به گزارش ایکنا، ششمین نشست از سلسله نشستهای «حسینیه حکمت» ظهر امروز سیزدهم مردادماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمد جعفریهرندی، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با موضوع «علم امام و واقعه عاشورا» در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. گزیده مباحث این جلسه را در ادامه میخوانید؛
بحث علم امام و واقعه عاشورا بحثی اساسی است که از قدیمالایام مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. قبل از اینکه بالخصوص وارد مقوله علم امام و حادثه عاشورا شوم لازم میدانم به دو نگاه کلی در مورد علم امام اشاره کنم. ما بر اساس باورهای شیعیمان قطعاً علم غیب را یکی از شئون امام میدانیم و برای علم غیب امام جایگاه ویژهای قائل هستیم. اساسا یکی از وجوه تمایز اعتقادی ما در مورد امامت مسئله علم امام است. امامت در اهل سنت هم مطرح است و آنها هم جایگاه امام را به عنوان نیابت از نبی میپذیرند ولی علم غیب را به رسمیت نمیشناسند ولی ما شیعهای نداریم که امام را امام بداند ولی برای امام، علم غیب قائل نباشد. البته ما با دیدگاههایی در شیعه مواجه بودیم که سعی دارند علم غیب یا سایر شئون امام را زیر سوال ببرند.
پس همه عالمان ما در سطح اندیشمندان و در سطح بدنه عمومی تفکر شیعی علم غیب را جزء یکی از ضروریات اعتقادی به شمار میآورند. در عین حال در رابطه با چندوچون علم غیب امام و اینکه علم غیب امام به چه صورت است اختلاف نظر وجود دارد. در این زمینه دو سوال مطرح است: یک بحث اینکه علم امام مختص به مسائل هدایتی و معارف دینی است یا همه عرصههای حقایق را در بر میگیرد. دوم اینکه همیشه امام از علم غیب بهرهمند است یا گاهی اوقات بهرهمند است. این باعث شده دو نگرش کلی درباره علم امام به وجود بیاید. نگرش اول این است که امام به همه عرصههای حقایق علم دارد و علم امام هیچ محدودیتی ندارد و علم امام همیشه بالفعل است. نگاه دوم نگاهی است که علم غیب امام را از نظر گستره قلمرو و زمان، مطلق نمیداند و علم غیب امام را عندالضروره لحاظ میکند.
این را به عنوان مقدمه عرض کردم تا وارد اصل بحث شویم. سوال این است امام حسین(ع) که وارد این حرکت میشوند علم غیب به شهادت داشتند یا نه. آیا علم غیب امام در این مسئله لحاظ شده است یا نشده است؟ آیا امام با آگاهی وارد این مسیر میشوند یا امام نسبت به عاقبت این حرکت هیچگونه اطلاعی نداشتند تا اینکه محاصره و جنگ صورت میگیرد و حضرت جانش را بر سر آرمانش فدا میکند. ما در اینجا دقیقا میتوانیم دو تا نظر را بیابیم. نظری که قائل است امام علم غیب دارد و از ابتدا نسبت به حادثه مطلع است. طبق این نظر علم امام هم بالفعل است و ایشان از ابتدا میدانست شهید میشود. بر این اساس امام از اول علم دارد و با چشم باز و نگاه روشن وظیفه خودش را این میداند وارد این مسیر شود و با یزید بیعت نکند و در نهایت به شهادت میرسد. این دیدگاهی بوده که به شدت طرفدار دارد و در میان اندیشمندان ما رواج دارد. من اشاره کنم در نگرشها و دیدگاههایی که پیرامون فلسفه قیام عاشورا وجود دارد، چه کسانی که هدف امام را تعبدی میدانند، چه کسانی که نگرش عرفانی به عاشورا دارند، چه کسانی که تفسیر فدیهوار از عاشورا دارند در این دیدگاه نخست جای میگیرند و با مسئله علم غیب امام کنار میآیند و عمده اندیشمندانی که این دیدگاه را مطرح کردند علم غیب را به عنوان یکی از عناصر دیدگاهشان آوردند.
دیدگاه دوم دیدگاهی است که مسئله علم غیب امام را نسبت به حادثه انکار میکند. برخی عالمان شیعه علم غیب امام را محدود میدانند لذا گفتند امام اراده نکرده بود بداند سرانجام این مسئله چیست و بر اساس ظاهر اقدام کردند. قائلان به حرکت امام در راستای تشکیل حکومت در این گروه قرار میگیرند. اولین کسی که این دیدگاه را مطرح کرد شیخ مفید است. ایشان میگوید عدهای میگویند امام میدانست اهل کوفه یاریاش نمیکنند ولی ما این سخن را تصدیق نمیکنیم چون دلیل عقلی و نقلی بر آن نداریم. بعد شیخ مفید بحث علم غیب را مطرح میکند و میگوید ما در رابطه با علم غیب نظرمان این است امام عالم به احکام است و به وقایع علم غیب ندارد. جلوتر بیایم به سیدرضی میرسیم. سیدرضی هم همین دیدگاه را که امام علم غیب ندارد و فکر میکرده پیروز میشود مطرح میکند.
سیدمرتضی هم همین دیدگاه را دارد. بعد از سیدمرتضی شاگردش شیخ طوسی هم همین نظر را قبول دارد و میگوید من هم اعتقاد دارم امام، علم غیب به شهادت ندارد. تفاوت سیدمرتضی و شیخ طوسی در این است که هر دو این سوال را مطرح میکنند که آیا جایز است امام دانسته خودش را به کشتن بدهد. شیخ طوسی نسبت به این پرسش اظهار تردید میکند و میگوید نمیتوانم نظری بدهم ولی سیدمرتضی میگوید نه، امام نمیتواند. لذا علم امام را در رابطه با شهادتشان انکار میکند. اکثر اندیشمندان ما نسبت به این مسئله دیدگاه واضحی دارند و اینکه امام موظف نیست طبق علم غیب خودش عمل کند و موظف به علم ظاهری است.
معلوم میشود در سدههای متقدم علما صراحتا علم غیب امام حسین(ع) به شهادت را منکر هستند. این نظر بعدها تحت الشعاع برخی نگاههای اخباری قرار گرفت و به محاق رفت و نظری که قائل به علم غیب است مطرح شد. در دوره معاصر این دیدگاه توسط صالحی نجفآبادی با نوشتن کتاب شهید جاوید احیا شد. صالحی در این کتابش مفصل بحث میکند و تمام ادله نقلی و روایی نسبت به علم غیب امام حسین(ع) را تأویل میبرد، برخی روایات را هم به لحاظ سندی و دلالی زیر سوال میبرد.
انتهای پیام