به گزارش ایکنا، 27 اردیبهشتماه سالروز وفات عالم ربانی و استاد عرفان، آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت(ره) است. عارف سالک و مرجعی که معنویت و پارساییاش زبانزد همگان بود و پس از یک عمر مجاهدت و خودسازی از این دنیای فانی رخت بربست و به آرزوی دیرینش که وصال ذات حضرت احدیت بود، نائل شد. ایشان به سبب یک عمر انس و الفت دیرینه با قرآن کریم به معارف و حقایقی از کلام وحی پی برده بود که آگاهی از آن آرامبخش روان تشنگان تعالیم قدسی است؛ در ادامه بخشی از فرمایشات ایشان درباره قرآن از نظر میگذرد؛
قرآن؛ موجودی ربوبی از عالم نور
«اگر کسی به قرآن نگاه کند، خواهد دید که قرآن موجودی غیر از موجودات است و اگر کسی با عینک درست به قرآن نگاه کند، میبیند که حضرت رسول(ص) و ائمه(ع) با او مکالمه میکنند. آیا هیچ میدانیم که قرآن، نظیر سایر مکتوبات نیست. گویی قرآن موجودی ربوبی از عالم نور و روحانی است که در عالم اجسام و اعراض ظهور کرده است.»
ما با تلاوت، قرآن را همچون جبرئیل ایجاد میکنیم
«عجیب است که ما از قرائت قرآن غفلت داریم. آیا گوش دادن به کلام خدا لازمتر از گوش کردن به سخن شخصیّتهای مهم نیست؟ تلاوت آیات قرآن از قبیل کیف مسموع و خود قرآن کیف مُبْصَر است. هنگامی که قرآن را از حفظ میخوانیم، صوتش حاکی از قرآنِ واقعی و وجود مسموعِ آن است؛ یعنی در هنگام خواندن قرآن، قرآن را ایجاد میکنیم و به آن وجود میدهیم و هستی میبخشیم، و قرائت و تلاوت ما وجودات قرآن و حاکیات از یک قرآن واقعی است. با این همه، ما این قدر تلاوت قرآن را حقیر و کوچک میشماریم! مانند حضرت جبرئیل(ع) قرآن را ایجاد میکنیم، منتهی جبرئیل در اوّل و برای اولین بار ایجاد صوت نمود، ما حالا در این زمان ایجاد صوت و ایجاد قرآن میکنیم.
بلکه اگر حساب کنیم و بفهمیم که اصوات از ما نیست، بلکه از آن خداست و ما «فاعلِ ما بِهِ الوجود» هستیم، نه «ما مِنْهُ الْوُجُود»، میفهمیم که ایجادِ افعال هم مِنَ اللّه است: «وَ الحَقُّ أنْ فاضَ مِنَ الْحَقِّ صُوَرٌ.» و حقیقت این است که صُوَر [مخلوقات] از حضرت حق افاضه شده است. تمام اشیا مخلوقات او هستند. اگر وسایط را اسقاط کنیم، اضافه مخلوق است به خالق. اگر گفته میشود: از ابر، باران میبارد، ابر مُوجدِ باران نیست، و یا وقتی گفته میشود: زن فرزند میزاید، زن مُوجد فرزند نیست. بلکه علت مُعِدّه و زمینه ساز و واسطه ایجاد معلول از علت و فاعل حقیقی است. «کَرَّرْتُها حَتّی سَمِعْتُها مِنْ قائِلِها.» (مشابه: مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۱۰۶؛ بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۵۸؛ ج ۸۱، ص ۲۴۷.)؛ (تکرار نمودم تا این که آن را از گوینده اش [حضرت حق]شنیدم.)، یعنی وقتی وسایط الغا شد، مخلوق میماند و خالق، و فعل است و فاعل.
گنج داریم و گدایی میکنیم
کار ما به این جا رسیده که با داشتن قرآن، زیر بار کفّار میرویم! خدا لعنت کند به کسانی که با رشوهخواری، کفار را بر بلاد اسلامی مسلط و مسلمانان را تسلیم بهایم و درندگان کردند! چه رشوهای که یکی بدهند و هزار بگیرند، آیا این رشوه است؟! غلط است که اسم رشوه بر آن بگذاریم. آیا این کارها از روی اضطرار و ناچاری است تا گفته شود: «رُفِعَ مَا اضْطُرُّوا إِلَیْهِ». (آن چه امّت من در انجام آن ناچارند... از آنان برداشته شده است.) آن را شامل میشود؟! آیا نمیتوانیم در خانهها و بلاد خود بنشینیم؟
آیا ناچاریم که با آنها همپیمان شویم؟! آیا بزرگان و مشایخ ما مسلمانان (در صدر اسلام) از روی ناچاری چنین کاری کردند؟! ما مسلمانان با این که چنین گنجی (قرآن کریم) داریم، گویا نداریم و از دست دادهایم! و از سوی دیگر دشمنان خود را هم کَالْعَدَم حساب کردهایم. سنیها قرآن را کَالْعَدَم شمردند و ما شیعیان، امام و عترت را اعتقاد داریم، ولی عملاً کَالْعَدَم حساب کردهایم و تابع سازمان ملل و فرمان او هستیم که تابع زور است.
قرآن بر سر میگذاریم و عمل به آن را زیر پا
«ما وظیفه داریم که در تعلیم، تلاوت و عمل به قرآن کوشش کنیم. ولی ما شبهای احیا قرآن بر سر میگذاریم و در مقام عمل، آیههای حجاب، غیبت، کذب، و آیات: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ (سوره ۸۳ آیه ۱): وای بر کم فروشان» و نیز: «فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ (سوره۱۷ آیه۲۳): پس به پدر و مادر، اُف نگو» همچنین: «لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا (سوره۳۱ آیه ۱۸): و با ناز و تکبر در روی زمین راه مرو» را زیر پا میگذاریم.»
«اگر درست به قرآن عمل میکردیم، با عمل خود دیگران را جذب میکردیم. زیرا مردم غالباً، به جز عده معدود، خواهان و طالب نور هستند.»
منبع سخنان: مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی بهجت(ره)
انتهای پیام