ویژگی‌های فقیه اسلام‌شناس در عهده‌داری امر ولایت
کد خبر: 4107312
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۱ - ۰۴:۲۷
تولیت حرم شاهچراغ(ع) تبیین کرد؛

ویژگی‌های فقیه اسلام‌شناس در عهده‌داری امر ولایت

تولیت حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) با اشاره به مبحث ولایت فقیه به تبیین شروط پنج‌گانه‌ای که یک فقیه اسلام‌شناس متخصص باید داشته باشد تا در جایگاه حاکم اسلامی در عصر غیبت قرار گیرد، پرداخت.

حجت‌الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع)به گزارش ایکنا از فارس، به نقل از روابط عمومی و امور بین‌الملل آستان مقدس شاهچراغ(ع)، حجت‌الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) عصر پنج‌شنبه، 24 آذرماه در بیست و دومین جلسه از سلسله مباحث «ولایت فقیه» به تبیین کلید واژه «فقیه» در مبحث ولایت فقیه و شروط پنج گانه‌ای که یک فقیه اسلام‌شناس متخصص باید داشته باشد تا در جایگاه حاکم اسلامی در عصر غیبت قرار گیرد، پرداخت.

وی تصریح کرد: جهاد تبیین که همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری(مدظله العالی) است، یک بخش مهم از آن به مسائل زیربنایی و اصلی معرفت دینی مربوط می‌شود، به ویژه مبحث ولایت فقیه که در حقیقت زیر ساخت نظام اسلامی است. برای ورود به این مبحث و شفاف کردن صورت مسئله، باید بر روی چهار واژه تأمل کرد. تا اینجا درباره سه واژه ولایت، انتصاب و مطلقه صحبت شد و امروز به تبیین چهارمین کلید واژه اصلی در مبحث ولایت فقیه، یعنی واژه «فقیه» می‌پردازیم.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی بیان کرد: به طور معمول هر کدام از ما به تناسب آگاهی‌ها و تجارب محیطی خود تصویری از فقیه و فقاهت در ذهن داریم که ممکن است با مفهوم صحیح این اصطلاح فاصله زیادی داشته باشد. جا دارد در این مبحث تلاش کنیم به مفهوم دقیق‌تری از این واژه دست یابیم. نداشتن تصویر دقیق از مفهوم فقیه می‌تواند نگاه نهایی ما را به مفهوم دقیق «ولایت فقیه» با مشکل جدی مواجه سازد. در این بخش از بحث تلاش خواهیم کرد به کالبدشکافی این واژه و برخی از مباحث مهم مرتبط با آن بپردازیم.

کلانتری با بیان اینکه پایه اصلی بحث فقیه، فقاهت و تفقه در دین، در خود قرآن کریم است، به سوره توبه و آیه ۱۲۲ آن اشاره کرد و گفت: سوره توبه در سال‌های آخر عمر مبارک رسول خدا(ص)، در مدینه بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد و به امر ایشان، توسط امام علی(ع) در اجتماع مشرکان در مکه در ذی‌الحجه سال نهم هجری قمری قرائت شد.

وی ادامه داد: سوره توبه، بسم الله الرحمن الرحیم ندارد و این‌گونه شروع می‌شود: «بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ خدا و پيامبرش بيزارند از مشركانى كه با آنها پيمان بسته‌ايد.». یکی از اصول اصلی سوره توبه، «نَفْر» به معنای کوچ کردن است. چون خداوند در این سوره به مؤمنان برای کوچ کردن به قصد جهاد اصرار می‌کند و می‌گوید مؤمنان باید به جهاد فی سبیل‌الله بروند و اهمیت جهاد را مطرح می‌کند و بارها و بارها این کلمه در این سوره عنوان شده است.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) ادامه داد: در آیه ۱۲۲ این سوره خداوند می‌فرماید: «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً  فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ... شایسته نیست مؤمنان همگی [به سوی جهاد] بیرون روند؛ چرا از هر جمیعتی گروهی [به سوی پیامبر] کوچ نمی‌کنند تا در دین آگاهی یابند؟» در ادبیات عرب به این «لَولا»، لَولای تحضیضی می‌گویند. تحضیض مصدر باب تفعیل از ماده‌ حضّ و در لغت به معنای تشویق و ترغیب به همراه تأکید در آن است یعنی باید این کار را کنید. «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ» یعنی باید از هر طایفه و فرقه، یک جمعیتی، نَفْرکند یا به عبارتی کوچ کند .«لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ» برای اینکه فقیه در دین شود. پایه اساسی تفقه در دین، این آیه شریفه است و اصل تفقه و اجتهاد در اسلام توسط آیه ۱۲۲ سوره توبه در قرآن پایه‌گذاری شده است.

