نمایش 33 ساله عاشورایی با مخاطبی 10 میلیونی!
کد خبر: 4157771
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۶
رثای تعزیت آفتاب به شهادت صحنه/ «خورشید کاروان»

نمایش 33 ساله عاشورایی با مخاطبی 10 میلیونی!

نمایش «خورشید کاروان» با ثبت دو رکورد عظیم تئاتر ایران در گونه نمایش عاشورایی؛ یکی اجرای مستمر 33 ساله بر صحنه‌ و دیگری میزبانی از بیش از 10 میلیون نفر مخاطب نه تنها توانسته ظرفیت‌های گونه نمایش دینی را در داخل و خارج از کشور به رُخ بکشد که خود به مهمترین فصل تحقق شعار «تئاتر برای همه» در ایران بدل شده است.

«رثای تعزیت آفتاب به شهادت صحنه» عنوان سلسله مطالبی درباره نمایش‌های عاشورایی است که در ایام محرم در ایکنا منتشر ‌می‌شوند.

در بیان این مهم تردیدی وجود ندارد که عاشورا،  بخش بنیادینی از فرهنگ و هنر ایران را شکل داده است؛ پس این درهم‌آمیزی فرهنگ و هنر به عنوان زبان تمدن‌ساز بشر از یک سو و معرفت دینی و تجلی آن در جایگاه علو درجات روح و مبانی انسانی در قیام اباعبدالله از طرف دیگر، به شناخت ظرفیت دراماتیک این رویداد عظیم انسانی و بهره بردن از آن در بیان دراماتیک به عنوان تاثیرگذارترین زبان ارتباطی در گفت‌وگوی میان انسان و هنر، سرمایه عظیمی را در برابر ما قرار خواهد داد.

از حماسه و قیام امام حسین(ع) و یاران باوفای حضرت در عاشورای 61 هجری تا امروز بیش از سیزده قرن را سپری کرده‌ایم؛ اما عاشورا و امام حسین(ع) در سیر تحول و تطور این بازه تاریخی به عنوان نمادهای هویت شیعه در متن و بطنِ زندگی مسلمانان و در باورهای پاک مردم جای والای خود را حفظ کرده‌اند.

در میان آثار برتر نمایشی دنیا معدود آثاری را می توان یافت که در یک دوره طولانی تسلسل به جهت اقبال عمومی تماشاگران از آن و همچنین جذابیت در روایت، سالیان متمادی تجربه حیات بر صحنه نمایش را داشته و همچنان شور و هیجانی وصف ناشدنی را در میان اهالی نمایش و تماشاچیان خاص و عام آن ایجاد کنند.

در تاریخ 44 ساله انقلاب اسلامی که نمایش دینی، عمق و حیاتی به وسعت دامنه ایمان و تجلی آن در هنر مردمان موحد سرزمین‌مان پیدا کرده است، یکی از تئاترهایی که رکورد طولانی‌ترین دامنه اجرا با 33 سال استمرار حیات بر صحنه‌های نمایشی کشورمان و همچنین رکورد بیشترین تعداد تماشگر؛ با قریب به دو میلیون نفر را داشته و جلب توجه همگانی به آن مرزهای جغرافیایی ایران را در نوردیده و در کشورهای ارپایی نیز شیفتگان هنر نمایش دینی و عاشورایی ایرانی را جذب خود کرده است؛ نمایش «خورشید کاروران» است. نمایشی عاشورایی که بیش از سه دهه است با همت نسل‌های گوناگون تئاتری، ویژه ایام محرم و صفر تولید و به صحنه رفته و همچنان مخاطبان اقبال چشمگیری از آن دارند.

بخش سوم این سلسله مطالب به نمایش «خورشید کاروان» به کارگردانی محمود فرهنگ تعلق دارد. نمایشی که علاوه بر ثبت رکورد طولانی‌ترین اجرای نمایش در تاریخ تئاتر ایران با ثبت 31 سال اجرای مستمر بر صحنه‌های نمایشی کشرومان و دیگر نقاط جهان، در گونه تئاتر عاشورایی، توانسته به واسطه این عقبه در ارتباط‌گیری، تاثیرگذاری و جریان‌سازی فرهنگی و دینی بر عموم مخاطبان دست بالایی خواهند داشت.

