معصومه ریعان، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان، در گفتوگو با ایکنا از همدان، با اشاره به آیه «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا ۗ وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ. محمد جز فرستادهای نیست که پیش از وی رسولان در گذشتهاند. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، عقبگرد میکنید؛ و هر که عقبگرد کند ضرری به خدا نمیزند و خدا شکرگزاران را پاداش خواهد داد.» (سوره آل عمران، آیه 144). مباحث تفسیری تاریخی را در این زمینه ارائه داد و اظهار کرد: یکی از جریانهایی که متأسفانه پس از پیامبر در طی دو سه قرن اولیه، مسلمانان به عقب برگشتند و گذشته پیش از رسول خدا را احیا کردند، واپسگرایی در امر زنان بود.
وی افزود: در حقیقت احیاءگری کرامت زنان و انسانیت فارغ از جنسیت که ابردستاورد پیامبر رحمت (ص) در طی 23 سال بعثت بود، با مرگ رسول خدا به محاق رفت و عقبگردی را که در آیه کریمه مورد اشاره است هم بر زنان و هم نسلهای بشر تحمیل کرد.
ریعان یادآور شد: پیامبر خدا(ص) با تمرکز بر جایگاه انسان در آفرینش بدون توجه به محدودیتهای جنسیتی و متکی بر عقلانیت، تقوا، وارستگی روح بدون لحاظ کردن تفاوتهای بیولوژیک، با آگاهی بخشی و توانمندسازی نیروهای درونی انسان فارغ از عنصر جسمانی (به مصداق آیه 35 سوره احزاب)، روح کمال را به درون انسان فرو غلطیده در شوائب مادی و عناصر طبیعی و طبقه بندی شده جنسیتی، دمید و او را به داشتن روحی متعالی و جانی وارسته و قلبی خداپرست چنانکه آیه 33 سوره نور فرموده بود، ترغیب کرد بدون آنکه نیازمند این باشد که آنان را به جامعه مردانه و زنانه تقسیم کند و کارکرد ایشان را بر اساس فواصل جنسیّتی طبقه بندی کند. چنانکه در سوره حجرات، آیه 33 آمده بود.
وی تصریح کرد: تأکید آیات قرآن بر اهمیت حضور زنان در رسالت پیامبر(ص) و پشتیبانیهای پی در پی رسول خدا از زنان مؤمن، جایگاهی را برای آنان تعریف کرد که چنین موقعیتی حتی با سالها مبارزه زنان در جهت استیفای حق انسانیشان به دست نمیآمد. آیات قرآن در مورد زنان به تدریج نازل میشد و رسول خدا مفسر و تضمینی بر عمل به آن آیات بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا تأکید کرد: حضور گسترده زنان در کنار مردان، در بیعتها، در عبادات و مساجد، در اعمال اقتصادی و مکاسب، در جنگها و سفرها و ... روندی را به وجود آورده بود که نفرت مردان از دختر داشتن را زدوده و همسانی ایشان با زنان را تثبیت کرد و خشم عرب بیابانی را ترقیق و ستم علیه زنان را تا آنجا زیر سوال برده بود که حسن عاقبت ایشان را در گرو رضایت از زنانشان میدانست.
وی گفت: این همه دستاورد نه تحت عنوان جنبش عدالتخواهانه زنان، بلکه تحت تغییرات اندیشه و تفکر انسان و محوریت توحید و عدالت پدید آمده بود که ندای آن هر روزه از آسمان برزمین میرسید و رسالت نبی خدا را کاملتر و کاملتر میکرد.
