حجتالاسلام علی الوندی، پژوهشگر و مدرس مؤسسه کلامی احیا همدان در گفتوگو با ایکنا از همدان، با اشاره به اینکه از دیرباز در هیئتهای مذهبی و مراسم دینی و مذهبی قرائت زیارت عاشورا در ابتدا مرسوم بوده است، اظهار کرد: اگر با دقت به محتوای زیارت عاشورا نظاره کنیم و آنرا را با حال خودمان بسنجیم، زیارتی هویتساز برای هیئتهای مذهبی است آنهم نه هر هویتی، بلکه هویتی در تراز انقلاب اسلامی. به این معنی که هیئت اگر میخواهد زنده و پویا باشد که بتواند نقش مفید در جامعه دینی ایفا کند باید خود را در تراز انقلاب اسلامی تدارک ببیند و در نگاه عمیقتر و راهبردیتر باید خود را متناسب با تمدن نوین اسلامی در نظر بگیرد و برای آن تلاش کند.
یکی از آسیبهای هیئتهای مذهبی که توجه ویژه به زیارت عاشورا، آن آسیب را درمان میکند و بارها مقام معظم رهبری به آن اشاره کردهاند و شاید در این سالها رشد و گسترش فراوانی در هیئتهای مذهبی داشته است همین مسئله سکولارشدن است. زیارت عاشورا بزرگترین یار کمکی برای جلوگیری از این مسئله است.
با کمال تأسف هر زمانی که بحث از مسئله سکولارشدن هیئتها میشود عدهای یک سری تعاریف کلیشهای را بیان میکنند و بعد هم نتیجه میگیرند که هیئت آنها این چنین نیست و مصداق این سخن نمیشوند. اما عمق مسئله سکولارنشدن هیئت صرفاً در ورود به مسائل سیاسی نیست. برخی این میزان دایره سکولار را کوچک جلوه میدهند.
بهتر است افقهای نگاهمان را در واژهها در گستره تراز انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی ببینیم. اینکه بیان میشود هیئت نباید سکولار باشد، عمق نگاه به این مسئله میتواند این باشد که هیئت باید بتواند در جامعه نقشآفرینی کند، انسان تراز انقلاب اسلامی تربیت کند، مشکلات مردم را حل کند یا اگر نمیتواند گرهگشایی کند حداقل مطالبه کند، هیئت باید کانون مقابله با تحریفات باشد و در جنگ روایتهایی که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردهاند بتواند پیروز باشد. هیئت باید از مدلها و روشهای جدیدی برای جذب و تثبیت نیروهای خود استفاده کند و از روشهای کهنه و غیرمفید عبور کند.
متأسفانه برخی از هیئتها و مسئولان هیئتها خود، لطمههایی را به فرهنگ عاشورا و تعالیم زیارت عاشورا میزنند. حال کجای زیارت عاشورا این مسئله را تأیید و تأکید میکند؟ کل زیارت عاشورا میخواهد این موضوع را به مخاطب بفهماند که نمیشود نسبت به مسائلی که در جامعه رخ میدهد بیتفاوت بود، باید صف خود را مشخص کنیم.
اتفاقی در جریان عزیمت حضرت عبدالعظیم حسنی(ره) رخ داد که همین مسئله برخورد با هیئتهای سکولار عزادار امام حسین(ع) بود؛ عدهای به عزاداری صرف مشغول بوده و وقتی حضرت عبدالعظیم از اتفاقات زمانه و نیاز به فعالیت در یک جبهه خاص مطلبی را بیان کردند که برای یاری عملی امام حاضر و مقابله با ظلم و جور وارد شوند آنها بهکار عزاداری خود مشغول شدند و اعتنایی نکردند.
متأسفانه جریانی در کشور بهدنبال تقویت این چنین هیئتهایی است، هیئتهای بیتفاوت به خط قرمزها، هیئتهای دستکشیده از ارزشها و... بسیار هم زیبا و زیرکانه شعارها و تبلیغات خودشان را بیان میکنند، برای نمونه بیان میکنند امام حسین(ع) متعلق به همه است، امام حسین(ع) را رادیکال نکنید و از مردم نگیرید.
درست است که امام حسین(ع) برای همه است، حتی عمر سعد هم از صمیم قلب با یزید همراه نبود و قلبش با امام حسین(ع) بود و یکی از دعوتکنندگان اصلی ایشان به کوفه خود عمر سعد است. امام حسین(ع) برای همه هست اما سؤال مهم این است آیا همه حسینی هستند. امام حسین(ع) برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد، هیئت و مداحی و سخنرانیها چه میزان به این مسئله میپردازند از منکرات کم که در هیئتها اتفاق میافتد تا کلانش، اینچنین تحریف امام حسین(ع) اتفاق میافتد، اینجا جبهه جنگ روایتهاست.
امام حسین(ع) توانایی هدایت هرکس با هر عقیدهای را دارد اما اگر آن شخص قابلیتش را نداشته باشد هدایت نمیشود؟ همانطور که این بیت معروف میگوید «دلت را خانه ما کن مصفی کردنش با من.» اما برخی شعارهای پوچ و بیمغز و مخالف تعالیم صحیح امام حسین(ع) و جریان عاشورا باعث شد در جریانات محرم امسال شاهد اتفاقاتی بد و ناراحتکننده باشیم.
زیارت عاشورا دائم در حال صفکشی و صفبندی است، جبهه حق باید خطوطش مشخص باشد. میخواهیم در سپاه اسلام و به تعبیری حسین(ع) باشیم یا سپاه ظلم؟ این درگیری جبهه حق و باطل یک مسئله دائمی است، با کسی که میخواهد شما نابود شوید و اساس تفکر امام حسین(ع) را برای حیات خودش خطرناک میبیند نمیتوان دوست بود. دائم این دو صف در زیارت عاشورا ترسیم میشود. اسامی ظالمان مطرح و از آنها برائت جسته میشود، آنهم نه فقط برائت لفظی بلکه برائت در تمامی جنبهها چه قلبی، چه لفظی و چه عملی.
پس هیئتی که زیارت عاشورا میخواند باید مجری زیارت عاشورا هم باشد نسبت به تعدیکنندگان به خطوط قرمز اسلام خط و ربطش مشخص باشد و موضعش معین باشد. علاوه بر این در فرازهایی از زیارت عاشورا نوع تربیت و نوع حرکت را ترسیم میکند، دقیقاً آنجایی که میفرماید «إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ» این مسئله باید شعار یک هیئت زنده باشد، همین مسئله مانع از سکولارشدن یک هیئت به معنای دقیق و عمیق خواهد شد.
نمیشود درباره «سلم» که در این زیارت آمده بر آن باشیم که کاری به محبین و شیعیان نداریم. این عبارت جواز حمایت از فلسطین و جواز حمایت و تقویت جبهه مقاومت است. باید این تعالیم را وسیع و عمیق دید. در سلمبودن یعنی حمایتکردن، کمککردن، دستگیری کردن، رشد دادن و ... صرفاً چند لفظ کلیشهای نباشد، از طرف دیگر مخالفت با دشمنان هم باید نمود خارجی داشته باشد نه اینکه در زبان بگویم اسرائیل بد و محکوم است بعد در قلب و عمل طور دیگری رفتار کنیم.
بنابراین این زیارت به تنهایی خودش میتواند هدف حکومت اسلامی را مشخص کند. این مسئله تولی و تبری که در احکام و تعالیم اسلامی وجود دارد به وضوح در زیارت عاشورا مشخص است. باید تولی و تبری در تمامی ابعاد زندگی از خرد تا کلانش دیده شود و البته در عمل اجرا شود.