احمد دباغ، حافظ بینالمللی و روشندل کشورمان در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در پاسخ به سؤالی پیرامون تعریف ترتیل بیان کرد: البته در آیاتی از قرآن هم به این موضوع پرداخته شده که میتوان به آیه چهار سوره مزمل «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»، اشاره کرد، از طرفی در روایتی نیز آمده است که «الترتیل حفظ الوقوف و اداء الحروف»، در نتیجه به نظر میرسد با توجه به این روایت، ترتیل مطلوب، رعایت همین موارد است.
دو مؤلفه اصلی در ترتیلوی در ادامه افزود: اگر حفظ الوقوف و اداء الحروف رعایت نشود، در واقع الفبای ترتیل رعایت نشده است، البته میتوان بخشهای دیگر را نیز مانند صوت حسن و با لحن عرب خواندن را نیز اضافه کرد به این موارد اما اصل مطلب این دو مؤلفه هستند.
دباغ تصریح کرد: البته نمیدانم زمان پیامبر(ص) ترتیل خواندن به چه صورتی بوده و در این زمینه نمیتوان حرفی زد، اما در اصطلاح امروزی تعریف ترتیل حول مسأله سرعت میچرخد و در واقع اگر هر صفحه حدود سه دقیقه تلاوت شود، این را ترتیل میگویند، در زمان پیامبر(ص) نیز قطعا ترتیل قرآن واژهای در مقابل تحقیق نبوده است و این تقسیمبندی بعدا به وجود آمده است.
حافظ بینالمللی قرآن بیان کرد: هر چقدر که علم پیشرفت میکند، تعریفها نیز فرق میکند و تقسیمبندیها هم بیشتر میشود، اما قطعا در حال حاضر، شیوه تلاوت ترتیل یک شیوه مورد پسند مردم است، اما تحقیق طرفداران خاص خود را دارد.
وی در پاسخ به این سؤال که علت اقبال عمومی به ترتیل چیست؟ تصریح کرد: یکی از علل میتواند سرعت ترتیل باشد، چنان که شنونده میتواند با مرتل همراهی داشته باشد اما در قرائت تحقیق اینگونه نیست، برای نمونه، ترتیل منشاوی را میتوان مثال زد که ریتم بسیار خوبی دارد و در دستگاههای متنوع نیز تلاوت کرده است.
ترتیل منشاوی؛ یک ترتیل هنرمندانهدباغ در ادامه افزود: البته تنوع در تغییر مقامها در ترتیل منشاوی زیاد است، اما ایشان هنرمندانه و بدون اینکه مستمع متوجه شود این تنوع و تغییرات را ایجاد کرده است، در ترتیل منشاوی شاهد این هستیم که سرعت متوازن است و کم و زیاد نمیشود و یک ترتیل در ظاهر ساده اما در باطن هنرمندانه را ارائه کرده است، تعویض نغمات نیز در این ترتیل به اقتضای آیات بوده است.
حافظ بینالمللی قرآن در ادامه با اشاره به ویژگیهای یک ترتیل استاندارد تصریح کرد: 20 سال پیش یا قبلتر، تقریبا همه مرتلان یک مدل میخواندند که همان مدل مصری و سنتی مانند سبک منشاوی و ...، اما طی این دو دهه تنوع زیادی به وجود آمده است.
دباغ بیان کرد: به نظر بنده ما باید ضوابط و قواعد خاصی را برای ترتیل داشته باشیم، همانطور که برای قرائت داریم و این ضوابط را معرفی کنیم که کسی از آنها تخطی نکند، البته نه این که خیلی هم خشک باشد، بلکه باید تعادل را رعایت کرد.
وی در ادامه افزود: خیلی هم ملزم باشیم به این که عینا به شیوه منشاوی بخوانی را هم قبول ندارم، بلکه تنوع لازم است، مادامی که ضوابط حفظ شود، ایجاد تنوع اشکالی ندارد، ضمن اینکه برای داشتن یک ترتیل استاندارد، در نظر گرفتن مقتضای زمان و مکان هم مهم است، کشورها و فرهنگها با یکدیگر فرق دارند، اروپاییها یک چیزی را میپسندند و ... اما نکته اصلی این است که نباید از قوانین و ضوابط اصلی تخطی شود.
حافظ بینالمللی قرآن تصریح کرد: در مسابقات، یک مدل میتوان خواند و در محافل نیز به صورت دیگر، در واقع ترتیلخوانی در مجالس، دقت مسابقات را لازم ندارد، اما باز هم از خطوط اساسی نباید جدا شد، مراسم جزءخوانی در ماه رمضان که یکی از علاقهمندیهای مردم به ترتیل بوده نیز فضایی است که تلاوت در آن با مسابقات تفاوت دارد.
دباغ بیان کرد: در مسابقات چهار سوال یک صفحهای از مرتل پرسیده میشود و ملزم است که چند دستگاه را بیاورد، اما در خواندن یک جزء این تغییر در مقامها لازم نیست و ریتمیکتر است، حتی تنوع در ملودیها نیز یکی از موارد است که در مسابقات نمیتوان به این سمت رفت.
این مرتل برجسته قرآن تصریح کرد: در هر حال باید دو مؤلفه تجوید و وقت و ابتدا رعایت شود، در مرحله صوت و لحن اما دست قاری تقریبا بازتر است، البته باز هم میگویم که باید ضوابط اصلی رعایت شود، برای نمونه باید با الحان عربی باشد، اما نه خیلی خشک از طرفی در سبکها نیز باید دقت شود و نمیتوان به هر سبکی هم خواند.
