دوفصلنامه «فلسفه تحلیلی» به ایستگاه 39 رسید
کد خبر: 4000930
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۷

دوفصلنامه «فلسفه تحلیلی» به ایستگاه 39 رسید

سی و نهمین شماره دوفصلنامه تخصصی «فلسفه تحلیلی» به مدیرمسئولی هادی صمدی منتشر شد.

به گزارش ایکنا، سی و نهمین شماره دوفصلنامه تخصصی «فلسفه تحلیلی» به مدیرمسئولی هادی صمدی منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تقدم متافیزیکی همکاری بر رقابت»، «اُتیسم و سه نظریه‌ اصلی شناخت»، «بازتقریر فرگشت در پرتو وحدت طبیعت و حقیقت انواع در فلسفه‌ اشراق»، «جایگاه ابژه‌ زیباشناختی در نقد هنر از نظر مونرو بیردزلی»، «تبیین اندیشه‌ ابن سینا در باب «صفات الاهی»، «تحلیل مفهومی موضوع متافیزیک در حکمة الإشراق سهروردی».

در چکیده مقاله «بازتقریر فرگشت در پرتو وحدت طبیعت و حقیقت انواع در فلسفه‌ اشراق» می‌خوانیم: «وحدت جهان طبیعت از دیرباز موضوع تفکّر و علاقه‌ی فیلسوفان بوده است. در دوران مدرن، این موضوع در میان دانشمندان علوم طبیعی و از جمله علم زیست‌شناسی نیز مورد پژوهش قرار گرفته است. در این میان پیروان نظریه‌ی فرگشت بر این باورند که انواع موجودات طبیعی در یک پیوستار تبارمند به ریشه و منشأ یگانه‌­ای می‌رسند و یا به سخن دیگر همه انواع طبیعی به نحو پیوسته و تدریجی از یکدیگر و نهایتاً از یک منشأ مشترک، پدید آمده‌اند. تقریری که تکامل‌گرایان از وحدت جهان طبیعت ارائه داده‌اند، بنابر ادعای خودشان، مستلزم آن است که حقیقت انواع طبیعی، یک حقیقت صرفاً زیستی باشد و نوع به‌معنای ماهوی آن، هیچ حیثیّت نفس‌الأمری، مستقل و پایدار نداشته باشد. چنین تقریری همان‌طور که خود تکامل‌گرایان نیز اشاره کرده‌اند، در ناسازگاری با نظریه‌ حکمای اشراقی است که به وجه نفس‌الأمری و پایدار انواع قائل بودند. در این مقاله سعی شده است از منظر حکمت اشراقی و خصوصاً آراء سهروردی، دلایل پیروان نظریه‌ فرگشت در مورد وحدت جهان طبیعت و حقیقت انواع، نقد و بررسی شود. نتیجه این پژوهش نشان می‌دهد که در سنت اشراقی، از آن‌جا که جواهر قابل اشتداد­ند، انواع می‌توانند در نوعیّت خویش تکامل یابند، اما واقعیّت مستقل آن‌ها نه در مرتبه‌ی افراد مادی، بلکه در مرتبه‌ ارباب انواع و انوار جوهری مجرّد تأمین می‌شود.»

در طلیعه مقاله «تبیین اندیشه‌ ابن سینا در باب «صفات الاهی» آمده است: «در تاریخ تفکر بشری هیچ مسئله بنیادینی به اندازه شناخت خدا که جز به واسطه صفات الاهی امکان‌پذیر نیست، بشر را به اندیشه وادار نکرده است و پاسخ به این مسئله مطالبه‌ای جدی از متفکران هر عصر، خصوصاً فلاسفه بوده است. در این خصوص و در فکر ­فلسفی اسلامی، اندیشه­ ابن­ سینا از امتیازات ویژه‌­ای برخوردار است چراکه به عنوان تأثیرگذارترین و پایدارترین اندیشه­‌ها در حوزه فلسفه تحولات فکری عمیقی را پس از خود سبب شده است. این نوشتار کوشیده است تا با الگو قرار دادن این فکر فلسفی در جغرافیای فکر شیعه، چگونگی رابطه آراء این حکیم در محورهای اساسی بحث اسماء و صفات الاهی یعنی «عینیت ذات و صفات» و «اتحاد مفهومی صفات» را تبیین نماید. یافته‌ نهایی پژوهش این حقیقت را مورد تأکید قرار داده است که در نظرگاه ابن سینا، «عینیت صفات با ذات» در حقیقت پایه و سنگ بنای نظریه «اتّحاد مفهومی صفات» بوده و ملازمه بین هر دو عنوان ضروری است؛ فلذا ابن­سینا بر اساس فهم دقیق از «عینیت ذات و صفات» و مبتنی بر آن، این نظریه اختصاصی خود را در «اتّحاد مفهومی صفات» مطرح ساخته است.»

چکیده مقاله «تحلیل مفهومی موضوع متافیزیک در حکمة الإشراق سهروردی» می‌خوانیم: «موضوع مابعدالطبیعه که در فلسفه­ یونان و به‌ویژه در کتب ارسطو طرح شده بود، پس از ترجمه­ آن‌ها به زبان عربی، در آثار اندیشمندان مسلمان بسط یافت. اغلب ایشان مشهورترین موضوع نزد معلّم اوّل، یعنی «موجود از حیث موجودیت» را برگزیدند، گاه نیز تحت تأثیر کلمات دیگری از ارسطو، «اسباب برین» و گاه به دلیل گرایش­های دینی خود، «واجب الوجود» را موضوع فلسفه­ دانستند. پژوهش پیش رو عهده­‌دار دیدگاه مبتکرانه­ حکیم سهروردی در این مسئله است. روش بحث نویسندگان، تلفیقی از توصیف تاریخی، تحلیل و مقایسه است. سهروردی در آثار به سبک مشّائی، ظاهراً دیدگاه ابن­سینا را پذیرفته، با ادبیات مشّائی، عنوان «موجود از حیث موجودیت» را بر سایر موضوعات مطرح درباره­ فلسفه ترجیح می­‌دهد و صرفاً در مواضعی، واژه­ «وجود» را به لحاظ معنای مصدری آن، جایگزین «موجود» می­‌کند. اما در حکمة الإشراق، با نظام مفهومی نوینی مواجهیم که به مقتضای آن، «شی‌ء» به عنوان بدیهی­ترین مفهوم به جای موجود و وجود می­‌نشیند و فارغ از هر قیدی، موضوع متافیزیک اشراقی قلمداد می­‌شود. سهروردی از ابتدا، شی‌ء را مقسم نور و ظلمت قرار می­‌دهد و در پی آن، سایر مفاهیم حکمت اشراقی شکل می­‌گیرند. از نتایج مهم این رویکرد، نفی اعتباریت ظلمت و طرد انگاره­ هم­سانی نور با وجود است که شارحان حکمة الإشراق به درستی آن دو نکته را تبیین نکرده‌­اند. اتّخاذ «شی‌ء» به عنوان موضوع متافیزیک، بعدها با تقریراتی متفاوت، در آثار برخی حکیمان نظام­ساز، از جمله رجب­علی تبریزی و شاگردان وی تبلور ­یافته است.»

انتهای پیام
captcha