به گزارش ایکنا، بخش نخست از گفتوگوی تفصیلی با محسن قربانیان، فعال قرآنی و نویسنده کتاب «جلسات خانگی قرآن، با تیتر «جلسات قرآن فاقد نگاه راهبردی و برنامهای برای حداقل نیمی از ایرانیان» منتشر شد. اکنون بخش دوم و پایانی این گفتوگو را میخوانید که در آن از مسائلی نظیر اهمیت تشکیل و احیای جلسات خانگی و خانوادگی قرآن و لزوم گفتمانسازی در جلسات قرآن سخن رفته است.
ایکنا- یکی از پرسشهایی که میتوان مطرح کرد، نقش اساتید در به وجود آمدن شرایط فعلی است. این نقش را چطور تحلیل میکنید و به نظر شما اگر آنها به نحو دیگری عمل میکردند امکان نداشت که شرایط متفاوتتری را داشته باشیم؟
یکی از ارکان اصلی در تشکیل جلسات قرآن اساتید هستند و بیشک نمیتوان نقش آنها را نادیده گرفت. در ضمن نباید آموزشهای تخصصی را فاقد اهمیت دانست، بلکه باید بر این نکته تأکید کرد که رشد ما نامتوازن بوده است.
فعالیتهای قرآنی باید در سه بخش پیگیری شود؛ نخست محصولاتی که نشان میدهد قرآن چیست. دوم محصولاتی که نشان میدهد قرآن چه میگوید و سوم محصولاتی که نشان میدهد باید با قرآن چه کرد. اینها سه حیطه مهم است و باید به هر کدام به صورت دقیق و جامع پرداخته شود.
فقدان راهبرد در جلسات قرآن سبب شده است تا میان عرضه و تقاضا تناسبی وجود نداشته باشد. در حال حاضر جلسات پاسخگوی دغدغه کسانی است که میخواهند قرآن را زیبا بخوانند، اما برای تبیین چیستی قرآن جلسهای وجود ندارد، همانطور که برای تبیین مفاهیم قرآن جلسهای نداریم. برای بسیاری از علاقهمندان و بیتفاوتها به قرآن کریم این پرسش وجود دارد که قرآن برای مشکلات آنها چه راهکارهایی دارد. مراجعه به تفاسیر چنین نیازی را برطرف نمیکند و نیازمندیم که گفتمانی شکل بگیرد.
بر این اساس، مهمترین راهکار این است که ذائقه مخاطب را بشناسیم. جالب اینکه تاکنون کتابهای فراوانی در زمینه موفقیت نوشته شده است اما بسیاری از این مفاهیم در قرآن وجود دارد. به بیان دیگر، خدا بزرگترین روانشناس انسان است و بر همین اساس کتابش را باید بهترین کتاب روانشناسی دانست. حال چرا در جلسات قرآن درباره این مسائل سخنی به میان آورده نمیشود؟
ایکنا- آیا راهکارهای دیگری دارید؟
رویکرد اهالی قرآن باید این باشد که در کنار جلسات تخصصی، به مدلی از جلسات دست یابند و آن را اجرا کنند که رشد نامتوازن را جبران کنند. به تعبیر دقیقتر، ما نیازمند جلسات عمومی قرآن هستیم که هم تلاوت و آموزش در آنها مطرح باشد و هم هدایت، اما هدایتمحوری باید بیشتر محل توجه باشد زیرا دغدغه ابتدایی مخاطب این نیست که چگونه قرآن را بفهمد یا چطور آن را بخواند، بلکه به دنبال این است که ببیند حرف قرآن چیست و چه راهکاری برای حل مشکلات او دارد. از این رو، باید جلساتی متناسب با نیاز مخاطب شکل بگیرد تا راه حل قرآن در مواجهه با مشکلات تبیین شود.
