نیاز به قوانین بازدارنده، آگاهی‌بخشی و کار فرهنگی برای مقابله با بی‌حجابی
کد خبر: 4150804
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۶
سعید داودی تبیین کرد

نیاز به قوانین بازدارنده، آگاهی‌بخشی و کار فرهنگی برای مقابله با بی‌حجابی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: راهکارهای اسلام در برخورد با بی‌حجابی فرهنگی و بصیرت‌دهی، بیان احکام حلال و حرام و تعیین حدود و وضع قوانین بازدارنده است. مسئولان باید طوری با توده مردم تعامل کنند که مردم با روشنی و طیب خاطر این قوانین را بپذیرند.

داودی/ گزارش تاریخی درباره حضور بی‌حجاب زنان در عصر پیامبر(ص) نداریم/ بی‌حجابی؛ مخدوش‌کننده عفت عمومیحجاب و پوشش بانوان یکی از مسائلی است که متأسفانه به چالشی در جامعه ایران امروز تبدیل شده است و به نظر می‌رسد این چالش به دلیل جهل به لزوم و شرایط آن است.

این روزها در سطح شهر مواردی از بی‌حجابی به چشم می‌آید و در این باره پرسش‌هایی مطرح است، از جمله اینکه؛ حکم حجاب در قرآن چیست؟ برخورد پیامبر(ص) و ائمه(ع) با بی‌حجاب‌ها چگونه بود؟ آیا بین عفاف، حیا و حجاب رابطه‌ متقابلی وجود دارد یا خیر؟ راهکار اسلام برای مواجهه با بی‌حجابی چیست؟

بدین منظور خبرنگار ایکنا با حجت‌الاسلام والمسلمین سعید داودی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و از نویسندگان کتاب «زن در قرآن»، که با نظارت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی نوشته شده است، به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

ایکنا ـ حکم حجاب در قرآن کی نازل شد و این حکم چگونه اجرا شد؟ 

در سال چهارم و پنجم آیات مرتبط با حجاب در سوره‌های نور و احزاب نازل شد. ابتدا آیه 59 سوره مبارکه احزاب نازل شد تا زنان جلباب بر تن کنند و بعد طبق آیه 31 سوره نور، علاوه بر جلباب دستور آمد که خمار و روسری را بر گریبان خود بیندازند تا علاوه بر پوشش سر، گردن و گوش هم پوشیده شود؛ بعد از اینکه احکام حجاب نازل شد زنان مقید به رعایت حجاب شدند. در روایات بیان شده است که با نزول این آیات، زنان انصار از پارچه‌ها و پیراهن‌هایشان روسری برای خودشان درست کردند و روسری مشکی داشتند تا جایی که آن را به نشستن کلاغ سیاهی روی سر آنها تشبیه کرده‌اند.

حکم حجاب به صورت تدریجی بر پیامبر(ص) نازل شد و زنان در عصر جاهلیت براساس گزارش‌های تاریخی و فرمایش مفسران ذیل آیات مرتبط با حجاب، روسری بر سر داشتند، ولی آن را به پشت سر گره می‌زدند و گردن و گوش آنان پیدا بود و پوشش حداقلی در بین زنان قبل از نزول آیات حجاب وجود داشت و این‌طور نبود که زنان بدون حجاب در مجامع عمومی حاضر شوند. البته کنیزان به سبب نوع کارها و اشتغالشان از این امر مستثنا بودند.

این فرهنگ برای جامعه اسلامی جا افتاده بود که وقتی قرار است زن از منزل بیرون برود، باید حجاب حداقلی را رعایت کند. به تعبیر برخی از فقها، این پوشش برای زنان تبدیل به شعار و نماد شده بود و امروز هم این‌طور است و زنانی که مسلمان می‌شوند روسری و حجاب، نماد اسلام آنها و تمایزشان با زنان بی‌حجاب است و وقتی کسی زنی را با حجاب می‌دید، متوجه مسلمانی او می‌شد.

