به گزارش ایکنا، نشست «تأملی در پاسخ شهید جاوید به چرایی حرکت سیدالشهداء پس از رسیدن خبر شهادت مسلم» با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین ابراهیم گودرزی؛ پژوهشگر تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه 29 مرداد در مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
چند مقدمه کوتاه عرض کنم؛ کسانی که به نظریه شهادت قائل هستند برای پاسخ به این سؤال مشکلی ندارند. میگویند وقتی خبر شهادت مسلم رسید امام باید به مسیر ادامه دهد چون برای شهادت میرود و دلیلی برای بازگشت ندارد. آنها که حکومتی هستند مورد سؤال قرار میگیرند اگر امام برای حکومت میرود چرا وقتی خبر شهادت مسلم به ایشان میرسد برنمیگردد؟ این که برنمیگردد نشان این است که امام برای حکومت نمیرفت.
مرحوم صالحی نجف آبادی خواستند به این اشکال پاسخ دهند که یکی از مهمترین اشکالات نظریه حکومت است. ایشان در صفحه 212 میگوید امام از مکه خارج شد و به سرعت به سمت کوفه رهسپار شد. البته این به سرعت حرکت کردن باید بررسی شود. اگر حضرت به سرعت حرکت کرد، چطور شد زهیر که حج انجام داد و در مسیر برگشت بود با امام هم مسیر شد؟ اگر امام سرعت داشت، خیلی زودتر به کوفه میرسید.
بعد مرحوم صالحی نجف آبادی توضیح میدهد که چرا امام کوفه را انتخاب کرد. اول اینکه کوفیان دعوت کرده بودند، دوم اینکه مسلم گزارش اوضاع کوفه را به امام داده بود. پس امام نه به خاطر ترس از ترور بلکه بهخاطر نامه مسلم به کوفه رفت. وقتی امام حسین(ع) از مکه بیرون میآید دائماً از افراد مختلف از اوضاع کوفه سؤال میکند. در منزل ثعلبیه وقتی زمان استراحت شد، دو نفر خدمت امام رفتند و جریان شهادت مسلم را به ایشان گفتند. امام به قدری ناراحت شد، چندبار آیه استرجاع را قرائت کرد.
امام اصحاب را جمع کرد و فرمود اوضاع کوفه چنین است، برویم یا برگردیم و اصحاب گفتند که به کوفه برویم. مرحوم صالحی در اینجا این سؤال را مطرح میکند که آیا اگر کاروان به مدینه برگردد از تجاوز دستگاه حکومت در امان خواهد بود؟ یعنی اگر امام برود بهتر است از اینکه برگردد. این سؤال دقیقاً در جایی که امام با حر برخورد میکند و میگوید بگذار برگردم، مشکلساز میشود.
به هر حال پاسخ آقای صالحی نجفآبادی این است که امام به حکم ضرورت درباره به کوفه رفتن مشورت کرد و شورای صحرا تشکیل داد. امام با چه کسی مشورت کرد؟ برادران مسلم که پنج نفر بودند و نظر آنها در تصمیم شورا خیلی مهم بود. ایشان توضیح نمیدهد که چرا نظر آنها در تصمیم شورا مهم بود. در آنجا برادران مسلم به امام حسین(ع) میگویند نامههای فراوانی برای شما آمده و ما به این نامهها اطمینان داریم و کوفیان به کمک ما خواهند آمد.
برادران مسلم سن زیادی نداشتند و تجربه زیادی درباره جنگ نداشتند ولی چرا امام نظر آنها را میپرسد؟ شاید به این دلیل که امام برادران مسلم را محک بزند و بگوید اگر شهادت مسلم برایتان کافی است از همین جا برگردید، نه اینکه امام بخواهد با آنها مشورت کند و نظر آنها در تصمیم امام مؤثر باشد.
مهمترین اشکال این است در منزل زباله خبر رسمی شهادت مسلم به امام(ع) میرسد. وقتی مسلم توسط عبیدالله گرفتار شد، به عمر سعد وصیت کرد نامهای به امام حسین(ع) بنویسد و بگوید برگردد. ضمناً مسلم میگوید امروز یا دیروز امام حسین(ع) حرکت کرده است. این نشان میدهد مسلم از روز خروج امام از مکه اطلاع داشته یعنی امام از قبل با او هماهنگ کرده بود چه روزی از مکه خارج میشود.
این خبر در زباله به دست امام میرسد و امام این خبر را به اطلاع اصحاب میرساند. اگر بپذیریم در ثعلبیه شورای صحرا برگزار شد، امام باید در زباله شورای صحرا را تجدید کند. این در حالی است که مسلم که از برادرانشان بسیار باتجربهتر بود دارد به امام میگوید برگردید. حتی حضرت علی اکبر(ع) هم به امام میفرماید برگردیم.
آقای صالحی گفت حرکت امام بر اساس نامه مسلم بوده است، پس امام باید اینجا برگردد ولی برنمیگردد. این در حالی است که تاریخ هم نشان میدهد پیشنهاد مسلم درست بود. مضاف بر اینکه در حجاز هم همه به امام توصیه میکنند به کوفه برو. آقای صالحی پاسخ میدهد کوفیان حضرت را دعوت کرده بودند و آن کوفه، کوفه نعمان بن بشیر بود و اتفاقاً کار امام درست بود. این جواب برای ابتدای راه خوب است ولی الآن که خبر مسلم رسیده و خودش میگوید برگرد کارایی ندارد.
پاسخ دیگر ایشان این است که امام نمیدانست جلو چه خبر بود. امام دائم دنبال این بود از اوضاع کوفه خبردار شود ضمن اینکه به امام خبر داده بودند چهار هزار نفر اطراف کوفه را محاصره کردند تا امام وارد کوفه نشوند.
من میگویم قطعاً امام میدانست امکان ورود به کوفه نیست لذا آنچه یاران گفتند تأثیری در ادامه حرکت ایشان نداشت و حضرت از مدینه تا وقتی شهید شد در این مورد از کسی مشورت نگرفت. امام درباره این مسئله از هیچ کس مشورت نگرفت. حتی در شب عاشورا هم به اصحاب فرمود میخواهید بروید بروید ولی نظرخواهی نکرد.
آقای صالحی نجف آبادی میگوید امتداد نظریه حکومت تا زمان برخورد امام با حر است و در آنجا حکومت تمام شد و امام دنبال مذاکره صلح بود که عزتش حفظ شود و آخر هم به دفاع منتهی شد ولی ما میگوییم امتداد نظریه حکومت، منزل ثعلبیه است یا حداکثر منزل زباله است چون امام آنجا میدانست این قضیه اتفاق افتاده است.
انتهای پیام