جایگاه و حوزه تفکر انسان در قرآن کریم در فصلنامه سراج منیر
کد خبر: 3993560
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۱

جایگاه و حوزه تفکر انسان در قرآن کریم در فصلنامه سراج منیر

سی و پنجمین شماره از فصلنامه سراج منیر به صاحب امتیازی دانشگاه علامه طباطبایی منتشر شد.

به گزارش ایکنا، در این شماره از فصلنامه سراج منیر مقالاتی با عناوین «تبیین جامعیت مکتب اهل بیت (ع) در سازمان‌دهی ارتباط مؤثّر انسان با قرآن کریم»، «تحلیل نمونه‌هایی از بخش «کتاب التفسیر» از مسند امام رضا(ع)»، «کاربست «روش تحلیل» در دفاع شیخ صدوق از «حدیث ولایت و حدیث منزلت»»، «بررسی دیدگاه ابن رشد و ابن عربی پیرامون معناشناسی و ضرورت تأویل قرآن کریم»، «تحلیل و بررسی فرایند «تلقّی کلمات» و توبۀ خداوند بر پایۀ آیۀ سی و هفتم سورۀ بقره»، «اسرائیلیات در تفسیر منهج الصادقین با تأکید بر داستان نوح(ع) در سورۀ هود(ع)» و «جایگاه و حوزۀ تفکّر انسان در قرآن کریم» منتشر شده است.

تبیین جامعیت مکتب اهل بیت (ع)

در طلیعه نوشتار «تبیین جامعیت مکتب اهل بیت(ع) در سازمان‌دهی ارتباط مؤثّر انسان با قرآن کریم» می‌خوانیم: قرآن کریم وحی الهی برای هدایت انسان به صراط مستقیم است. پیامبر اکرم(ص) اولین مبلغ، مفسر و مبیّن قرآن کریم است. سیرۀ ایشان نشانگر راه صحیح تعامل و برقراری ارتباط مردم با قرآن کریم است. بعد از آن حضرت بنابر حدیث ثقلین تنها کسانی که شایستگی تبیین و تفسیر قرآن را داشتند، اهل بیت(ع) بودند. بنابراین فقط پیامبر اکرم و ائمه(ع) می‌توانند به مسلمانان شیوه صحیح برقراری ارتباط و بهره‌مندی از قرآن کریم را بیاموزند. در مکتب اهل بیت علاون بر تاکید بر آداب ظاهری برقراری ارتباط با قرآن از قبیل وضو داشتن، مسواک زدن قبل از قرائت، نگاه کردن به مصحف شریف، سکوت در هنگام تلاوت، با صدای حزین تلاوت کردن، قرائت به صورت ترتیل، خواندن دعا و استعاذه قبل از تلاوت، تاکید فراوانی بر آداب باطنی برقراری ارتباط نیز شده است؛ آدابی از قبیل تدبر در آیات قرآن کریم، داشتن اخلاص در قرائت، اظهار خشوع و رقت قلب در هنگام قرائت، خود را مخاطب کلام وحی قرار دادن و خود را مخاطب اوامر و نواهی خداوند دانستن. تاکید بر آداب باطنی برقراری ارتباط در مکتب اهل بیت به مراتب دارای جایگاه بالاتری است و وجه ممیزۀ اصلی آن از سایر مکاتب است؛ چرا که در این صورت ارتباط موثر و سازنده انسان با قرآن برقرار می‌شود و نه صرفا تاکید بر آداب ظاهری تلاوت قرآن کریم. هدف اصلی این نوشتار نشان دادن وجه تمایز تعامل مثبت و تاثیرگذار مکتب ائمه(ع) از سایر مکاتب در امور باطنی است.

تحلیل نمونه‌هایی از بخش «کتاب التفسیر»

نویسنده مقاله «تحلیل نمونه‌هایی از بخش «کتاب التفسیر» از مسند امام رضا(ع)» در چکیده نوشتار خود آورده است: نکته‌‌های ارزشمندی در توضیح و تأویل بعضی از آیات قرآن کریم در منابع و تفاسیر روایی شیعه آمده که قسمتی از آن‌ها در بخش «کتاب التفسیر» کتاب «مسند الإمام الرّضا(ع)» گردآوری شده‌است. در این مقاله نخست چهارده نکتة تفسیری از آن‌ها انتخاب و سپس آرای مفسّران و قرآن پژوهندگان معروف دربارة هر یک از آن نکته‌ها آمده‌است؛ تا مجال و امکان تطبیق و مقایسه میان نظر معصوم(ع) و دیگران از میان نرود. و سپس پانزده نکته تفسیری دیگر از فرموده‌های حضرتش(ع) گزارش شده و از پرداختن به نظرهای مفسّران دیگر خودداری شده‌است تا حجم مقاله گسترده و دراز دامن و ملال‌انگیز نباشد.