جهاد نرم و سخت در قرآن مطرح شده‌اند

کلانتری تصریح کرد: اولاً دقت کنید به کلمه نَفْر که در اینجا به کار برده است. نَفْری که قبلاً برای جهاد فیزیکی به کار می‌رفت در اینجا کلمه نَفْر برای جهاد علمی و تخصص در دین به کار رفته است. به عبارت دیگر، می‌توان گفت دو نوع کوچ کردن و جهاد داریم، یک جهادی که به مرزهای فیزیکی اسلام مربوط می‌شود، یعنی جنگ با کفار که جنگ سخت است و یک جهاد که به بحث اعتقادات و دین مربوط می‌شود و آن جهاد نرم است و هر دو در قرآن مطرح می‌شوند و هر دو جهاد فی سبیل‌الله هستند و قرآن هر دو را پایه‌گذاری کرده است. معادل‌های فارسی‌اش را امروز به کار می‌بریم ولی در ۱۴۰۰ سال پیش خداوند در این آیه، تکلیف را روشن کرده است.

این استاد حوزه و دانشگاه به کتاب مفردات الفاظ القرآن اثر حسین‌بن‌محمد راغب‌اصفهانی اشاره کرد و گفت: اگر به این کتاب که بزرگترین کتاب در حوزه لغات قرآن است رجوع کنید، تفقه را تخصص معنا می‌کند. تفقه در دین یعنی دین‌شناس متخصص و اسلام‌شناس متخصص. دو نوع اسلام‌شناس می‌توانیم داشته باشیم؛ اسلام‌شناس غیر متخصص و اسلام‌شناس متخصص. به عنوان مثال، مرحوم شریعتی اسلام شناس غیر متخصص بود که راجع به اسلام شناسی کتاب دارد که دارای دو ویرایش است، اسلام‌شناسی که مربوط به دانشگاه فردوسی مشهد است و دیگری، اسلام‌شناسی حسینیه ارشاد. مرحوم شریعتی می‌گوید من متخصص در اسلام نیستم. اسلام‌شناس غیر متخصص یعنی کسی در حوزه اسلام زیاد مطالعه کرده است و اسلام را خوب می‌شناسد. اما اگر حوزه و دریچه جدید باز شود می‌گوید من باید بررسی کنم که متخصصانی مثل شهید مطهری یا علامه طباطبایی و دیگران چه گفته‌اند و خودش متخصص نیست. اسلام‌شناس متخصص یعنی شهید مطهری که خودش صاحب تحقیق و تلاش است و بر مبانی استنباط دینی مسلط است و اگر مسئله جدید پیش آمد، ای‌نطور نیست که بگوید بروم و بپرسم، خودش قدرت استنباط دارد و این می‌شود تفقه در دین و تفقه در دین یعنی دین شناسی متخصصانه، نه دین‌شناسی مقلدانه. دین‌شناس متخصص می‌شود فقیه مجتهد.

شرایط ولایت فقیه

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی گفت: منظور از فقیه در مبحث ولایت فقیه، اسلام‌شناسی است که در شناخت اسلام و احکام و دستورالعمل‌های آن از منابع اصلی یعنی کتاب، سنت، عقل و اجماع و روش‌های ارجاع فروع به اصول، به درجه تخصص رسیده باشد. کسی که در عصر غیبت می‌خواهد حاکم اسلامی باشد اول باید اسلام‌شناس متخصص باشد. چنین فقیهی اگر افزون بر شرایط عمومی همچون سلامت، عقل، ایمان و پاکزادی، واجد پنج شرط دیگر که در ادامه می‌آید باشد، می‌تواند در جایگاه حاکم اسلامی در عصر غیبت انجام وظیفه کند.