در اینجا به یک نمونه اشاره میکنم تا بحث بهتر تبیین شود. چندی قبل یکی از دوستان من که با قرآن انس دارد اما در جلسه و ... شرکت نمیکند و به من مراجعه کرد و گفت که یکی از همکارانش به او توهین کرده است. حال از من راهکار قرآنی برای مواجه شدن با این مسئله را میخواست. به چند آیه قرآن اشاره کردم که یکی از آنها آیه: «وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» بود. به ذهنم رسید که روی این آیه کار شاخصی را انجام ندادهایم؛ یعنی مشخص نکردهایم که حرف قرآن دقیقاً چیست و گفتن سلام به جاهلان چه معنایی دارد. جلسات قرآن جایی است که باید این گفتمانها در آن شکل بگیرد.
ممکن است در حوزه و دانشگاه از این مسائل سخن گفته شود، اما این مباحث آکادمیک حکم قله را دارند. بر همین اساس، اساتید و مربیان باید این بحثها را از قلهها دریافت کنند تا دشت و پایه کوه هم سیراب شود؛ یعنی این مباحث به عموم مردم ارائه شود. به نظر میرسد چنین کوششی نسبت به صوت خوش سهم بیشتری در جذب مردم به قرآن داشته باشد. چهبسا مردم هنگامی که در رادیو یا تلویزیون با صوت مصطفی اسماعیل مواجه شوند، شبکه را تغییر دهند و سلیقه آنها مصطفی اسماعیل نباشد اما تبیین صحیح میتواند مورد توجه بیشتری قرار بگیرد. از این رو، باید به سراغ ابزارهای خوش دیگری به غیر از صوت خوش رفت.
ایکنا- بر اساس توضیحاتی که ارائه کردید، میتوان یکی از نتایج مباحث شما را کاربردیسازی قرآن هم تلقی کرد؛ یعنی در صورتی که آموزش عمومی جدی گرفته شود، قرآن هم به عرصه زندگی مردم وارد میشود و جلسه قرآن میتواند یکی از مهمترین ارکان در جاری کردن قرآن در زندگی مردم باشد.
بله، بخشی از قضیه همین است. بر همین اساس باید به سرعت جلسات عمومی قرآن با محور هدایت را به صورت حداکثری توسعه دهیم. در این میان آموزشهای فنی و مهارتآموزی در اولویت چندم قرار میگیرد. نیازمند افرادی هستیم که به طراحی و ایدهپردازی در این زمینه بپردازند و مدلی از جلسات قرآن را طراحی کنند که در آن اساساً مقوله آموزش مطرح نباشد، بلکه افراد در این جلسات فقط قرآن بشنوند.
البته نباید از این نکته غفلت کرد که هیئتها یکی از رقبای سرسخت جلسات قرآن بودهاند و معمولاً در زمینه جذب مخاطب و... یک سر و گردن بالاتر از جلسات قرآن هستند زیرا در جلسات قرآن راه دیگری پیموده شده و به عموم توجهی نشده است. از این رو، به جلساتی نیاز داریم که در آن حرف قرآن و نحوه پاسخگویی قرآن به نیازها مطرح شود. افزون بر این، باید توجه کرد که در هیئتها مردم شرکت میکنند تا به اصطلاح بهرهمند شوند و استفاده کنند. به همین دلیل وقتی علاقهمند شوند، به یادگیری مداحی و حفظ شعر و... هم روی میآورند.
در مورد قرآن هم باید همین رویه در پیش گرفته شود؛ یعنی مردم باید حرف قرآن را در بهترین قالبها دریافت کنند و از سوی دیگر با یک گفتمان قرآنی آشنا شوند. پس باید در این جلسات به خوبی قرآن خوانده شود و سپس گفتمان قرآنی شکل بگیرد. پس از این مراحل است که مخاطب از چگونه خواندن قرآن هم پرسش خواهد کرد.
در اینجا خوب است از مرحوم محمداسماعیل دولابی هم یادی کنم. ایشان میگوید: «تأکید زیاد بر ظواهر قرائت و تجوید، جلسات قرائت قرآن را خراب کرد و از بین برد. وقتی یک جوان با عشق به قرآن به جلسه میآید و معلم جلسه دائم از قرآن خواندن او ایراد تجویدی میگیرد، او خجالتزده میشود و محبتش به قرآن صدمه میبیند اما اگر بگذارند هر طور که میخواهد بخواند و ایراد نگیرند، چند وقت که به جلسه آمد و قرآن خواندنهای دیگران را دید، کمکم قرائتش هم اصلاح میشود و از نور قرآن بهره میبرد.»
