مواجهه حوزه علمیه ایران با فلسفه غرب در شماره جدید «معرفت»
کد خبر: 4169660
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۲

مواجهه حوزه علمیه ایران با فلسفه غرب در شماره جدید «معرفت»

 شماره 307 از ماهنامه علوم انسانی «معرفت» از سوی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) منتشر شد. در این شماره مواجهه حوزه علمیه ایران با فلسفه غرب مورد بررسی قرار گرفته است.

 به گزارش ایکنا، این شماره از ماهنامه علوم انسانی «معرفت» حاوی 9 مقاله با عناوین «متعلق ایمان»، «مواجهه حوزه علمیه ایران با فلسفه غرب»، «تبیین و نقد ماهیت انسان از دیدگاه اسكینر بر پایه فلسفه صدرالمتألهین»، «بررسی تطبیقی دیدگاه ملانعیما طالقانی و دیدگاه مدرس زنوزی در معاد جسمانی عنصری»، «نقش نظریه صدرالمتألهین درباره تکامل نفس در تبیین کنش‌های انسانی»، «بررسی فضایل معرفتی از منظر معرفت‌شناسان فضیلت‌گرا»، «واکاوی جایگاه و شأن منحصربه‌فرد فلسفه در اندیشه سیدجمال‌الدین اسدآبادی»، «ارزش ‌‌زیبایی‌شناختی سبک زندگی اسلامی از نگاه صدرالمتألهین» و «مقایسه تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و آیت‌الله مصباح یزدی در نظریه مطابقت» است.

در بخشی از مقاله «مواجهه حوزه علمیه ایران با فلسفه غرب» آمده است: یکی از راه‌های رشد هر فلسفه‌ای مواجهه آن با فلسفه‌های دیگر و تأثیر و تأثرهایی است که در این حوزه رخ می‌دهد. برخورد اندیشه‌ها منتهی به پخته‌تر شدن آنها و ظهور اندیشه‌های نو می‌شود. سنت فلسفی‌ای که با سنت‌های دیگر در دادوستد نباشد دچار رکود و توقف می‌شود و اگر هم تحولی در آن رخ دهد، بسیار کند و کم‌دامنه خواهد بود؛ این درسی است که از مطالعه تاریخ فلسفه می‌توان آموخت.

از این نگاه می‌توان مناسبات فلسفه اسلامی و فلسفه غرب را مطالعه و بررسی کرد. فلسفه اسلامی در شکل‌گیری آغازین خود از فلسفه یونان بهره برد. پس از تکون و رشد فلسفه اسلامی، متون این فلسفه به لاتین ترجمه شد و منشأ تحولاتی اساسی در فلسفه غرب در دوره قرون وسطا گردید. با ورود فلسفه غرب به ایران در عصر جدید و آشنایی ایرانیان با آن، تحولاتی در رویکرد و ساختار فلسفه اسلامی رخ داد. بررسی این تحولات و ترسیم دورنمایی از آینده ارتباط میان فلسفه اسلامی و فلسفه غرب موضوع نوشته حاضر است.

در بخشی از مقاله «بررسی فضایل معرفتی از منظر معرفت‌شناسان فضیلت‌گرا» نیز می‌خوانیم: فضایل معرفتی ‌محور مباحث معرفت‌شناسی فضیلت است که رویکردی معاصر در معرفت‌شناسی و متأثر از احیای اخلاق فضیلت‌گرا در غرب است. این رویکرد در پاسخ به مشکلات معرفت‌شناسی به‌جای تمرکز بر ارزیابی معرفتی باور به ارزیابی معرفتی فاعل شناسا می‌پردازد. با توجه به ظرفیت فضایل معرفتی در کسب معرفت و موجه‌سازی باورها در معرفت‌شناسی معاصر، با روش توصیفی ـ تحلیلی به ‌بررسی آن پرداختیم. اختلاف در تبیین فضایل معرفتی به قوای شناختی یا صفات شخصیتی، این رویکرد را به ترتیب به دوگروه اعتمادگرا و مسئولیت‌گرا تقسیم می‌کند.

حکمت نظری و عملی مهم‌ترین فضیلت معرفتی است که ارسطو مطرح می‌کند. لورین کُد، مسئولیت معرفتی را فضیلت پایه می‌داند. سوسا، گلدمن و گرکو نگاهی قوامحور دارند و قوای حسی، استدلال، ادراک، درون‌نگری و حافظه را از مصادیق فضایل معرفتی می‌دانند. زگزبسکی عشق به حقیقت را انگیزه بنیادین فضایل معرفتی می‌داند. بائر یک مدل چهاربعدی برای فضایل معرفتی و نُه فضیلت کلیدی در یادگیری مطرح می‌کند. بر فضیلت‌گرایی اشکالاتی وارد است؛ ولی به‌عنوان نگاهی مکمل در معرفت‌شناسی بخصوص معرفت‌شناسی دینی مفید است.

برای مشاهده متن کامل مقالات این شماره اینجا کلیک کنید.

 

انتهای پیام
captcha