به گزارش ایکنا، شیما رضایی، دانشپژوه سطح سه مدرسه عالی معصومیه، در یادداشتی به «راههای نهادینهسازی باور به رزاقیت الهی در قرآن» براساس تفسیر تنزیلی میپردازد. متن این یادداشت که در واقع بخشهایی از پایاننامه اوست که با راهنمایی حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور دفاع شده، در ادامه از نظر میگذرد؛
قرآن کتابی جهانشمول و برای همه زمانها و مکانهاست. خدای متعال گروههای مختلف انسانها را مورد خطاب قرار داده و حداقل با دو گروه از مخاطبان سخن گفته است. گروه اول مکیان و مدنیان معاصر نزول بودهاند که خطابهای مستقیم قرآن متوجه آنها و تغییر و تحولشان، هدف اولیه نزول کلام خداوند بوده است.
گروه دوم، مردمی که پس از آنها آمده و نقشهایی مانند گروه اول بازی کردهاند و احکام الهی شامل آنان میشود. ترتیب نازل شده اثربخشی فراوانی بر مخاطبان اول ساکن در مکه و مدینه داشته است؛ چراکه نزول هر بخش از آیات متناسب با شرایط، وضعیت، نیاز و مواضع مثبت و منفی آنها بوده است. در زمان پس از نزول با توجه به قاعده جری و تطبیق میتوان خطابات و آموزههای قرآن را به تمام زمانهها تسری داد.
انسانها فطرتی پاک و ویژگیهای مشترک دارند، که جدای از خصوصیات مردم معاصر نزول، درنظر گرفته میشوند و مورد خطاب کلام خداوند و هدایت الهی قرار میگیرند. بر پایه نظریهپرداز سبک تفسیر تنزیلی، سیر نزول قرآن را میتوان به 4 مرحله تحولی متناسب با چهار مرحله گفته شده برای رشد جامعه پیروان پیامبر اکرم(ص) در آیه 29 سوره فتح، تقسیم کرد که خداوند متعال با توجه به مخاطبان آن مرحله آموزههای خاصی بیان کرده است.
چهار مرحله در تعمیق باور رزاقیت
در امر باور به رازقیت الهی، خداوند در مرحله اول تحول، به رازقیت و ربوبیت خود اشاره میکند تا تفکر انسانها را تصحیح کند و خود را رازق تمام موجودات و بینیاز از غیر عنوان میکند و به انسانها اطمینان میدهد، او قادر و روزیدهنده همه است و کلید آسمانها و زمین به دست اوست. سپس به انواع رزق الهی اشاره میکند که شامل رزق دنیوی و اخروی میشود. رزق دنیوی شامل همه انسانهای مؤمن و کافر است. متاع قلیل دنیا فانی و زودگذر است و عطای کم و زیاد آن بر اساس حکمت الهی است؛ رزق بهتر و جاوید، رزق اخروی است که مختص مؤمنین است. مؤمنین که تا این مرحله نزول، ایمان و باور به رازقیت در دلشان جوانه زده است.
در مرحله دوم تحول باور به رازقیت در قلبشان تثبیت میشود؛ خداوند با تعابیر مختلف، قلب مؤمنین را تقویت و ارزشهای دینی را تثبیت مینماید و به تفکیک جبهه مؤمنان از کفار میپردازد. در این دوره گفتمان دینی رزاقیت الهی را با مؤمنان تکمیل و تثبیت میکند، اما رویکرد اصلی جداسازی دو جبهه مؤمن از کافر در این باره است؛ رفتارهای نادرست جامعه کافر و مشرک را در موضوع رزاقیت را رد میکند و مؤمنین را سفارش به دوری از رفتار ناصحیح آنان مینماید. از سرنوشت تلخ و دردناک و عذاب کفار یاد میکند و چشماندازی از عاقبت نیک مؤمنین را برایشان ترسیم میکند تا قلوب مؤمنین بر ایمان و تصدیق حق در باره این عنصر معرفتی اسلام ثابت و قرار گیرد.
در مرحله سوم تحول به هنجارسازی باور به رزاقیت پرداخته میشود. در قلب مؤمنین تا این مرحله باور به رازقیت تثبیت شده است و رزق را از آن خدا میدانند، خداوند که تاکنون ایشان را به انفاق و زکات در پرتو توجه به رزاقیت خدا تشویق کرده، در این مرحله به انفاقات مالی دستور وجوبی میدهد و به اجمال محدودههایی زمانی و کمی، و موضوعاتی چون جهاد مالی را بخشی از هویت دینی متقین و مخبتین قرار میدهد. این اقدامات برونداد اعتقاد به رازقیت الهی است. در این مرحله، کیفیتهای اخلاقی و چگونگی انفاق پسندیده بیان میشود: باید به دور از بخل و ریا و خالصانه برای رضای الهی باشد و به حد اعتدال صورت گیرد.
در مرحله چهارم چالشهای مؤمنان، برای حفظ این اعتقاد، آسیبشناسی شده و از تبعیت و فریب گفتههای مشرکین و منافقین که برای ترک انفاقات تلاش میکردند: «وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ» (توبه/ 114/ 67) نهی میشوند و آنها را به داشتن تقوا و پایبندی بر میثاق الهی امر میشود و از شکست پیمان الهی در انفاق به شدت نهی میکند.
انتهای پیام