به گزارش ایکنا، دومین درسگفتار هویت زن از منظر الگوهای قرآنی (تعامل سازنده دختر با پدر و دوست شفیق پدر) شب گذشته، 27 بهمنماه از isqa.ir پخش شد. این سلسله درسگفتار از سوی دبیرخانه رویداد فرهنگی ـ هنری چهار فصل قرآنی مستقر در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار میشود.
در ادامه دومین قسمت از ارائه انسیه برومند، استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه در رابطه با موضوع هویت زن از منظر الگوهای قرآنی (تعامل سازنده دختر با پدر و دوست شفیق پدر) را ببینید و بخوانید.
در قسمت گذشته این برنامه، درباره الگوی دختری صحبت و سعی کردیم تا تصویری حداقلی از رابطه دختری و پدری دختران شعیب با پدر بزرگوارشان ارائه دهیم. در این قسمت به موضوع خواهر و جایگاه شاخص و ویژه آن میپردازیم. تصویری که خداوند متعال از خواهر در قرآن برای ما بیان کرده، خواهر حضرت موسی(ع) است که در سوره مبارکه قصص بدان اشاره شده است.
آغاز این قصه مربوط به زمان کودکی حضرت موسی(ع) و اتفاقاتی که در دوره ظلمانی و تیره فرعون رقم میخورد، است. فرعون در آن مقطع برای اینکه بتواند پایههای حکومت خود را مستقر نگاه دارد، تصمیم به قتل عام فرزندان پسر بنیاسرائیل میگیرد. کودککشی سابقه تاریخی در حکومتهای طاغوتی دارد و فرعون نیز نماد آن در قرآن کریم است.
یکی از کودکانی که در معرض این خطر جدی بود، شخص حضرت موسی(ع) بود. معلوم نیست که چه میزان کودک از سوی فرعون کشته شد تا حضرت موسی(ع) نیز کشته شود، اما این پیامبر الهی به امر خدا زنده ماند. یکی از شخصیتهایی که در این زمینه نقش پررنگی دارد، خواهر حضرت موسی(ع) است. آنجایی که مادر حضرت موسی(ع) برای حفظ جان فرزند خود، مجبور میشود تا کودک را به آب بسپارد، نقش خواهر پررنگ میشود.
پس از این قضیه یعنی سپردن کودک به آب نیل، واضح است که مادر قدرت مراقبت از فرزند خود را ندارد. وظیفه مادر حمایت و حفاظت از فرزندان به ویژه در خطرهای مادی و معنوی است. اما جایی در قصه حضرت موسی(ع) مشاهده میکنیم که مادر ایشان خود دیگر قدرت این مراقبت را ندارد و طبیعی است که اگر بخواهد سرنوشت فرزند خود را پیگیری کند، قضیه آشکار میرود.
اینجاست که براساس بیان قرآن کریم، خواهر دلسوز و مهربان حضرت موسی(ع) پا به صحنه گذاشته و به امر مادر به پیگیری احوال برادر میپردازد. این خواهر مهربان به صورت خیلی منطقی و عاقلانه سعی میکند تا امر مادر را اطاعت کند. خواهر حضرت موسی(ع) سرنوشت برادر خود را به خوبی پیگیری میکند؛ به طوری که هیچکس متوجه آن نشود. این مسئله نهایت تدبیر و عقلانیت این خواهر را میرساند که توانسته تا در برابر چشمان سربازان فرعون احوال برادر را پیگیری کرده و از آن به مادر خبر دهد.
آن چیزی که در اینگونه جریانات و شخصیتهای آن مشهود است، وجود دوگانه زیبای توکل بر خدا و انجام وظیفه در استفاده از اسباب است. به همین دلیل است که مادر حضرت موسی(ع) با وجود اینکه در موقعیتی قرار دارد که نمیتواند از فرزند خود مراقبت کند و مجبور است آن را به آب بسپارد، از وجود این خواهر استفاده میکند تا مأمویت و پیگیری پسر را به نحو درست انجام دهد.
این خواهر دلسوز نیز لحظه به لحظه برادر خود را دنبال کرد و هر زمان که ممکن بود، در موقعیتی مناسب ورود کرده و کار خود را انجام میداد. خواهر حضرت موسی(ع) در دوران پیگیری احوال برادر، مترصد موقعیت مناسب و صحنه درست بود تا به موقع ورود پیدا کرده و بتواند بهترین پیشنهاد را برای بازگشت برادر به آغوش مادر مطرح کند.
