حجتالاسلام سجاد کرمی، مدرس حوزه و دانشگاه در گفتوگو با ایکنا از همدان با اشاره به ویژگیهای جریان نفاق اظهار کرد: از ابتدای خلقت تا روز قیامت، جهان عرصه یک درگیری شدید و حاد است. این درگیری اگرچه گاهی شدت و ضعف دارد، اما هرگز به اندازه یک چشم بر هم زدن هم فروکش نمیکند.
وی افزود: اگر بخواهیم انسانها را دستهبندی کنیم، حتما در یکی از دو طرف نزاع جای میگیرند؛ به این معنا که این نزاع، حد وسط و انسان بیطرف ندارد. نزاع بین حق و باطل؛ انسان در تمام لحظات زندگی خود، در حال کنشگری در یکی از این دو جبهه است. در هیچ لحظهای بیطرفی معنا ندارد، بهعنوان مثال وقتی صحنه عاشورا رقم میخورد، شما یا همراه و یاریگر حسین(ع) هستید و یا دست از یاری او برداشتهاید؛ اینکه گوشهای بایستید و اعلام بیطرفی کنید، روی دیگری از همراهی با باطل است.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: در این عرصه که کل حیات بشر را در برمیگیرد، هر دو طرف از حربههای مختلفی برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند. جبهه حق یک آرمان و هدف متعالی دارد که در حال طی مسیر برای رسیدن به آن است و جبهه باطل هم با رویکرد سلبی نسبت به حق، به دنبال ایجاد دستانداز در آن مسیر است. مهمترین راهبرد باطل برای رسیدن به این هدف هم اغواست؛ یعنی وارونهنمایی حقیقت.
وی ادامه داد: وقتی بناست باطل با وارونهنمایی حقیقت به مقصود خود نائل شود، طبیعی است از هر راهکاری برای این هدف شوم بهره ببرد. اولین راهکار او، وارونهنمایی چهره واقعی انسانهاست و دومین راهکار، مصادره حوادث با انعکاس و تحلیل وارونه آنهاست؛ یعنی همان جنگ روایتها. ما به این خط میگوییم خط نفاق.
کرمی با اشاره به واقعه تاریخی نهم دیماه گفت: آنچه در نهم دیماه سال 1388 اتفاق افتاد، نتیجه برملا شدن چهره واقعی جریان منافقی بود که چندین ماه با چهرهای موجه جلوهگری میکرد. جریانی که خود را همراه با مردم جلوه میداد؛ اما نه در اعتقادات با مردم همخوان و همراه بود و نه با تعلق خاطر مردم به انقلاب همراهی داشت، نه بیگانهستیزی مردم برای او موضوعیت داشت و نه حتی نظر و رأی مردم برای او محترم بود که همه این حقایق عریان را در پوششی به نام دموکراسی و اصلاحگری پیچیده بود و به مردم القا میکرد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به ویژگیهای خط نفاق از منظر قرآن کریم، تصریح کرد: جریان نفاق اهداف نادرست خود را در پوشش اصلاح به جامعه عرضه میکند. آیه یازدهم سوره مبارکه بقره، اشاره زیبایی به این موضوع دارد: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ وقتی به آنها گفته میشود بر روی زمین دست به فساد نزنید، میگویند ما اصلاحطلبیم.» این خصیصهای است که جریان استکبار در سراسر دنیا نیز آن را بهکار گرفته است. این جبهه، فقر، استعمار، خرابی و بدبختی برخی کشورها را در پوشش دموکراسی به آنها هدیه داده است.
وی ادامه داد: این جریان، بیبندوباری و ولنگاری را به اسم آزادی در جوامع ترویج کرده و تخریب کرامت زنان را تحت عنوان حقوق زنان مطرح میکند. جالب است که این حقایق با استفاده از جریان رسانهای، آنچنان در دنیا وارونه جلوه داده میشود که عده زیادی را با خود همراه کرده است. در جریان فتنه 88، همه تخریبها، تضعیفها، بیحرمتیها به رأی مردم، هتک حرمتها نسبت به مقدسات و... در پوشش اصلاحات صورت گرفت.
کرمی بیان کرد: امروز هم در فتنه پیش رو که با اسم رمز «زن» پدید آمده، میبینیم که فتنهگران، رکیکترین و خشنترین رفتارها را به اسم آزادی رقم میزنند و تصویر مبتذل و بیهویتی از زن را بهعنوان هویت حقیقی و حیاتبخش زن به جامعه قالب میکنند. این همان خط نفاق است که بدترین و کریهترین چهره را در پوششی خوش خط و خال به مردم عرضه میکند تا آنها را با خود همراه کند.
مدرس حوزه و دانشگاه اظهار کرد: دومین ویژگی، دروغپردازی است. جریان نفاق با تهمتزنی و نسبت دادن انواع دروغها به جبهه حق، همیشه درصدد جدایی انداختن بین مردم و جریان راهبری جبهه حق بوده است. در دوران حکومت امیرالمؤمنین علی(ع) میبینیم که انواع دروغها و تهمتها را به آن حضرت نسبت میدهند؛ تا جایی که به زعم بخشی از مردم تربیت شده توسط معاویه، امیرالمؤمنین نمازخوان نیست. اولین دروغ این جریان هم این است که خود را همراه با حق و حقیقت جلوه میدهد. به تعبیر قرآن در آیه 16 سوره مبارکه مجادله «اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ؛ سوگندهای خود را سپری برای بازداشتن مردم از مسیر حق قرار دادند.» به این معنا که در پوشش مسلمان جلوه دادن خود، به فساد و خرابکاری مشغول شدند.
