برشی از زندگی حرفه‌ای «سعید پرویزی» به روایت «مسعود نوری»
کد خبر: 3597200
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۷

برشی از زندگی حرفه‌ای «سعید پرویزی» به روایت «مسعود نوری»

گروه فعالیت‌های قرآنی: مسعود نوری از قاریان ممتاز و پرورش‌یافته مکتب تربیتی پیشکسوت قرآنی، سید محسن خدام حسینی است و چند سالی است که در شهرک ولیعصر(عج) جلسه قرآن دارد و خروجی بین‌المللی این جلسه نیز سعید پرویزی است.

مسعود نوری
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) همواره جلسات قرآنی که توسط مردم اداره می‌‌شوند نسبت به سایر جلسات آموزشی در این زمینه دارای موفقیت‌های بیشتری بوده و هستند و نمونه اخیر آن نیز کسب رتبه اولی در سی و چهارمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن توسط سعید پرویزی است.
پرویزی از جمله قاریانی است که در یکی از جلسات جنوب شهر تهران، یعنی جلسه قرآن مسجد امام هادی(ع) شهرک ولیعصر(عج) رشد یافته و به موفقیت رسیده است، استاد محوری و اصلی وی نیز «مسعود نوری» از قاریان ممتاز تهرانی است، بر همین اساس و به منظور آشنایی بیشتر با جلسه قرآن مسجد امام هادی(ع) شهرک ولیعصر(عج) و آشنایی بیشتر با «مسعود نوری»، پیشینه و سبک و سیاق اداره این جلسه و تمرین‌های سختی که پرویزی تا این مرحله گذرانده، گفت‌وگویی را با «مسعود نوری» ترتیب داده‌ایم که متن آن از نظر می‌گذرد؛
در ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید.
بنده مسعودی نوری هستم، پنجم مهرماه سال 1358 در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم. پدرم از اساتید بازنشسته دانشگاه تهران در رشته فیزیوتراپی و مادرم خانه‌دار است. هر دو به قرآن علاقه بسیاری دارند و از مشوقان اصلی بنده در امر قرائت قرآن کریم بوده‌اند. همسر بنده شاگرد ممتاز رشته ادیان و عرفان از دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی و از حامیان اصلی بنده در امر قرائت قرآن کریم و جلسه‌داری بوده و هستند.
مدیر گروه برق شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی (ستاد نیروگاه‌های کل کشور) با مدرک فوق لیسانس مهندسی برق قدرت هستم. در حال حاضر نیز قریب به 11 سال است که در صنعت برق مشغول به کارم. دو فرزند به نام‌های محمد امین و تسنیم دارم و از 11 سالگی با قرآن کریم مأنوس شدم و حدود 25 سال است که توفیق داشته‌ام قرائت قرآن را به صورت حرفه‌ای پیگیری کنم.
از چه زمانی به صورت حرفه‌ای یادگیری قرآن را آغاز کردید؟
حدود سن 13 سالگی خدمت جناب استاد سید‌محسن خدام‌حسینی رسیدم و سعی کردم شاگردی ایشان را بکنم و در ادامه، حدود سال 75 بود که خدمت جناب استاد عارف حسینی رسیدم و از ایشان بسیار بهره‌مند شدم. بسیاری از مطالبی که جنبه یادگیری در امر قرائت قرآن کریم داشته باشد را از جناب استاد عارف حسینی آموخته‌ام. همچنین در ادامه با جناب استاد احمد ابوالقاسمی آشنا شدم که از ایشان نیز مطالب بسیاری فرا گرفتم. همچنین باید یاد کنم از جناب استاد محمود امینی که از اساتید بنده در دوران دبیرستان بودند که نقش مهمی در علاقه‌مند کردن من نسبت به استاد مرحوم مصطفی اسماعیل داشتند. دست همه این عزیزان را می‌بوسم و برای آنها آرزوی توفیق و عاقبت به خیری دارم.
تأثیر‌گذارترین استاد شما در تلاوت قرآن کیست؟
از جهت معرفتی و مهارت‌های زندگی، وجود ذی قیمت جناب استاد خدام‌حسینی بسیار تأثیر‌گذار بود‌ و بنده بسیار بسیار به ایشان مدیون هستم. اما مسائل فنی را بیشتر از جناب استاد عارف‌حسینی بهره‌مند شدم و اخلاق قرآنی و صادقانه ایشان نیز همیشه برای بنده الگو بوده است. البته خودم هم اهل مطالعه هستم و خیلی از بحث‌ها برای خودم جنبه تحقیقی و کشفی داشته است. دوره‌های مختلف فنی را در زمینه‌های مختلف قرائت گذراندم ولی آن چه از اساتید در زمینه‌های فنی تلاوت قرآن کریم یاد گرفته‌ام، بیشتر از جناب استاد عارف‌حسینی بوده است. از جناب استاد خدام‌حسینی در بحث‌های معرفت‌شناسی و مهارت‌های زندگی قرآنی خیلی بهره‌مند شده‌ام و الان هم با همان مطالب زندگی می‌کنم و سعیم بر این است که توصیه‌های ایشان را در زندگی پیاده کنم.
مطالعات شما در بحث تلاوت چطور بوده و آیا در زمینه موسیقی هم مطالعه داشته‌اید؟
بله. در بحث‌های موسیقی مقامی عربی مطالعه داشته‌ام و دوره‌های موسیقی مقامی عربی را در محضر جناب استاد دکتر مسگری که به همت سازمان دارالقرآن الکریم برگزار شد فراگرفتم، از جناب استاد شاه‌میوه هم بهره‌ها برده‌ام و کتب ایشان را مطالعه کرده‌ام، همچنین در زمینه موسیقی و تکنیک‌های آواز برخی از کتب غربی‌ را نیز مطالعه کرده‌ام.
از جلسه قرآنتان بگویید که از چه زمانی آغاز شد.
