فرهنگ نقد و نقدپذیری از مؤلفهها و پیشرانهای اصلی یک جامعه پیشرفته است، ولی جای خالی این اصل مهم در کشور ما حس میشود. برای بررسی هرچه بیشتر این موضوع باید پای صحبت کارشناسان علوم انسانی نشست و درباره راهکارهای پایهریزی این فرهنگ گفتوگو کرد. بنابراین، هرکدام از کارشناسان و پژوهشگران حوزه جامعهشناسی و ارتباطات برای ایجاد فرهنگ نقد و نقدپذیری راههای متفاوتی را معرفی میکنند، اما همه آنها بر ایجاد فرهنگ نقد و نقدپذیری از دوره دانشآموزی در مدارس متفقالقول هستند.
ایکنا در ادامه سلسلهگفتوگوهای خود با موضوع فرهنگ نقد و نقدپذیری به سراغ امیدعلی مسعودی رفته و با او گفتوگو کرده است. مسعودی دارای دکترای علوم ارتباطات اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی، سرپرست دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره و رئیس هیئتمدیره انجمن سواد رسانهای ایران است و نیز نزدیک به بیست کتاب در حوزه ارتباطات از وی منتشر شده است. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
ایکنا- درباره فرهنگ نقد و نقدپذیری توضیح دهید.
نقد و نقدپذیری و حتی نقدگریزی از مواردی است که در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما وجود دارد. در بحث آموزش و رفتارهای اجتماعی همیشه موضوع نقد مورد توجه رهبران فکری جامعه بوده است. برای مثال میدانیم که پیامبر اکرم(ص) همیشه در موضوعات مختلف مشورت میکردند. ایشان با وجود اینکه فرستاده خدا و متصل به وحی بودند، اما اگر کسی ایرادی میگرفت و یا ابهامی داشت، سعی میکردند که افکار عمومی را قانع کنند. همچنین در نهجالبلاغه حضرت علی(ع) میفرمایند: «کسی که عیب من را به من هدیه کند به من خدمت کرده است.» در واقع حضرت علی(ع) نقد را هدیه و امر پسندیده و قابل تقدیری میدانند.
نقدپذیری در ادبیات هم موارد بسیاری دارد که میتوان به سعدی اشاره کرد که سروده است: «متکلم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش صلاح نپذیرد.» و نیز «مشو غره بر حسنِ گفتار خویش/ به تحسین نادان و پندار خویش». حافظ هم گفته است: «یاد باد آنکه به اصلاح شما میشد راست/ نقد هر گوهر ناسفته که حافظ را بود». بنابراین در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما نکات بسیاری درباره نقد وجود دارد.
در قرآن مجید در رابطه با مشورت چند آیه داریم که آیه شریفه «وَ شاوِرْهُمْ فِي اَلْأَمْرِ» به این موضوع اشاره میکند که با هم گفتوگو کنید؛ نقد یک نوع گفتوگوست، زیرا شخص عیب خود را نمیبیند و به همین علت در هر مدیریتی نیز بازرسی و نظارت وجود دارد تا هرکسی با مشکلی مواجه میشود آن مشکل بررسی شود. در مسائل اجتماعی نیز همینگونه است؛ در مدیریت ممکن است مشکلی وجود داشته باشد. پس درستتر آن است که بر اساس همین فرهنگ به سمت کسانی برویم که ما را نقد کنند تا از آنها بهره بگیریم و بتوانیم راستکردار باشیم و کمتر دچار اعوجاج و کجرفتاری شویم.
ایکنا- مشخصههای نقد سازنده چیست؟
در نقد اولین اصل صداقت است و ناقد به دنبال تسویهحساب و کینهتوزی نباشد و نقد دلسوزانه باشد. نقدی که صادقانه، دلسوزانه و درست باشد، طبعاً شنونده بیشتری خواهد داشت و در این صورت اخلاق نقد، که مهمترین مشخصه نقد است، رعایت شده است. دومین اصل نقد تخصص است؛ کسی که در موضوعی تخصص ندارد نمیتواند نقد کند و ایراد بگیرد. اصل سوم نقدپذیر بودن است؛ در این باره ایراد بسیاری وجود دارد و مطمئناً کسانی که نقدها را نمیشنوند متضرر خواهند شد. اصل بعدی این است که هم ناقد و هم نقدپذیر این احساس را داشته باشند که کار اصلاح شود.
متأسفانه به تحقیقاتی که در رابطه با جامعه انجام شده است کمتر توجه میشود، برای مثال قبل از زلزله بم تحقیقی انجام شده بود که بر اساس آن امکان وقوع زلزله را بسیار زیاد پیشبینی کرده بود. به همین منظور بر مستحکمسازی خانهها و فضای شهری تأکید کرده بود، اما تنها جایی که به این موضوع توجه کرد مسجدجامع شهر بم بود که این بنا بعد از زلزله سالم ماند. میتوان نتیجه گرفت هرکسی که نقدپذیر باشد و به اصول نقد باور داشته باشد کمتر دچار خسارت میشود. بسیاری از بحثهایی که امروز برای ما ناراحتکننده است ده سال پیش از سوی محققان پیشبینی شده بود. یکی از برکات شرایط امروزی این است که به تحقیقات دانشگاهی توجه کنیم. توجه مدیران به تحقیقات دانشگاهی به آنها قدرت میدهد، زیرا پژوهشها مشکلات را مطرح میکنند و پیشنهادهایی را ارائه میدهند که باید به آنها توجه کرد.
