سه رکن مشروعیت حکومت اسلامی از دیدگاه آیت‌الله مصباح‌یزدی
کد خبر: 3948715
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۷:۱۸
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تشریح کرد:

سه رکن مشروعیت حکومت اسلامی از دیدگاه آیت‌الله مصباح‌یزدی

حجت‌الاسلام لکزایی اظهار کرد: اولین ویژگی برای رهبر اسلامی به استحقاق، شایستگی و لیاقت مربوط است و در این زمینه، دوره معصوم و غیرمعصوم هم تفاوتی ندارد. رکن دوم مشروعیت است که از حکم الهی می‌آید و درباره معصومین، نام آنها نیز بیان شده است. فقط در دوره غیبت، رهبر اسلامی به اسم معرفی نشده است، بلکه به اوصاف است.

نجف لکزایی

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «نسبت حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی در نظریه آیت‌الله مصباح یزدی»، امروز 30 دی‌ماه از سوی دانشگاه علامه طباطبایی و همکاری دبیرخانه هیئت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره، با حضور مصطفی کواکبیان، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و حجج الاسلام ‌والمسلمین نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و احمد رهدار، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد.

حجت‌الاسلام لکزایی در این نشست اظهار کرد: تمرکز بحث بر نقش مردم در حکومت اسلامی است. منبع اصلی در بحث اندیشه سیاسی علامه مصباح، کتاب «حکیمانه‌ترین حکومت؛ کاوشی در نظریه ولایت فقیه» است که آخرین اثر و جمع‌بندی شده همه مباحثی است که قبلاً فرموده‌اند و اگر این کتاب را نبینیم، احتمالاً در گزارش اندیشه علامه مصباح دقت لازم را به ویژه‌ در گزاره‌های کلی نداشته باشیم.

وی افزود: در فصل اول این کتاب و در بخش‌ سوم با عنوان «ولایت فقیه و نقش مردم در نظام جمهوری اسلامی» آمده: چنانچه پیش از این گذشت، مشروعیت حاکمان در حکومت اسلامی با اذن الهی تحقق می‌یابد و نقش مردم در عینیت بخشیدن به آن خلاصه می‌شود. در نظام جمهوری اسلامی، نیز نقش مردم پررنگ است، اما نه در مشروعیت بخشیدن به قوانین و حاکمان، بلکه در تحقق‌بخشی و فراهم آوردن امکان استمرار آن. ایشان سپس می‌گویند اسلام ساختار مشخصی برای کشورداری در تمام دوره‌ها معرفی نکرده، بلکه چارچوب‌های کلی به دست می‌دهد تا در هر دوره بر اساس اقتضائات زمانی و مکانی ساختار و شکل خاصی برای حکومت طراحی شود و ساختاری که امروز حاکم است و در آن سه قوه مجزا وجود دارد، در اسلام سابقه نداشته و نوع حکومت اسلامی که در حال حاضر متناسب با شرایط زمانی و مکانی تجویز شده جمهوری اسلامی است، لذا کسی نباید تصور کند تعبیر جمهوری اسلامی تعبیری ناقص است.

وی یادآور شد: در اینجا به دو واژه حکومت اسلامی و مشروعیت حاکمان اشاره شده است. این مشروعیت به لحاظ اصطلاح فقهی و نه جامعه‌شناسی سیاسی است. منظور وی از حکومت اسلامی قطع نظر از دیدگاهی خاص است، چراکه جمهوری اسلامی صرفاً یکی از این الگوها است و از نظر ایشان در اسلام، شکل و ساختار خاصی برای حکومت بیان نشده، بلکه با رأی و خواست مردم شکل می‌گیرد و ایشان نمونه آن را جمهوری اسلامی می‌داند.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: علامه مصباح در جمع‌بندی می‌گوید از یک سو مشروعیت از پایین ثابت می‌شود و از سوی دیگر، قید ولایت نیز حاکی از الهی بودن مشروعیت حاکمان است. وی در اینجا مشروعیت را برای مردم یعنی اصطلاح جامعه‌شناختی آن را نیز به کار برده‌اند. استاد مصباح، دیدگاه امام خمینی درباره ملاک اسلامی بودن حکومت را مطرح می‌کند و می‌گوید در دیدگاه امام و رهبری اشاره نشده که خداوند و اولیای دین سلسله مراتب جمهوری اسلامی را مطرح کرده باشند، پس وقتی ملاک اسلامی بودن نظام به این نیست، بنابراین باید این ملاک را در جایی دیگر جست.

لکزایی ادامه داد: از منظر مرحوم استاد مصباح، ملاک اسلامی بودن نظام، مشروعیت الهی آن است. در این صورت مردمی بودن با اسلامی بودن تعارضی ندارد و اسلامی بودن مربوط به مشروعیت و مردمی بودن مربوط به مقبولیت آن است، لذا جمهوری اسلامی هر دوی این ویژگی‌ها را دارد.

وی افزود: هدف از خواندن این سطور این بود که اگر قرار است کار پژوهشی درباره اندیشه‌های علامه مصباح انجام شود، حتماً باید این کتاب را مطالعه کنیم، چون بحثی تفصیلی است. آنگونه که بنده اندیشه ایشان را فهمیده‌ام، از نظر علامه مصباح یزدی، برای تحقق حکومت اسلامی به لحاظ اندیشه‌ای و تحقق عینی به لحاظ الگویی، قطع نظر از ساختار که اقتضایی است، اسلام بر سه رکن تأکید می‌کند که اگر تحقق پیدا کند، ما می‌توانیم دولت اسلامی را تشکیل دهیم.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: اولین مسئله برای رهبر اسلامی به استحقاق و شایستگی و لیاقت مربوط است و در این زمینه دوره معصوم و غیرمعصوم هم تفاوتی ندارد. رکن دوم مشروعیت است که حکم الهی می‌آید و درباره معصومین، اسم آنها هم بیان شده است، فقط در دوره غیبت، رهبر اسلامی به اسم معرفی نشده است، بلکه اوصاف او بیان شده است. رکن دیگر به حوزه مقبولیت و به تعبیر فقهی بسط ید است.

وی تأکید کرد: رسول خدا سیزده سال در مکه بود، اما چون بیعت یا مقبولیت مردمی اتفاق نیفتاد، نتوانست حکومت تشکیل دهد، اما وقتی مردم در جاهای مختلف بیعت کردند، ایشان دولت تشکیل داد. علامه مصباح هم به این موضوع به صورت مفصل اشاره کرده‌اند. البته به همه افرادی که استحقاق دارند، مقام رهبری داده نمی‌شود و اینکه در میان فقهای موجود کدام یک تبدیل به رهبر شود، بیعت یا در دوره کنونی انتخابات وجود دارد که در نهایت خبرگان، ولی فقیه جامع‌الشرایط را انتخاب می‌کنند. البته در دیدگاه‌های ایشان پیشنهادات جایگزین هم برای تعیین حاکمان و مسئولان نظام وجود دارد.

انتهای پیام
captcha