کاربست «روش تحلیل» در دفاع از «حدیث ولایت و حدیث منزلت»

در طلیعه نوشتار «کاربست «روش تحلیل» در دفاع شیخ صدوق از «حدیث ولایت و حدیث منزلت» آمده است: در حال حاضر چیستی و چگونگی به کاربندی «روش تحلیلی» به عنوان یکی از روش‌های تحقیق، برای فراگیران و نوپژوهان رشته‌های الهیات و معارف قرآن و حدیث دغدغه‌ای جدی است؛ حال آن که این روش از دیرباز در متون و دانش‌های کلام، فلسفه و فقه مورد استفاده بوده‌است. در مقاله پیش‌رو برای توضیح و شناساندن این مفهوم (تحلیل) از دو شیوۀ تعریف مفهومی (بحث نظری در باب چیستی روش تحلیلی) و تعریف بالاشاره (ارجاع مستقیم یا نشان دادن نمونه‌های عینی از تحلیل در متون حدیثی) بهره بُرده شده‌است. در «روش تحلیلی» که متکی بر فعالیت و خلاقیت ذهنی پژوهشگر است، تلاش می‌شود تا مدعایِ کلی یک گزاره تجزیه شده و احتمالات مختلف درباره معنای دقیق هر جُزء و به تَبَع آن معنای کلی و راستین مدعای کلی گزاره تعیین شود. برای نمونه و رعایت حال مخاطبان [دانش‌پژوهان معارف دینی]، متنی از شیخ صدوق انتخاب شده است. صدوق که بیشتر به عنوان یک مُحدِّث شناسانده می‌شود، در دفاع از آموزه‌ امامت و ولایت علی(ع) به عنوان یک اندیشه-ورز و متکلِّم امامی حضور یافته و با استفاده از روش تحلیلی در تفسیر دو حدیث «ولایت و منزلت» در کتاب معانی الاخبار می‌کوشد تا مضمون اصلی این دو حدیث را که همان ولایت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام است، اثبات نماید.

بررسی دیدگاه ابن رشد و ابن عربی

در طلیعه نوشتار «بررسی دیدگاه ابن رشد و ابن عربی پیرامون معناشناسی و ضرورت تأویل قرآن کریم» آمده است: یکی از مسائلی که برخی اندیشمندان در تفسیر آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار داده اند، تأویل است. به دلیل کاربرد متعدد واژه تأویل در این کتاب مقدس، بابی در این مورد در آثار اندیشمندان مسلمان گشوده شد که اشتراکات و افتراقاتی به چشم می‌خورد. یکى از اندیشمندان اسلامی که با ترجمه و شرح آثار ارسطو تأثیر فراوانى در مغرب زمین گذاشته ابن رشد است. وی که به قلم فرسایی در پاسخ به غزالی مشهور است توانست خردورزی در متون مقدس را از راه‌های گوناگون مانند عقل و نصوص دینی مطرح نموده و یکی از نمونه‌های آن را تأویلات دینی معرفی می‌کند. در همان منطقه و مدتی اندک پس از ابن رشد، ابن عربی که اندیشه‌هایی بس عمیق و بنیادین در عرفان مطرح می‌کند نیز به تأویلات دینی توجه می‌کند. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی در صدد است اندیشه‌های ابن رشد و ابن عربی درباره بایسته‌های اهل تأویل را مورد بررسی قرار دهد. یافته‌های بحث عبارت از اشتراک دیدگاه ابن رشد و ابن عربی درباره توجه به باطن برخی متون دینی که به واسطه اهل تأویل شکل می‌گیرد. اختلافاتی که در روش عقلی و شهودی آنان در تأویل وجود دارد. ابن رشد به فیلسوف به عنوان اهل تأویل اشاره دارد و ابن عربی به عارف به عنوان مصداقی جامع برای تأویل نمودن توجه می‌کند.

انتهای پیام
captcha