بنابراین، خواهر حضرت موسی(ع) دارای قدرت تشخیص و تدبیر بالایی بود اکه این مسئله نشان دهنده عقل شکوفایی است که در این شخصیت وجود داشته است. خواهر موسی(ع) برادر خود را قدم به قدم دنبال میکند تا جایی که قصه به جایی میرسد که این نوزاد از هیچکس شیر نمیخورد و سربازان که تا آن زمان به دنبال قتل عام پسران بودند، حال مجبور بودند تا برای آرام کردن این کودک به سراغ کسی بروند که بتواند او را از شیر خود سیراب کند.
اینجا بود که خواهر موسی(ع) ورود پیدا کرده و اینگونه بیان میکند که من میتوانم شخصی را به شما معرفی کنم که میتواند کودک مدنظر را به خوبی و بهترین شکل رشد داده و تربیت کند. خواهر موسی(ع) با این پیشنهاد زمینه را برای بازگشتن موسی(ع) به آغوش مادر فراهم میکند. مسئله مهمی که در قصه این دختر وجود دارد، این است که خداوند متعال در جایی به مادر موسی(ع) میفرماید که هر زمان ترسیدی که کودکت را پیدا کنند، او را در دریا بینداز و اندوهگین مباش که ما او را به تو بازگردانده و او را از پیامبران قرار خواهیم داد.
در ادامه این ماجرا به خوبی مشاهده میشود، آن کسی که دست خدا شده و از آستین برمیآید تا این کودک را به مادر خود بازگرداند، خواهر موسی(ع) است. این دختر چنان شجاع است که با وجود اینکه با یک نظام ظالم طرف است، اما شجاعانه پا به صحنه میگذارد تا امر مادر را در تعقیب برادر اجرا کند. این دختر آنقدر مهربان و دلسوز است که سرنوشت برادر برای او مهم است. خواهر موسی(ع) چنان عاقل است که به بهترین نحو امر مادر را انجام داده و دختری است که میتواند مطالب را به خوبی بیان کند. این خواهر مهربان با یک پیشنهاد خوب و به موقع وارد صحنه میشود، یعنی پیشنهادی که برای فرعون و فرعونیان جلب منفعت کرده و آنها را وادار به کرنش میکند.
این مسئله یک نکته را در نقش خواهری برای ما مشخص میکند که بتوانیم به عنوان یک خواهر به جایگاه والایی در نزد برادر خود دست پیدا کنیم. نکته مهم این است که در مقاطع مختلفی که قرآن کریم از آن یاد میکند، شخص دیگری نیست که نقش ویژه و مورد نظر را به خوبی اجرا کند. یعنی خداوند متعال وظایف را بر عهده کسانی قرار میدهد که بتوانند کاری که از عهده هیچکس برنمیآید را انجام داده و باری که بر روی زمین مانده را بردارند. خواهر موسی(ع) زمانی که مادر نمیتواند از فرزند خود در اوج ناتوانی و وابستگی مراقبت کند، در امتداد نقش مادری وارد میدان شده و از برادر خود حمایت میکند تا زمینه را فراهم کند تا این کودک دوباره به آغوش مادر بازگردد.
در این داستان خواهر از طرفی نقش معاونت و وزارت مادر را ایفا کرده و از سوی دیگر نیز جایگاه او را محترم میدارد. این خواهر دلسوز آنجایی که باید حضور داشته باید، در کنار مادر قرار دارد. ما نیز باید با توسعه تعریف خواهری و برادری و در نظر گرفتن جامعه انسانی که در آن انسانیت وجه مشترک همگان است، یکدیگر را انسان و خواهر و برادر بدانیم. این مسئله کافی است که ما نسبت به یکدیگر احساس تعهد و مسئولیت داشته و برای ما اهمیت داشته باشد که در جایگاه خواهری و برادری وظیفه خود را از جهت انسانی نسبت به یکدیگر ایفا میکنیم.
خواهران باید هر آنچه میتوانند در حمایت از برادران دینی خود کوشا بوده و در انجام نقشهای مختلف کوتاهی نداشته باشند. البته مشخص است که باید این وظیفه را نسبت به برادر درجه یک و خونی خود بیشتر ایفا کنند. خداوند متعال این توانایی را به ما بدهد که بتوانیم در قامت این نقش، نور خدا را در جامعه پررنگ کرده و صفات انسانی را جلوه دهیم و بتوانیم بوم زیبایی از رحمت خدا نقاشی کنیم که با نقش ویژهای به نام خواهر در ارتباط با نقش اثرگذاری به نام برادر در ظرفیت انسانیت قرار داده شده است.
انتهای پیام