حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا مصطفیپور، استاد بازنشسته دانشگاه خوارزمی، در گفتوگو با ایکنا، به بیان نکاتی درباره دانشگاه و دانشگاهیان در اندیشه و کلام امام خمینی(ره) پرداخت و گفت: دانشگاه در هر کشوری، پایه تحول، ترقی، پیشرفت، توسعه و مسائلی از این قبیل است چراکه دانشگاهها با توجه به نیازهای جامعه به آموزش و تولید فناوریهای مورد نیاز کشور میپردازند. طبیعتاً حضرت امام خمینی(ره) مسائل فراوانی برای در جامعه در نظر دارند و در این راستا بیانات زیادی درباره دانشگاه داشتهاند از جمله اینکه «دانشگاه سرنوشت یک کشور را تعیین میکند» و این نشان دهنده اهمیت و جایگاه دانشگاه در کلام ایشان است.
وی ادامه داد: جامعه یا به سمت پیشرفت، توسعه، ترقی و رشد حرکت میکند یا در مسیر انحطاط و سقوط گام برمیدارد. اگر همه اساتید و دانشجویان متناسب با نیاز جامعه، دانش لازم را کسب کرده و متناسب با آن نیازها وارد جامعه شده و برای آنها شغل تعریف شود در نتیجه چنین فرد دانشگاهی، جامعه را به سمت ترقی و پیشرفت میبرد و سرنوشت جامعه را شکل میدهد. منظور از سرنوشت هم آن چیزی است که جامعه به سمت آن حرکت میکند. گاهی گفته میشود که ما نقشی در تعیین سرنوشتمان نداریم اما واقعیت این است که سرنوشت به یک معنا با برنامهریزی درست و گامهای صحیح برداشتن محقق میشود.
حجتالاسلام مصطفیپور بیان کرد: اگر اساتید با چنین رویکردی به تعلیم دانشجویان بپردازند و دانشجو هم با چنین نگاهی وارد جامعه شود طبیعتاً کارهای محکمتر و درستتری انجام میشود در غیر اینصورت نوآوری در صنعت و تکنولوژی رخ نخواهد شد. نکته دیگر در زمینه مدیریت است؛ اگر جامعه بخواهد سرنوشت خود را در مسیر درست تعیین کند بار اصلی بر دوش مدیران جامعه است و این مدیر هم عمدتا در دانشگاه تربیت میشود لذا استاد و مدیر دانشگاهی میتواند الگویی برای دانشجو در جهت تعیین سرنوشت جامعه باشد.
استاد بازنشسته دانشگاه خوارزمی یادآور شد: علت اینکه حضرت امام میفرمایند «دانشگاه مبدأ همه تحولات است» به این علت است که اگر استاد و دانشجو به لحاظ فرهنگی، علمی و تفکر اجتماعی و سیاسی متحول و با همین تحولات مثبت وارد دانشگاه شوند میتواند تحولات بسیار زیادی را در جامعه رقم بزنند. لازم است به خاطرهای اشاره کنم. سال 1370 به عنوان تکلیف درسی از دانشجویان خودم تحقیقاتی خواستم، یکی از دانشجویان گفت میخواهم راجع به تقلب در دانشگاه تحقیق کنم. بنده هنوز هم این تحقیق را دارم که در آن اشاره شده که در دانشگاهها تقلب وجود دارد لذا بنده گفتم وقتی در دانشگاه تقلب وجود دارد معنایش این است که دانشجو با تقلب پرورش پیدا میکند و همین دانشجوی متقلب وارد جامعه میشود و آنچه در دانشگاه یاد گرفته را در جامعه اعمال میکند و نتیجه آن هم سقوط و انحطاط است بنابراین دانشگاه هم میتواند منشأ رشد و هم سقوط جامعه باشد.
