به گزارش ایکنا، در این شماره از فصلنامه علمی قبسات مقالاتی با عناوین «بررسی انتقادی زیرساختهای دکارتی تمدن غرب»، «چالش تجارب دینی متعارض برای برهان تجربه دینی و بررسی راه حلها»، «بررسی نظریه خلق از عدم از نگاه اسلام، مسیحیت و یهود»، «انسان کامل و کارکردهای معنوی ـ اجتماعی آن از دیدگاه امام خمینی»، «تبیین فلسفی ـ عرفانی مقام فوق تجرد نفس در آیات و روایات»، «مفهوم انسان کامل معصوم در پرتو تفکّر نوصدرایی (با تأکید بر آرای شهید مطهری و استاد جوادی آملی)»، «روششناسی تولید فلسفههای مضاف» و «رؤیاانگاری وحی؛ از پاشانی چینش آیات قرآن تا پرش و گسست قصص قرآنی» منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «بررسی انتقادی زیرساختهای دکارتی تمدن غرب» آمده است: مقاله حاضر بر آن است بنیادهای نظری برآمده از دو مبنای مهم معرفت شناختی و روششناختی غرب جدید یعنی سوبژکتیویسم و اصالت ریاضیات دکارتی را واکاود و بروندادهای آن دو را در شکلدهی به تمدن مدرن غرب جویا شود. ما حصل تحقیق این است که دو بنیاد یادشده سرانجام سیطره کمیت و استخدام طبیعت و استثمار انسان را در پی آورده و الگوی پیشرفت غربی را به الگوی تصاحب و تزاید قدرت و تکاثر ثروت مبدل ساخته است. بررسی این مبانی و سپس عرضه آنها به منابع و تراث خودی و دریافت پاسخهای متفاوت یا مشترک آنها میتواند ما را در اکتشاف مبانی خودی یاری رساند و وجوه اشتراک و تمایزهای ارزشی تمدنی ما را آشکار سازد.
در طلیعه نوشتار «چالش تجارب دینی متعارض برای برهان تجربه دینی و بررسی راه حلها» آمده است: برهان تجربه دینی تلاش میکند با استناد به حجیت معرفت شناختی تجربهها ی دینی، وجود خدا را اثبات کند. همان طور که مشاهده اشیای مادی میتواند دلیلی بر وجود آنها باشد، شهود خداوند نیز میتواند دلیلی بر وجود چنان موجودی باشد. در برابر این برهان چالشهای مختلفی مطرح شده که چالش تجارب دینی متعارض یکی از آنها و چه بسا دشوارترین آنها است. این چالش به این نکته اشاره دارد که متعلق تجارب دینی گوناگون، که در بستر سنتهای دینی مختلف شکل میگیرند، آنچنان متفاوت از یکدیگرند که امکان صدق همه آنها وجود ندارد و لذا قابل جمع با یکدیگر نیستند. هدف این مقاله بررسی و ارزیابی راه حلهای پیشنهادی مدافعان برهان تجربه دینی برای غلبه بر این چالش میباشد. نتایج این بررسی نشان میدهد هیچ کدام از این راه حلها قادر نیستند پاسخی کامل به چالش تجارب دینی متعارض ارائه نمایند، هرچند به نظر میرسد راه حل تفسیرگرایی قابلدفاعتر از دیگر راه حلها باشد. همچنین از بررسیها میتوان نتیجه گرفت که تجارب دینی را نمیتوان به مثابه براهینی بر اثبات وجود خدا دانست؛ زیرا فاقد استحکام لازم و کافی برای اثبات هستند؛ بلکه میتوانند تأییدهایی بر وجود خدا باشند؛ بنابراین هنوز میتوان به عنوان مؤید بر وجود خدا از آنها بهره جست. شایان ذکر است این تحقیق به شیوه کتابخانهای و توصیفی تحلیلی انجام گرفته است.
در چکیده مقاله «بررسی نظریه خلق از عدم از نگاه اسلام، مسیحیت و یهود» آمده است: نظریه خلق از عدم (Creation ex Nihilio) نظریه رقیب «خلق از ماده ازپیشموجود» (Creation ex materea) یکی از بنیادیترین مباحث در تاریخ اندیشۀ دینی و فلسفی است. این نظریه از لوازم ضروری و جداییناپذیر «توحید» در اسلام، مسیحیت و یهود است و از دیرباز تاکنون مهمترین پرسشهای مطرح در این زمینه، بحث چگونگی خلق اولیه از ﻋﺪم یا از ﺷﻲء دیگر بوده است. هدف این پژوهش تبیین، تحلیل و ارزیابی نظریه خلق از عدم در اسلام، مسیحیت و یهود است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای و تدبّر در کتب مقدس ادیان و متون مربوطه انجام شده است. برخلاف عقاید اهل صُدفه، طبیعتگرایان، فلاسفه یونان و ارسطو که با توحید مناقات دارد در ادیان توحیدی، خالقیت، امری مسلّم و بدیهی است. پیروان ادیان براساس تعالیم ادیان الهی، متکلمان و اغلب فیلسوفان بر این باورند که خداوند این عالم را آفریده است جهان، آغاز دارد و آفرینش از نیستی به هستی به صورت خلق و ابداع از هیچ (مسبوق به عدم) یا خلق «لا من شیء بوده» است.
نویسنده مقاله «انسان کامل و کارکردهای معنوی ـ اجتماعی آن از دیدگاه امام خمینی» در طلیعه نوشتار خود آورده است: گرچه تبیین منزلت انسان کامل در منظومه هستی و هندسه سلوکی و نقش و کارکردش در جامعه انسانی از حیث اجتماعی سیاسی از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است، آنگاه که با شعاع بینش و گرایش و کنش امام خمینی رضوان الله تعالی علیه پیوند میخورد از اهمیت و ضرورت بیشتری برخوردار خواهد شد؛ چه اینکه امام توانسته است در دو ساحت دانش و ارزش، توصیف و توصیه، سلوک و سیاست نقش انسان کامل را نشان داده، مدل ولایت انسان کامل را در مراتب مختلف و از جمله در مرتبه جانشین انسان کامل معصوم عینیت بخشد و بین عرفان و مدیریت، عرفان و سیاست و اجتماع رابطه منطقی مدیریتی برقرار سازد. در نوشتار حاضر هدف از طرح مسئله انسان کامل و کارکردهای معرفتی معنویتی و اجتماعی سیاسی آن نیز تشریح همین مقام و مقوله مهم است که پس از مقدمات بحث (تبیین مسئله تا پیشینه و جایگاه انسان کامل در عرفان اسلامی) به کارکردهای آن در دو ساحت یاد شده اشاراتی کردهایم. در نوشتار حاضر روشن شد بدون انسان کامل نه معرفت به حقایق وجودی و نه معنویت در عالیترین مراتب تکاملی حاصلشدنی نیست و انسان کامل برای تدبیر جامعه انسانی و احقاق حق و اقامه عدل غیر از شئون وجودی معرفتی، دارای شئون اجتماعی و سیاسی نیز میباشد.
انتهای پیام