وبینار برگزار شد، گفت: برای همه مسلم است که کرونا با وقوعش، باعث به هم ریختن پارادایمهای پذیرفته شده اجتماعی شد که یکی از مهمترین آثار آن، تنهایی است. جدیدترین پژوهش انجمن روانشناسی آمریکا نشان میدهد که در شش ماه گذشته، از هر 4 آمریکایی، یک نفر تعاملی با دیگران نداشته و تنهایی را به معنای عمیق تجربه کرده است؛ همچنین کرونا اضطراب زیادی در جوامع ایجاد کرده است.
فاطمی با بیان اینکه هرقدر ابهام زیاد باشد، اضطراب هم بیشتر است، افزود: اضطراب، علتالعلل بسیاری از بیماریها از دید روانشناسان است و هرقدر ابهام بیشتر باشد، اضطراب هم بیشتر میشود؛ اضطراب طبیعی، اضطراب به هم ریختگی و وجودی، انواع اضطرابها هستند و وقتی اضطراب تحقق یافت، فضای وجودی فرد با تزلزل زیادی روبرو میشود.
فاطمی تصریح کرد: برخی روانشناسان بر این موضوع متمرکز هستند که در بحث کرونا روی نگاه معناگرا تکیه کنیم، یعنی روح انسان میتواند افق جدیدی را باز کند و برخلاف نگاههای شناختی و رفتاری که انسان را با تقلیل همراه میکنند، میتوانیم انسان را به عنوان کل در نظر بگیریم.
مدرس دانشگاه هاروارد اظهار کرد: «معنا» که کسانی مانند مازلو بر آن تأکید کردهاند؛ جستوجوی معنا به عنوان عامل اساسی در فهم تمامیت انسان است؛ یعنی ظرفیت انسان برای معنا از اهمیت زیادی برخوردار است؛ در این نگاه جامع، هدف، بسیار مهم است؛ عامل دیگر در این نگاه جامع، درک خود و فهم اسرار و رازهای جهان همچنین عامل دیگر ایجاد التذاذ و بهجت است.
این پژوهشگر و روانشناس بیان کرد: وقتی به کرونا میپردازیم، نگاه روانشناسی مثبتگرا با رویکردهای دیگر روانشناسی، در یک معنا مشترک هستند و آن اینکه این رخداد باعث میشود نگاه تقلیلیافته نسبت به انسان، به نگاه جامع تبدیل شود؛ نگاهی فراتر از زمینههای معمولی.
استاد دانشگاه هاروارد اضافه کرد: توجه به این نکته که انسان از روح برخوردار است، به معنای آن است که او با همه لغزشها و نقصها، به سوی خیر متمایل است؛ مولانا در اشعاری آورده است که «این صدا در کوه دلها بانگ کیست/ گه پر است از بانگ این که گه تهیست/ هر کجا هست او حکیم است اوستاد/ بانگ او زین کوه دل خالی مباد»؛ جان کاتینگهام، فیلسوف اهل انگلستان به این نکته میپردازد که ما تمنای این را داریم که فراتر از روزمرگی و فضای عبث، گام برداریم.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه اضافه کرد: وقتی از کرونا حرف میزنیم، شیوع این بیماری فرصتی برای احیای خود و فهم این نکته است که در کنار سختیها و آلام، چگونه میتوان به مقابله با آن پرداخت؟ اینکه روح ما میتواند با آلام بیدار شود؛ روح میتواند افق جدیدی را در مشکلات و آلام باز کند؛ ویلیام جیمز معتقد است که تمام دادههای تجربی ناقص هستند و اگر بخواهیم معنای ذهنی مرتبط آگاهانه را بگیریم، باید ارتباط میان فضای ذهنی و عینی ایجاد شود.
فاطمی اضافه کرد: همچنین یونگ معتقد است اگر صرفاً به نگاه مادی به آلام و مسائل بپردازیم، در خودِ اول گرفتار خواهیم شد و فرصتی برای توجه به خود دوم نیست؛ او میگوید در کنار سختیها و آلام میتوان از خوشبینی فاجعهآمیز صحبت کرد که آلام را به پیروزی و ظفر تبدیل و بزه و گناه را به فرصتی تبدیل کند که انسان خود را برای بهتر شدن آماده کند. همچنین گذرا بودن زندگی را عامل مهمی برای عمل مسئولانه در نظر بگیرد.
وی افزود: ادبیات دینی ما آکنده از مفاهیم معناشناختی است که در برخورد با اضطراب و درد و بیماریهایی مانند کرونا میتوانیم از آن استفاده کرده و اجازه ندهیم خدشههای فکری بر روح ما وارد شود؛ وقتی به معنا میپردازیم، به این نکته توجه داریم که گرچه سختی و بیماری حرمان و درد بزرگی به همراه دارد، اما میتواند از یک لحاظ فرصتی برای تولد جدید باشد.
فاطمی تصریح کرد: اگر به زندگی امام علی(ع)، حضرت زینب(س) و فشارهایی که بر آنها وارد شده، دقت کنیم، سؤال این است که چه عاملی سبب شده در جایی که جواب سلام او را نمیدهند و آنگونه خانهنشین میشود، او هرگز از ارزشهای خود عدول نکرده و استنکاف نشان نمیدهد؟ حضرت زینب(س) در برابر سهمگینترین مشکلات نه خودکشی کرده و نه افسرده میشود؟ نکته مهم، غایتانگاری است که در نگاههای جدید روی این بحث تأکید میشود؛ یعنی به هر میزان که انسانها ناظر بر عاملیت خود هستند، به همان میزان هم میتوانند شرایط روحی خود را کنترل کنند.
وی در پایان افزود: وقتی ما از معنا سخن میگوییم، توجه و درک معنا سبب تعادل میان سیستم پردازش انسان در ذهن هیجانمحور و استدلالمحور ایجاد میشود.
انتهای پیام