چگونگی تولد «خورشید کاروان» در سال 1369

برای شکل‌گیری جریان تئاتر دینی در کشورمان باید به سال ۱۳۶۹ بازگردیم. جایی که دانشجوی جوانی ۲۹ ساله به همراه تنی دیگر از دانشجویان هم سن و سال خود، دست به تولید اثری زد که با وجود تمام قوانین و ساختارهای چارچوب‌مند و نظام خشک تدوین‌شده کلاس‌های دانشگاهی با اساتید سخت‌گیر آن زمان؛ در نخستین سال تولید و اجرای آن (۱۳۶۹) با سخت‌ترین واکنش‌ها از سوی جامعه تئاتری و اساتید پیشکسوت این حوزه مواجه شد. درباره حسین مسافرآستانه و نمایش «خورشید کاروان» صحبت می‌کنیم.

نمایش33ساله عاشورایی با مخاطبی ده میلیونی!

مسافرآستانه ۲۹ ساله به همراه تنی چند از همکلاسی‌های خود به بهانه محرم سال ۱۳۶۹ با برشی از نمایشنامه بلندی به نام «هیهات من الذله» به قلم «ابوباسم حیادار»، بخش «دیر راهب» آنرا که بازگوکننده سفر اسرای واقعه عاشورا و رسیدن به دیر راهب نصرانی جهت اقامت و استراحت شبانه و ماجرای راهب نصرانی و سر بریده حضرت اباعبدالله امام حسین(ع) را روایت می‌کرد برای تولید اثر تئاتری انتخاب کردند و این بخش به قلم مهدی متوسلی دانشجوی جوان همان گروه نگارش شد.

جالب آنکه این گروه دانشجو با سری نترس، مختصات و قوانین نظام‌های چارچوب‌دار تئاتری آن زمان را با اجرای این اثر نمایشی و شیوه کارگردانی حسین مسافرآستانه به چالش کشیدند.

پنجشنبه //// نمایشی عاشوایی که 33 سال با مخاطب خدا را فریاد می‌زند

خلق اثری دراماتیک در گورنه تئاتر عشاورایی با خرق عادت

یکی از مهمترین چالش‌هایی که مسافرآستانه در کارگردانی این نمایش در سال ۱۳۶۹ آن را مورد آزمون قرار داد و به سبب همین آزمون نیز به سختی مورد عتاب و خطاب هنرمندان پیشکسوت قرار گرفت؛ شکستن دیوار چهارم در قامت تولید اثری تئاتری بود.

او این بار قوانین نظام نمایش یعنی مشارکت عموم مخاطبان برای پیشبرد اثر داستانی را در قالب یک اثر تئاتری و صحنه‌ای -نه نمایش خیابانی- مورد استفاده قرار داد. جایی که در میانه‌های نمایش شاهد گفت‌وگوی راهب نصرانی با عموم مخاطبانی می‌شویم که از نگاه، گفتار و منطق آنها برای آگاهی ذهنی خود در مسیر مظلومیت و حقانیت امام حسین(ع) بهره می‌برد.

انتخاب، انتخابی هوشمندانه و صددرصد دراماتیک بود! قهرمان این اثر یک راهب نصرانی مسیحی است که برخلاف مسلمانان، اشراف و آشنایی از امام حسین(ع) ندارد و از قیام او چیزی نمی‌داند. او مخاطبانی را هدف قرار می‌دهد که نه تنها ایرانی مسلمان که در زیر پرچم مذهب شیعه، یکی از مهمترین اسوه‌ها و الگوهای زندگی‌شان حضرت امام حسین(ع)، قیام و نهضتش و حماسه‌آفرینی او، خاندان و یاران باوفایش به شمار می‌رود.