کرمی افزود: یکی از وجوه اهمیت فتنه 88، به دلیل فضای غبارآلودی است که در اثر دروغپردازی و نسبت دادن انواع تهمتها به نظام و ارکان آن ایجاد شد و قدرت تشخیص سره از ناسره را برای عدهای از مردم و حتی برخی خواص مشکل کرد. مهمترین این دروغها که هرگز هم اثبات نشد، ادعای تقلب در انتخابات بود. ادعایی که بستر را برای شکلگیری اتفاقات پسینی فراهم کرد. این ویژگی کلیدی، در اغتشاشات اخیر، خیلی عریانتر و مشهودتر خود را نشان داد. سر تا پای فتنه سال 1401 با دروغ عجین شده است. دروغهایی که بر موج زودباوری و ناآگاهی بخشی از مردم، سوار شده و گاهی به اهداف خود میرسد. کشتهسازیها، بزرگ جلوه دادن آشوبها، ادعای برخوردهای قهری نامتعارف با بیگناهان و تخریب اموال مردم از سوی نیروهای امنیتی و شایعات متعدد دیگر، از دروغپردازیهایی هستند که شالوده اقدامات فتنهانگیزانه جریان نفاق را شکل میدهند.
این مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به دیگر ویژگی جریان نفاق ادامه داد: ترساندن مردم از همراهی جبهه حق است. گاهی مردم را از فقر، گاهی از کتک خوردن، گاهی از محدود شدن و... میترسانند و همه اینها را بهعنوان نتایج برقرار بودن حق و تداوم جریان حق مطرح میکنند. تحریم، جنگ، کشتار جوانان، فروپاشی اقتصادی و... آن وعدههایی هستند که جریان نفاق با طرح آنها، مردم را از جبهه حق میترسانند تا آنها را از گرد حق پراکنده کنند. از طرفی، با تهاجم به طرفداران حق، این همراهی و طرفداری را برای افراد، هزینهبردار میکنند.
وی گفت: تخطئه کردن و استهزای ایمان مؤمنان از دیگر این ویژگیهاست. این ویژگی که در آیات متعددی از قرآن کریم به آن اشاره شده است، از بارزترین ویژگیهای خط نفاق است. هدف از این کار، شاید منزوی و منصرف کردن مؤمنان از همراهی با حق است. به استهزا کشاندن اعمال مؤمنانه و حقطلبیهای مؤمنان، فضای روانی سنگینی را علیه آنها ایجاد و اظهار ایمان را برای آنها دشوار میکند. در اثر این کنش باطل، میبینیم افراد مؤمنی در جامعه هستند که در ظاهر و علنی ایمان و همراهی خود را ابراز نمیکنند و به این ترتیب، جریان حق بخشی از پشتیبانان علنی خود را از دست میدهد.
این مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اگر خط سیر اتفاقات در دو فتنه ذکر شده است، خصوصا فتنه اخیر را پی بگیریم، به وضوح دست دشمن را برای استهزا و بدنامسازی مؤمنان را میبینیم، یادآور شد: بهعنوان مثال ولایتمداری، خط ایثار و شهادت، مناسک دینی، شعار اسلامی، لباس روحانیت و... همگی مورد استهزا و تمسخر واقع شدهاند تا مؤمنان از داشتن آنها احساس ننگ کنند.
کرمی با اشاره به راهکار غلبه بر جریان نفاق گفت: اول اینکه جریان نفاق، بنای خود را بر شالوده ناآگاهی مردم و فریب آنها استوار کرده است. هیچ چیز به اندازه «آگاهی»، عدم اعتماد به دشمن و داشتن روحیه تحقیق و حقطلبی، کارساز نیست. جهل، زودباوری و اعتماد به باطل مخصوصا رسانههای معاند، اساسیترین بسترها برای شکلگیری فتنههاست. دومین راهکار، شجاعت است. از همراهی با حق و دفاع از آن نترسیم. از مهمترین ویژگیهای منافقان ترسی است که خداوند متعال در دل آنها افکنده است. شجاعت و جسارت ما در دفاع از حق و همراهی با آن، این ترس را در دل آنها دو چندان کرده و انشاءالله عامل نصرت الهی و پیروزی جبهه حق خواهد بود.
این پژوهشگر حوزه علمیه بیان کرد: راهکار سوم، صبر است. باید برای تحقق آرمانها و ارزشهای والای اسلام و انقلاب، صبورانه کوشید. مؤمنان و همراهان حق، باید صبر فعال داشته باشند؛ به این معنا که هر چه شرایط و مسیر دشوارتر میشود، کوشش ما برای تحقق آرمانها هم بیشتر شود و پا پس نکشیم. از این رهگذر است که وعدههای الهی محقق خواهد شد و ما به پیروزی خواهیم رسید.
انتهای پیام