حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی ایازی، مدرس حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) در پاسخ به پرسشی در خصوص اشارات قرآن به نحوه مواجهه با توهین، گفت: در این جا باید سه مسئله را مد نظر قرار دهیم، اولا باید روشن شود که موضع ما در این باره به لحاظ زبانی چیست؟ موضع ما روش قرآن است که رسما هرگونه توهین و ناسزاگویی را غیرمجاز میشمرد.
وی افزود: قرآن به صراحت در این خصوص میگوید: «وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَینَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَینَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یعْمَلُونَ: و آنهایى را که جز خدا را مىخوانند دشنام مدهید که آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد این گونه براى هر امتى کردارشان را آراستیم آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ایشان را از آنچه انجام مىدادند آگاه خواهد ساخت.» (انعام/108)
ایازی ادامه داد: بر اساس مفاد این این آیه صریح قرآن کریم، سب و دشنام حتی در مورد کفار و اعتقاداتشان پذیرفتنی نیست.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه از طرف دیگر باید مرز بین دشنام، توهین و نقد را مشخص کنیم، گفت: اگر به خود قرآن مراجعه کنیم، میبینیم نقد دینی هرچند با نیت غیرناصحانه و مغرضانه باشد، باید مورد تحمل مسلمانان واقع شود. زیرا تنها با پاسخ منطقی و علمی است که میتوان با این رویکردها مقابله کرد و پاسخ دیگری به جز این روش کارساز نیست.
وی افزود: نکته دیگر اینکه قرآن در این باره مسلمانان را به مدارا دعوت میکند: «وَ الَّذِینَ لا یشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً: و کسانىاند که گواهى دروغ نمىدهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مىگذرند.» (فرقان: 72)
این استاد علوم قرآنی با بیان اینکه وانگهی ما شاهد تکرار توهینهای فراوان از سوی مخالفان به پیامبر در قرآن هستیم، گفت: در خصوص خود پیامبر تعبیرهای مخالفین آورده شده است. مثلا به پیامبر گفتهاند تو مجنون هستی(تکویر: 22)، تو ساحر هستی (ص: 4) تو دروغگو هستی (نحل: 101) و در قرآن همه این عناوین بازتاب یافته است. در این جهت ضمن پاسخ منطقی به آن نه سانسور کرده و نه دستور به برخورد داده است. در قرآن نیامده است که خداوند به پیامبر گفته باشد، در خصوص کسانی که چنین سخنانی مطرح کردهاند، برخوردی صورت بگیرد.
ایازی ادامه داد: خوب این نمونهای از توهینهایی است که در قرآن بازتاب یافته است. اگر این سخنان بسیار کریه است، اما قرآن نمیگوید این افراد را مجازات کنید، بلکه میگوید جوابشان را داده و توضیح دهید.
وی تصریح کرد: قرآن در خصوص کسانی که چنین سخنانی را بیان میکنند حداکثر عذاب الهی را وعده میدهد. اما در دنیا برایشان مجازاتی را تعیین نکرده است.
ایازی افزود: پس سه مسئله وجود دارد. اول اینکه از یک طرف به مسلمانان گفته میشود که شما دشنام ندهید، از طرف دیگری بین دشنام، توهین و مسخره کردن تمایز قائل است و در نهایت مجازاتی این جهانی برای این افراد تعیین نشده است.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: نکته عجیب دیگری که در این خصوص وجود دارد، این است که درباره مسخره کردن یک قاعده کلی داریم که در آیه 11 سوره حجرات آمده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یکُونُوا خَیرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یکُنَّ خَیرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ: اى کسانى که ایمان آوردهاید نباید قومى قوم دیگر را ریشخند کند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانى زنان [دیگر] را [ریشخند کنند ] شاید آنها از اینها بهتر باشند و از یکدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقبهاى زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.» (حجرات/11)
ایازی با بیان اینکه در این جا حکم کلی بیان شده است، گفت: خداوند نمیگوید قوم مسلمان یا دیندار و یا خصوصیت دیگری برای یک قوم بیان نمیشود تا مورد توهین قرار نگیرد. هر قومی با هر خصوصیتی نباید مورد توهین واقع شود.
وی ادامه داد: حتی خداوند میگوید شاید آنها از شما بهتر باشند. در این جا کسانی که دیگری را تمسخر کردهاند، ظالم خوانده میشوند. بیان قرآن در این جا جنبه تعلیمی و هدایتی و تربیتی دارد و ما نباید اینها را به حساب برخوردهای فیزیکی بگذاریم. اما ما میتوانیم به توهینهایی که میشود، انتقاد و اعتراض بکنیم و بگوییم که شان پیامبر عظیم و بزرگ است. این سخنان شایسته پیامبری که رحمت برای عالمین است، نیست.
ایازی در پاسخ به پرسش درباره برخی افراد که معتقدند بیان در سطح کاریکاتور و جدی تفاوت دارد، گفت: ما دو مسئله داریم. اول اینکه زبان طنز زبانی مخصوص و متفاوت از زبان عرفی و علمی است و با یک زبان علمی، استدلالی و یا تحلیلی تفاوت دارد. ما با یک نوشتار علمی و تحلیلی، هر چقدر هم مقدسات دینی و اسلامی را زیر سوال برده و نقد کرده باشیم، مستقیم است و اما زبان غیر مستقیم خصوصیات خود را دارد و باید اساس طنز را در نظر گرفت که در سطح کلی آن گفته شود با مشکلی نداریم.
