بررسی و نقد نفس‌الامر از نگاه علامه طباطبایی در شماره جدید «معرفت فلسفی»
کد خبر: 4169747
تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۴

بررسی و نقد نفس‌الامر از نگاه علامه طباطبایی در شماره جدید «معرفت فلسفی»

شماره 80 از فصل‌نامه علمی پژوهشی «معرفت فلسفی» از سوی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) منتشر شد. در این شماره موضوع نفس‌الامر از نگاه علامه طباطبایی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

به گزارش ایکنا، این شماره حاوی هشت مقاله با عناوین «تحلیل و نقد نظریه وجود رابط معلول در حکمت صدرایی»، «بررسی رابطه وجود و ماهیت در اندیشه صدرایی معاصر با محوریت سه تفسیر «حدی، عینی و تصوری» از ماهیت»، «بررسی و نقد نفس‌الامر از نگاه علامه طباطبایی»، «بازخوانی انتقادی دیدگاه قیصری درباره ماهیت زمان»، «بررسی انتقادی مؤلفه خودآیینی در نظریه معنویت‌گرای عقلانیت و معنویت»، «نظریه لیبرالیستی «عدالت چون انصاف» جان رالز و نقد آن»، «واقع‌گرایی اخلاقی در نگرش صدرایی» و «نقد و تحلیل رویکرد دنت درباره برهان معرفت» است. 

در بخشی از مقاله «بررسی و نقد نفس‌الامر از نگاه علامه طباطبایی» آمده است: یکی از ابتکارات فلسفی علامه طباطبایی تبیین جدید ایشان از بحث نفس‌الامر است. ایشان با رد نظریه عقل فعالِ محقق طوسی و نفس الشی محقق لاهیجی و حکیم سبزواری و همین‌طور با رد انحصار نفس‌الامر در قضایای عدمی قائل می‌شوند که نفس‌الامر همان ثبوت اعمی است که نفس در دو مرتبه و با دو توسعه به صورت اضطراری آن را اعتبار می‌کند و این اعتبار از سنخ اعتبار عقلی است. این ثبوت اعم، مرادف با وجود اعم بوده و شامل وجود‌های خارجی و ذهنی و اعتباری است و مطابَق تمام قضایای صادق در این ثبوت اعم محقق هستند و ملاک صدق و کذب تمام قضایای ماهوی و غیرماهوی تطابق با همین ثبوت اعم است.

در این مقاله برآنیم علاوه بر ارائه تبیینی صحیح و روشن از نظر علامه طباطبایی و رد نظریه عقل فعال و نفس الشی، تفاوت نظر علامه و مشهور وضوح بیشتری بیابد؛ چراکه علامه طباطبایی برخلاف مشهور، با تأمل در اصالت وجود، مطابَق حقیقی و خارجی داشتن قضایای ماهوی و قضایی را که متشکل از معقولات ثانی هستند انکار می‌کند و نفس‌الامر را منحصر در قضایای عدمی و حقیقیه نمی‌کند. نظر علامه طباطبایی در عین استواری، اولاً از جامعیت کافی برخوردار نیست و شامل اعتبارات عقلایی و وهمی نمی‌شود و ثانیاً چگونگی تطابق در این نظریه از وضوح کافی برخوردار نیست. براساس نظریه مختار، نفس‌الامر همان وجود به معنای اعم است که شامل وجود حقیقی، وجود ذهنی، وجود اعتباری عقلی و عقلایی و وهمی می‌شود.

در بخشی از مقاله «واقع‌گرایی اخلاقی در نگرش صدرایی» نیز می‌خوانیم: مبانی فکری صدرالمتألهین به‌ گونه‌ای طراحی و ترسیم شده که ظرفیت ورود به ساحت‌های دیگر به‌ویژه فلسفه اخلاق را به شدت داراست. تصفیه نفس انسانی، جهت متخلق‌ شدن به اخلاق الهی و قرب به او، در نوشته‌های صدرا موج می‌زند و وی بر آن اصرار دارد؛ تا آنجا که می‌توان از اخلاق به ‌عنوان یکی از ارکان تفکر وی یاد کرد. واقع‌گرایی اخلاقی، از جمله مباحث پر‌رنگ این ساحت است که در پی واقعیت داشتن حقایق اخلاقی در عالم خارج و مستقل و منحاز بودن بودن آنها از ذهن آدمی و قراردادهای اجتماعی است.

این نوشتار می‌خواهد موضع صدرالمتألهین را در این بحث استنباط نماید. نویسندگان معتقدند این امر به دو روش امکان‌پذیر است: شیوه نخست که در نوع خود، نو و بدیع است، به شکل مستقیم و بدون واسطه گزاره‌های اخلاقی، با استفاده از مبانی و اصول اندیشه صدرا و تشکیل قیاس‌های منتج، واقع‌گرایی وی را به اثبات می‌رساند. روش دوم، به شکل غیرمستقیم و با واسطه گزاره‌های اخلاقی است. در این روش پس از بررسی مستدل ماهیت گزاره‌های اخلاقی در نگاه صدرالمتألهین و معرفی مفاهیم حاكی از آنها به ‌عنوان معقول ثانی فلسفی در ناحیه موضوع و به‌ویژه محمول اعم از ارزش و الزام، به انتزاع آنها از منشأ خارجی حکم می‌شود. این حکم، زمینه وجود حقایق اخلاقی را فراهم می‌آورد و تردیدی در واقع‌گرایی صدرایی باقی نمی‌گذارد.

انتهای پیام
captcha