من دو قطعه تاریخی را در این باره قرائت می‌کنم. امام علی(ع) در خطبه 222 و در هنگام نقل گزارش هجوم مردم برای بیعت با ایشان می‌فرمایند که مردم آن‌قدر از بیعت با من خوشحال بودند و هجوم آورده بودند که کودکان به وجد آمدند و پیران خانه‌نشین با پای لرزان برای دیدن این منظره آمدند و بیماران برای مشاهده صحنه بیعت خود را به زحمت انداختند و دختران بر اثر عجله و شتاب، بدون نقاب در جمع حاضر شدند. ابن ابی الحدید در شرح این فرمایش امام آورده است که زنان نقاب و پوششی بر صورت نداشتند و این نشان می‌دهد که در جامعه اسلامی آن دوره زنان علاوه بر پوشش سر، صورت را هم می‌پوشاندند، در صورتی که واجب نبود. این ماجرا نشان می‌دهد که در آن زمان حجاب و پوشش اصل بود.

گزارش تاریخی دیگر این است که شخصی به نام عبیدبن زراره از امام صادق(ع) پرسید که ما خانواده بزرگی هستیم که زن و مرد در هنگام برگزاری مراسم‌ شادی و عزا دور هم جمع می‌شویم و در این جمع برخی با هم محرم رضاعی هستند و این زن حیا می‌کند که موهای سرش را نزد برادر رضاعی خود هویدا کند. حضرت فرمودند مشکلی ندارد و هر چیزی که براساس نسب محرمیت حاصل کند، برای رضاع هم این‌طور است و حکم آن یکسان است. این روایت را کلینی در کافی نقل کرده و ماجرا نشان می‌دهد که پوشاندن سر و حجاب شرعی آن‌قدر قطعی بوده است که فرد از وضعیت خواهر و برادر رضاعی سؤال می‌پرسد. لذا آیت‌الله سیدمحسن حکیم می‌گوید که حکم وجوب پوشش و نگاه به زن نامحرم حکم روشنی داشته و آنچه در نصوص روایی نقل است همگی پرسش از موارد مستثنا از پوشش مانند حکم بردگان و کنیزان و خواجگان یا نابینایان و هنگام معالجه و درمان و وجه و کفین است. جامعه اسلامی بعد از نزول آیات حجاب و احکامی که پیامبر(ص) فرمودند، به صورت قطعی مقید به این حکم شدند و جامعه کاملاً این حکم را پذیرفته بود و پس از نازل شدن آیات حجاب، پوشش آنها تکمیل شد. 

ایکنا ـ راهکار اسلام برای مقابله با بی‌حجابی چیست؟ 

پیشنهاد اسلام مانند مقابله با سایر ناهنجاری‌هاست؛ راهکارهای اسلام فرهنگی و بصیرت‌دهی، بیان احکام حلال و حرام و تعیین حدود و وضع قوانین بازدارنده است. مسئولان باید طوری با توده مردم تعامل کنند که مردم با روشنی و با طیب خاطر این قوانین را بپذیرند. البته عده قلیلی در برابر هر قانونی مقاومت می‌کنند و از آن سر باز می‌زنند؛ حتی در زمان شیوع کرونا چنین بود، ولی آگاهی‌بخشی و وضع قوانین جدی سبب شد تا عموم مردم قوانین را بپذیرند. لذا در بحث بی‌حجابی به قوانین بازدارنده و نیز به آگاهی‌بخشی و کار فرهنگی نیاز داریم.

ایکنا ـ به هر حال وظیفه نهی از منکر هم وجود دارد. فکر می‌کنید نحوه انجام آن باید چگونه باشد تا موثر واقع شود؟ 

نهی از منکر سلسله‌مراتبی دارد که اولین آن نهی از منکر لسانی است که وظیفه همگانی و برای آحاد جامعه است. مرتبه دیگر برخورد قانونی و قضایی است. در بحث بی‌حجابی و امر به معروف و نهی از منکر ابتدا باید ببینیم علت گریز از حجاب چیست؟ بی‌حجابی در این سه مسئله ریشه دارد و کنشی، انگیزشی یا بینشی است که در برابر هرکدام باید واکنش مناسبی داشته باشیم. در بُعد بینشی فرد تصور می‌کند که حجاب جزء قوانین شرعی و اسلامی نیست و اگر هست، رعایت آن چندان مهم نیست و باید به این گروه بشناسانیم که اصل حجاب در بین شیعه و سنی مورد اتفاق است و یا جزء ضروریات اسلام محسوب می‌شود یا همه فقها بر آن اتفاق نظر دارند؛ بنابراین باید براساس آیات و روایات و فتاوای فقها که براساس نصوص قرآنی و روایی است، مردم را به وجوب رعایت حجاب آگاه کنیم.