وی ادامه داد: حضرت امام خمینی(ره) سخنان دیگری درباره دانشگاه دارند از جمله اینکه «اگر دانشگاه اصلاح شود جامعه هم اصلاح میشود» و علت چنین سخنی این است که حضرت امام معتقدند که فرد هم علم، هم اخلاق و هم پرورش درست را در دانشگاه فرا میگیرد لذا اگر کسی خودش را اصلاح کرده باشد به طور طبیعی وقتی در جامعه به عنوان مدیر یک اداره یا مدیر کارگاه صنعتی انتخاب شد میتواند به اصلاح جامعه هم دست بزند. لذا اساتید مسئولیت سنگینی در قبال پرورش دانشجویان دارند و نگاه آنها به دانشگاه نباید صرفاً به عنوان یک منبع درآمد برای زندگی کردن باشد بلکه استاد دانشگاه باید به این فکر کند که من برای ترقی جامعه باید چه کاری انجام دهم. در اینصورت استاد به شغل استادی و معلمی به عنوان یک عشق و شوق نگاه میکند نه صرفاً منبعی برای درآمد.
حجتالاسلام مصطفیپور تصریح کرد: از سوی دیگر دانشجو هم باید به شکل هدفدار وارد دانشگاه شده و به صورت هدفدارانه هم در این مسیر گام بردارد و طبیعتاً چون انسان دارای ابعاد مختلفی از منظر مادی و معنوی است دانشجو باید در تمام این جهت در راستای تعالی فردی و اجتماعی اقدام کند. دانشجو باید روابط خودش با جامعه را به گونهای هماهنگ کند که در راستای این رشد و تعالی باشد. از سوی دیگر باید همه کارها را به شکل عقلانی انجام دهد. البته از نظر عاطفی، محبتی هم به مردم و وطن خودش داشته باشد. سهروردی در شرح حدیث منسوب به پیامبر یعنی «حب الوطن من الایمان» میگوید که مراد وطن معنوی است و حتی اگر بخواهیم به بهشت هم راه پیدا کنیم شرط این است که به شکل درستی در بعد عقلی، عاطفی، اجتماعی، فردی و مادی و معنوی عمل کنیم. شاعر هم میگوید: «این وطن مصر و عراق و شام نیست/ این وطن شهریست که وی را نام نیست» اگر چنین کارهایی را انجام دادیم به طور طبیعی، هم دنیای خودمان را به شکل درستی شکل میدهیم یعنی در مسیر توسعه گام برمیداریم و هم آخرت خود را خواهیم ساخت.
وی با بیان اینکه باید توجه داشت که برای ساختن یک کشور فقط دانشگاهیان مهم نیستند، افزود: مجموعه حکومتگران جامعه باید در این راستا برنامهریزی هماهنگی داشته باشند که بتوانند هم فعالیتهای دانشگاه را جهت داده و هم فارغالتحصیلان دانشگاه را برای این تحول مثبت و اصلاح جامعه به کار بگیرند و بتوانند دانشجویان مصلح و صالحی بار بیاورند تا جامعه در همه ابعاد به سمت توسعه و پیشرفت حرکت کند. برای مثال امروزه در عرصه مدیریت، مقولهای به نام مدیریت بهرهوری وجود دارد یعنی چه کنیم که این بهرهوری نصیب همه جامعه شده و عواید حاصل از معادن و صنعت، به خوبی در جامعه توزیع شود.
حجتالاسلام مصطفیپور در پایان تصریح کرد: معمولا گفته میشود در جامعه، سه نوع سرمایه شامل سرمایه مادی همانند معادن، انفال و منابع طبیعی، سرمایه انسانی همانند نیروهای دانشگاهی و سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد عمومی وجود دارد. این اعتماد عمومی باید به وسیله دولتمردان و دانشگاهیان ایجاد شود. مخصوصا مدیران جامعه باید تلاش کنند اولاً این سرمایههای سه گانه را بشناسند، ثانیا خوب نگهداری کرده و ثالثا از این سرمایهها به درستی بهرهبرداری کنند. در این صورت نیازهای جامعه برطرف شده و دیگر فقر و انحراف و انحطاط به صورت طبیعی در جامعه از بین خواهد رفت.
انتهای پیام