حجتالاسلام والمسلمین محمد مبشری عارف، مدرس حوزه و دانشگاه در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده به بررسی مسائل پیش آمده درباره موضوع حجاب پرداخته است که در ادامه میخوانید؛
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها مباحث زیادی در بین مردم و خصوصا در فضای مجازی در مورد حجاب و اجباری یا اختیاری بودن آن مطرح میشود که توجه به نکات ذیل سبب میشود درک بهتری نسبت به موضوع داشته باشیم؛
فارغ از اینکه مسئله حجاب یک مسئله شرعی و دینی و جزو واجبات حتمی است. اولاً به وجدانیات و عقل و فطرت مراجعه میکنیم که در کل جهان و هر آنچه که بشریت امروز با آن سر و کار دارد آیا ضوابط و قوانین حاکم است یا هرج و مرج و بیقانونی؟ ثانیاً اگر در مملکتی قانونی ولو اعتباری باشد آیا میشود قانون شکنی کرد یا باید تابع آن بود؟ کسانی که در مملکتی جهاد کردند، کشته شدند و زحمتها کشیدند تا مدیریت آن مملکت را بر عهده بگیرند آیا حاضرند مقاصد و اهداف خود را به راحتی زیر پا بگذارند و تحویل عدهای مخالف بدهند؟ جواب این سوالات واضح است، حال مسئله قانون حجاب هم از این موارد استثنا نیست؛ این نسبت به امور اجتماعی و حقوقی این مسئله.
عدهای در موضوع حجاب مسئله رفراندوم را مطرح میکنند در حالی که توجه ندارند این مسئله قبل از انقلاب و پس از تشکیل حکومت جزو مقاصد اصلی و اهداف اصلی آن بوده است. مثل این است خانوادهای ۷ نفره برای رسیدن به تخصص پزشکی تمام اموال خود را جهت قبول شدن در رشته دندانپزشکی خرج کنند، حالا که قبول شدند عدهای بیایند به اینها بگویند بیاید رای بگیریم دوباره که آیا دندانپزشکی را ادامه بدهید یا نه؟ آن هم بدون هیچ جبران هزینهای. این مثال مادی مسئله است. حال ببینید چگونه انقلابی که این همه شهید داده، این همه جانباز قطع نخاعی و این همه آزاده جهت حفظ اسلام و احیای احکام دین داده است با این همه وصیت شهدا و تاکید بر حفظ حجاب، حال بیاید و بگوید از اول شروع و بررسی کنیم. این واقعاً منطقی است؟ از سوی دیگر، این منطق که من آزادم و هر کاری بخواهم انجام میدهم در هیچ جای جهان، به این شکل پذیرفته نیست.
اما از نگاه شرعی و معنوی، به زبان بسیار ساده از شما خواهران و برادران سوالی دارم. شما وقتی سفر خارج از کشور میروید یا میشنوید فردی عازم سفر است با خود ارزهایی مانند دلار، یورو، درهم، ریال میبرید، اعتبار این دلار و یورو و سایر ارزها و واقعیت یا قلابی بودن آن را چه کسانی تعیین کردهاند که سبب این اعتماد من و شما در استفاده از آن شده است؟ آیا کسی میتواند بگوید اینها خرافات است و چند تا کاغذ به شما داده و شما را شستوشوی مغزی دادهاند؟ مگر میشود چند تا کاغذ بدهید و یک ماشین شاسی بلند بگیرید. حال خود قضاوت کنید، آیا امور معنوی هم همینگونه است؟ مسئله واجب و حرام بودن یا مستحب و مکروه بودنی که از طرف خداوند و پیامبرش به ما رسیده از اعتباریات دنیایی است که خود بشریت ایجاد کرده کمتر است؟ آیا این احکام دارای مصالح برای بشریت نیست؟ چرا واقعا به جای تدبر، تفکر و تحقیق در مورد ادیان و بایدها و نبایدهای آن و منافع و مضرات یک حکم شرعی، به جدال و مخالفت پوپولیستی میپردازیم. بیاییم دست در دست هم دهیم و با تفکر و تدبر مسائل مادی و معنوی کشور را حل کنیم تا دشمنان قسم خورده نظام و انقلاب سو استفاده نکنند.
اما کلام آخر خطاب به دولتمردان و سیاستمداران و رسانه ملی. برنامهای زنده ترتیب دهید که بدون سانسور افراد بیایند حرفشان را چه مخالف و چه موافق بزنند. بر اساس منطق و استدلال، منتها کارشناسان خبره باشند، آن وقت به راحتی این مباحث در قالب مناظره اتمام حجت میشود. قرار نیست همیشه مخالف قبول کند، در مخالفت از نمرود لجوجتر که نداریم اما قرآن میفرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ؛ آیا ندیدی که پادشاه زمان ابراهیم(ع) به دلیل حکومتی که خدا به او داده بود درباره (یکتایی) خدا با ابراهیم به جدل برخاست؟ چون ابراهیم گفت: خدای من آن است که زنده گرداند و بمیراند، او گفت: من نیز زنده میکنم و میمیرانم. ابراهیم گفت که خداوند خورشید را از طرف مشرق برآورد، تو اگر توانی از مغرب بیرون آر؛ آن نادان کافر در جواب عاجز ماند؛ و خدا راهنمای ستمکاران نخواهد بود» (بقره/ 258) یعنی وی مبهوت شد. مخالفین نظام را مبهوت کنید.