جهت‌گیری در نظریه‌های علمی جدید به سوی خداباوری است
کد خبر: 4059293
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۷
مهدی گلشنی:

جهت‌گیری در نظریه‌های علمی جدید به سوی خداباوری است

عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران با بیان اینکه اکنون وضعیت در غرب بسیار تغییر کرده است، گرایش به خداباوری را جهت‌گیری غالب در نظریه‌های علمی جدید برشمرد.

مهدی گلشنیبه گزارش ایکنا از یزد، مهدی گلشنی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران، روز گذشته، 2 خردادماه در نشست با دانشگاهیان دانشگاه یزد با اشاره به تاریخچه علوم طبیعی و علم فلسفه در جهان گفت: نکته مهمی که شاید برای یک قرن فراموش شد، این بود که فکر می‌کردند فیزیک و سایر علوم طبیعی هیچ ربطی به فلسفه ندارد.

وی ادامه داد: از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۰ میلادی در دانشگاه برکلی آمریکا بودم، حدود ۵۰ سال پیش و در آن سال‌ها در کلاس‌های فیزیک اصلاً نمی‌شد از فلسفه صحبت کرد. اما اکنون به‌کلی قضیه تغییر کرده است، چراکه متوجه شدند در علوم بعضی اصول حکم‌فرما هستند و علم بدون اصول نمی‌شود. این را هم فهمیدند که بر مبنای تعداد معینی آزمایش نمی‌توانید یک تئوری قطعی بسازید. بر مبنای تعداد مشخصی آزمایش، ده‌ها تئوری می‌توانید بسازید که همه آن‌ها به‌طور مساوی این آزمایش‌ها را توضیح دهند، ولی در اصول مفروض تفاوت دارند. این آزمایش‌های بعدی است که ممکن است بعضی از این نظریه‌ها را از رده خارج کند.

گلشنی افزود: اکنون نظریه کوانتومی رایج را داریم که می‌گوید در سطح اتمی فقط شانس حاکم است. تئوری کوانتومی علّی بوهمی را هم داریم که علیت را مفروض می‌گیرد. هر دوی این‌ها به‌طور مساوی تمام آزمایش‌ها را توضیح می‌دهند. از اولی هایزنبرگ و بور و ... و از دومی اینشتین و دوبروی و بعداً دیراک و ... حمایت کردند.

وی ادامه داد: این‌ها مواردی هستند که جزو فیزیک‌ بوده و بالاخره معلوم شد که در علوم، همواره سؤالات جدید مطرح است که علم نمی‌تواند از آن‌ها فارغ باشد و نمی‌تواند به همه آن‌ها جواب دهد. پس چیزی متمم لازم است و حالا بیشتر از گذشته روشن شده است که آن فلسفه است.

عضو پیوسته فرهنگستان علوم با بیان اینکه اکنون وضعیت در غرب خیلی تغییر کرده است، گرایش به خداباوری را جهت‌گیری غالب در نظریه‌های علمی جدید عنوان کرد و گفت: متأسفانه مشکلی که در کشور ما وجود دارد، این است که برخی تحولات اخیر که در غرب اتفاق افتاده‌اند، مطلقاً یا به کشور ما منتقل نشده‌اند و یا ناقص منتقل شده‌اند. به عنوان مثال در بعضی دانشگاه‌ها مثل «آکسفورد»، لیسانس «فیزیک و فلسفه» دارند که نصف درس‌های این رشته فیزیک و نصف دیگر آن فلسفی‌ هستند، یعنی در غرب به‌کلی قضایا فرق کرده است. دانشگاه‌های آکسفورد و «کمبریج» را نگاه کنید؛ همین هشت سال پیش یک گروه ائتلافی بین کمبریج و آکسفورد در کیهان‌شناسی و ذرات بنیادی، متشکل از فیزیک‌دان، ریاضی‌دان، فیلسوف و دانشمند علوم شناختی، تشکیل دادند.

وی به ارائه برخی راهکارهای مؤثر برای برون‌رفت از چالش‌های موجود در نظام آموزش عالی کشور پرداخت و گفت: باید در دانشگاه‌ها به رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی بیشتر توجه شود و ارائه دروسی نظیر جامعه‌شناسی، فلسفه و انسان‌شناسی در سایر رشته‌های فنی و علوم پایه الزامی است.

گلشنی همچنین ارتقای هویت ملی و دینی، تقویت پیوند حوزه‌های علمیه با دانشگاه‌ها و پیروی از رهبری را از دیگر عوامل ترقی و توسعه کشور برشمرد.

یادآور می‌شود که عباس کلانتری خلیل‌آباد، رئیس دانشگاه یزد نیز در این نشست تقویت کرسی‌های نظریه‌پردازی در دانشگاه‌ها را از جمله نیازهای ضروری و جدی در عرصه علوم، فرهنگ و تمدن عظیم اسلامی در دوران کنونی برشمرد.

انتهای پیام
captcha