نگاهی دوباره به زندگی و آثار «آيت الله معرفت»
کد خبر: 1534138
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۳۸۶ - ۱۱:۲۳

نگاهی دوباره به زندگی و آثار «آيت الله معرفت»

گروه انديشه: مرحوم آيت‌الله شيخ محمد‌هادی معرفت، در ماه‌های پايانی سال ۸۵ بدرود حيات گفت. مقاله حاضر، يادداشتی از «دكتر علی نصيری»، نگاهی دوباره به زندگی و آثار «آيت الله معرفت» است كه از منابع اينترنتی نقل شده است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، سيره و آثار او نشان می‌دهد كه توفيقات علمی و نام آوری او از جمله به اين نكته مربوط است كه در علوم رسمی حوزه متوقف نماند و به راه‌های نرفته انديشيد.
● مسئوليت شناسی
هر كس كه در اين چند دهه با تلاش‌های علمی آيت‌الله معرفت آشنايی دارد، ترديد ندارد كه ايشان چه در شناساندن قرآن و بازشناساندن سهم پيروان مكتب اهل بيت (ع) در اين زمينه و چه در عرصه دفاع از حريم قرآن، دمی نياسوده است. صرف نمودن قريب پنجاه سال از عمر در قرآن پژوهشی و عرضه آثاری همچون «التمهيد فی علوم القرآن»، «صيانه القرآن من التحريف»، «التفسير و المفسرون فی ثوبه القشيب»، «شبهات و ردود حول القرآن الكريم» و «التفسير الاثری الجامع» بهترين گواه بر اين مدعاست.
استاد در زندگينامه خود آورده‌اند كه همزمان با تحصيل در نجف اشرف همگام با فاضلانی همچون آيات عظام «سيد محمد شيرازی»، «سيد عبدالرضا شهرستانی» و «شيخ محمد باقر محمودی» مجمعی علمی پديد آورده و در مجله‌ای با عنوان «اجوبه المسائل الدينيه» به پاسخگويی به پرسش‌های آن دوره محافل علمی و دانشگاهی عراق يا برخی از كشورهای عربی پرداختند.
بنابه نقل استاد، يكی از پرسش‌ها ناظر به ديدگاه شيعه نسبت به مسأله ترجمه قرآن بوده است. ايشان برای پاسخ به اين پرسش به كنكاش پرداخته و پاسخی مستدل و مستند نمی يابد و هنگامی كه به شماری از كتب عالمان اهل سنت در اين زمينه دست پيدا می‌كنند، به پديده ای شگفت و تحسّربرانگيز وقوف می‌يابند: انديشوران شيعه به هر دليل در حوزه علوم قرآن، در برابر حجم گسترده آثار اهل سنت، كاری در خور ارائه نكردند. او از همان لحظه با خود پيمان می‌بندد كه از حجم كارهای ديگر كاسته و كار تدوين تفسير «الوسيط»، كه به نگارش آن اشتغال داشت، را رها كند و اين خلأ را پر كند.
تدوين يك دوره علوم قرآنی در قالب كتاب «التمهيد فی علوم‌القرآن» كه به تدريج و پس از ساليانی مطالعه، تحقيق و تدريس فراهم آمد، حاصل آن پيمان مبارك و مسئوليت شناسی او است. نيز كتاب «التفسير و المفسرون فی ثوبه القشيب» كه به عنوان متنی جايگزين كتاب «التفسير و المفسرون» دكتر «محمد حسين ذهبی» كه به‌رغم كاستی‌ها و غرض‌ورزی در برخورد با انديشه و تفاسير شيعه در دانشگاه‌ها و محافل علمی تدريس می‌شده است به رشته تحرير درآمد. او خود در اين باره می‌نويسد: «لايزال به حكم وظيفه شرعی در تحقيق پيرامون مسائل قرآنی اشتغال دارم و هرگز احساس خستگی نمی‌كنم، بلكه حالت ابتهاج هميشه مرا فراگرفته و اين از بركت قرآن مجيد است».