جلسه قرآن را از سال 77 شروع کردیم. در مسجد امام هادی(ع) شهرک ولیعصر(عج) جلسه قرآنی بود که 20 سال ادامه داشت، اما به دلایلی این جلسه تعطیل شد و مسئولان جلسه نیز برای تداوم آن نزد جناب استاد خدام‌حسینی آمدند و از ایشان خواستند که برای آن جلسه مدرس انتخاب کنند. در نهایت ایشان بنده را معرفی کردند و نظرشان این بود که با مدیریت بنده این جلسه پایدار خواهد بود. البته ایشان نسبت به بنده همواره لطف داشته‌اند. در ابتدا در مسجد امام هادی(ع) محفل انس با قرآنی برگزار شد که در آن، جناب استاد خدام‌حسینی بنده را به مردم عزیز شهرک ولیعصر(عج) معرفی کردند و با حمایت‌های ایشان جلسه آغاز شد.
در حال حاضر 19 سال است که جلسه بنده در تمام روزهای سال برگزار می‌شود یعنی اصلاً تعطیلی ندارد، حتی روزهای تعطیل رسمی اعم از عید نوروز، تاسوعا، عاشورا، لیالی قدر و ... البته اکنون مسجد در دست تعمیر است و حدود 4 سال است که جلسه در منزل پدر خانم آقای سعید پرویزی برگزار می‌شود که در همین جا کمال تشکر را از خانواده همسر محترم ایشان دارم.
روش جلسه‌‌اری شما چگونه است؟
روش تدریس من تخصصی بوده و در واقع به قرائت قرآن نگاه حرفه‌ای داشتم، شاگردانی که برای آنها سخت بود که به جهت مسافت طولانی به جلسه بیایند و یا این که نمی‌خواستند تمرین‌های سخت را انجام دهند، به مرور تعدادشان کمتر شد، ولی آن دوستانی که مرتب به جلسه ما آمدند، در امر قرائت قرآن موفق شده‌اند و در حال حاضر هم روز به روز جلسه پر‌رونق‌تر می‌شود.
همیشه سعی کرده‌ام خود را در موضوعات مختلف مانند تحصیل و ... در جریان یادگیری قرار دهم و چون خودم در دانشگاه پلی تکنیک درس خواندم و به سختی هم تحصیل کردم، لذا برای لحظه لحظه‌هایم سعی کردم برنامه‌ریزی داشته باشم و با همین شیوه بزرگ شدم. زمانی که خدمت جناب استاد خدام‌حسینی رسیدم دریافتم که یکی از اصول تربیتی ایشان هم همین است و از ارکان اصلی روش تربیتی ایشان نظم در امور و افکار و احوالات و رفتارها و اوقات بود و ما هم تا حدی توانستیم نظم را در جلسه برقرار کنیم. لذا برای من در تمرین‌ها نظم مهمترین موضوع بود و اهتمام جدی برای این کار داشتم.
دوستان بنده، من را به صراحت لهجه می‌شناسند، یعنی هیچ وقت در بحث اشکال‌گیری تعارف نداشته‌ام، اما سعیم بر این بوده که شیوه ایرادگیری بنده در تلاوت به گونه‌ای لطیف و شیرین باشد که تعادلی بین ایرادگیری و تشویق ایجاد شود. این تعادل موجب شود هم قاری متوجه ایراد خود باشد و هم دائماً در هر جلسه‌ احساس کند که از جهت روحی به پیشرفت در امر تلاوت قرآن کریم مشتاق‌تر شده است.
به طور کلی سخت‌گیری‌های بنده باعث شد که از جلسه ما قاریان خوبی معرفی شوند، در حال حاضر آقای سعید پرویزی را همه می‌شناسند، اما عده‌ای از قاریان دیگر جلسه مانند اخوی ایشان آقای مجتبی پرویزی که سطح تلاوتش بالا است را شاید کسی نشناسد. علت این پیشرفت‌ها این بود که بنده مبنای کار را بر سخت‌گیری و تحویل دادن درست وظایف محول شده گذاشتم و اگر کسی برنامه خواسته شده از وی را درست ارائه نمی‌داد، بازخواست می‌شد و حق ادامه تلاوت در آن جلسه و در برخی موارد حق تلاوت در جلسه بعدی را نداشت.
در حال حاضر یکی از علت‌های این که جلسه ما بحمدالله جلسه با‌برکت و با‌نشاطی است این است که بنده نقیصه‌ای را در بسیاری از جلسات قرآن تهران تشخیص دادم و سعی کردم آن را از جلسه خود برطرف کنم. توضیح اینکه یکی از تفاوت‌های مهم جلسات قرآن تهران با جلسات قرآن مشهد این است که جلسات مشهد تشویق محور است، اما جلسات قرآن تهران عموماً به ایرادگیری از قاریان و رفع اشکال از تلاوت آنها اختصاص داشته و قاریان در جلسات تهران کمتر مورد تشویق قرار می‌گیرند. همیشه تشویق قاریان علی‌الخصوص قاریان سطح بالاتر بسیار بیشتر از ایرادگیری از ایشان در رشد تلاوتشان مؤثر است. تشویق قاری باعث می‌شود سطح استرس او در مسابقات به شدت پایین بیاید و قاری بتواند با اعتماد به نفس بالا تلاوت خود را در بهترین کیفیت ارائه دهد.
اما این فضای تشویقی در تهران کمتر مشاهده می‌شود و سعی شده در جلسه بنده به موضوع تشویق قاری به صورت ویژه پرداخت شود و فکر می‌کنم یکی از عوامل اصلی موفقیت‌آمیز بودن جلسه ما همین است. البته سعی کرده‌ام همواره نکات فنی و اشکالات تلاوت‌ها را در قالب‌های شیرین و قابل پذیرش به شاگردان بگویم تا هم قاری با اشکالات تلاوت خود آشنا شود و هم به مقوله اعتماد به نفسش در تلاوت لطمه‌ای وارد نشود، اما در مجموع همیشه حجم تشویق‌های بنده بیشتر از ایراد گرفتن‌هایم از قاری بوده است.
یکی از ارکان جلسه ما تقلید بوده است، به اعتقاد بنده اگر کسی تقلید نکند، به آن نقطه مطلوب در تلاوت قرآن نمی‌رسد، چیزی که متأسفانه الان بین قراء ما کم رنگ شده است، قصد جسارت ندارم اما این ضعف حتی در برخی از قراء بین‌المللی ما هم دیده می‌شود. اکثر قراء تقلیدشان کم بوده و یکی از دلایلی که آقای سعید پرویزی به اینجا رسید، این بود که نوارهای زیادی را تقلید کرد و اهل حرف‌شنوی بود.
نکته دیگر این است که روش بنده در تربیت شاگرد در نظر گرفتن جامعیت است که برگرفته از مکتب تربیتی جناب استاد خدام‌حسینی بوده است. یعنی ما فقط به‌دنبال تربیت قاری نبوده‌ایم که برای او درس و اخلاق و ... مهم نباشد. قاری قرآن از نظر بنده بایستی در مسائل مهم زندگی اعم از همسرداری، تربیت فرزند، تحصیلات، مطالعه، شغل و محل کار، نظم در امور، ارتباطات اجتماعی، تحلیل مسائل اجتماعی و سیاسی روز و موضع گیری مناسب و ... به سمت الگو شدن حرکت کند و دارای شخصیت جامع باشد.
بر اساس همین دیدگاه بود که بنده در طول 19 سالی که از عمر جلسه ما می‌گذرد، سعی بر تربیت قاریانی داشته‌ام که شخصیت جامع داشته باشند. به عنوان مثال ما جمعه‌ صبح‌ها جلسات کتابخوانی داشتیم و کتابهای شهید مطهری و مرحوم صفائی حائری و ... را به صورت گروهی مطالعه و مباحثه می‌کردیم، آقای سعید پرویزی هم در آن جلسات حضور داشت. بعد از جلسه معرفتی، با شاگردان خود فوتبال بازی می‌کردم، در جریان رشد این دوستان سعی می‌کردم به مشکلات آنها نیز رسیدگی کنم. از رفع اشکالات درسی و تحصیلی تا موضوعات رفتاری و خانوادگی و شغلی، بنده یک دوره مهارت‌های زندگی قرآنی را در جلسه‌ام تدریس کرده‌ام لذا جلسه ما فقط یک جلسه فنی تلاوت نبوده، بلکه سعی بر این بوده شاگردان در این جلسه ویژگی‌های یک زندگی قرآنی را شناخته و آن را تمرین کنند.
خاطره‌ای از جلسه قرآنتان دارید؟
بنده با شاگردانم زندگی کرده‌ام، به یاد دارم 13 فروردین چند سال قبل بود که به اتفاق 15 نفر از شاگردان به منزل یکی از همان شاگردان رفته و در اتاقی که مزاحمتی برای کسی نداشت، از ساعت 8 صبح تا ساعت 3 بامداد روز بعد قرآن خوانده و درخصوص مشکلات زندگی آنها با هم گفت‌وگو و همفکری کردیم! در واقع عشق ما نسبت به قرآن این گونه بود و لذت می‌بردیم. این نگاه‌های جامع بوده که از درون آن چنین نفراتی با نهایت مظلومیت معرفی می‌شوند. لازم به ذکر است از این جلسه حمایت‌های مالی کمی شده است، یعنی شاید یکی از مظلوم‌ترین جلسات کل کشور باشد، و اگر کمکی هم بوده به وسیله مردم صورت گرفته است. این یعنی با کمترین امکانات می‌توان این خروجی را دید، به شرط این که اصول تربیت صحیح باشد.
سعید پرویزی از چه زمانی به جلسه شما آمد و نحوه تمرین‌های شما چگونه بود؟
ایشان حدوداً 10 سال داشت که به جلسه بنده آمد و در اولین تلاوتش هم برداشتی از استاد مرحوم شحات انور را ارائه داد و در همان جلسه به ایشان گفتم که باید از استاد عبدالباسط تقلید کند. ایشان هم هر نواری که بنده تعیین می‌کردم، تقلید و ارائه می‌داد. سپس با توصیه بنده شروع به تقلید از استاد منشاوی و پس از آن استاد مصطفی اسماعیل کرد. ایشان مدت زمان بسیاری را از استاد مصطفی اسماعیل تقلید کرد و می‌توان گفت پایه اصلی تلاوت ایشان سبک استاد مصطفی اسماعیل است، پس از آن از استاد کامل یوسف تقلید نمود و سپس نوارهایی از اساتید عبدالفتاح شعشاعی، محمود علی‌البناء، محمد عمران و قراء دیگر تقلید کرده و ارائه داد.
سعی بنده در طول سال‌های تدریس این بوده که در انتخاب نوار جهت تقلید، نیازهای قاری را شناخته و بر اساس نیاز او نوار متناسبی را معرفی کنم. شاید برخی از دوستان بگویند آقای سعید پرویزی در سن پایین موفق شده‌اند و برای آنها این موفقیت سؤال‌برانگیز باشد. اما کسی که مثل آقای سعید پرویزی به این درجه از موفقیت می‌رسد، به دلیل وجود فرایندی است که توضیح دادم. به نظر بنده آقای سعید پرویزی تجربه یک قاری 50 ساله را دارد و این هم به خاطر کار و تلاشی است که ایشان داشته و حساسیت‌هایی که بنده روی تک تک قطعات ایشان داشته‌ام.
در این جلسه حتی روی نوع تحریرها کار می‌کردم و این که این تحریر چگونه اجرا می‌شود؟ حتی ایرادهای بسیار ریز قاری را در پیاده کردن نوار گوشزد می‌کردم و از آنها نمی‌گذشتم، مثلاً می‌گفتم: «اینجا را نشنیده‌ای» و توصیه می‌کردم که باید به آن حساس‌تر شود و سعی داشتم که جلوتر از شاگردم باشم و نوار را خودم حفظ کرده باشم تا بتوانم تذکرات لازم را بدهم. در این فرایند آقا سعید هم خستگی ناپذیر بود. کسی که به این درجه از تلاوت می‌رسد، پشت آن کار بسیاری خوابیده است، این طور نیست که فقط استعداد محض باشد. فقط بنده می‌دانم که ایشان چه زحماتی را تا کنون متحمل شده است.
