حکومت اسلامی، نسخه‌ای که از ابتدای انقلاب عامه مردم به آن دل دادند
کد خبر: 3953348
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۶
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:

حکومت اسلامی، نسخه‌ای که از ابتدای انقلاب عامه مردم به آن دل دادند

محمدحسین صفارهرندی در برنامه «بدون توقف» بیان کرد: شعار مردم از روز اول استقلال، آزادی، حکومت اسلامی بود تا چند ماه قبل از پیروزی انقلاب امام(ره) پذیرفتند که غالب حکومت جمهوری باشد، یعنی نسخه‌ای که عامه مردم به آن دل داده بودند نسخه حکومت اسلامی بود.

به گزارش خبرنگار افتخاری ایکنا، محمدحسین صفارهرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، 21 بهمن‌ماه در برنامه «بدون توقف» شبکه سه سیما با اشاره به اینکه انقلاب قاعده‌های خودش را تحمیل می‌کند، گفت: در همان زمان مبارزات اول انقلاب این سؤال برای همه بود که در صورت پیروزی انقلاب چه کسی قرار است دولت را در دست گیرد چون اغلب مبارزان سابقه چنین سیاست‌ورزی را در دولت نداشتند.

این فعال سیاسی ادامه داد: در ابتدا ذهن‌ها به این طرف رفته بود که روحانیونی همچون دکتر بهشتی مدیریت دولت را دست بگیرند که خودشان گفته بودند ما تجربه‌ای از این جنس نداریم، به‌طور طبیعی ذهن‌ها رفت به این سمت که سراغ کسانی بروند که تجربه‌ای از دولت‌های پیشین داشته باشند و آقای مهندس بازرگان که رئیس هیئت نقل و انتقال ملی شدن صنعت نفت در زمان دکتر مصدق بود و مدتی هم رئیس شرکت نفت بود تجربه‌هایی از این دست داشت.

وی تصریح کرد: آقای سنجابی که وزیر خارجه شد ایشان هم سابقه وزارت آموزش و پرورش را داشتند، یکی دو نفر دیگر هم بودند که سوابقی در زمان دولت مصدق داشتند، امام(ره) وقتی حکم نخست‌وزیری مهندس بازرگان را داد فرمود من حکم نخست‌وزیری را به شما می‌دهم تا فارغ از تعلق سیاسی‌تان به گروهی خاص کابینه انتخاب کنید، یعنی این حکومت مال جبهه ملی یا نهضت آزادی نیست.
   
مشاور فرمانده کل سپاه با اشاره به اینکه آقای بازرگان البته نوعی تخلف از حکم امام(ره) داشت که منتخبانش عموما منتسب به نهضت آزادی و جبهه ملی بودند، اظهار کرد: در حالی که می‌توانست دامنه این انتخاب را بازتر کند، بنابراین ما رد نمی‌کنیم که نظام در آن شرایط چاره‌ای نداشت که از کسانی استفاده کند که دارای تجربیات نزدیک‌تر به حوزه واقعی سیاست در آن مقطع باشند، از این جهت آن انتخاب بر وفق مصالح کشور در آن مقطع بوده که بعدها جلوه‌های دیگری پیدا می‌کند.

صفارهرندی در پاسخ به این سؤال که «ظاهرا مهندس بازرگان بر این عقیده بودند که اختیارات شاه را کم کنیم و با آمریکا مبارزه نکنیم، چرا چنین فردی باید در رأس دولت انقلابی قرار گیرد» یادآور شد: مهندس بازرگان خودش می‌گوید من هیچ وقت انقلابی نبودم و حتی بعد از اینکه نخست‌وزیر هم می‌شود می‌گوید من انقلاب را قبول ندارم، نه اینکه ضد انقلاب به معنای متعارف آن باشد بلکه روش انقلابی را قبول نداشت.

این کارشناس سیاسی همچنین تأکید کرد: ایشان حتی قبل از انقلاب سعی می‌کرد امام(ره) را راضی کند که فردی بیاید دولت تشکیل دهد ما مبارزه پارلمانتاریستی بکنیم و از طریق پارلمان دولت را به دست بگیریم و شاه را وادار کنیم به اینکه در چارچوب قانون اساسی مشروطه عمل کند که من از اینجا به سعه صدر امام(ره) می‌رسم که چنین کسی را در رأس دولت قرار می‌دهد.
 
وی با اشاره به اینکه در نهضت آزادی دو نگرش بود، یادآور شد: جوان‌ترهایی مثل آقای عزت سحابی یا جلال‌الدین فارسی معتقد بودند که بزرگترها درست عمل نمی‌کنند و باید روش امام(ره) را پذیرفت، حتی آقای سحابی تا یکی دو سال بعد از سقوط دولت بازرگان هم در دولت و در شورای انقلاب بود و همکاری با دولت را ادامه می‌دهد، بنابراین می‌توانیم بپذیریم که یک جور واقع‌بینی از سوی رهبر انقلاب با شرایط آن روز اقتضا می‌کرده که تن بدهند به دولتی که منتهای آمال نیست اما مقدمه‌ای برای رسیدن به مراتب بهتر است و این خردمندی و کار درستی بود که شورای انقلاب کرده بود.

