محمدمهدی جعفری، پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان با بیان اینکه قشریگری به معنای نگاه سطحی به مسائل و تحجر نیز باقی ماندن بر فکر قدیم است، اظهار کرد: متون دینی دقیقا برخلاف قشریگری و تحجر، انسانها را به تعقل، تفکر و تدبر فرامیخواند و حتی کسانی را که اهل تفکر و تعقل نیستند، سرزنش کرده و از حیوان پستتر میداند.
وی افزود: متون دینی انسانها را دعوت میکنند که فقط به ظاهر و سطح توجه نکرده و از قشر به مغز برسند و عقل خود را به کار انداخته و اندیشه کنند. در واقع تدبر یعنی درباره چیزی تحقیق کردن میباشد که حتی در مورد خداوند و دین، اسلام انسانها را در رابطه با اصول عقاید به تفکر و تعقل دعوت کرده است.
جعفری ادامه داد: خداوند خطاب به مشرکین میگوید چه دلیل محکمی برای پرستش بتها و عدم پرستش من دارید و دلیل میآورد که من همان کسی هستم که شما را خلق کرده و جهان را اداره میکنم؛ در واقع خداوند حتی مشرکین را به تفکر و تدبر دعوت میکند.
وی ادامه داد: قرآن همچنین در رابطه با امتهای گذشته میفرماید:«قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ»؛ در اینجا منظور از «انظروا»، اندیشیدن و نگریستن با دقت است و در سوره روم در مورد کسانی که به ظاهر نگاه میکنند، میفرماید آنها کسانی هستند که قشر و رویهای از علم دارند، یعنی تفکر دقیق ندارند. علاوه بر قرآن، رسول خدا فراوان به تعقلورزی تشویق کرده و امام علی(ع) نیز در سراسر نهجالبلاغه به خردگرایی، آزاداندیشی و ژرفنگری دعوت کرده است.
وی اضافه کرد: از دیدگاه قرآن، چهارپایان دارای غریزه هستند و به حکم آن غریزه رفتار میکنند، اما انسانی که دارای عقل و اندیشه است و از آن استفاده نکند، از چهارپایان نیز بدتر است.
این پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه با اشاره به پیشینه و تاریخچه قشریگری و تحجر در دنیای اسلام، گفت: قشریگری و تحجر از آغاز بوده و در تمام دورهها وجود داشته است و آیات قرآن در مذمت نگاه ظاهری و سطحی، هم مشرکان و هم مؤمنان را خطاب قرار میدهد؛ اما به لحاظ اجتماعی، قشریگری در گروه خوارج بروز و ظهور پیدا کرد. زمانی که علی(ع) در جنگ صفین بر اثر فشار سپاهیان حکمیت را قبول کرد، همان کسانی که حکمیت را بر وی تحمیل کردند، گویا از خواب غفلت بیدار شده و شعار «لا حکم الا لله» سر دادند. علی(ع) فرمود منظور از حکم در اینجا، قضاوت است و قاضی باید بر اساس ما انزل الله داوری کند.
وی افزود: امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 40 نهجالبلاغه میفرمایند: خوارج سخن حقی بر زبان میآورند که حکم از آن خداست، ولی از آن اراده باطل دارند، معتقدند فرمانروایی و مدیریت جامعه متعلق به خداست، ولی مردم ناچار از داشتن فرمانروا و مدیر هستند، چه نیکوکار باشد و چه بدکار و حتی اگر بدکار باشد، بهتر از هرجومرج است. این عده بر فکر سطحی خود باقی مانده و از قرآن و سنت رسولالله فقط ظاهرش را مورد توجه قرار دادند و به خوارج مشهور شدند.
جعفری ادامه داد: این طرز تفکر در طول تاریخ باقی ماند و کسانی را که دارای تفکر قشری و ظاهری بودند، به خوارج تشبیه میکردند. گروههایی مثل داعش، طالبان و القاعده نیز همینگونهاند، یعنی به ظاهر قرآن حکم میکنند. اگر قرآن به امر به معروف و نهی از منکر دستور داده است، آنها امر به معروف و نهی از منکر را فقط با شمشیر ممکن میدانند و به شیوههایی نظیر موعظه حسنه یا شناخت شرایط که خود قرآن بیان کرده است، توجهی ندارند.
وی بیان کرد: در جامعه روشنفکران و توده مردم حضور دارند و وظیفه روشنفکران این است که عمیق اندیشیده و تفکر و تدبر کرده و جامعه را بر اساس تفکر و تعقل اداره کنند. عموم مردم نیز تابع روشنفکران و مدیران جامعه هستند. اگر مدیران و روشنفکران بخواهند مردم را چشم و گوش بسته تابع خود سازند، مسائل سطحی و خرافی را رواج میدهند؛ در این صورت جامعه دچار سطحینگری و عوامزدگی میشود و در نتیجه، از رشد علمی و اجتماعی بازمانده، در مسائل مختلف درجا میزند و فریب میخورد.
این پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه اضافه کرد: اگر آگاهان و مدیران جامعه بخواهند مردم را به تعالی و تکامل برسانند و فقط قصد حکومت کردن نداشته باشند، جامعه را آگاه میسازند؛ مثل امیرالمؤمنین(ع) که از همان زمانی که مسئولیت خلافت را عهدهدار شد، آموزش دادن و آگاه ساختن مردم را در پیش گرفت و اگرچه گرفتاریهای زیادی داشت و در نهایت، شهید این راه شد، اما لحظهای از انجام این کار دریغ نورزید و هدفش حکومت بر بردهها نبود، بلکه میخواست انسانها را آگاه سازد؛ لذا تمام عواقب این مسئولیت را بر عهده گرفت.
وی تصریح کرد: اما اگر کسی مانند معاویه میخواست مردم از وی اطاعت کورکورانه داشته باشند، آنها را آگاه نمیساخت و طبق فرمایش امیرالمؤمنین(ع) خطاب به یاران خود، اصحاب معاویه عدهای مردم ناآگاه صحراگرد هستند و هرچه معاویه دستور دهد، عمل کرده و گلوگاههای خود را در اختیار معاویه قرار میدهند؛ اما من شما را آگاه ساختم و حقوقتان را به شما آموختم، ولی از من نافرمانی میکنید.
جعفری با بیان اینکه قشریگری و تحجر در جامعه ما نیز وجود دارد، گفت: عدهای حاضر نیستند از عقل و فکر خود استفاده کنند، بر همان حالت تحجر باقی ماندهاند و دیگران را نیز وادار به پذیرش آن میکنند، تعقل را از مردم سلب کردهاند و خرافات را رواج میدهند. بسیاری از برنامههای تلویزیون و برخی از مطالب روزنامهها، ترویج خرافات و روایات ساختگی و بیپایه است، چرا که عدهای میخواهند خود را به قدرت رسانده و دیگران از آنها اطاعت و تقلید کورکورانه داشته باشند و کسی در مقابل آنها نایستد؛ لذا قشریگری و تحجر را ترویج میکنند.