پنجشنبه //// نمایشی عاشوایی که 33 سال با مخاطب خدا را فریاد می‌زند

گام بزرگ در جذب بازیگران حرفه‌ای به تئاتر دینی

در نخستین سال اجرای این اثر (۱۳۶۹)، بسیاری از هنرمندان پیشکسوت آن دوران، این اثر تئاتری و هنرمندان آن را مورد شماتت‌های فراوان قرار دادند، اما این گروه جسور، با ایمان به دو هدف مهم خود، یکی ساختارشکنی در مسیر تولید آثار تئاتری که در آن زمان بیشتر مختص به آثار غربی بود و کمتر مفاهیم دینی و مذهبی در تولید آثار تئاتری به کار گرفته می شد و دیگری با هدف مشارکت عموم مخاطبان و کشیدن خط قرمز بر جامعه مخاطبان شناخته شده آن سال‌ها که بیشتر طبقه‌ای مشخص و نه آحاد جامعه را تشکیل می‌دادند که از این سالن تئاتری به سالن دیگر برای دیدن نمایش‌ها می‌رفتند، توانستند به فاصله کوتاهی و ظرف چند سال با وجود تمام سختگیری‌های اساتید خود به اجرای مستمر این اثر دست بزنند.

تا آنکه در سال ۱۳۷۱ عده‌ای از بازیگران شناخته شده و حرفه‌ای تئاتر به واسطه جریان‌سازی موج نمایش «خورشید کاروان» به این اثر پیوستند، به قامت آن قبایی حرفه‌ای‌تر بخشیدند. از جمله بازیگران حرفه‌ای آن زمان می‌توان به زنده‌نام انوشیروان ارجمند و کرامت رودساز اشاره کرد.

دو بازیگری که هر دو از استخوان خُرد کرده‌ها و با تجربه‌های عرصه تئاتر در آن سال‌ها بودند و امروز هنوز هم نام کرامت رودساز و افزوده شدن جلیل فرجاد بعد از درگذشت انوشیروان ارجمند به عنوان دو تن از بازیگران موفق تئاتر کشورمان شناخته می‌شوند و چه تلخ که چند سالی است شاهد حضور قامت زنده‌یاد انوشیروان ارجمند بر صحنه هنرهای نمایشی کشورمان نیستیم.

پنجشنبه //// نمایشی عاشوایی که 33 سال با مخاطب خدا را فریاد می‌زند

وقتی سالن‌های تئاتر میزبان محبان حسین(ع) شدند

در تاریخ معاصر تئاتر کشورمان که باید آن را به نام تئاتر بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی نوشت، بی‌هیچ تردیدی نخستین نمایشی که درهای سالن‌ها و تماشاخانه‌های تئاتر را به روی عموم مردم باز کرد و در این مسیر از مهمترین خاطره جمعی آنها یعنی نگرش مذهبی به ویژه داستان و روایت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) استفاده کرد به نام «خورشید کاروان» رقم خورده است.

نمایشی که این بار داستانی را برای مخاطبان تئاتر روایت می‌کرد که راوی و قهرمان آن نه تنها یک مسلمان نبود که راهبی نصرانی بود. راهبی که در مواجهه با این حماسه بزرگ؛ مظلومیت امام و تراژدی عاشورا و کربلا، در نهایت خود نیز به اسلام روی می‌آورد.

اتفاقی که برای مخاطبان آن سال‌ها نه تنها یک خط‌ ‌شکنی بزرگ که توام با جذابیتی فراوان بود و همین عامل باعث شد تا «خورشید کاروان» در فاصله سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷ در تعدادی از استان‌ها و شهرستان‌های کشور نیز به صحنه رود.

امروز نیز وقتی به برگ‌های تقویم تاریخ تئاتر کشورمان به ویژه در چهار دهه اخیر بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نگاه می‌کنیم؛ متوجه می‌شویم که تنها یک اثر نمایشی است که 33 سال به شکل مستمر رکورددار اجرای آثار تئاتری در کشورمان به شمار می رود. آنگونه که شانه می‌زند بر قامت بسیاری از تئاترهای معتبر جهانی که استمرار آنها در حقیقت نشان‌دهنده رمز ماندگاری و ارتباط‌گیری توأمان با مخاطبان است.

مسافرآستانه که در سال ۱۳۶۹ برای نخستین بار با کارگردانی «خورشید کاروان» مسیر و جریانی نوین را در تولید و ارائه آثار تئاتری با محوریت داستان عاشورا در تاریخ تئاتر ایران رقم زده بود، کارگردانی این اثر را تا سال ۱۳۸۷ بر عهده داشت و از آن تاریخ به بعد سکان کارگردانی این اثر را به دست مردی دیگر از تبار تئاتر دینی و مذهبی ایران یعنی محمود فرهنگ سپرد. هنرمندی که چند سالی است در کنار تجربه کارهای اجرایی به عنوان مدیر دفتر تئاتر دینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت است.