بعضی از دوستان ممکن است کم‌لطفی کنند و بگویند که خدای ناکرده در امر داوری مسابقات از ایشان جانب داری شده و ... ولی اصلاً اینطور نیست. بنده به این دوستان منتقد علاقه‌مندم و برای ایشان احترام قائل هستم اما واقعیت این است که آقای سعید پرویزی از نظر بنده به لحاظ علم و فن تلاوت، سطح تلاوتش از تمام قاریان هم رده خودش که با هم رقابت می‌کنند، اگر نگویم سه سطح، باید بگویم حداقل دو سطح بالاتر است و برای این ادعا هم دلایل بسیار دارم.
یکی از ارکان تلاوت در جلسه بنده معنا محوری است. معنا محوری فقط گفتنی نیست، روش‌های مختلفی در این زمینه داشته‌ایم. علت این که آقای سعید پرویزی در مسابقات در بخش تلاوت معنا محور از بقیه بهتر است این است که این سخت‌گیری‌ها در جلسه ما وجود داشته است. مثلاً یکی از برنامه‌های ما این بود که یک قطعه از تلاوت استاد مصطفی اسماعیل را تحلیل می‌کردیم که علت خواندن استاد به این شکل و حالت، از منظر معناشناسی چه بوده است؟ می‌دانم و خبر دارم که در بسیاری از جلسات، از این مطالب کار نمی‌شود.
در بحث لحن از نگاه نغمه شناسی، انواع ترکیب‌ها را قبل از انتشار در کتاب‌ها در جلسه خود کار کرده‌ایم. بنده این ترکیبات را از تلاوت قراء مصری استخراج کرده بودم و بعداً هم ترکیب‌های بدیعی را به شاگردانم شناساندم که شاید خیلی‌ها نشنیده بودند. نوع تمرین‌های ما فرق داشته، مثلاً برای این که زوایای صحیح «فَک»، «دهان» و «لب‌ها» در تلاوت کشف شود، توصیه می‌کردم که شاگردان از آیینه استفاده کنند و تلاوتشان را ضبط کنند که در کدام وضعیت زیباترین خروجی صوتی را دارند. لذا در جلسه بنده مجموعه‌ای از این قبیل تمرین‌ها تا تمارین ملودی شناسی، لحن البیان و تجوید وجود داشته است. بنده حتی در خصوص طرز نشستن قاری، حالت قاری در هنگام قرائت، جهت تأثیرگذاری حداکثری بر مستمع، شیوه غلبه بر استرس و بالا بردن اعتماد به نفس در هنگام تلاوت، تواضع و خشیت در تلاوت و ... با شاگردانم کار کرده‌ام.
بسیاری از مباحث روانشناسی در تلاوت که از استاد عزیزم جناب استاد عارف حسینی و نیز استاد عزیزم جناب استاد خدام حسینی فرا گرفته‌ام و بخشی از آن را با مطالعه کتب روانشناسی و نیز دقت در احوالات خودم در قرائت قرآن یافته‌ام را به صورت عملی با شاگردانم تمرین می‌کردم و از روی نوع رفتار قاری در هنگام تلاوت، به ایشان می‌گفتم که الان در ذهن شما چه گذشت که این اتفاق در تلاوت شما افتاد، در قریب به اتفاق موارد هم تشخیص بنده صحیح بوده و قاری را راهنمایی می‌کردم که با آن اتفاقات ذهنی چه کند و چگونه آنها را کنترل کند.
در یک دوره‌ای که آقای سعید پرویزی به سن بلوغ رسید ، این ایام حدود 4 سال به طول انجامید. چنانچه می‌دانیم در این سن تغییرات فیزیکی حنجره و تارهای صوتی‌، صدای قاری را از حالت نرمال خارج کرده و قاری بایستی یک دوره گذار را با صبر و حوصله طی کند. صدای آقا سعید در آن دوره تغییرات بسیاری داشت و حتی در پرده‌های توسط تلاوت دچار گرفتگی شده و صدای ایشان خروسی می‌شد. ایشان در آن دوره به یک باره از موفقیت در تلاوت قرآن نا امید شد و بنده چون فیزیک حنجره را می‌شناختم، می‌دانستم که باید صبر کند و سعی کردم با نظارت صحیح و روحیه دادن مضاعف و خنده‌های ارادی در هنگام  ابراز نگرانی‌های آقا سعید، استرس را در ایشان به حداقل برسانم تا بتواند این دوره را به سلامت بگذراند. روزهای نا امیدی ایشان در این فضا را هرگز فراموش نخواهم کرد. به فضل قرآن ایشان از این روزهای پر التهاب به سلامت گذر کرد و خدا هم روز به روز فرصت‌های رشد را برای ایشان بیش از پیش فراهم کرد.
در حال حاضر چند سال است که به ایشان نکته نمی‌گویم و چون ایشان را در تلاوت مجتهد می‌دانم، از نظرات ایشان برای تلاوت خودم استفاده می‌کنم و خودم از او خواسته‌ام که تلاوتم را رصد کند و نکته هم بگوید که البته نظرات ایشان هم در رشد تلاوت بنده خیلی مؤثر بوده است. لذا نگاه من در تربیت این گونه است. قرار نیست شاگرد به استاد نکته‌ای نگوید و افتخار استاد این است که شاگردش به قدری رشد کند که استاد را هم رشد دهد.
همان گونه که عرض کردم در جلسه بنده سخت گیری بسیاری وجود داشته است. این که برخی از دوستان قاری، خودشان را با آقای سعید پرویزی مقایسه می‌کنند، باید به این مسائل و نحوه تمرینات ایشان توجه کنند. بدون تعارف عرض می‌کنم که این روز را کاملاً می‌دیدم و اول شدن ایشان برایم اصلاً تعجبی نداشت. بنده 15 سال پیش به ایشان گفتم که قطعاً نفر اول مسابقات بین‌المللی تهران خواهید شد و شما این رسالت‌ها را دارید.
ویژگی‌های بارز سعید پرویزی در دوران شاگردی ایشان چه بود؟
ایشان جزء کسانی هستند که تقریباً در تمامی جلسات بنده شرکت کرده‌اند، حتی دو‌شنبه‌ای که بین مرحله مقدماتی و فینال او در مسابقات بین‌المللی بود، ایشان باز هم به جلسه آمد. ویژگی ایشان این است که علاوه بر این که بسیار باهوش است، اما هرگز در برابر نکات بنده مقاومت نمی‌کند و هنوز هم حرف شنوی دارد.
این روحیه باعث می‌شود که احترام به استاد همواره حفظ می‌شود، اگر در موردی ایشان با نظر بنده موافق نباشد، برای احترام گذاشتن به بنده حداقل یک بار هم که شده نکته بنده را در تلاوت خود اجرا می‌کند. این خیلی مهم است، متأسفانه احترام به اساتید در جلسات کم رنگ شده و دوستان به محض رسیدن به یک درجه‌ای از علم و فن تلاوت، خیال می‌کنند نباید حرف اساتید خود را گوش کنند.
اگر خدای ناکرده احترام اساتید از بین برود، در نهایت، معاذالله جامعه بی اخلاق قرآنی را خواهیم داشت که مطلوب هیچ کس نیست. آقا سعید عزیز ما آن تواضع و پذیرش را دارد و سعی داشته‌، حرف استاد خود را گوش کند و در مواردی که نظر بنده با نظر و دریافت خودش مخالفت داشته، بحث کارشناسی می‌کردیم و این مطلوب است. حتی اگر نکته‌ای را گفته باشم که متقاعد نشده باشد، بنده هم ناراحت نشده‌ام، چون ایشان را در تلاوت قرآن مجتهد می‌دانم.
اخیرا و به ویژه پس از دوره ارزیابی شاهد بی مهری‌هایی به ایشان بوده‌ایم، نظر شما چیست؟
این بی مهری‌هایی که نسبت به ایشان از طرف بعضی از کسانی که به آنها ارادت دارم شد و شاید جو باعث شد که این دوستان من، آن حرفها را بزنند، یک نوع کم لطفی است و این‌ها ریشه در ندانستن میزان و کیفیت زحمات آقا سعید و عقبه تلاوتش دارد. می‌توانم اثبات کنم کسی به اندازه آقای سعید پرویزی در بین رقبای خودش زحمت نکشیده است. وقتی برخی از عزیزان حتی یک چهارم ایشان هم زحمت نکشیده‌اند، چطور انتظار دارند در جایگاه ایشان باشند؟! آقا سعید باید 4 سال پیش اول می‌شد، شاید آن موقع خدا ظرفیت روحی را در او ندیده، اما به لحاظ فنی همان موقع باید اول می‌شد.
کسی که دائماً در حال تقلید باشد و حداقل 30 نوار طلایی و پیچیده استاد مصطفی اسماعیل  مانند «ق، ذاریات، طارق، شمس» را به طور دقیق با رعایت کلیه ظرایف و دقایق آن حفظ کرده و ارائه کرده، معلوم است که سطح تلاوتش بالا خواهد بود. از نظر بنده این نوارها باید حفظ شوند تا یک نفر قاری شود، آقا سعید هم همه آن نوارها را به درستی حفظ و ارائه داده است. کسی که گوش داده باشد می‌فهمد حفظ و ارائه تلاوت سوره‌های «ق، ذاریات، طارق، شمس» استاد مصطفی اسماعیل معنایش چیست؟ آقا سعید یک دوره مفصل از تلاوت‌های استاد مصطفی اسماعیل را تقلید و کار کرده، سپس سراغ قاریانی مانند استاد کامل یوسف و ... رفته است، با این زحمات، بالا بودن سطح تلاوت هم طبیعی خواهد بود.
آقا سعید قاری صاحب سبک است، خیلی از دوستان از نظر بنده سبک ندارند، اما ادعا می‌کنند که دارند، به نظر بنده برخی از قاریان مطرح در کشور چنین پایه تقلیدی در تلاوت را ندارند. از تلاوت برخی از این دوستان کاملاً مشهود است که آنها بسیار کم تقلید نموده‌اند و تنها آهنگی را شنیده‌اند و از روی استعداد خودشان می‌خوانند. اما این که آن استاد مصری در فلان نوار مثلاً کجای کلمه، استرس را گذاشته و نوع تحریر چطور بوده و یا چه معنایی با چه حالت صوتی القاء شده و ... را توجه نداشته‌اند و بعضاً ملودی‌های ایرانی را چاشنی تلاوت می‌کنند. اما آقا سعید این کار را نکرده است.
آقای پرویزی واقعاً سبک‌های مختلف را با موفقیت فرا گرفته است، لذا آیا درست است که با این اوصاف باز هم بگوییم حق من اول شدن بوده و حق آقای پرویزی نبوده است؟ اتفاقاً دست این اساتیدی که دوره ارزیابی قبل از اعزام به مسابقات بین‌المللی را برگزار کردند می‌بوسم، به خاطر این که قاری برتر نباید تنها در یک تلاوت 10 دقیقه استرسی مشخص شود. از نظر بنده باید به قاری بگویند 10 صفحه قرآن بخوان و در این جا است که معلوم می‌شود چه کسی قاری است؟ آقا سعید این 10 صفحه را پاس می‌کند، بدون اینکه به تکلف و تکرار بیفتد و از جذابیت‌های تلاوتش کاسته شود. اما این دوستان که کم لطفی می‌کنند یا از عهده آن 10 صفحه بر نمی‌آیند، یا اگر از عهده آن برآیند، با فالش بسیار، خستگی، رها کردن معنا، تکلف، تکرار و در نهایت کم شدن کیفیت تلاوت همراه خواهد بود.
دوره ارزیابی از این جهت به عدالت نزدیک شده که یک قاری فقط با 5 یا 6 دقیقه تلاوتش سنجیده نمی‌شود، اما در یک دوره یک هفته‌ای همه قراء، انواع خواندن را انجام می‌دهند و اینجاست که معلوم می‌شود شایسته چه کسی است واز این هم نباید ناراحت شوند.
‌قرآن به ما یاد داده که حق را بگوییم ولو این که حکم بر علیه ما باشد، باید از حق دفاع کرد . بنده شرایط دوستان را درک می‌کنم ، اما همان سالی که آقای سعید پرویزی در مسابقات کشوری مریض شد، منتظر یک تلاوت معمولی از او بودم تا اول شود. اما به هر حال صلاح خدا در این نبوده که ایشان همان سال اول شود، غرض اینکه ایشان چند سال قبل شایسته این رتبه بوده‌اند.
این حرف‌ها را به این خاطر که ایشان شاگرد بنده است، نمی‌گویم. از جهتی اصلاً برایم مهم نیست که شاگردم اول یا دوم شود. همه دوستان و نزدیکان بنده می‌دانند که حتی یک لحظه به ایشان حسادت نکرده‌ام، اما برایم مهم هم نبوده که شاگردم از دور مسابقات خارج شود یا اول شود، چون هدف را در تلاوت بالاتر از این می‌دانم، این حرف‌ها حق است و ممکن است در مورد هرکسی که حقش بود هم اینها را می‌گفتم، دوستان روحیات بنده را می‌شناسند و حرف‌های بنده هم صادقانه است، نمی‌خواهم دوستان از ما ناراحت شوند، اما این حرف حق را دارم می‌گویم تا دوستان بیشتر توجه کنند.
با کسانی که رفتارهای ناصواب داشتند چه سخنی دارید؟
خواهش می‌کنم این دوستان بعد از این با آقا سعید عزیز مهربان‌تر باشند. بیایید با وجود این همه هجمه ناجوانمردانه علیه جامعه قرآنی همگی در جهت وحدت جامعه قرآنی تلاش کنیم. از همه می‌خواهم که در جهت ایجاد وحدت در جامعه قرآنی بیش از پیش بکوشند. این رتبه‌ها ماندنی نیست، آن چیزی که می‌ماند اخلاق و آنچه که رنگ خدایی دارد است. «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ ...»، شما هم اگر به خاطر خداوند گذشت می‌کنید، پیش خداوند گم نخواهد شد. در روایت داریم که مجادله را ترک کنید و لو این که حق با شما باشد «ذروا المرآء و لو کان محقا». لذا وظیفه دینی ما این است که وارد مجادله نشویم، چون نتیجه مجادله تفرقه است.
برای اساتید و داوران محترم، اول یا دوم شدن یک نفر چه تفاوتی دارد؟ نسبت به اساتید و داوران عزیز این دیدگاه را دارم که هیچ تفاوتی برای آنها وجود ندارد. این حداقل مراتب اخلاقی و تقوا است که برای داور مهم نباشد که چه کسی اول و چه کسی دوم شود که بحمد الله ما بالاتر از این مراتب را در داوران و اساتید خود سراغ داریم. دوستان عزیز بنده بدانند که آقا سعید عزیز ما  مظلومانه سکوت کرد و البته بنده هم سکوت را به ایشان توصیه کردم، چراکه این سخنان همه از دام‌های شیطان جهت ضربه زدن به دوستی‌ها و صمیمیت‌های موجود بین مؤمنین است. لذا خواهش می‌کنم من بعد به سمت حرکت‌های زیباتر در جهت وحدت پیش برویم که قطعاً رضایت خداوند متعال در این است.
چرا تلاوت سعید پرویزی را از سالن برگزاری مسابقات دنبال نکردید؟
همیشه سعی کردم شاگردان جلسه را طوری تربیت کنم که به لحاظ روحی در شرایط مختلف و سختی‌ها و بی مهری‌ها و در ایراد گرفتن‌ها که بعضاً مغرضانه هم می‌تواند باشد، از درون نشکنند و با توکل به خدا و اعتماد به نفس بالا کار خود را ارائه دهند. شاید برخی بگویند چرا بنده برای روحیه دادن به سعید پرویزی به سالن مسابقات نیامدم؟ اولاً این که بنده فقیرم و روحیه را خداوند می‌دهد، ثانیاً آقای سعید پرویزی هم این قدر خوب تربیت شده و انسان محکمی است که اصلاً نیازی به این انرژی‌ها از سمت ضعفایی مثل بنده ندارد و مهم تر از همه این بود که قصد نداشتم تلاش‌های طاقت فرسای آقا سعید را به اسم خودم تمام کنم و از موقعیت ایشان سوء استفاده نمایم و خدای ناکرده خود را در موضعی قرار بدهم که برخی بگویند بنده دنبال این هستم که نامم به عنوان استاد آقای پرویزی مطرح شود. لذا خواستم با این کار از موضع تهمت اجتناب کنم. آقا سعید به فضل خدا و تلاش خودش به این جایگاه رسیده و بنده هم فقط یک راهنما بوده‌ام.
در سالن برگزاری مسابقات تقریبا هیچ کدام از دوستان و هم دوره‌ای‌های سعید پرویزی را ندیدیم، علت چیست؟
این مورد از مواردی است که خیلی به خاطر آن ناراحت شدم و باید نسبت به کسانی که در سالن حضور نیافتند انتقاد کنم. آنها باید حضور می‌افتند و قطعاً باید توجه بیشتری می‌شد. اما آقا سعید از نظر روحی شخصیت محکمی دارد، این هم به برکت تربیت صحیح پدر و مادر ایشان و به برکت قرآن و جلساتی بود که در آن سعی کردیم شخصیت شاگردان بچه‌گانه بار نیاید. از نظر بنده یک انسان باید کاملاً انتقاد پذیر باشد. وقتی از او انتقاد می‌کنند بپذیرد و با طیب خاطر اشکالاتش را رفع و با توکل به خدا وارد عمل شود.
