آیا رویکرد نهج‌البلاغه به زن تحقیرآمیز است؟
کد خبر: 4119396
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۱
در نشست علمی بررسی شد؛

آیا رویکرد نهج‌البلاغه به زن تحقیرآمیز است؟

قاسم درزی، استاد دانشگاه شهید بهشتی در نشست علمی نسبت گفتمان‌های جنسیت در قرآن و نهج‌البلاغه تاکید کرد که رویکرد قرآن به زن تحقیرآمیز نیست بلکه برای برخی زنان مرجعیت قائل شده است.

اراسل/// رویکرد قرآن به زن برخلاف نهج‌البلاغه، تحقیرآمیز نیست/ بشارتی:  رویکرد قرآن در جنسیت تساوی‌طلبانه استبه گزارش ایکنا، نشست علمی نسبت گفتمان‌های جنسیت در قرآن و نهج‌البلاغه از سلسله نشست‌های همایش زن، خانواده، آموزه‌های اسلام انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی برگزار شد. 

قاسم درزی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، در این نشست علمی، با بیان اینکه رویکرد زنانه در نهج‌البلاغه بروز و ظهور خاصی پیدا نکرده است، گفت: در قرآن مخاطباتی چون یا نساء النبی و نساء المؤمنات داریم ولی در نهج‌البلاغه چنین خطاباتی نداریم. همچنین رویکرد تساوی‌‎طلبانه بین زن و مرد که نمونه والای آن در الگو قراردادن حضرت مریم و زن فرعون و ... در قرآن به کار رفته است در نهج‌البلاغه وجود ندارد.

وی با بیان اینکه بحث التفات در قرآن، اختصاصی است و ما در کمتر متن دیگری با التفات به جنسیت یا هر دو جنس روبرو هستیم، تصریح کرد: التفات جنسیتی در تحقق عدالت جنسیتی در قرآن تاثیر زیادی دارد و اگر در جایی خطاب با مردان شروع شده در انتهای آیه با کاربست صیغه عام به هر دو جنس برگشت دارد و با ادوات عاری از جنس آیه را ختم کرده است که این موضوع در نهج‌البلاغه دیده نمی‌شود.

استاد دانشگاه شهید بهشتی اظهار کرد: درباره نشانه‌های جنسیتی زنانه و مردانه در یک سیاق هم در نهج‌البلاغه موارد بسیار محدودی وجود دارد و ادوات عاری از تمایل جسیتی در مواردی دیده می‌شود مانند تعبیر «فمن عمل فی ایام عمله ...» که به جای «یا ایها» از «من» استفاده کرده و در مواردی از ناس و ... استفاده شده است که همه مردم را در برمی‌گیرد.

درزی گفت: در مورد کاربست نشانه‌های جنسیتی مردانه و زنانه در یک سیاق در نهج‌البلاغه، خیلی خیلی محدود است و بنده فقط دو مورد یافتم و آن هم ناگزیر بوده است مانند «ارحام النساء» یا «قرارات النساء» که زنان را در کنار مردان به کار برده است زیرا این تعابیر مانند رحم و ارحام جزء اختصاصات زنان است.

مشهود بودن غلبه رویکرد مردانه در نهج‌البلاغه

وی با بیان اینکه رویکرد مردانه در نهج‌البلاغه مشهود است، اضافه کرد: گزاره‌هایی که رویکرد تغلیب مردانه و جایگاه فراتر مردان دارد بیشتر به کار رفته است البته در مواردی مثلا فرموده است «وکذلک المرء المسلم» که «مراة» را هم مدنظر قرار می‌دهد یا «عبادالله» شامل زنان هم می‌شود ولی موارد نگاه فراتر مردان، خیلی زیاد است.

استاد دانشگاه شهید بهشتی اظهار کرد: تمایز مهم میان قرآن و نهج‌البلاغه در این است که در نهج‌البلاغه، جنسیت زن مدنظر قرار می‌گیرد برعکس قرآن کریم که وقتی درباره لغزش دوتن از زنان پیامبر سخن می‌گوید فرموده است «صغت قلوبکما» یعنی خطاب به دو نفر است ولی به هر دلیلی نگاه منفی به جنسیت نوع زن در نهج‌البلاغه زیاد است. یا برخی موارد نهج البلاغه با گفتمان جنسیتی در قرآن کاملا منافات دارد مانند اینکه زن باید در خانه بماند و از خانه بیرون نرود. اینها مواردی است که اصلا در قرآن وجود ندارد. 

بدحجابی در دوره پیامبر(ص)

درزی با بیان اینکه قرآن کریم در مورد روابط جنسی افسارگسیخته دوره پیامبر(ص) سخن گفته است که نمونه آن آیات لعان و افک و ... است، افزود: این آیات نشان می‌دهد این تصور که همه زنان پوشیه می‌زدند و بخشی از بدن آنان برهنه نبوده است صحیح نیست بلکه وضعیت نامناسبی از این جهت وجود داشته است. 

استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: قرآن به شدت در این بحث، تلفیقی است یعنی رویکرد مردانه، زنانه و تساوی‌طلبانه دارد و این قابل انکار نیست. در حالی که به نظر می‌رسد در نهج‌البلاغه رویکرد به جنسیت، یکطرفه است.

وی افزود: قرآن کریم به صورت برجسته‌ای به جایگاه زن توجه کرده است که یکی از آن‌ها رویکرد مرجعیت است یعنی وقتی هنوز هم در لسان مسئولان کشور ما از وجود سرپرست برای زن سخن گفته می‌شود قرآن در آن دوره از زنانی سخن گفته که مرجع هستند و با صراحت لهجه هم بیان کرده است.

رویکرد قرآن در مواجهه با جنسیت

وی ادامه داد: رویکرد قرآن در مواجهه با جنسیت، جالب است، مثلا در سوره کوثر، پیامبر(ص) را با داشتن دختر ابتر نمی‌داند بلکه این دختر را خیر کثیر معرفی می‌کند؛ یا در داستان مریم(س) قرآن با صراحت می‌فرماید یک فرد برای اینکه اثرگذار باشد حتما لازم نیست پسر باشد و گاه دختر کارکرد بیشتری دارد و ماجرای مریم و زکریا هم خیلی برجستگی برای زن نشان می‌دهد زیرا زکریا به مریم(س) غبطه می‌خورد.

درزی بیان کرد: رویکرد نهج‌البلاغه مؤید رویکرد مردانه دوران خود است البته ما از نهج‌البلاغه سخن می‌گوییم که توسط سیدرضی گردآوری شده  است و لزومی ندارد معتقد باشیم که امام علی(ع) هم صرفا این رویکرد را داشته و قبول داشته است.

رویکرد قرآن به زن تحقیرآمیز نیست

وی تاکید کرد: قرآن کریم در نمایش مرجعیت زنانه صریح و بدون لکنت حرف زده است و این بسیار مهم است چیزی که اثری از آن در نهج‌البلاغه وجود ندارد و بلکه رویکرد منفی و تحقیرآمیز نسبت به زن هم به شکل برجسته در آن قابل مشاهده است.

درزی اظهار کرد: کمتر متنی را در طول تاریخ می‌توان پیدا کرد که در آن این‌چنین مرجعیت زنانه با صراحت مدنظر قرار گرفته باشد و از دوره فمنیسم بود که به تدریج این بحث پررنگ شده است و اگر تورات و انجیل را هم با قرآن مقایسه کنیم به نظر می‌آید شبیه همین اتفاقی است که در نهج‌البلاغه رخ داده است کما اینکه مثلا در داستان آدم و حوا در تورات و انجیل، رویکرد ضدزن به شدت ملاحظه می‌شود ولی در قرآن به هیچ وجه چنین چیزی وجود ندارد. 

3 رویکرد قرآن به جنسیت

در ادامه زهرا بشارتی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، گفت: حضرت مریم یکجا برای عموم زنان و مردان و در یکجا برای زنان عالم به عنوان الگو و اسوه معرفی شده است؛ در آیه 43 سوره آل عمران فرموده است: وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ. مادر موسی(ع) هم می‌تواند به عنوان الگو وجود داشته باشد که در آیات سوره مبارکه قصص مطرح شده است.

وی با اشاره به رویکرد تساوی‌‎طلبانه زن و مرد در قرآن کریم بیان کرد: به سه شکل این رویکرد را در قرآن داریم؛ اول ادواتی که در آن جنسیت وجود ندارد؛ التفات جنسیتی یعنی جنس مرد را در ابتدا آورده است و بعد خطابات به هر دو جنس برگشت دارد همچنین نشانه‌های جنسیتی که در یک سیاق قرار دارند مانند مسلمین و مسلمات و قانتین و قانتات. در برخی آیات هم خطابات عام استفاده شده است مثلا فرموده «بلی و من کسب ...»، «فمن حج البیت»، «کل نفس ذائقه ...». 

بشارتی تصریح کرد: رویکرد دیگر در قرآن به کاربستن رویکردهای جنسیتی است. «للرجال نصیب مما کسبوا و للنساء مما اکتسبن» که برای هر دو جنس به صورت جداگانه آمده است یا السارق و السارقة که رویکرد مردانه ندارد.

وی افزود: رویکرد جنسیتی با گفتمان مردانه، رویکرد دیگر در آیات قرآن است که دو بخش است. بخش اول الفاظ مختص مردان یعنی مذکر است مانند آمنوا، کفروا که البته از باب تغلیب است و فقط شامل جنس مرد نیست. دسته دیگر رویکرد آن به مردان است و مردان را فراتر از زنان در نظر گرفته است.

وی افزود: رویکرد اول در قرآن زیاد است، مانند کل الطعام کان ...، فاستجاب لهم ربهم، لا نضیع عمل عامل و ... رویکرد دوم هم به گونه‌ای است که در ظاهر مردان را فرادست و زنان را فرودست در نظر گرفته است. از جمله آیات شهادت است که شهادت دو زن در برابر یک مرد قرار می‌گیرد یا در آیه لیس الذکر کالانثی که برخی گفته‌اند گویی جنس زن خوب نبوده مادر مریم از تولد فرزند دختر ناراحت شده است همچنین آیه طلاق، ارث و آیاتی که قوه استدلال زنان را قوی نمی‌داند. 

بشارتی گفت: اگر به این آیات واقع‌بینانه بنگریم در آن تحقیری وجود ندارد بلکه در نهایت یک نوع قدرت بیشتری را به مردان نسبت می‌دهند و اکثر این آیات، آیات حقوقی است. پاسخ سنتی این است که اگر در جایی حق بیشتری به مردان داده شده در جای دیگر هم امتیاز حقوقی بیشتری برای زنان قائل است مانند اجرت المثل و نفقه و مهریه و ...

وی افزود: رویکرد دیگر به این آیات حقوقی آن است که افرادی مانند علامه فضل الله گفته‌اند چون زمانه و شرایط عوض شده است موضوعات هم تغییر کرده است و با تغییر موضوع، حکم هم باید عوض شود لذا ارثیه باید یکسان باشد.  

انتهای پیام
captcha