کلانتری نخستین شرطی را که لازم است یک فقیه اسلام‌شناس متخصص داشته باشد تا بتواند عهده‌دار رهبری جامعه شود، اجتهاد مطلق عنوان کرد وگفت: اجتهاد مطلق عبارت است از درجه‌ای از اجتهاد که در آن فرد اسلام‌شناس در همه اصول و فروع دین، عبادات، معاملات و سیاسات صاحب تخصص و واجد قدرت استنباط باشد. توجه داشته باشید در اینجا قدرت و توانایی استنباط مطرح است، یعنی تسلط بر مبادی و معیارهای اصلی و اصول اساسی استنباط، نه آنکه در همه فروعات فقهی بالفعل دست به استنباط زده باشد و نظرات فقهی خود را اعلام کرده باشد. اجتهاد مطلق در مقابل اجتهاد متجزّی به کار می‌رود. اجتهاد متجزّی یعنی تخصص در بخش خاصی از فقه اسلام نه همه ابواب فقه. به عنوان نمونه رسالة فی صلاة اللیل که فقیهی استنباط‌های خودش را راجع به نماز شب در یک رساله نوشته است یا رساله فی صلاه المسافر، رساله فی صوم المسافر، رساله فی صلاه الجمعه، رساله فی دفن المیت و هزاران نمونه از این دست.

وی، دومین شرط را تقوا و عدالت مطلق عنوان کرد و افزود: تقوا و عدالت مطلق عبارت است از عمل به فرامین، اوامر و نواهی الهی و پرهیز از هواهای نفسانی و هوس‌های شیطانی. اسلام‌شناسی که به درجه اجتهاد مطلق رسیده است آنگاه که دین خدا را در محدوده عمل شخصی و همچنین در جامعه اسلامی به درستی اجرا کند، در ابلاغ دستورالعمل‌های اسلام کوتاهی نکند، برپایه میل و هوس کاری نکند، مطیع هواهای نفسانی نشود، گناهی از او سر نزند، واجبی را ترک و حرامی را مرتکب نشود، در این صورت به مقام تقوا و عدالت مطلق رسیده است. تقوا و عدالت مطلق، فقیه را در عمل و پای بندی به دین خدا به نزدیک‌ترین نقطه به مقام معصومان(ع) می‌رساند.

کلانتری ادامه داد: بحث بر سر این است که اسلام‌شناس، اسلام را در حریم رفتارهای فردی و اجتماعی خود به ظهور رسانده باشد و یک نمونه و الگوی عملی از اسلام شده باشد. در بیانات بزرگان دین است که می‌گویند فقیهی که در رأس حاکمیت اسلامی است - مثل حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی)- تعبیر می‌شود به این که این‌ها «تالی تلو» معصوم هستند. به درجه عصمت نرسیده‌اند اما دقت‌های کافی را دارند و رعایت‌های کامل را می‌کنند و به سمت گناه و ظلم حرکت نمی‌کنند در عین حالی که معصوم هم نیستند. یعنی یک انسان عادی هستند اما با تمام وجود تلاش می‌کنند که این مسیر را طی کنند. تقوا که در قرآن خیلی تاکید شده است رمز پیروزی و کمال انسان است و گام اول برای رسیدن به کمال، رعایت تقوا است.

وی در توضیح ابعاد فردی و اجتماعی تقوا گفت: تقوا یک بُعدی نیست و بُعد فردی و اجتماعی دارد. بُعد فردی‌اش این است که انسان بین خودش و خدا و در فضای خصوصی خود، به دین خدا مقید باشد و کاری به دوربین‌ها و چشم‌های مردم ندارد. بُعد اجتماعی‌اش این است که وقتی قرار است در اجتماع و روابط اجتماعی کاری کند، به طور کامل مراقب رعایت احکام خدا باشد. و مسائل دیگر باعث نشود که انسان خدا را نادیده بگیرد و همواره خداوند را حاظر و ناظر بر اعمال خودش هم در قلمرو شخصی و هم در قلمرو اجتماعی ببیند.

تعریف دقیق عدالت

تولیت حرم مطهر پیرامون عدالت گفت: تعریف دقیق عدالت این است که هر چیزی را در جای خودش قرار دهیم. عدالت مطلق یعنی هم در حوزه فردی، این شخص مراقبت می‌کند که از حدود الهی تعدی نکند و هم در حوزه اجتماعی و روابط اجتماعی تلاش می‌کند هرچیزی در جای خودش قرار بگیرد. در مورد عدالت به این نکته باید توجه داشت که معنایش این نیست که اگر حاکم، تقوا و عدالت مطلق داشته باشد، حتماً عدالت اجتماعی در کف خیابان و متن جامعه هم عمل می‌شود. دقت کنید اینجا صدها عامل دیگر اوجود دارد که مسیر کف خیابان را مشخص می‌کند. اگر امام معصوم(ع) هم در رأس یک جامعه قرار بگیرد معنایش این نیست که عدالت اجتماعی در کف خیابان‌های این شهر حاکم می‌شود. صدها عامل دیگر هم است؛ معاویه‌ها و عمروعاص‌ها، شیطان‌ها و فرصت‌طلب‌ها و ابن ملجم‌ها هم هستند که کار می‌کنند که این اتفاق نیافتد. تقوا و عدالت مطلق یعنی تلاش برای رسیدن به بالاترین سطحی که برای غیر معصوم ممکن است.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، «آگاهی به زمان» را سومین شرطی دانست که لازم است یک فقیه اسلام‌شناس متخصص داشته باشد تا بتواند عهده‌دار رهبری جامعه شود، گفت: آگاهی به زمان عبارت است از آگاهی و شناخت نسبت به مجموعه شرایط، حوادث، رخدادها و تحولاتی که در جامعه اسلامی تحت تأثیر پیشرفت‌های علمی و تحولات طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روابط متقابل افراد و جوامع نمایان می‌شود و عرصه حیات فردی و اجتماعی مردمان یک عصر را از عصرهای دیگر متمایز می‌سازند.

وی ادامه داد: اکثر اوقات از زمانه خودمان عقب هستیم، اما بعضی هستند که از زمانه خودشان واقعاً جلوتر هستند. آگاهی به زمان به معنای پیشگویی که از خوارق عادات است، نیست. کسی که اهل پیشگوییاست شاید خیلی اوقات حتی جلوی پایش را هم نبیند، مثل انیشتین که یک نابغه بود اما بارها پیش می‌آمد که نشانی خانه خود را گم می‌کرد و یا نوستراداموس که کتاب پیشگویی‌هایش به فارسی هم چاپ شده است، پیشگویی‌های عجیب و غریبی دارد اما ممکن است حتی جلوی پای خودش را هم نبیند. منظور ما از افرادی که از زمانه خودشان جلوتر هستند، امثال علامه طباطبایی و حضرت امام(ره) هستند. قبل از اینکه صدای شکسته شدن ستون‌های کمونیست در جهان به گوش برسد، امام(ره) فرمود به زودی این صداها بلند می‌شود و بلند شد. یا مورد دیگر؛ امام(ره) به حکام عرب فرمود این صدام که امروز کمکش می‌کنید، بعداً سراغ خودتان خواهد آمد و دقیقاً همان شد، این پیشگویی نوستراداموس نیست، این‌ها را امام(ره) بر اساس اشراف بر زمانه خود و تشخیص معادلات جهانی عنوان کرد.

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه آگاهی به زمان یعنی شناخت زمان و عقب نبودن از زمان و حتی جلوتر بودن از آن، گفت: امام صادق(ع) می‌فرماید العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس، انسان‌هایی که آگاه به زمانه خود هستند هجمه‌های زمانه آن‌ها را از پای در نمی‌آورد. بعضی از اوقات همه جهان دست به دست هم می‌دهند که روی ذهن یک سیاستمدار تاثیر بگذارند و او را به یک مسیر دیگر ببرند این «لوابِس» روزگار می‌شود یعنی حربه‌ها و توطئه‌ها برای گرفتار شدن سیاستمدار در خطا، اما اگر کسی آگاه به زمان باشد، این‌ها بر روی او تأثیر نمی‌گذارد. این یکی از شرایط مهم برای زمامداران است که امروز در دنیا بر روی آن مانور داده می‌شود.

وی ادامه داد: امام خمینی(ره) در تبیین این شرط و نقش زمان و مکان در اجتهاد چنین می‌گوید: «زمان و مكان دو عنصر تعيين‏كننده در اجتهادند. مسئله‏اى كه در قديم داراى حكمى بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاكم بر سياست و اجتماع و اقتصادِ يك نظام ممكن است حكم جديدى پيدا كند، بدان معنا كه با شناخت دقيق روابط اقتصادى و اجتماعى و سياسى همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قديم فرقى نكرده است، واقعاً موضوع جديدى شده است كه قهراً حكم جديدى مى‏طلبد. مجتهد بايد به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد. براى مردم و جوانان و حتى عوام هم قابل قبول نيست كه مرجع و مجتهدش بگويد من در مسائل سياسى اظهار نظر نمى‏كنم. آشنايى به روش برخورد با حيله‏ها و تزويرهاى فرهنگ حاكم بر جهان، داشتن بصيرت و ديد اقتصادى، اطلاع از كيفيت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان، شناخت سياست ها و حتى سياسيون و فرمول هاى ديكته‏ شده آنان و درك موقعيت و نقاط قوّت و ضعف دو قطب سرمايه دارى و كمونيزم كه در حقيقت استراتژى حكومت بر جهان را ترسيم مى‏كنند، از ويژگی‌هاى يك مجتهد جامع است‏».

