به گزارش ایکنا، شهریار پرهیزکار، حافظ بینالمللی با انتشار پیامی اهانت به ساحت مقدس قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص) و دیگر مقدسات را به شدت محکوم کرد. متن این پیام به شرح زیر است؛
«بسم الله الرحمن الرحیم
إنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ﴿١٨﴾ فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿١٩﴾ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿٢٠﴾ ..... فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿٢٤﴾ إِنْ هَذَا إِلا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿٢٥﴾ سَأُصْلِیهِ سَقَرَ {۲۶} وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ{27} (سورة المدثر) برای کسانی که مختصر مروری بر تاریخ اسلام عزیز داشتهاند، و از کلام عظیم الشأن حق تعالی بهرهای بردهاند، اصل مسلم تکرار تاریخ، هر چند که تکرار حوادث بسیار تلخ تاریخی باشد آن هم تکراری موبهمو و با شباهتهایی حیرتآور از حقایق مسلم است که بهخصوص در اتفاقات پس از انقلاب مبارک اسلامی در قدم بهقدم آن تا همین ایام به شکل عجیبی مشاهده شد و میشود.
از آن جمله مسئله عداوت و بغض و کینه شدید کافران و منافقان نسبت به وحی الهی است که در مقاطعی متعدد از تاریخ در زمانهای مختلف به اشکال گوناگون واقع شده است، که آیات صدر این نوشته به داستان جسارت یکی از مشرکان مکه به کلام خدا اشاره میفرماید و اتفاقا آن شقی بدبخت، چون از ادیبان برجسته عرب جاهلی بود، ابتدائا به شدت مجذوب آیات الهی شد و خودش هم به روشنی غیر بشری بودن و خدایی بودن این کلام نورانی و عرشی را دریافت و حتی در آستانه ایمان آوردن به رسول خدا بود که مشرکان متوجه این خطر بزرگ که میتوانست دکان مشرکان را به طور کلی تخته کند شدند و با هر حیله و توجیه و جوسازی که ممکن بود او را از قبول اسلام منصرف کرده و با تطمیع و تهدید مجبورش کردند که حقانیت این معجزه الهی را انکار کرده و آن را اثری بشری که دارای سحر و جادویی عجیب و تاثیرگذار است معرفی کند و نه کلام الهی با منشأ وحیانی؛ البته خداوند تعالی در ادامه، با عباراتی کم نظیر وعده عذابی بسیار دردناک و فوقالعاده خاص به وی داده که حاکی از شدت خشم و غضب الهی نسبت به آن بدبخت دو عالم است.
البته از منظری دیگر هم میتوان به این جریان تاریخی نگاه کرد و آن اینکه به اذعان و اعتراف همگان و بهخصوص محققان حوزه روانشناسی و شناخت شخصیت انسان، اشخاصی که نشان دادهاند که در مواجهه با مطالب و آثار و کتابها و به ویژه آثاری که در سطح جهانی به شدت مورد توجه و مباحثه و تامل و مطالعه و تحسین و تجلیلهای کاملا ویژه قرار گرفته است، به جای اینکه اقدام به بحث مبسوط و منطقی و برخورد عالمانه و فارغ از پیشداوریهای همراه با کینهتوزی و بهصورت مستدل نموده و آثاری را مورد ارزیابی قرار داده و پیرامون جایگاه و ارزش علمی آنها بحث استدلالی داشته باشند، در عوض مانند زخم خوردگانی که از درد بخود میپیچند و از فرط فشار روحی و عصبانیت به خاطر نابودی حیثیت و اعتبارشان و عجز و درماندگی مشهودشان در حال جان کندن هستند، برخوردهای دیوانهوار و اظهارات مملو از عداوت و کینه از خود بروز میدهند.
همه این رفتارهای جنونآمیز، خودش، نشانه و برهان قاطعی است بر حقانیت و منزلت رفیع و عظمت شأن آن مکتوب و اثر که در اینجا منظور همان گرانمایهترین هدیه ارزشمند الهی به نوع بشر یعنی قرآن کریم است و اتفاقا در برخی آیات قرآن حکیم به این حقیقت اشاره شده که تنها حربه مسخره دشمنان قرآن که سرسوزنی حرف قابل تامل در چنته ندارند و دستشان همانند مغزشان خالی از ارائه سخن و مطلبی برای مقابله با این کلام نورانی است، تنها حربه کهنه و بیخاصیت و بیمصرفشان تمسخر و استهزاء و استخفاف و جسارت و اهانت به این یادگار بزرگ رسول الله الاعظم است، که نمونهای از آن را در آیات پایانی سوره توبه شاهد هستیم، آنجا که میفرماید:
«وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَٰذِهِ إِیمَانًا ۚ فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ ﴿١٢٤﴾
و هنگامی که سورهای نازل شود، برخی از منافقان (با حالت تمسخر و استهزاء) به اهل ایمان گویند: کدامیک از شماها، با آمدن این سوره، بر ایمانش افزوده شد؟ پس منافقان باید بدانند برای آنانکه اهل ایمان هستند، این سوره باعث افزایش و فزونی در ایمانشان گردید، و آنان [از نزول این سوره] احساس نشاط و شادمانی و دریافت مژده و بشارت میکنند.
وَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَىٰ رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ کَافِرُونَ ﴿١٢٥﴾
و اما بیماردلانی که در قلوبشان پلیدی و آلودگی و بیماری [نفاق] جای گرفته، پس همین قرآن و نزول این سوره، بر خباثت و پلیدی و بیماری درونی شان افزوده و در حالی که کافر بودند از دنیا رفتند.
شهریار پرهیزکار»
انتهای پیام