همچنین، اگر ببینیم که بیان نقد باعث ضرر و زیان بیشتر میشود و به لحاظ زمانی و مکانی صلاح نیست، نباید بیان شود؛ مثلاً بخواهیم در جمعی به جوانی موضوعی را گوشزد کنیم و بیان آن منجر به ناراحتی او شود. در نتیجه نقد باید گاهی محرمانه و گاه عمومی بیان شود.
ایکنا- با توجه به این مؤلفههایی که ذکر کردید، جامعه ما چقدر نقدپذیر است؟
نمیتوان به صورت کلی بیان کرد. ما در مسائل قومیت تعصبات قومی داریم. بنابراین به دشواری میتوان نقد کرد، مگر زمانی که بحرانهایی ایجاد شود و اختلافاتی رخ دهد، ولی در حوزههای علمیه دعواهای طلبگی داریم و با یکدیگر بحث و نیز مباحث را نقد میکنند که این دعواها موجب خیر و برکت است. همچنین در دانشگاهها و پژوهشگاهها شاهد نقد و نقدپذیری هستیم، اما در عرصه مطبوعات شاهد نقادی نیستیم و اسیر قلمرو زمانی و مکانی هستیم، زیرا جامعه و حکومت در زمانی پذیرای انتقاد است و در زمانی به دلایل مختلف پذیرای نقدها نیست.
اکنون با توجه به شرایط جامعه در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و دینی، فضای بهتری برای نقد و گفتوگو وجود دارد. این فضا را میتوان در مطبوعات، صداوسیما، دانشگاه و خانوادهها کاملاً حس کرد، زیرا مسائلی که تا قبل تابو محسوب میشد امروز به دلیل ضرورت مورد بحث و بررسی واقع شدهاند. جامعه به بعضی از مطالبات اقتصادی و فرهنگی توجه کرده و وعدههایی که داده میشود حاکی از آن است که دولت نیز متوجه این مطالبات است. من شاهد بعضی از اصلاحات درونی هستم که قبلاً کمتر توجه میشد. تفاوت اولویتها دلیل این بیتوجهی بود و مبنا پرداختن به مشکلات بزرگتر بود، اما اکنون شاهد تغییر اولویتها هستیم که امر مبارکی است و باید از آن استقبال کنیم.
ایکنا- یکی از موضوعاتی که این روزها بیشتر مطرح میشود مناظره و کرسیهای آزاداندیشی است. در این باره توضیح دهید.
باید بیاموزیم که هر از چند گاهی بدن خود را چکاپ کنیم، اما آنقدر به آن بیتوجهی میکنیم که کارد به استخوان میرسد و تازه آن زمان به فکر درمان میافتیم. در رابطه با جامعه هم همینطور است و بررسیهای دورهای بسیار لازم هستند. باید به دردها توجه کرد؛ بعضی از مشکلات میماند و در کنار یک مشکل اصلی، مشکلات فرعی هم ایجاد میشود، اما برای درمان باید به پزشک مراجعه کرد.
جامعه ما برخوردار از فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی است و بیشترین دانشآموخته دانشگاهی را دارد. معمولاً روح انتقادپذیری در بین ایرانیان وجود دارد، منتها متأسفانه شیوه انتقاد را به مرور زمان از یاد بردهایم. در هر صورتی، چه در شرایط عادی و چه شرایط بحرانی، باید نقد و نقادی وجود داشته باشد. همیشه اولین راهحل یک مسئله مذاکره و گفتوگوست. گزارهای وجود دارد که «جنگ وقتی آغاز میشود که گفتوگوها به بنبست میرسند.»
اگر در جامعه زمینه گفتوگو را فراهم کنیم، درگیری فیزیکی جایی نخواهد داشت. تمام تلاش ما در دانشگاه افزایش گفتوگو و کاهش تنشهای فیزیکی است. بیشتر درگیریهای فیزیکی حاصل درگیریهای فکری است و اگر از طریق گفتوگو این مسائل را حل کنیم، هیچگاه به درگیری فیزیکی کشیده نمیشود.
ایکنا- سخن پایانی.
ملت ایران بسیار تحولگراست؛ باید تأمل کرد و نقدها را پذیرفت. امیدوارم که گفتوگو و کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها احیا شود. پیشرفت در عرصه علم هم نیازمند ایجاد کرسیهای ترویجی و علمی است تا با همکاری یکدیگر مشکلات را حل کنیم. در یک جامعه آزاد با گفتوگو بسیاری از مشکلات حل میشود. البته باید با بعضی مشکلاتی، که حل آنها در توان ما نیست، کنار بیاییم.
این روزها من بسیار خوشحالم. گاهی وقتها اتفاقی رخ میدهد که فکر میکنیم شر یا تهدید است، ولی وقتی خوب نگاه میکنیم میبینیم که میتواند تبدیل به یک فرصت و خیر مطلق شود. مصاحبه کردن در رابطه با نقد و گفتوگو بسیار خوب است. پیش از این در بسیاری از روزنامهها امکان صحبت در مورد موضوعاتی وجود نداشت، ولی امروز فضای نقد و بحث ایجاد شده است. مطبوعات در حال صحبت درباره مسائل جدی جامعه هستند و آدم احساس آزادی میکند که باید قدر این آزادی را بدانیم و با رعایت اصول نقد و نقادی بتوانیم وضعیت بهتری را برای جامعه فراهم کنیم.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام