بررسی راهکارهای درمان تفاخر در دوفصلنامه «اخلاق وحیانی»
کد خبر: 3995488
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۸

بررسی راهکارهای درمان تفاخر در دوفصلنامه «اخلاق وحیانی»

بیستمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «اخلاق وحیانی» به صاحب‌امتیازی پژوهشگاه علوم وحیانی معارج منتشر شد.

به گزارش ایکنا، بیستمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «اخلاق وحیانی» به صاحب‌امتیازی پژوهشگاه علوم وحیانی معارج منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «گذشت بزرگوارانه؛ تحلیل چیستی «صفح» در قرآن، با تأکید بر دیدگاه علامه جوادی آملی»، «راهکارهای گرایشی و منشی درمان تفاخر در تربیت اخلاقی قرآن کریم»، «بررسی بازتاب نظریه «تفسیر انسان به انسان» آیت الله جوادی آملی بر راه‌کارهای تحقق سلامت معنوی»، «مطالعه تطبیقی نظام آموزشی اخلاقی در نهج البلاغه و اندیشه امیل دورکیم»، «شناسایی بایسته های معرفت شناختی اخلاق باور از دیدگاه آیت الله جوادی آملی»، «بررسی اخلاقی فضیلت عدالت درآیات الاحکام «با رویکرد تحلیل اخلاقی آیات قصاص»، «بررسی وابستگی روان‌شناختی اخلاق به دین با روش تجربی مطالعه موردی در همدان»، «چالش دسترسی معرفتی و اراده فعل خطا در فاعل متجّری اخلاقی (بر مبنای دیدگاه بنتام، کانت و شهید صدر)»، «نقش خیال در زیست اخلاقی از منظرعرفان اسلامی با تأکید بر دیدگاه ابن عربی»، «رابطه خردمندی و حسادت با واسطه‌گری عزت نفس: یک تحلیل مسیر».

در چکیده مقاله «راهکارهای گرایشی و منشی درمان تفاخر در تربیت اخلاقی قرآن کریم» می‌خوانیم: «تفاخر از برجسته‌ترین معضلات فرهنگی-اجتماعی عصر حاضر است که گذشته از ضدیتش با ارزش‌های دینی و آثار سوء اخروی، به لحاظ زندگی این دنیایی نیز پیامدهای نامطلوب اقتصادی، تربیتی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی گسترده‌ای دارد. قرآن کریم به عنوان برنامه هدایت بشر از ظلمت به سمت نور و از رذایل به فضائل به مبارزه با این رذیله اخلاقی-اجتماعی پرداخته و جامعه عصر نزول را از رفتارهای فخرفروشانه تطهیر کرده و فضائلی همچون برابری، مواسات، ایثار، گذشت، فروتنی و تواضع را جایگزین آن نموده است. نظر به اهمیت استخراج روش‌های قرآنی در حل مسائل اجتماعی، جستار حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی راهکارهای درمان تفاخر از منظر قرآن‌کریم در دو ساحت گرایش و منش پرداخته‌است. براساس یافته‌های پژوهش، راهکارهای گرایشی قرآن برای درمان تفاخر به دو بخش راهکارهای ترهیبی و ترغیبی قابل تقسیم هستند که اولی مشتمل بر روش عبرت‌بخشی و روش تهدید و دومی شامل سه روش تشویق، الگودهی و سرعت و سبقت است. راهکارهای منشی نیز به دو دسته راهکارهای ایجابی و سلبی تقسیم می‌شوند که دعوت به صبر، تواضع و جایگزینی عامل شادی در دسته اول و منع از تکبّرورزی، یأس و سرمستی از امکانات در دسته دوم جای می‌گیرند.»

در طلیعه مقاله «بررسی بازتاب نظریه «تفسیر انسان به انسان» آیت الله جوادی آملی بر راه‌کارهای تحقق سلامت معنوی» آمده است: «افزایش کیفیت زندگی و دستیابی به سلامت در همه ابعادش همواره ذهن بشر و خصوصاً اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. بیش از سه دهه است که سلامت معنوی به عنوان یکی از ابعاد سلامت در سازمان‌ بهداشت جهانی مطرح شده است ولی همچنان دارای زوایای پنهانی می‌باشد که حصول آن را برای جوامع بشری دشوار نموده است. به واسطه تاثیرپذیری فراوان سلامت معنوی از قیود حاکم بر جوامع انسانی، لازم است هر جامعه بنا بر اقتضائات خود به تحلیل این مفهوم بپردازد تا به نتایجی ملموس و قابل اجرا دست یابد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات پذیرش نظریه «تفسیر انسان به انسان» بر راه‌کارهای تحقق سلامت معنوی سامان یافته است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است. از منظر هدف نیز پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است؛ زیرا هدف از انجام آن، توسعه دانش کاربردی درخصوص راه‌کارهای دستیابی به سلامت معنوی است. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که براساس این نظریه و همچنین پذیرش تعریف انسان به «حی متاله»، راه دست یافتن به سلامت معنوی بازگرداندن متشابهات انسان به محکمات وجودیش (فطرت الهی‌) و همچنین تأسی به انسان کامل عینی و در نهایت تحقق «نگاه توحیدی» است.

با توجه به آثار آیت الله جوادی آملی می‌توان چنین استنباط نمود که نگاه توحیدی منشا پیدایش چهار اصل مهم است: توجه کامل به مقام خلیفه الهی، تحقق نگاه آیه‌ای به هستی، هدفمند دانستن آفرینش انسان و جهان و در نهایت باریافتن به مقام عبودیت الهی و فهم فلسفه حیات انسانی؛ که با توجه به این اصول چهارگانه می‌توان به راه‌کارهای تحقق سلامت معنوی از منظر آیت الله جوادی آملی دست یافت.»

در چکیده مقاله «نقش خیال در زیست اخلاقی از منظرعرفان اسلامی با تأکید بر دیدگاه ابن عربی» می‌خوانیم: «زیست اخلاقی همواره دغدغه اصلی ادیان و اندیشمندان بوده و عقل و وهم به عنوان دو رکن لازم برای تحقق زیست اخلاقی مطرح بوده‎اند؛ حال آنکه اصولا این دو بدون استعانت از عنصر خیال اثر بخش نخواهند بود. در اندیشۀ عرفان اسلامی خیال یکی از ارکان تشکیل دهندۀ نظام هستی (خیال منفصل) و نهاد انسان (خیال متصل) بوده است. مسألۀ این تحقیق این است که از منظر عرفان اسلامی، به‌ویژه اندیشه‎های ابن عربی میان عالم خیال و حقائق اخلاقی چه نسبتی برقرار است و قوه خیال چه نقشی در زیست اخلاقی دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده‎های کتابخانه‎ای نشان می‎دهد که سالک با تکیه بر توانمندی‎های قوۀ خیال می‎تواند با صور نورانی موجود در خیال منفصل مرتبط گشته و با تهذیب خیال از خواطر شیطانی و نفسانی به مشاهدۀ معانی اخلاقی متمثل شده در عالم مثال بپردازد که نتیجۀ آن ایجاد انگیزه، شور، رغبت و اراده مستمر در جهت اخلاقی زیستن و تحصیل اخلاق توحیدی است.»

انتهای پیام
captcha