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) چهارمین شرط را شجاعت عنوان کرد و افزود: شجاعت عبارت است از بی باکی و جسارت عاقلانه در برخورد با دیدگاه‌ها، رفتارها و حوادث و اتّخاذ تصمیم به موقع و متناسب با نیاز زمان.

رهبری نیاز به آگاهی بسیار دارد

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، مدیریت و قدرت رهبری را پنجمین شرطی دانست که لازم است یک فقیه اسلام‌شناس متخصص داشته باشد تا بتواند عهده‌دار رهبری جامعه در زمان غیبت شود و سپس افزود: مدیریت و قدرت رهبری عبارت است از استعداد، مهارت و هنر اداره جامعه و حسن تدبیر و تنظیم، هماهنگی و سامان دادن به قوای حکومتی و امور گوناگون مرتبط با حیات اجتماعی شهروندان. تردیدی نیست که توانایی رهبری و قدرت اداره جامعه در مسیر اسلام، شرط ضروری برای حاکم اسلامی است و این صفت، مقدمات، تجربه‌ها، آگاهی‌ها و زمینه‌های بسیاری را می‌طلبد.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) بیان کرد: مدیریت و قدرت رهبری با علم مدیریت و علم سیاست به کلی متفاوت است، زیرا در علم مدیریت و یا علم سیاست، تمرکز بر آگاهی‌ها و شناخت‌های کلّی و جزئی از تئوری‌ها، نظریه‌ها، اصطلاحات، تعاریف، روش‌ها، مدل‌ها و کارکردهای مدیریت و یا سیاست است اما مدیریت و قدرت رهبری یک استعداد، توانایی و هنر عملی است که از قوای ذاتی و تجارب عینی اشخاص سرچشمه می‌گیرد. آگاهی از علم مدیریت و یا علم سیاست لزوماً به تولد مدیر و یا سیاست مدار نمی‌انجامد چنانکه داشتن قدرت مدیریت و رهبری نیز لزوماً به معنای آگاهی از تئوری‌ها، اصطلاحات و روش‌های کلاسیک علم مدیریت و یا علم سیاست تیساو

وی در ادامه به سخنی از حضرت امام(ره) اشاره کرد و گفت: امام خمینی(ره) در بیان این شرط چنین می‌گوید: «يك مجتهد بايد زيركى و هوش و فراست هدايت يك جامعه بزرگ اسلامى و حتى غير اسلامى را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدى كه در خور شأن مجتهد است واقعاً مدير و مدبر باشد».

این استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: شرایط پنجگانه بالا اصلی‌ترین شرایطی است که باید در فقیهی که عهده‌دار امر ولایت است وجود داشته باشد. در قانون اساسی شرایط رهبری همین پنج شرط است. این شرایط یا از آیات قرآن و یا از روایات معتبر به دست آمده است. در نظریه سیاسی اسلام، ما به منابع اصلی یعنی قرآن، سنت، عقل و اجماع رجوع می‌کنیم. خیلی از این شرایط را عقل می‌گوید که اگر کسی بخواهد در رأس مدیریت یک کشور باشد باید مدیر باشد. اما آیات و روایات هم به این موضوع اشاره دارند و ارشاد به حکم عقل می‌کنند. در فرمایشات پیامبر اکرم(ص) و همچنین امام علی و امام حسین علیهماالسلام، مفصل بحث شده است.

کلانتری در پایان به بیانات امام خامنه‌ای(مدظله العالی) در خصوص نقش شرایط در فقیهی که عهده‌دار امر ولایت است، اشاره کرد و گفت: مقام معظم رهبری، در این خصوص می‌فرمایند «نقش ولایت فقیه این است که در این مجموعه پیچیده و درهم تنیده تلاش‌های گوناگون، نباید حرکت نظام، انحراف از هدف‌ها و ارزش‌ها باشد. ... در مکتب سیاسی اسلام ضابطه، ضابطه معنوی است. ضابطه عبارت است از علم، تقوا و درایت. علم، آگاهی می‌آورد؛ تقوا، شجاعت می‌آورد؛ درایت، مصالح کشور و ملت را تأمین می‌کند؛ این‌ها ضابطه‌های اصلی است بر طبق مکتب سیاسی اسلام. کسی که در آن مسند حسّاس قرار گرفته است، اگر یکی از این ضابطه‌ها از او سلب شود و فاقد یکی از این ضابطه‌ها شود، چنانچه همه مردم کشور هم طرفدارش باشند، از اهلیت ساقط خواهد شد».

انتهای پیام
captcha