● آزادانديشی
اگر براستی دخالت حرمت و شخصيت بزرگان در ماندگاری و دفاع از تفكراتشان امری نكوهيده است و به قول ارسطو در تبيين چرايی نقد تفكرات استاد خود افلاطون مدعی شد؛ مقام علم از مقام استاد ارجمندتر است، و اگر به جدّ می‌پذيريم كه در بسياری يا شماری از تفكرات به ميراث رسيده از گذشتگان در آنجا كه به معصوم مستند نيست احتمال خطا و اشتباه وجود دارد، و حق علم و تحقيق يعنی به حق رسيدن اقتضا دارد كه افكارشان را به نقد كشيده و طرحی نو درافكنيم، چرا عموماً در برابر نقد تفكرات مشهور و حاكم، صف آرايی می‌كنيم. نگاه ترديدآميز نسبت به صحت آرايی كه از گذشتگان بر جای مانده است، از ويژگی‌های ايشان بود. پيداست كه مقصود از ذكر اين موارد، صحه گذاشتن بر آنها و انطباق قطعی آنها با حقيقت نيست، چنان كه خود او برخی ديدگاه‌های پيشين خود همچون وقوع نسخ در قرآن را كنار گذاشته است. برخی از نوانديشی‌های استاد معرفت در عرصه قرآن پژوهی بدين شرح است:
۱. به عكس بزرگانی همچون علامه طباطبايی كه برای قرآن حقيقتی بحت و بسيط غير از الفاظ و عبارات كنونی اين كتاب قايل اند، نمی توان برای قرآن ماهيتی غير از كتاب در دسترس قايل شد.
۲. در حل تناقض بدوی ميان شب مبعث؛ يعنی شب بيست و هفتم رجب كه بالطبع به معنای آغاز نزول قرآن است و شب قدر كه بنا به تصريح قرآن شب نزول قرآن است، ايشان معتقداند كه مقصود از «انا انزلناه فی ليله القدر» آغاز نزول رسمی قرآن در شب قدر است. و آنچه در شب مبعث اتفاق افتاد صرفاً برای اعلام آغاز رسالت بوده است.
۳. ادعای نزول دفعی و تدريجی قرآن كه از سوی محدثان به استناد برخی روايات ارائه شده و نيز كسانی امثال «راغب اصفهانی» با تفاوت گذاشتن ميان دو كاربرد «انزال» و «تنزيل» كه به صورت مكرر در قرآن آمده است برآن پای فشرده اند، قابل قبول است.
۴. موارد اختلاف در سور مكی و مدنی حدود ۳۰ مورد كه «سيوطی» ادعا كرده است و نيز موارد ادعايی انعكاس آيات مدنی در سور مكی و به عكس مردود است.
به دليل اختلاف مصاحف صحابه و عدم امكان جمع و تدوين قرآن در دوران حيات پيامبر(ص) به خاطر انتظار نزول قرآن، تنظيم كنونی سوره‌های قرآن توسط صحابه انجام گرفته و اجتهادی است. اما تنظيم آيات در سوره‌ها توقيفی و با نظارت پيامبر انجام گرفته است. به رغم تفاوت نگذاشتن قدما ميان دو اصطلاح سبب و شأن نزول، ميان آنها تفاوت است و شأن نزول اعم از سبب نزول است.
۷. جمع قرآن در دوران ابوبكر و عمر ناظر به گردآوری و تدوين بدوی قرآن و جمع قرآن در دوره عثمان به يكدست كردن قرائات قرآن ناظر بوده است. به رغم اصرار شماری از صاحب نظران مبنی بر انتساب رسم الخط كنونی قرآن به پيامبر، اين رسم الخط امری حادث بوده و به خاطر راهيافت خطاهايی در آن قابل تغيير است.
۹. قرائات سبعه فاقد تواتر بوده و در ميان آنها تنها قرائت حفص از عاصم به دليل انتساب به حضرت امير(ع) و از رهگذر ايشان به پيامبر (ص) و نيز انطباق با قرائت متداول ميان مسلمانان قابل قبول است.
۱0. مقصود از حديث «سبعه احرف» و جواز قرائت قرآن به هفت حرف، لهجه‌های مختلف است كه صرفاً برای تسهيل در قرائت قرآن ابراز شده است.