بر این اساس، نیازمند جلساتی هستیم که در آنها از ظواهر قرآن عبور کنیم و به مغز برسیم. قرآن خود را کتاب هدایت معرفی کرده است. پس باید این شأن هدایتگری در جلسات قرآن هم نمود داشته باشد. برای نمونه گاهی اوقات میتوان گفتمان یک جلسه قرآن را به مسائل مربوط به حجاب یا سلامت روان اختصاص داد. افزون بر این، در جلسه قرآن حتی از اقتصاد هم میتوان بحث کرد و به میزانی که اوصاف قرآن در جلسات جاری میشود، خروجیهای جلسات نیز توسعه مییابد.
تحقق این امر نیازمند مدلیابی برای بهرهمندی اقشار مختلف جامعه است. بسیار مطلوب بود که اگر یک سال مسابقات قرآن یا نمایشگاه قرآن را برگزار نمیکردند اما بودجه این رویدادها را در اختیار محققان علوم قرآنی، روانشناسی و... قرار میدادند تا بر اساس نیاز مخاطب به طراحی جلسات قرآن میپرداختند و الگویی هدایتگر را ارائه میکردند. این اقدام نخستین گام برای انس با قرآن است و در ادامه مردم به سراغ یادگیری قرآن خواهند رفت.
ایکنا- در صحبتهای شما از مؤلفههای یک جلسه قرآن مطلوب سخن رفت. حال نظر شما به صورت منسجم در مورد خصوصیات جلسه قرآن چیست؟
مهمترین محتوای جلسه قرآن باید عرضه فهم عمومی و هدایتخواهانه از قرآن باشد. خصوصیت دیگر جلسه قرآن هم عبارت از توجه به اهل بیت (ع) است. در جلسات قرآن گاهی اوقات به صورت فرمایشی مداحی مورد توجه قرار میگیرد که خوب است اما پرداخت حداقلی به اهل بیت(ع) است. همچنین، هیئتهای مذهبی به تلاوت قرآن توجه چندانی ندارند، جز اینکه در ابتدای مراسم تلاوت کوتاهی ارائه شود. بنابراین، باید روشنفکران به ایدهپردازی بپردازند تا کار از حالت کلیشهای خارج شود.
یکی از بهترین برنامهها برای تلفیق میان قرآن و عترت را اهل بیت(ع) ارائه دادهاند. برای نمونه میتوان از الگوی شب قدر سخن به میان آورد. بنا بر آموزههای معصومین(ع)، در شب قدر قرآن روی سر گذاشته میشود و سپس خدا را به تکتک اهل بیت(ع) قسم میدهیم. این یک نمونه است و میتوان به الهامگیری از چنین برنامهای همت گماشت.
یکی دیگر از مسائلی که باید در جلسات قرآن پیگیری شود، توجه به راهگشایی قرآن است. افزون بر این، باید افراد شرکتکننده در جلسات قرآن به ارائه خدمات اجتماعی و فرهنگی بپردازند. در این زمینه نیز هیئتهای مذهبی از جلسات قرآن جلوتر هستند؛ حتی به کارهای جهادی اقدام میکنند و نگاه راهبردی دارند.
ایکنا- شما نویسنده کتاب جلسات خانگی قرآن هستید. قدری درباره جلسات خانگی و خانوادگی توضیح بدهید و بگویید که از چه حیث قابل اهمیت هستند؟
چنانکه پیشتر گذشت، با کاربست یک نگاه راهبردی، نیازمند جلسات عمومی با رویکرد هدایتمحور هستیم. برای تحقق این هدف در کنار مساجد باید به ظرفیت بزرگ خانهها توجه کرد. در خوشبینانهترین حالت 70 هزار مسجد داریم که ظرفیت قابل توجهی است، اما از آن طرف بیست و پنج میلیون خانوار داریم. حال اگر 20 درصد از این خانوادهها قرآنی باشند، ظرفیت 5 میلیون نفری برای تشکیل جلسات خانگی قرآن در اختیار ماست.