کسانی که مشکل گرایشی و انگیزه‌ای دارند می‌دانند که بی‌حجابی حرام است، ولی میل باطنی به این کار دارند، کمااینکه بسیاری از ما با وجود اینکه می‌دانیم غیبت و دروغ حرام است، ولی تحت تأثیر هوای نفس و شیرینی تمایلات دنیوی دست به این گناهان می‌زنیم؛ این زنان به سبب جلوه‌گری در اجتماع با پوشش نامناسب حاضر می‌شوند؛ این بخش نیازمند موعظه هستند تا سبک زندگی آنها تغییر کند و به این امور اهتمام بیشتری داشته باشند؛ توجه دادن این افراد به تعهدات دینی، نظارت الهی و پاسخ‌دهی در روز قیامت و یوم‌الحساب می‌تواند تا حدودی از این گناهان جلوگیری کند.

بُعد سوم کنشی است؛ یعنی فرد می‌خواهد فعال اجتماعی باشد و نسبت به برخی از مشکلات واکنش نشان دهد و چون راهی نمی‌یابد و سخنان او شنیده نمی‌شود با بدحجابی و بی‌حجابی اعتراض می‌کند. در برخی کشورها وقتی می‌خواهند اعتراض کنند بر قابلمه‌ می‌کوبند یا کشاورزان گاوهایشان را وارد خیابان می‌کنند و مخازن شیر را داخل جوی آب می‌ریزند.

گاهی برخی از بانوان اعتراضی دارند، ولی صدای آنها شنیده نمی‌شود و جایی برای اعتراض ندارند. به همین دلیل برای دیده‌ شدن از این ابزار استفاده می‌کنند. بنابراین باید اعتراضات شنیده شود و طبیعتاً در برابر این کنش‌های ساده اجتماعی ممکن است که برخی به خصوص با سوء استفاده از این فضا بخواهند با اصل حجاب و جمهوری اسلامی مقابله فرهنگی و اجتماعی کنند؛ مثلاً نافرمانی اجتماعی ایجاد کنند و طبیعتاً هیچ کشوری ناامنی اجتماعی را تحمل نمی‌کند و باید برخورد قانونی صورت بگیرد. اگر مشکل بینشی است، باید با اصلاح بینش تغییر یابد و اگر گرایشی و انگیزشی است، باید انگیزه افراد را با موعظه اصلاح کنیم و اگر کنشی است، باید اعتراضات شنیده شود و در برخورد با مجرمان و هنجارشکنانی که قصد مقابله و مبارزه دارند باید برخورد قانونی صورت بگیرد.

ایکنا ـ آیا عفاف و حیا بدون رعایت حجاب ممکن است؟

عفاف، حجاب و حیا با هم مرتبط هستند، ولی ملازمه قطعی ندارند. ممکن است کسانی حجاب نداشته باشند، ولی بی‌عفت نباشند و چنین افرادی در کشورهای اسلامی کم نیستند، ولی این نوع پوشش را به سبب غلبه فرهنگ نادرست انتخاب کرده‌اند البته نکته مهم این است که بی‌حجابی به عفت عمومی جامعه آسیب می‌رساند. پوشش‌های زننده سبب می‌شود که جامعه این زنان را در زمره افراد بی‌عفاف به حساب بیاورند و به آنها آسیب وارد شود. وقتی عفت عمومی مخدوش شود، بی‌حیایی رواج می‌یابد و عده‌ای این دختران و زنان را اذیت می‌کنند.

قرآن کریم درباره عفاف و حجاب دستوراتی دارد و بر عفت در نگاه و راه رفتن و سخن گفتن و... تأکید کرده است. لذا پوشش نوعی عفت محسوب می‌شود. حتی راه رفتن زن می‌تواند جلب توجه کند و دیگران جسارت تعرض جنسی کنند. نباید نقش بدحجابی و بی‌حجابی را در مخدوش کردن حیای عمومی و عفت عمومی نادیده بگیریم. عفت انواعی دارد و شامل راه رفتن، پوشش، سخن گفتن و... می‌شود.

گفت‌وگو از علی فرج‌زاده 

انتهای پیام
captcha