ریعان با اشاره به اینکه قرآن به عنوان پیشتاز این جنبش درونی، هرگونه سوء ذهن در مورد زنان را ممنوع کرده بود، افزود: ایشان شخصیت آنان را به رسمیت شناخته و ایشان را همپای مردان در ایمان و عمل قرار میداد، به آنان حق مالکیت اموالشان را تفویض کرد و به مردان توصیه میکرد در مورد زنان سخاوتمند باشند. به پیامبرش(ص) میفرمود با زنان بیعت کند. پیامبر(ص) نیز با ایشان بیعت کرد، در مساجد با آنان نماز بجای آورد، و در جنگ و صلح آنان را به کار گرفت. ایشان را امانتهایی خواند که به مردان از جانب پروردگار هدیه شده است و در تربیت فرزندان آنان را مُنجِبات(دارای فرزندان نجیب) نامید.
وی اضافه کرد: زنان در چنین جامعه انسانی متحول شدند و همانند مردان به ایمان و دستاوردهای اعتقادی دست یافتند، علاوه بر آن موقعیت اجتماعی یافتند که فارغ از جنسیت بتوانند استعدادهای سرکوب شده خود را احیا کنند و توانمندی خویش را در تمامی عرصهها به اثبات برسانند.
ریعان یادآور شد: رفع تبعیضهای جنسیتی، امکان حضور اجتماعی و برخورداریهای حقوقی برابر با مردان و پاسداشت فضیلت و کرامت زنان که نص وحی بود در کنار سنت رسول خدا و رفتارهای تحسین برانگیز پیامبر(ص) با زنان نه تنها در این دوره کوتاه محقق شد که تا زمان حیات امهات المومنین همچنان ادامه داشت.
وی اضافه کرد: بعد از دوران شکوفایی حکومت رسول خدا(ص)، سرنوشت زنان دچار زمانزدگی و شرایط فکری و فرهنگی اجتماعات شد و با روند رو به رشد جامعه اسلامی همگام نشد و تعالی فرهنگی و توسعه یافتگی آنان سرکوب شد و به تدریج جامعه بعد از رسول خدا در مورد زنان به عقب رفت.
ریعان اظهار کرد: خیل گسترده روایات وارده در مورد زنان، بدگویی و مذمت ایشان، دور کردن آنان از هر نوع صحنه اجتماعی و... که اغلب روایاتی بدون سند، یا با اسناد ناقص، ضعیف و پر از شائبه است، همراه با متنهایی که در تقابل با نص قرآن، عقل سلیم و سنت پیامبر (ص) بود، به تدریج در مناطق مختلف کشور اسلامی و فتوحاتِ منضم شده به آن، رواج یافت و در انتهای قرن اول دیگر یادمانی از آن همه شکوه باقی نگذاشت و با قرن دوم به گفتمان «مذمت زنان» تبدیل شد و در قرن سوم چنان تثبیت شد که گویی زنان شیاطینی هستند که جز با سرکوب و نهی درونی و بیرونی قابل کنترل و نگهداری نیستند.
وی ادامه داد: اغلب این روایات با نام پیامبر(ص) و حتی فاطمه زهرا(س) و ائمه طاهرین علیهمالسلام صادر میشد. متنهای روایات در تقبیح زنان چنان بالا گرفته بود که آنان را کم خرد، سفیه، فتنه گر، اکثر اهل النار و... میدانستند. چنانکه با نام بردن از آنان با عناوین ناقص عقل، ضعیفه، منزل و... اهلیت آنان را برای هر امر بیرون از خانه زیر سوال میبردند و کارکرد آنان را فقط در زادو ولد خلاصه میکردند.
