به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رضا اکبری آهنگر، پژوهشگر تاریخ معاصر، اول مرداد ماه در نشست علمی «ناگفتههای انجمن حجتیه»، گفت: مؤسس این گروه شیخ محمود ذاکرزاده تولایی معروف به حلبی است و علت شهرت به حلبی این بود که شغل پدرش حلبیساز بود. خانواده متدینی داشتند و مثلا در ایام محرم والدین وی دقت میکردند که فرزندان آب خنک ننوشند و ساعت کمتری در رختخواب نرم و راحت بخوابند، ولی فرزندشان دچار انحراف شد.
وی افزود: شیخ محمود حلبی وارد حوزه شد و شاگرد استادان بزرگی از ادیب نیشابوری گرفته تا بزرگان حوزه خراسان(فرزندان مرحم احمد خراسانی)، مرحوم آقابزرگ شهیدی و حاج آقا حسین قمی بود و جایگاه برجستهای در حوزه داشت. ویژگی دیگرشان فن خطابه و بیان بود که او را سخنور نامی مشهد کرده بود؛ دورهای هم با مرحوم آقای نخودکی مانوس شده بود. از قضا شخصیت کنجکاوی داشت و از دوره جوانی کنجکاو بود، یعنی با ادیان و فرق و تفکرات مختلف آشنا بود؛ مدتی با صوفیه آشنا شد و عبری آموخت تا با فضای ادیان یهودی و مسیحی آشنا شود.
اکبری آهنگر با بیان اینکه مدتی با سیدعباس علوی از دوستانش در جلسات بهاییها شرکت کرده است، تصریح کرد: رفیق او بعد از مدتی جذب بهایئت شد و حلبی تحت تأثیر قرار گرفت و سیدعباس علوی بعدها از مبلغان و سخنوران درجهیک بهائیت شد و شاگردان آقای حلبی بارها با او مناظره میکردند و یکی از انگیزههای تأسیس انجمن حجتیه همین امر بود.
وی اضافه کرد: حلبی در همین فضای علمی سیر میکرد و دخالتی در مسائل سیاسی نداشت، زیرا دوره رضاخان بود و خفقان آن دوره چنین امکانی را به او نمیداد، وی با مرحوم میرزا احمد کفایی مانوس بود و این فرد هم تا حدودی برای شاه و پدرش احترام قائل بود البته وقتی نهضت انقلاب در مشهد با حضور کسانی چون مرحوم عابدزاده و رحیمپور ازغدی و... شروع شد باز در عرصه سیاسی نیست، ولی از سال 1330 وارد این مسائل شد و منبری در حمایت از آیتالله کاشانی و مصدق برگزار کرد و وقتی از او پرسیدند که چه شد وارد میدان شدی؟ جواب داد که خواب پدرم را دیدم و ایشان گفت از آقای کاشانی حمایت کن. منکر خواب و جعلی بودن آن نیستم، ولی تأکید میکنم که خواب و رؤیا در تفکرات این تشکیلات بسیار مورد استناد قرار میگیرد، در حالی که وی بارها در رد سخنان حسینعلی باب و بزرگان بهائیت و بحث تمسک آنها به خواب مطلب نوشته است. پس چه شد که یکدفعه اینقدر به خواب استناد میکند؟
این پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان اینکه وی مدعی است برخی مبانی تفکرش در خواب به او القا شده است، گفت: مباحث ماورایی مانند الهام هم خیلی مورد تمسک آنان است که تاثیر زیادی هم در عوام دارد.
وی ادامه داد: یکی از کسانی که الان پیرمرد است تعریف میکرد در گذشته وقتی لولهکشی گاز نبود، با پیت، نفت برای نفر دوم انجمن حجتیه (مهندس سجادی) میبردم و تصورم این بود که این کار را برای کسی انجام میدهم که اگر هفتهای یکبار امام زمان را ملاقات نکند، حداقل ماهی یکبار ملاقات دارد؛ حال ببینید نگاه آنها به رئیس این انجمن چه بوده است. کتاب سازمانها و جریانات مذهبی سیاسی رسول جعفریان، مطلبی را از قول استاد حکیمی و ایشان هم از قول مهندس سجادی آورده است که برخی آنقدر برای حلبی جایگاه قائل بودند که او را میپرستیدند.
اکبری آهنگر اظهار کرد: یکی از استادان حوزه هم که مدتی سابقه عضویت در انجمن داشتند به بنده گفتند مردم وقتی وارد حسینیه جماران میشدند چه احساسی به امام داشتند ما هم به حلبی چنین احساسی داشتیم. حلبی در سال 1349 برای اعضای انجمن سخنرانی کرد و گفت من یقین دارم انجمن حجتیه را امام زمان(عج) درست کرده است و پیروان او اشک میریختند و وقتی از منشا یقین او میپرسند میگوید به منشأ یقین من کار نداشته باشید، ولی یقین دارم حضرت مؤسس انجمن است.
این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه ما از بزرگواران انجمن حجتیه درخواست داریم که در زمینه تاریخ انجمن حجتیه با یکدیگر مناظره کنیم، گفت: البته بارها از این آقایان دعوت کردهایم ولی تاکنون نپذیرفتهاند.
وی افزود: یکی از مشکلات ما این است که هر وقت خواستهایم در مورد انجمن حجتیه بحث کنیم، برخی از خودیها میگویند که اسم افراد آنها را نیاورید و موضع نگیرید، زیرا مقام معظم رهبری ممکن است موافق نباشند، در حالی که مقام معظم رهبری بارها علیه این انجمن موضع گرفتهاند. سال 97 به همراه مورخان جوان انقلاب خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم و کتابهایم را به مقام معظم رهبری تقدیم و دغدغهام را مطرح کردم. ایشان فرمودند: «شما بروید کارتان را بکنید» و منع نفرمودند.
اکبری آهنگر با بیان اینکه از جمله معتقدات انجمن حجتیه این است که معتقد به تشکیل حکومت اسلامی در دوره غیبت نیستند، ادامه داد: مخالف با جهاد هستند و دایره امر به معروف و نهی از منکر را کوچک میکنند و ولایت فقیه را هم به معنایی که ما قبول داریم قبول ندارند. مخالفت افراطی با فلسفه و عرفان هم از دیگر ویژگیهای طرفداران این گروه است. البته هر نوع مخالفت با فلسفه و عرفان به معنای حجتیهای بودن نیست، زیرا از قدم هم کسانی در حوزه وجود داشتهاند که مخالف فلسفه بوده و هستند، ولی اینها نگاه افراطی دارند و ملاصدرا و امام و علامه طباطبایی و آیتالله خزعلی را هم تکفیر کرده و تخریب میکنند. یکی از دلایل کینه اینها از امام هم فیلسوف بودن ایشان بوده است.
وی افزود: آقای افتخارزاده، از اعضای این انجمن، گفته است ما یک بحث دل داریم و یک بحث عقل، آیات و روایات سخن از عقل و اعتقادات دارند، ولی دل میگوید هر چیزی دلت خواست به آن عمل ک؛ عرفای ما اهل دل هستند و دنبال تمنیات دل میروند؛ یعنی عرفان را اینطور تعریف میکند. مثلا در مطلبی آورده است:« دین میگوید که در مورد دل حواست جمع باشد، بسیاری از مسائل مربوط به دل است، اما همه چیز مال دل نیست؛ در خیلی از مباحث جمله «دلم میخواهد» غلط است؛ عقل را بر دلت حاکم کن نه اینکه دلت را بر عقل یعنی ای خانم اگر تو شوهر داری و عاشق مرد دیگری شدی نگو کار دل است، بیخود کردی گفتی کار دل است؛ تو ای مرد اگر عاشق یک زن شوهردار شدی نگو کار دل و عشق است، عشقت را محدود کن» تا اینجا کلمات حقی را به کار برده است، اما در ادامه میگوید: «عارف میگوید دل؛ هر چه دل میگوید همه حقایق در دل منعکس است؛ دین میگوید اگر بر دل تو شیطان حاکم شد تو از کجا میفهمی اینها القائات شیطانی است یا القائات رحمانی؟ پس عارف به دله به شکل مطلق مینگرد؛ فیلسوف به عقل به شکل مطلق مینگرد»؛ وی مخلوطی از کلمات حق و باطل را به خورد خواننده میدهد و در انتها هم عارف و هم فیلسوف را زده است، در حالی که آیا عرفا و فلاسفه ما مانند ملاصدرا و امام خمینی(ره) و آقای قاضی و علامه طباطبایی و مرحوم شاه آبادی و... اینگونه بودند؟ عرفای ما با مبارزه با نفس به مراتب عالی رسیدند.
این پژوهشگر انجمن حجتیه با اشاره به کتاب «قطراتی از دریای معارف اهل بیت(ع)»، گفت: اسم دروس شیخ محمود حلبی، دروس معارف بود و نام این کتاب هم برگرفته از آن است. وی در دروس معارفش در مورد حضرت امام خمینی(ره) مطالب نادرست و زشتی آورده و گفته است که رضاخان را انگلیسیها از کشور بیرون کردند و پسرش را هم یک آخوند... به تحریک انگلیسیها» و آن وقت دروس معارف او جزوه شد و در اختیار جوانان این تشکیلات قرار گرفت و آنقدر برخی مطالبش زشت است که آن را سانسور کردهاند؛ دروس معارف وی در سال 1372 شروع شد، ولی یکی از اعضای اصلی این انجمن میگوید که ما کارمان را از سال 1382 شروع کردیم که این هم دروغ است. او در این دروس مدعی شد که وقتی حضرت تشریف بیاورند یکی از راههای شناخت حضرت این است که ایشان هم این سخنان را بیان میکنند، ولی در سطوح بالاتر. همچنین، مخالفت با وحدت شیعه و سنی از دیگر اعتقادات این گروه است. البته میگویند مخالف نیستیم، ولی باید در دروس معارف آقای حلبی جستوجو کنیم و ببینیم چه میگوید.
انتهای پیام