یکی از معانی توکل می‌تواند این باشد که از کسی غیر از خدا انتظار نداشته باشیم به ما انرژی مثبت بدهد. انتظار انرژی مثبت از مخلوقات فقیر بدون توجه به خدا، یک نوع شرک است. اما با این اوصاف وظیفه ما نباید فراموش ‌شود. آن کسانی از دوستان آقا سعید که به سالن برگزاری مسابقات می‌توانستند بروند، اما نرفتند، در واقع بی توجهی کرد‌ه‌اند وخود من هم متعجب شدم.
ویژگی‌های بارز اخلاقی سعید پرویزی را در چه مواردی می‌دانید؟
یکی از ویژگی های زیبای آقا سعید این است که ایشان به جهت مکتبی که در آن رشد کرده یعنی مکتب جناب استاد خدام حسینی حفظه الله تعالی، هرگز برای تلاوت قرآن مبلغ یا حق الزحمه‌ای را تعیین نمی‌کند. آقای پرویزی در این مدت که با بنده بوده، حتی یکبار هم حق الزحمه‌ای را جهت تلاوت کلام الهی تعیین نکرده است. الان هم که او را دعوت می‌کنند، اگر پولی هم ندهند هیچ حرفی نمی‌زند چراکه این‌ها هیچ کدام نزد خدا گم نمی‌شود. خداوند به حضرت نوح(ع) می‌گوید: کشتی را زیر نظر ما بساز! یعنی ما تلاش‌های تورا می‌بینیم. چون این تلاش و نیت، رنگ خدایی دارد ، همه این‌ها جمع می‌شود و بعد از اینکه آقا سعید به وسیله همین موارد امتحان شد، این رتبه اولی مسابقات بین‌المللی ایران از طرف خدا به او هدیه می‌شود. به نظر بنده نباید دنبال این باشیم که چرا او اول شده، اینها دلایل معنوی دارد، بنده اطلاع‌ دارم که ایشان دست به خیر است و کمک می‌کند و سایر ویژگی های مثبت اخلاقی که شاید ایشان راضی به بیان آنها نباشد.
به نظر بنده لازم است دوستان ما به این موضوعات توجه کنند. آقا سعید هم از جهت تلاش برای اول شدن، 10 برابر تلاش لازم را انجام داده و هم از جهت معنوی شایستگی کسب این مقام را داشته است. البته از الان مسئولیت ایشان نیز سنگین‌تر شده است. ایشان در تلاوت قرآن یک پدیده است، لذا باید از جهت اخلاقی هم پرچمدار جریانی باشد که هرگز برای تلاوت قرآن مبلغ تعیین نمی‌کنند. البته این به آن معنا نیست که اگر هدیه‌ای از جانب مردم بدون تعیین کردن قاری به او پرداخت می‌شود، قاری آن را نپذیرد. بلکه مردم عزیز ما هم بایستی قدردان زحمات و هنر قاری قرآن باشند.
در همین جا این نکته مهم را یادآور می‌شوم که یک قاری در سطح بین‌المللی که حدود 25 سال زحمت کشیده و خون دل خورده تا به این درجه از تلاوت برسد، مظلومیت او و تعیین نکردن حق‌الزحمه برای تلاوت از سوی او، نبایستی باعث شود که خدای ناکرده نفر یا ارگان دعوت کننده قاری، از این موقعیت سوءاستفاده نموده و هیچ گونه حق‌‌الزحمه‌ای را برای او در نظر نگرفته و  تقدیری از زحمات قاری به عمل نیاورند. و انتظارشان این باشد که قاری وظیفه دارد بدون دریافت حق‌الزحمه بیاید، تلاوت کند و برود! این دیدگاه کاملاً غیر منطقی و غیر منصفانه است. زیرا صرفنظر از اینکه عدم پرداخت حق‌الزحمه به قاری و نادیده گرفتن شأن و منزلت قاری و عدم تقدیر شایسته از هنر و جایگاه والای او از سوی دعوت کنندگان یک عیب بزرگ برای آنها محسوب می شود و عندالله بایستی پاسخگو باشند و خود را مدیون قاری می‌کنند، گذشته از این، وقتی یک قاری در لابلای حجم کارهای محل کارش و یا اوقات فراغتی که حق شخصی و خانوادگی وی است، بیاید و ساعات یا روزهایی را جهت اجرای برنامه تلاوت برای محفل یا سازمانی خالی کند و بعضاً مجبور باشد جهت اجرای برنامه تلاوت، برای خود مرخصی بدون حقوق نیز از محل کارش بگیرد، لازم است دعوت کنندگان قاری به نحو شایسته از قاری تقدیر به عمل آورده و حق‌الزحمه او را به وی هدیه کنند. در غیر این صورت، این حق‌الناسی خواهد بود که بر گردن دعوت کنندگان قاری باقی خواهد ماند. لذا نهایتاً وظیفه یک قاری از دیدگاه بنده این است که هیچ گونه حق‌الزحمه‌ای را جهت تلاوت قرآن تعیین نکند و در عین حال وظیفه دعوت کنندگان قاری این است که تقدیر شایسته از قاری به عمل آورده و حق‌الزحمه‌ای در شأن وی به او پرداخت نمایند.
از نکات برجسته آقای سعید پرویزی حزنی است که در تلاوت آقا سعید وجود دارد و این حزن محصول مراقبت‌هاست. دل زمانی محزون می‌شود که بستر آن آماده باشد و اعمال انسان صحیح باشد. وقتی این طور شد ، خداوند حزن را در دل مؤمن به هنگام تلاوت قرآن قرار می دهد ، چون اعمال و تربیتش صحیح بوده است. این که پیامبر(ص) می فرمایند : قرآن با حزن نازل شده ، پس آن را با حزن بخوانید . این یعنی باید در جریان زندگی ، دل محزون باشد که آیا اعمالش صحیح بوده یا خیر؟ تا این حزن در تلاوتش متجلی شود.