صفارهرندی در پاسخ به این سؤال که «آیا تسخیر سفارت یک امر ناگهانی بوده یا قابل پیش‌‌بینی بود» اظهار کرد: تفاوت نگاهی که زمامداران آمریکا در مواجهه با انقلاب اسلامی دارند یک واقعیت متأثر از عظمت این انقلاب است، از شانس‌های ما یا عنایات خداوند بود که اینها نتوانستند انقلاب اسلامی را خوب بشناسند، اگر شناخته بودند بهتر می‌توانستند علیه آن کار کنند، آنها باورشان نبود که امام(ره) توانایی ایجاد چنین بسیج بزرگی را دارد.

وی همچنین توضیح داد: بعد که دیدند چنین شد گفتند نه او توانایی اداره کشور را ندارد و بنابراین چاره‌ای ندارد متوسل به همین دست‌آموزهای ما یا به تعبیر اسناد لانه جاسوسی دوستان خوب آمریکا شود که از شخصیت‌های برجسته انقلاب هم هستند حالا چه کسی این تصور را در ذهن آنها می‌پروراند؟ بعضی از همین کسانی که مرتب در سفارت رفت‌وآمد داشتند.

سردبیر اسبق روزنامه کیهان در ادامه یادآور شد: خودشان بعدها گفتند که یک نظر این بود که بگذاریم این جریان پیش رود ببینیم چه می‌شود و نظر دیگر این بود که نه سرکوبش کنیم که اتفاقا همان نگاه سرکوبگر غالب شد، ژنرال هایزر چند وقت قبل از پیروزی انقلاب برای کودتا به ایران آمده بود، منتهی صحنه‌هایی را که دید متوجه شد که کار از دست درآمده و الان خود ارتشی‌ها آمادگی چنین چیزی را ندارند، البته در بین آنها هم کسانی بودند که تا روز آخر هم ایستادگی کردند مثلا خسروداد فرمانده هوانیروز همان روزهای آخر پیشنهاد داد که اجازه دهید از خیابان انقلاب به پائین را بمباران کنم، تصور غلط‌شان این بود که شمال شهری‌ها با انقلاب نسبتی ندارد.

وی در پاسخ به این سؤال که «اسم خیابان شریعتی را جریان نزدیک به امام(ره) تغییر داد یا سازمان مجاهدین» گفت: در سال 56 بعد از شهادت حاج مصطفی فضایی پیش آمد که افرادی صحبت کنند و منبرهای سیاسی قوی درست شد و در آن منبرها یکی از افرادی که اسمش زیاد برده می‌شد دکتر شریعتی بود به اعتبار اینکه چند ماه قبل از آن دکتر شریعتی در یک واقعه مشکوکی در خارج از کشور فوت کرده و تصور عموم هم این بود که ساواک در مرگش دخالت داشته، ایشان در ذهن جریان مبارز و انقلابی وفادار به امام(ره) تحویل گرفته می‌شد.

این چهره سیاسی کشور با اشاره به اینکه البته مرحوم شهید مطهری دعوت‌کننده به این است که دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد صحبت کند، اظهار کرد: البته بعدها هم اختلاف پیدا کردند، حتی وقتی مرحوم شریعتی فوت کرد اتحادیه انجمن اسلامی اروپا، آمریکا یک نامه خدمت امام(ره) نوشتند و به امام(ره) تسلیت گفتند امام(ره) هم از آنها تشکر و آنها را تشویق به فعالیت می‌کند، بنابراین مقوله شریعتی مقوله درون گفتمانی در نهضت امام(ره) محسوب می‌شود با او زاویه وجود دارد اما این به معنای پاک کردن نام او از مبارزه نبود.

صفارهرندی با تأکید بر اینکه آن چیزی که روح حرکت عمومی مردم بوده تأسیس یک حکومت مبتنی بر آئین الهی بود، گفت: شعار مردم از روز اول استقلال، آزادی، حکومت اسلامی بود تا چند ماه قبل از پیروزی انقلاب امام(ره) پذیرفتند که غالب حکومت جمهوری باشد، یعنی نسخه‌ای که عامه مردم به آن دل داده بودند نسخه حکومت اسلامی بود، به همین دلیل هم هست وقتی رفراندوم برگزار می‌شود بیشتر از 98 درصد می‌گویند هر چه امام(ره) بگوید بنابراین امام(ره) خودش مولد گفتمان است.

حدیثه سوختانلو
انتهای پیام
captcha