وی ادامه داد: هر چند در صورتی که به صورت طبیعی و نه تحریک احساسات، موجب جریحهدار شدن جامعه شود، اخلاقا چنین کاری ناپسند و مضر به آزادی بیان و قطبیکردن جامعه است. در این جا جواب تنها منطق و استدلال و بسا در قالب طنز پاسخ به آن است. همانطور که قرآن در این خصوص میگوید:
«ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ: با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهاى] که نیکوتر است مجادله نماى در حقیقت پروردگار تو به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راهیافتگان [نیز] داناتر است.» (نحل/125)
این استاد دانشگاه ادامه داد: اما در خصوص کاریکاتور واقعیت این است که فقهای گذشته ما خیلی با این پدیده مواجه نبودهاند. من پیشتر بحث فقهی خودم را مطرح کردهام و گفتهام مرز این موارد چیست. مرز میان مقبول و قابل تحمل بودن و غیر قابل تحمل بودن چنین مسائلی، درک و تشخیص عرف عمومی است. فلسفهای که در خصوص سب پیامبر وجود دارد، ملاحظهای اجتماعی است، یعنی سب نبی به این خاطر نادرست است که این کار به تنش، نزاع، درگیری و دشمنی اجتماعی منتهی میشود.
ایازی تصریح کرد: فرض کنید ما در خصوص قضیه شارلی ابدو که پنج، شش سال پیش یک توهینی کرد، نه از ناحیه مذهبی که حتی از ناحیه غیر مسلمانان بنگریم که باز در این صورت این کار نادرست بوده است. سیاستمدارانی مثل میتران و ژیسکاردستن هم به این مسئله اعتراض کردند. حتی این افراد هم معتقد بودند که این کار نشریه شارلی ابدو شکاف اجتماعی و تنش اجتماعی ایجاد میکند. جامعه را دو قطبی میکند.
وی ادامه داد: در این جا یک معیار عمومی وجود دارد و نه یک معیار مذهبی و آن این است که هر کاری که زمینه شکاف اجتماعی و تحریک احساسات شود و به نزاعهای اجتماعی و مذهبی دامن بزند، نادرست است.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: فلسفه آیهای که در آغاز بحث اشاره شد، این است که نزاع و خصومت اجتماعی و زمینه مقابله به مثل بشود و در جامعه تقابل و تنش ایجاد میکند. اینکه عالمان بزرگ ما گفتهاند به مقدسات دیگران توهین نکنید و یا نباید به صحابه توهین بکنید، جدا از اصل مسئله دینی برای چیست؟ فلسفه عمومیاش این است که این مسائل به شکاف، نزاع و خصومتهای اجتماعی تبدیل میشود.همان طور که اگر کسی به امیرمومنان توهین کند ما ناراحت میشویم، اگر کسی به برخی از صحابه هم توهین بکند، برادران اهل سنت ناراحت میشوند.
وی در خصوص اینکه که طرفداران خشونت در توجیه عمل خود، رفتار پیامبر اسلام در خصوص شاعرانی را که به ایشان توهین کرده بودند را مطرح میکنند، گفت؟ من در کتاب آزادی در قرآن، مبسوط به این مسئله پرداختهام که آیا این افراد صرفا به پیامبر توهین کرده بودند و یا کاری که انجام میدادند، نوعی ایجاد جنگ افروزی و تحریک احساسات و تشویق کفار به جنگ بود.
ایازی ادامه داد: شاعری مانند کعب بن اشرف داستانش چنین بود. مشرکین را به به جنگ تشویق میکرد. این در حالی است که یهودیان با پیامبر اسلام پیمان بسته بودند که قوانین را محترم بشمارند و کعب ابن اشرف با این کار پیمان را شکسته بود. در همان زمان هم عدهای از یهودیان به خدمت رسول خدا رسیدند و پرسیدند که چرا آن طور با کعب بن اشرف برخورد شده است، که پیامبر به پیمان شکنیشان اشاره کرد و مجددا پیمانی بسته شد که باز هم از جانب یهودیان شکسته شد.
وی تصریح کرد: باید توجه کرد که یکی از میثاقهای بینالمللی این است که توهین به مقدسات نشود. ما حق نداریم به دیگران توهین کنیم و این اصلی عمومی و پذیرفته شده است.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: در این جا دو وظیفه وجود دارد، یکی تواضع و فروتنی را در جامعه با رفتار خود ترویج کنیم و دیگران را با فروتنی به دین و معنویت دعوت کنیم و نه با تندخویی و شاخ و شانه کشیدن. وظیفه ما این است که در برابر بددهنیها خویشتنداری به خرج دهیم که قرآن میفرماید. «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا: چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مىگذرند.» (فرقان/72) و با بزرگواری رفتار کرده و از مسئله رد شویم. وظیفه دوم این است که حقوق دیگران را رعایت کرده و از توهین و ایجاد شکاف اجتماعی اجتناب شود.
وی در پایان گفت: ما در این خصوص نباید در دام افراط و تفریط بیفتیم. ما معتقدیم، کاری که شارلی ابدو کرده، به لحاظ اجتماعی نادرست بوده است و این را همه عقلا و فیلسوفان فرانسه هم اذعان دارند که این به نفع فرانسه نیست. این روش خود به رویارو کردن افراد جامعه منتهی میشود. این کار خراب کردن آزادی است. شاربی ابدو و نشریاتی نظیر آن نباید دست به چنین کارهایی بزنند. البته این حکمی اخلاقی است و نه حقوقی، یعنی این کار اخلاقا نادرست است.