جلسات خانگی میتواند با محوریت مادر خانواده تشکیل شوند تا از این رهگذر عقبه قرآنی کشور تأمین شود. سپس میتوان به ارتباط مؤثر و ساختاری در میان خانهها و مساجد همت گماشت. بر این اساس مساجد میتوانند در حکم یک پایگاه مرکزی باشند و خانهها نیز شعبههای این پایگاه را تشکیل دهند.
راهاندازی جلسات خانگی هزینه چندانی ندارد؛ یعنی برخلاف مؤسسات که برای تأسیس آنها و تشکیل کلاس در آنها باید هزینههایی را پرداخت کرد اما جلسات خانگی صرفاً نیازمند محتوا و فرهنگسازی هستند. حتی در این جلسات به استاد نیاز نیست، بلکه باید برنامه را رکن اصلی جلسات خانگی دانست زیرا در حال حاضر به دلیل توسعه فناوریها، مخاطب میتواند برخی سطوح را بدون اینکه استاد داشته باشد و با بهرهگیری از فضاهای مجازی طی کند.
بر این اساس، اگر در جلسات خانوادگی قرآن، محتوای قابل توجهی ارائه شود و از یک سو مادر خانواده بتواند فرهنگ انس با قرآن و فهم هدایتخواهانه را پیش ببرد و از دیگر سو وارد فضای آموزش نشود، عموم علاقهمندان از این جلسات خانوادگی استقبال خواهند کرد. همین افراد میتوانند شرایط را برای تربیت 10 میلیون حافظ قرآن آماده کنند. نام این رویه را آزادسازی انرژی هسته مرکزی نهادهام. به بیان دیگر، خانواده سلول مرکزی جامعه است و در آن هسته مرکزی قرار دارد که باید انرژیاش را آزاد کرد.
افزون بر این، جلسات خانوادگی میتواند در سه سطح پیگیری شود؛ نخستین سطح، که باید آن را سطح اصلی دانست، لایه اول خانواده یعنی پدر، مادر و فرزندان است. سطوح دوم، جلسات خویشاوندی و سطح سوم نیز جلساتی است که افراد شرکتکننده در آن با یکدیگر نسبت خویشاوندی ندارند اما به صورت خانوادگی در جلسه شرکت میکنند. پس مهمترین اقدام این است که پدر، مادر و فرزندان دور شمع قرآن جمع شوند تا شاهد تحولی بزرگ در جامعه باشیم.
ایکنا- از توضیحات خوب و مفصل شما سپاسگزارم. در پایان اگر نکتهای باقیمانده بفرمایید.
مجدداً باید بر گفتمانسازی تأکید کنم که میتواند در زمینههای مختلف نظیر روانشناسی یا معرفتشناسی باشد. همچنین، میتوان گفتمان خودشناسی یا معرفهالنفس را در جلسات قرآن پیگیری کرد زیرا با چنین نگاهی میتوان به رشد اندیشه مخاطب پرداخت. معرفهالنفس از مسائل بسیار مهمی است که در عرفان و فلسفه نیز بر آن تأکید شده و در روایات نیز سودمندترین معارف دانسته شده است که میتوان در جلسات قرآن به زبان ساده از آن سخن به میان آورد.
یکی دیگر از قرائنی که اهمیت این مسئله در فهم قرآن را بازتاب میدهد نیز سخن ملاصدراست. وی میگوید که فهم قرآن بدون فهم خویشتن ممکن نیست، چون هر کس که اراده دانش قرآن را دارد باید معرفت انسان را بیاموزد.
یکی دیگر از گفتمانهایی که در جلسات قرآن میتوان به آن پرداخت، گفتمان ارتباطگیری است. به بیان دیگر نحوه ارتباط مؤثر با دیگران را میتوان در جلسات قرآن آموزش داد. افزون بر این، گفتمانهایی نظیر مهدویت و خدمترسانی هم میتواند مورد توجه باشد.
آخرین نکته این است که اگر حاضران در جلسه قرآن افزون بر شنیدن صوت خوش، گفتار و رفتار خوش را هم ببینند، قطعاً به قرآن جذب میشوند و شاهد اقبال وسیع مردم به آن خواهیم بود.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام