در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد
آیت‌الله مدنی مبتکر نهادسازی در همدان بود

محمدعلی بادامی، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی و آزاد همدانمحمدعلی بادامی، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی و آزاد اسلامی همدان و از نزدیکان شهید آیت‌الله مدنی در گفت‌وگو با ایکنا از همدان، اظهار کرد: آشنایی بنده با شهید مدنی به سال‌های 57 باز می‌گردد، آن زمان دانش‌آموز دبیرستان ابن سینا بودم، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی بودیم و مدارس تعطیل بود.

برای تهیه کتاب‌های انقلابی به تهران می‌رفتم، کتاب‌هایی از جمله رساله امام خمینی(ره)، ولایت‌ فقیه، کتاب‌های جلال‌ آل احمد و شریعتی را تهیه می‌کردم و آنها را در خیابان بوعلی ابتدای سر یخچال به کسانی که پی‌گیر این کتاب‌ها بودند می‌فروختم. در آن بحبوحه انقلاب بازار و کتاب‌فروشی‌ها بسته بود و ما کتب را در اختیار مبارزان قرار می‌دادیم.

برای رتق و فتق امور در کنار آیت‎‌الله مدنی بودم، ایشان شب‌‎ها در مسجد جامع منبر داشت. من نیز کتاب‌فروشی را به مسجد انتقال دادم؛ با شهید مدنی صحبت کردم که در فضای مسجد این کتب را به مردم برسانم و ایشان خیلی خوشحال شد، پیشانی‌ام را بوسید و به زبان آذری گفت حتماً این کار را انجام بده و من پس از آن در شبستان این مسجد بساطم را پهن می‌کردم و کتب را با قیمت روی جلد می‌فروختم. اواخر عوامل ساواک دیگر خیلی کاری نداشتند، وقتی وارد مسجد می‌شدند آنها را پنهان می‌کردم، حدود نیم ساعت گشتی می‌زدند و بعد از رفتنشان دوباره بساط کتاب‌ها را در محل همیشگی یعنی شبستان پهن می‌کردم.

آیت‌الله مدنی در منبری که در مسجد جامع داشت هم به آذری و هم فارسی صحبت و مسائل سیاسی و اخلاقی را مطرح می‌کرد. سیمای الهی آیت‌الله مدنی در دل من که نوجوان بودم نشسته بود.

ممانعت آیت‌الله مدنی از حرکت تانک‌ها به سوی تهران

در آستانه پیروزی انقلاب، 19 بهمن 1357 بود و هنوز کسی فکر نمی‌کرد 22 بهمن طلوع فجر خواهد بود، تجمعی در منزل آیت‌الله مدنی واقع در کوچه آخوند صورت گرفت، من نیز با سلاح سرد، خنجری که آن را خود تهیه کرده و در جورابم پنهان کرده بودم در این مراسم حضور پیدا کردم.

آن ایام شهر همدان و بازار از سوی نیروهای رژیم محاصره شده بود، به خاطر خنجری که همراهم داشتم احساس قدرت می‌کردم، با خودم گفتم هر کجا نیرویی از رژیم را ببینم که بخواهد آیت‌الله مدنی را اذیت کند با این سلاح از ایشان دفاع می‌کنم و پیش‌مرگش می‌شوم.

تانک‌های ارتش شاهنشاهی از کرمانشاه قصد حرکت به سمت تهران و سرکوب انقلابیون را داشتند که به رهبری آیت‌الله مدنی در ابتدای بلوار نجفی تانک‌ها متوقف شدند؛ ایشان در آن جمعیت با بلندگوی دستی سخنرانی و همه را به وحدت دعوت کردند؛ طوری شد که ارتشی‌ها خود از رفتن پشیمان شدند و آیت‌الله مدنی با نفوذی که داشت مانع حرکت تانک‌ها شد.

کتابداری در مسجد و مدرسه زیر نظر آیت‌الله مدنی

شهید مدنی از سال 1341 تا 57 در همدان رفت‌وآمد داشت، مدتی در همدان تبعید بود و مدت محدودی هم نماینده امام خمینی(ره) بود، اقداماتی از جمله مسجد مهدیه و دارالایتام که آن زمان یک حیاط بزرگ پر از درخت با سقف شیروانی بود را تأسیس کرد. در آن زمان آیت‌الله مدنی، شیخ حسین انصاری و حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی و خزعلی و آیت‌الله مهدوی کنی و بزرگان دیگری در مناسبت‌های مختلف در مسجد مهدیه حضور پیدا می‌کردند.

من نیز در مسجد مهدیه کتابدار بودم و در توزیع کتاب زیر نظر آیت‌الله مدنی فعالیت می‌کردم. کتابخانه مسجد مهدیه اولین کتابخانه فعال بعد از کتابخانه مسجد میرزاتقی بود، مجلاتی زیر نظر شهید مدنی در کتابخانه مهدیه توزیع می‌شد. نام این مجله‌ها «مکتب اسلام» و «پیام شادی» بود که مختص دانش‌آموزان بود و از مجموعه راه حق که زیر نظر آیت‌الله مصباح بود در اختیار ما قرار می‌گرفت من این مجلات را در مدارس توزیع می‌کردم.

آن زمان نماز جمعه را در مصلی قدیم همدان به امامت آیت‌الله مدنی اقامه می‌کردیم، در منزل ایشان تردد داشتیم، با اینکه نوجوان بودم اما فضای رفاقتی بین ایشان و نوجوانان وجود داشت.

شهید مدنی در رعایت بیت‌المال بسیار احتیاط می‌کرد

آیت‌الله مدنی از جنبه‌های مختلف سرآمد بود هم از لحاظ مباحث مطالعاتی، هم مباحث اخلاقی، عرفانی و معرفتی و... . روح بزرگ ایشان هنوز هم برای من در زندگی جهت‌ساز و حرکت‌ساز است. هر بار به قم سفر کنم حتماً سر مزارشان می‌روم و ساعتی را آنجا می‌مانم. این شهید محراب جلوه‌های رفتاری بسیار عجیبی داشت، به‌طوری که 43 سال از شهادت ایشان می‌گذرد اما هنوز هم آثار آن برایم باقی است.

در رعایت بیت‌المال بسیار احتیاط می‌کرد، مبالغی که برای امور خیر به او سپرده می‌شد را با دقت دسته دسته می‌کرد و امور را به دوستان مورد اعتماد می‌سپارد. بسیار ساده‌زیست و مردمی بود، اجازه نمی‌داد بیش از یک غذا بر سر سفره قرار بگیرد. یک بار یکی از دوستان و خادمانش آشی را برایشان پخت که نسبتاً روغن زیادی در آن ریخته بود، چراکه به‌دلیل مشکل تنفسی برایشان مناسب بود، اما آش را قبول نکرد و به او گفت شما مرتکب دو خطا شده‌ای اولاً که اسراف کردی و دوم اینکه من سید اسدالله را ویژه حساب کرده‌ای و موجب تبعیض شده‌ای در حالی که من با بقیه مردم فرقی ندارم.

آیت‌الله مدنی بسیار اهل مناجات بود، نماز شب ایشان ترک نمی‌شد، شهید عالی‌مقام که متأثر از مکتب اخلاقی و عفانی امام(ره) بود. در عین اینکه عارف بود در متن سیاست واقعاً استاد بود. در مقابل بهائیت نیز بسیار مبارزه کرد. علمای دیگر را تکریم می‌کرد، خدمتگزار مردم و ضعفا بود، مجسمه اخلاق و تقوا بود؛ ایشان درجه اجتهادش را از نجف گرفته بود.

مبتکر نهادسازی

یکی از ویژگی‌های برجسته در وجود او این بود که این عالم برجسته مبتکر نهادسازی در همدان بود. در دره مرادبیگ همدان حسینیه، مسجد و حمام ساخت، در آنجا نیز منشأ خیر و برکت بود و در دل مردم این محل خیلی جا دارد، همان سال‌های پس از شهادت پیشنهاد دادم نام این روستا را به یاد ایشان، شهید مدنی نام‌گذاری کنند، اما در آن زمان شهرک جدیدی در حال ساخت بود که نام آن را شهرک مدنی گذاشتند.