مکتب صحیح این است که قاری سطح تلاوتش به لحاظ فنی در اوج باشد ، اما حق الزحمه ای جهت تلاوت تعیین نکند و اخلاق قرآنی را حفظ کند. این اخلاق تلاوت را هم تأثیر گذارتر میکند. لذا خواهش بنده از دوستان این است که برای قرائت قرآن مبلغ تعیین نکنند. هر چند که بنده بسیاری از دوستان و اساتید عزیز را می شناسم که اخلاق آنها نیز همین است و دست ایشان را می بوسم.
چشم انداز جلسه قرآنتان برای آینده را چطور ارزیابی می‌کنید؟
نکته‌ای در صحبت‌هایم فراموش شد، پس از آن که آموزش‌های مقدماتی قرائت قرآن مانند تجوید سطوح 1 و 2، نحوه تقلید از نوارها، نحوه تمرین کردن و ... در جلسه ما صورت گرفت، برخی‌ از شاگردان به درجه‌ای رسیدند که می‌توانستند در رشد بقیه در زمینه‌های روخوانی، تجوید و تقلید کمک کنند. لذا قرار شد که آنها هم جلسات جداگانه‌ای داشته باشند و به این مقوله‌ها بپردازند. به آقا سعید به جهت پایین بودن سنشان گفتم، بین نوجوانها استعدادیابی کند و آنها را در یک جلسه مجزا در خصوص نحوه تقلید کردن و ... تعلیم دهد. بعد که آنها به یک درجه‌ قابل قبولی در امر تلاوت رسیدند، آنها را به جلسه ما بیاورد. این کار با چند هدف صورت گرفت: 1– سرعت دادن به کار آموزش در قالب کار سازمانی و گروهی، 2– مدیریت بهتر زمان و انرژی بنده و در نتیجه ارتقای کیفیت جلسه اصلی، 3– بیشتر وقت گذاشتن برای مبتدیان توسط استادی که با او احساس راحتی بیشتری داشته باشند، 4– رشد مربی جلسات فرعی از طریق ارتقای دانششان و نیز ارتقای شخصیت آنها از طریق تقویت ارتباطات اجتماعی آنها و تجربه کردن فرایند آموزش و پرورش شاگردان، این مسأله خیلی باعث رشد جلسه ما شد و سرعت پیشرفت آن را چند برابر کرد و جلسه آقا سعید که در حال حاضر با حضور قاریان بین‌ا‌لمللی برقرار است، همان جلسه مجزایی است که ایشان با عنایت خدا و پایمردی خودش در تداوم برگزاری آن، آن جلسه را به این جلسه کنونی تبدیل کرد.
در جایگاه استادی قرار گرفتن آقا سعید خیلی به ایشان در زمینه رشد شخصیت، بالا بردن اعتماد به نفس و تلاوت بدون استرس در جمع‌های بزرگ و مهم کمک کرد. اگر ایشان تدریس نمی‌کرد، بعید می‌دانم که رتبه اول مسابقات بین‌المللی را به دست می‌آورد، چون جلسه داری بسیار اهمیت دارد. یکی از عوامل مهم موفقیت او قطعاً جلسه داری بوده است. در روانشناسی پرورشی، اصلی وجود دارد که می‌گوید: اگر می‌خواهی یاد بگیری، یاد بده.
الان هم سعی می‌کنیم روال خودمان را ادامه دهیم، روز به روز برکت و نورانیت این جلسه بیشتر می‌شود و ادامه آن هم دست خداوند است و امیدوارم همان طور که با نفس گرم استاد خدام حسینی استارت این جلسه زده شد، به برکت امام هادی(ع) که بارها متوجه عنایات ایشان به این جلسه شده‌ایم و جلسه ما منتسب به ایشان است، خداوند این شایستگی را در ما ببیند تا لطف خودش را نسبت به ما ادامه دهد.
همچنین فراموش نکنید که مهم‌ترین فاکتور یک جلسه قرآن دوستی و همدلی و عشق است و با این شرایط است که یک جلسه ادامه خواهد یافت. دوستی‌های متقین هم به خاطر سببش ادامه دارد. چون سبب این دوستی ها خداوند است، پس ادامه می‌یابد.
در قیامت برخی از دوستان صمیمی هستند که نسبت به یکدیگر دشمن می‌شوند مگر متقین که سبب دوستی آنها خدا بوده است، در واقع هرچه رنگ خدایی داشته باشد، باقی می‌ماند. بنده همه موفقیت‌هایم در حوزه تحصیلات، قرائت قرآن و تدریس آن، موقعیت شغلی، زندگی خانوادگی و ... را مدیون قرآن می‌دانم.
سخن پایانی؟
از صبر و حوصله شما بسیار ممنون هستم و از اینکه وقت خوانندگان این مصاحبه را گرفتم، پوزش می‌طلبم، از دوستان عزیز قرآنی خود می‌خواهم که مهرورزی را در بین خود بیشتر نمایند. یکی از اهداف برگزاری مسابقات قرآن، این است که دوستان قرآنی بعد از یکسال مجدداً یکدیگر را ملاقات کنند تا دوستی‌ها تازه شود و همدلی‌ها بیشتر گردد که همه این عوامل باعث می‌شود قرآن در جامعه به طور واقعی پیاده شود. خداوند هم در این صورت به ما توسعه وجودی می‌دهد که در نهایت به ستارگانی تبدیل شویم که موجب هدایت دیگران می‌شوند. به اعتقاد بنده این مهرورزی‌ها مصداق شکر نعمت بزرگ وجود جامعه قرآنی است که «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ».‌
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین.
التماس دعا از همه دوستان قرآنی.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
مرتضی اوحدی
captcha