۱۱. گرچه ايشان با مخالفت با استاد خود آيت‌الله خويی (ره) در آغاز، راهيافت نسخ در قرآن حداقل در شش مورد را پذيرفته بودند، امّا اخيراً همصدا با استاد خود بر اين باوراند كه نسخ در قرآن رخ نداده است.
۱۲. نسخ مشروط، ديدگاه بديعی است كه ايشان برآن اصرار دارند. براساس اين نظريه شماری از آيات نه به صورت مطلق بلكه به صورت مشروط نسخ شده اند. به عنوان مثال آيات صفح و گذشت كه ناظر به وضعيت مسلمانان در مكه نازل شدند، به صورت مطلق با آيات امر كننده به جهاد نسخ نشده اند، بلكه با تكرار شرائط مكه همچنان حكم به گذشت و مدارا پابرجاست.
۱۳. شمار قابل توجهی از آيات نه ذاتاً بلكه به صورت عارضی و با رويكرد فرقه‌های كلامی مختلف از اوايل سده دوم شكل تشابه به خود گرفته و جزء متشابهات به شمار رفته اند. بنابراين با صرف نظر از نوع برخورد اين فرقه‌ها با اين آيات، آنها ذاتاً جزء محكمات خواهند بود.
۱۴. يكی از معانی تأويل، راهيابی به بطن آيات است و برای رسيدن به اين نوع از تأويل بايد با استفاده از قانون مناسبت ميان معنای ظاهری و معنای باطنی و قانون سبر و تقسيم و با الغاء خصوصيات، مفاهيم عام آيات برگرفته شده و در موارد ديگر سرايت داده شود.
۱۵. خبر واحد نه از باب حجيت تعبديه، بلكه از باب سيره عقلا كه برای خبر واحد افاده علم عرفی قايل اند، دارای حجيت مطلق است از اين رو روايات آحاد در تمام عرصه‌های تفسير قرآن حجت است.
● پژوهش محوری
به گمانم يكی از مهم ترين عوامل ماندگاری يك اثر، برخورداری آن از عنصر پژوهش محوری است. مقصود از پژوهش محوری برخورداری از هشت ويژگی است:
۱. تتبع؛ ۲. ژرف انديشی؛ ۳. اهتمام به آرای ديگران و احترام به آنها در كنار نقد؛ ۴. رعايت امانت در نقل مطالب؛
۵. نزاهت قلم و پرهيز از هر گونه درشتخويی در برخورد با نظرگاه ساير صاحب نظران؛ ۶. اجتناب از شتاب زدگی در انتشار اثر؛ ۷. نقدپذيری و برطرف كردن كاستی‌های اثر با برخورد با نقدها؛ ۸. نظارت بر اثر تا مرحله انتشار و نظارت بر ترجمه‌ها. كسانی كه با شيوه تحقيق آيت‌الله معرفت آشنايی دارند، او را در برخورداری از اين عناصر به ويژه درباره برخی از آنها ممتاز می‌دانند. مطالعه و فيش برداری سی ساله از منابع متعدد و پر شمار- چنان كه در مقدمه جلد نخست «التمهيد» آمده است و در لابلای اين كتاب و ساير آثار ايشان هويداست، اثبات گر تتبع اوست.
به عنوان نمونه از ايشان در چند مناسبت شنيدم كه: «برای حل معضل چگونگی برخورد با دو قرائت استيناف و عاطفه بودن «واو» در آيه تأويل ماه‌ها در فكر و تأمل به سر بردم و سرانجام پس از مشورت و استفسار از ديدگاه عالمان روز نجف اشرف، به حضرت امير (عليه‌السلام) متوسل شده و پاسخ خود را از ايشان الهام گرفتم». رعايت امانت او با مراجعه به پاورقی‌ها و كتابنامه و نزاهت قلم با مراجعه به كتاب «صيانه القرآن من التحريف» قابل دستيابی است. اصرار ايشان بر تدريس متون كتاب‌ها پيش از انتشار و حتی ارائه آثار به گروهی از صاحب نظران برای بر طرف ساختن كاستی‌های آنها پيش از چاپ، درس‌آموز است.
captcha