یکی از اقدامات شهید مدنی که اشاره شد تأسیس صندوق مهدیه همدان بود که بیش از 52 سال سابقه دارد، در آن زمان سیدجواد حجازی، مرحوم برقعی، حاج آقا درفشی و سپهر، آسید محمد حسینی افرادی بودند که در این صندوق به نفع محرومان فعالیت می‌کردند؛ فیش‌های دو تومانی را جمع‌آوری می‌کردند، با نظر آیت‎الله مدنی قرار شد صندوقی را راه اندازی کنند تا در خدمت نیازمندان باشد، اول در مسجد میرزاداوود این صندوق فعالیت خود را آغاز کرد، سپس به همت مرحوم سفید آبی خیر همدانی زمینی در اختیار این صندوق در محل کنونی قرار قرار گرفت که بدون سپرده و سود به افراد درخواست‌کننده و نیازمند وام ارائه می‌دهد.

آیت‌الله مدنی دارالشفای موسی بن جعفر(ع) را با قطعه زمین‌هایی که مربوط به بهائی‌ها بود گسترش داد و امروز به نام درمانگاه مهدیه به صورت گسترده‌ در حال فعالیت است. فعالیت‌های مسجد مهدیه نیز به همت شهید مدنی رقم می‌خورد و منشأ کارهای فرهنگی بوده و هست.

دارالایتام مهدیه نیز در سال 1348 به دستور شهید مدنی به‌عنوان یتیم‌خانه شکل گرفت، بعد از آن توسط مرحوم سیدجواد حجازی اداره می‌شد، او با الگوبرداری از یک مؤسسه در مشهد فعالیت‌های این مؤسسه را ارتقا داد که در حال حاضر یک هزار و 500 یتیم و 600 خانواده را تحت حمایت دارد.

اینکه آیت‌الله مدنی را شهید نهادساز می‌نامیم به خاطر اقداماتی بود که در همدان انجام داد، این اقدامات پس از رفتن به تبریز نیز پیگیری می‌شد، همچنین در سایر شهرها از جمله خرم‌آباد، ممسنی و آذرشهر و... که حضور داشت چنین اقداماتی را انجام می‌داد و باعث شد که این خدمات و برکات برای مردم باقی بماند.

ولایت‌پذیری آیت‌الله مدنی

آیت‌الله مدنی پس از پیروزی انقلاب مدتی را در همدان بود تا اینکه حکم امام خمینی(ره) برای رفتن به تبریز صادر شد، وقتی این حکم به ایشان رسید گفتند نمی‌توانم شب را به صبح برسانم باید شبانه بروم اگر این کار را نکنم در اطاعت از ولایت فقیه کوتاهی کرده‌ام. دوستان گفتند حداقل تا اذان صبح صبر کنید بعد بروید گفت شاید تا صبح زنده نمانم. بنابراین شبانه با تعدادی از دوستان به تبریز رفتند تا اینکه فاجعه شهادت ایشان رقم خورد.

بعد از شهادت این شهید محراب نیز مؤسسه شهید مدنی به همت جمعی از دوستان آیت‌الله با حضور هیئت امنا راه‌اندازی شد که امروز محمد کاظم حجازی مدیر آن است، مدارس دخترانه و پسرانه در مقاطع مختلف با رویکرد علمی و فرهنگی در سطح شهر فعالیت می‌کند،‌ همچینن برگزاری کنگره آیت‌الله مدنی و کنگره آیت‌الله تألهی، پاپوش زمستانه و... از اقداماتی است که به نام این شهید انجام شده است. کنگره خواهر دباغ نیز قرار است به همت این مؤسسه در آبان‌ماه سال جاری برگزار شود. 

یادآور می‌شود، محمدعلی بادامی که در زمان انقلاب به‌عنوان دانش‌آموز و نوجوان همراه و همرزم انقلابی آیت‌الله مدنی است عضو هیئت مدیره مؤسسه شهید مدنی، هیئت مدیره قرض‌الحسنه و دارالایتام و مدیر امور فرهنگی این مؤسسه است.