وی ادامه داد: تئوریزه کردن این اندیشه حتی توسط بسیاری از فلاسفه و عارفان نیز انجام میشد و طی قرون متمادی بر آن افزوده شد تا جایی که اکنون بیش از هزار روایت از بزرگان دین در مذمت زنان در دسترس است.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا با اشاره به روایاتی که با سر تیتر «لیس علی النّساء» آغاز میشود، گفت: ابتدا گفته شد اشکالی ندارد برای مسجد رفتن زنان بیرون بروند.(حال انکه در زمان پیامبر آزادانه در مساجد رفت و آمد داشتند) بعد از مدت کوتاهی تبدیل شد به فقط برخی مواقع در مسجد حضور یابند، بعد گفتند خانه بهتر از مسجد است، بعد گفتند عقب خانه بهتر است، بعد در جایی تاریک در عقب خانه نماز بخوانند. بعد گفتند برای بیرون آمدن اجازه بگیرند. بعد گفتند اطاعات از شوهر واجب است و اگر شوهر اجازه نداد حتی برای تشییع جنازه پدر آن زن، نباید بیرون برود؛ و بحث تا آنجا پیش رفت گفتند خداوند اگر میخواست غیر از خود بر کسی سجده کنید دسنور میداد زنان بر شوهرانشان سجده کنند. به این هم قناعت نکردند و گفتند بر زن لازم نیست سواد بیاموزد. سوره یوسف به او یاد ندهید فقط سوره نور و احزاب را بخواند و مغزل (بافندگی) یاد بگیرد و...
وی ادامه داد: بدین روی امامت، رهبری، سیاستورزی، حضور در محاکم حتی به عنوان شاهد و صدها عملکرد مباح انسانی به حکم جنسیت از او دریغ شد و به جاهلیت اولی بازگردانده شدند.
ریعان با اشاره به اینکه امروز ما نیازمند بازخوانی سنت پیامبر در رفتار با زنانیم. نه رفتار فردی و عملکرد جنسیتی که رفتار اجتماعی و سپردن مسئولیتهای دقیق اجتماعی، افزود: قرآن کریم حکومت و سیاست ورزی بلقیس را تقبیح نفرمود بلکه عالی ترین جنبه عدالت ورزی و خیرخواهی او را پیشتر فرموده بود که بلقیس در تقابل با پیشنهاد جنگ به فرماندهانش گفته: «قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُون». و این یعنی حافظ صلح بودن در عین هوشیاری و ناشناخته بودن مسائل پیش روی که زنان بر آن تمایل فطری و درونی دارند. رسول خدا بارها زنان را در امور بزرگ به کار گرفت. در حفاظت از مدینه در جنگ خندق، زنان و خانم صفیه را برای ردیابی دشمنان و مواظبت از نفوذ آنان از قلعههای یهودی نشین تعیین کرده و آنان با عالی ترین شیوه های حفاظت نظامی توانستند این مهم را به سرانجام برسانند.
وی ادامه داد: امامت امهات المومنین و دیگر زنان در نمازها امری عادی برای مردم مدینه بود و ام سلمه مظهر تام و تمام مشورت در بیعت شجره شناخته میشد و صدها نمونه دیگر که در کتب تاریخی و روایی گزارش شده است.
ریعان تأکید کرد: اکنون این روایات مورد واکاوی دوباره قرار گرفتهاند و قلمهای علمی اندیشمندان در نقد این روایات همچنان در دست اقدام است اما سیطره این روایات تا آنجاست که با هر نقدی، موجی از محافل سنتی در مواجهه با این نقدها فریاد وااسلاما بلند میکنند. هنوز در ذهنیت بسیاری از متدینین و متشرعین، زنان موجودی فرودست و غیر قابل اتکا در امور بزرگ و سترگ اجتماعیتند. نه در کشور ما که در همه کشورهای اسلامی، این تنگ نظریها، جامعه زنان را در محاق قرار داده و شهروندی آنان را به رسمیت نمیشناسد. در حالی که دانش و آگاهی بسیاری از این زنان در امور علمی از حقوق قضایی تا حقوق سیاسی، از مهارتهای فنی تا خلاقیتهای هنری و ... زبانزد است. امروز جامعه جهانی نیازمند صراحت در تعیین جایگاه زنان است تا به عنوان شهروندان برابر بتوانند بر همه آنچه در دسترس مردان است، علما و عملا دسترسی داشته و جنسیت مانعی در بروز استعدادهای آنان نشود.
عاطفه ابرار پیراسته
انتهای پیام