حافظ بینالمللی قرآن در ادامه بیان کرد: البته افراط و تفریط هم نباید باشد، من قرائت تحقیق تند را نیز در ترتیل قبول ندارم که مثلا سبک مصطفی اسماعیل در تحقیق را تند کنیم و ترتیل بخوانیم، لذا از سبکهای قرائت تحقیق هم به نظر بنده میتوان استفاده کرد اما نه از همه آن بلکه باید پالایش شود و به صورت صحیح از آنها استفاده شود.
وی تصریح کرد: میتوان آخر قفلات را سادهتر خواند و تحریرها هم کمتر شود، یعنی قرائت با حالت ترتیل باشد نه قرائت تُند، چون اگر این ترتیل به سبک قرائت تحقیق مصطفی اسماعیل باشد، طبیعی است که آن سبک یعنی هر صفحه در حدود هفت دقیقه باید خوانده شود یا بیشتر اما در ترتیل باید هر صفحه در حدود سه دقیقه تلاوت شود، در نتیجه افراط و تفریط نباید وجود داشته باشد.
حفظ قرآن و اهمیت آن در ترتیلدباغ در ادامه گفتوگوی خود با ایکنا به اهمیت حفظ قرآن در ارائه یک ترتیل استاندارد اشاره و تصریح کرد: حافظ بودن مرتل صد در صد کمک میکند، نه فقط به ترتیل حتی به قرائت به سبک تحقیق هم کمک میکند، به استاد شحات انور، علاقه زیادی دارم، وقتی از ایشان در مورد یک قاری سؤال کردند، مواردی را گفتند، اما اصل مطلبی که گفتند این بود که قاری باید حافظ باشد، خود من هم که ترتیل میخوانم به دلیل حافظ بودنم راحتتر هستم.
وی تصریح کرد: حافظ بودن، برای ادای آکسانها و معنامحوری هم اثر دارد و علتش هم، اشراف حافظ به آیات است، از طرفی هم تسلط حافظ روی آیات بیشتر است، یک نفر که 50 درصد تمرکزش روی آیات قرآن باشد که اشتباه نکند و ... و مدام نگاه میکند و از طرفی هم تمرکزش به تجوید است خب این قاری نمیتواند کارش را به خوبی یک حافظ ارائه کند؛ چراکه حافظ تمرکز ذهنیاش بیشتر است و فقط روی تجوید و صوت و لحن تمرکز میکند.
حافظ بینالمللی قرآن در ادامه با اشاره به ترتیلهای خلیجی بیان کرد: این ترتیلها نیز طرفداران زیادی دارد، اما باید بین آنها تفکیک ایجاد کرد، یعنی برخی از آنها استاندارد و قابل استفاده هستند و برخی هم خوب نیستند و نمیتوان همگی را به صورت مطلق نفی و یا تأیید کرد، برخی از آنها با وجود این که عرب هم هستند، اما در بخش وقف و ابتدا بسیار مشکل دارند و بسیار هم این مسأله مورد تعجب است که در این موارد سهل انگار هستند. البته یکی از دلایل آن این است که اینها ترتیلهایشان را در نمازهای تراویح خواندهاند و در آنجا نیز به مسائل تجویدی و ... توجه چندانی نمیشود.
مرتل برجسته قرآن بیان کرد: ترتیل آنها خوبیهایی هم دارد، البته برای مردم به لحاظ لحنی جذابیت دارد و چنان که ریتم خوبی هم دارند و مردم هم از طرفی با مقامهای موسیقی و ... آشنایی ندارند، اکثرا هم در یک دستگاه میخوانند و تنوع ملودی هم ندارند ولی برخیها نسبت به برخی دیگر به لحاظ تجویدی بهتر هستند.
دباغ در ادامه افزود: محمود ایوب، تجویدش بهتر از بقیه و تقریبا قابل قبول است و لهجه عربی او هم خیلی کامل نیست و تماما هم در یک دستگاه میخواند و این هم اشکال است و مستمع را خسته میکند، البته خب اشکالات دیگر هم میتوان از او گرفت. عفاسی هم برخی از مواردش خوب است، اما خیلی سبک او عربی نیست، در واقع بهتر است بگویم قرآنی نیست، مثلا وقتی در مقام کرد میخواند، اینطور میشود. این سبکها بیشتر برای دعا و تواشیح خوب است.
وی در ادامه افزود: البته برخی از سبکها هم هستند که برای قرائت قرآن خوب هستند، اما نه برای این که یک جزء را به آن سبک خواند بلکه میتوان چند صفحه را بر آن اساس تلاوت کرد، بنده خودم در مسابقات گاهی ایوب میخواندم، اما نه در حد یک صفحه، بلکه در حد یک آیه که تنوع ایجاد شود، برخی از سبکهای قابل قبول عفاسی هم تلاوت او در مقام رست است که عربی است.
حافظ بینالمللی قرآن تصریح کرد: ضمنا باید در استفاده از ترتیلهای خلیجی به نکات دیگری هم توجه داشت، مثل این که وقتی میخواهیم ایوب بخوانیم نباید با لهجه خود او باشد، بلکه میتوان با لهجه منشاوی تلاوت کرد. البته غیر از مواردی که در بالا عرض کردم یک ترتیل زمانی مناسب است که از همه مهمتر، مرتل دارای صدای دلنشین و لطیف باشد، حذیفی، قاری است که تجویدش بد نیست، اما ویژگیهای جذاب بودن و ... را اصلا ندارد و خیلی خشک میخواند که موجب عدم جذب شنونده میشود، اما در این زمینه منشاوی و پرهیزکار موفق بودهاند.