پنجشنبه //// نمایشی عاشوایی که 33 سال با مخاطب خدا را فریاد می‌زند

شکوه عظمت جریان‌سازی «تئاتر سرخ»

محرم میراث عاشورا برای دوستداران و عاشقان اهل بیت(ع) و نقطه عطف انسانیت، آزادگی و مردانگی بوده و هر ساله میلیون‌ها انسان داغدار را برای سوگواری و تعزیت در مواجهه با تراژدی روا رفته بر امام سوم شیعیان گرد هم می‌آورد.

مرور تاریخ و تمدن مردمان موحد ایرانی نشان می‌دهد که ویژگی‌های خاص جغرافیایی و مکانی این سرزمین و همچنین فرهنگ همواره آمیخته با آئین ایرانیان در طول بیش از 13 قرن منجر به پایداری در رفتارها و آیین‌های عاشورایی همراه با حفظ تمامیت سرزمینی و حراست از ارزش‌های مذهبی شده و این آمیختگی نیز سبب رشد ارزش‌های اسلامی و انسانی و هم چنین گسترش آن در پهنه‌های عقیدتی مجاور شده است.

«خورشید کاروان» طی 33 سال اجرای موفق خود، توانسته در قالبی نمایشی، یکی از جذاب‌ترین و در عین حال حزن‌انگیزترین مقاطع تاریخی مرتبط با عاشورا را به شهادت صحنه نمایش به اجرا درآورد. همین سابقه و دامنه ارتباطی با نسل‌های مختلف مخاطبان و هنرمندان، خود به سادگی اثبات این مدعاست که اگر مبانی اندیشه‌ورز و تعالی‌بخش معارف دینی، خاصه آمیخته با رنگ و جلای عاشورایی، وقتی به زبان هنر جاری شود، در ارتباط‌گیری، تاثیرگذاری و جریان‌سازی فرهنگی و دینی بر عموم مخاطبان دست بالایی خواهند داشت.

پنجشنبه //// نمایشی عاشوایی که 33 سال با مخاطب خدا را فریاد می‌زند

بال‌هایم را نمی‌بینی... می‌خواهم خدا را فریاد کنم...

در خاتمه این گزارش، بخش پایانی و ماندگار نمایشنامه «خورشید کاروان» را به مرور می‌نشینیم:

پطروس: (شانه‌های پدر را می‌گیرد و تکان می‌دهد) پدر!... (راهب به خود می‌آید) پدر!...

راهب: آمدی پطروس!

پطروس: آری پدر بازگشتم.

راهب: چگونه‌ای؟

پطروس: به هر سو که رفتم، به هر دیار که گام نهادم او رفته بود. فقط به جای پایش رسیدم. فرصت‌هایم هدر شد پدر...

راهب: من او را دیدم ...

پطروس: او را دیدی؟! حسین را؟!

راهب: او با من سخن گفت.

پطروس: با تو سخن گفت؟!  اما من می‌دانم که او را در نینوا... (پطروس شالی را در وسط صحنه پیدا می‌کند آنرا برمی‌دارد و می‌بوید) خدای من این چه عطری است. سرزمین نینوا پُر بود از این بو... (دست روی شانه پدر می‌گذارد) پدر اینجا چه خبر است؟ (راهب برمی‌خیزد و عزم رفتن می‌کند) کجا می‌روی پدر؟

راهب: هر کجا که او می‌رود... هر کجا که کاروانش می‌رود ...

پطروس: ولی تو گفتی که باید در این دیر بمانیم.

راهب: بال‌هایم را نمی‌بینی؟ می‌خواهم پرواز کنم... می‌خواهم خدا را فریاد کنم. (می‌چرخد و در نور سبز می‌ایستد)

پطروس: صبر کن پدر، من هم با تو می‌آیم (کنار پدر می‌رود و دست در دست راهب می‌گذارد)

راهب و پطروس: (فریاد می‌کشند) خدا...

گزارش و روایت از امین خرمی

انتهای پیام
captcha