حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدمهدی رفیعپور، استاد حوزه علمیه در گفتوگو با ایکنا از قم، در تفسیر سوره قصص بیان کرد: در جلسه گذشته گفتیم که قرآن فرعون را با ویژگیهایی که در آیه چهارم آمده است، مفسد خطاب میکند؛ در ادامه در آیه پنجم میفرماید: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ»، یعنی «يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً» که در آیه قبل آمده است را میخواهیم بالا بکشیم، برخی از مترجمان کلمه «نُرِيدُ» را «میخواستیم» ترجمه کردهاند که اشتباه است و به معنی «میخواهیم» درست است.
وی ادامه داد: کلمه «منت» از ثقل و سنگینی میآید، یعنی نعمت سنگین و معنای آیه یعنی ما میخواهیم بر کسانی که به استضعاف(بنیاسرائیل) کشیده شدند، منت بزرگ بگذاریم و آنها را بهعنوان پیشوایان مردم و وارثین آن دیار قرار دهیم، به این معنا که حکومت و سلطنت را از قبطیهای مصر گرفته و به بنیاسرائیل واگذار شود، آن زمان تاکنون نیز، این قوم هیچگاه به قدرت نرسیدهاند.
بیشتر بخوانید:
استاد حوزه علمیه گفت: در «وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»؛ مقصود از وارثین کسانی است که در آن سرزمین حکمرانی میکنند، هر حکومتی بعد از حکومت قبل، سیستم و تشکیلات را به ارث میبرد؛ «وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً» نیز یک مدح بوده و پیشوای مؤمنین بودن یک فضیلت است؛ به همین جهت در دعاها داریم که خداوندا ما را امام متقین قرار بده تا ما توفیق داشته باشیم زمینه هدایت و بندگی را برای بندگان تو فراهم کنیم.
رفیعپور تصریح کرد: در جلسه قبل ذکر شده که این آیه بر ائمه(ع) تطبیق شده و اشاره به مهدویت امام زمان(عج) دارد و در روایات متعددی نیز آمده است، لذا این برداشت از بطون قرآن است، اما ظاهر قرآن درخصوص بنیاسرائیل است.
وی ادامه داد: در آیه ششم میفرماید: «وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ؛ ما میخواهیم به این قوم، قدرت و تمکن در زمین دهیم و به فرعون، وزیر فرعون و ارتش او، آن چیزی که از جانب بنیاسرائیل بیمناک بودند، نشان دهیم»؛ این آیه بیان میکند که اکنون قدرت به بنیاسرائیل بازگشته و فرعونیان از همه ظلمهایی که در سالهای طولانی انجام دادهاند، میترسند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه تمکن در زمین یعنی اینکه انسان کارها و شعائر خود را با آزادی انجام دهد، گفت: در زمانی که مؤمنان مستضعف باشند، برای انجام فعالیتهای خود دچار مشکل میشوند، زیرا به آنها اجازه داده نمیشود، بنابراین آیه میفرماید ما میخواهیم اینها را در زمین تمکین دهیم تا با آزادی کامل مناسک و برنامههای خود انجام دهند و نیاز به تأییدیه فرعونیان نداشته باشند؛ «تمکن» نعمت بزرگی است که خداوند وعده کرده در دوران ظهور، مؤمنان را توفیق و تمکین میدهد.
وی با اشاره به اینکه از این آیات برداشت میشود حکومت از نعمتهای بزرگ الهی است، افزود: در دست داشتن حکومت یک منت و لطف بزرگ است و باید قدردان حکومت اسلامی بود و از فرصتها استفاده کرد، زیرا اگر حکومت در دست طاغوت باشد به راحتی نمیتوان به عبادت پرداخت.
رفیعپور با بیان اینکه در این قسمت از سوره، داستانی که مربوط به ولادت حضرت موسی(ع) است ذکر نشده؛ گفت: قرآن در آیه هفتم به شیرخوردن حضرت موسی(ع) میپردازد و بیان میکند این منتی که خداوند میخواهد بر بنیاسرائیل بگذارد از طریق حضرت موسی(ع) است. لذا مسیر منت و بزرگی بنیاسرائیل از طریق موسی کلیمالله(ع) رقم خورد و به همین دلیل بنیاسرائیل به موسی علاقه دارند و او را پیشوای بزرگ خود میدانند.
وی ادامه داد: از این آیات به بعد داستان حضرت موسی(ع) شروع میشود و موضوع عجیب این است که در داستان بنیاسرائیل، حضرت موسی(ع) که آنها را از ذلت و بدبختی نجات داد، هدایت کرد و برتری داد را آزار میدادند و مدام برای او مشکلاتی ایجاد میکردند، در حالی که باید از او سپاسگزار بودند و او را اطاعت میکردند.
استاد حوزه علمیه گفت: داستان حضرت موسی(ع) در قرآن، مکرر بیان شده و هر کدام نیز از یک بعد و جهت وارد شده است؛ در اینجا نیز از ابتدا میخواهد قدرت خداوند را نشان دهد و بیان کند که اگر خداوند بخواهد کاری را انجام دهد، آن کار را با روشی دقیق انجام میدهد. در این داستان خدا به نحوی برنامهریزی میکند که دشمن فرعونیان به دست خود فرعون رشد کرده و پرورش مییابد؛ بنابراین خداوند قصد دارد نشان دهد که با قدرت خود، برانداز نظام را در نزدیکترین جا به آن نظام نگاه داشته و رشد میدهد.
وی تصریح کرد: نکته عجیب دیگر نحو رسیدن مادر دلشکسته و مقرب موسی(ع) به فرزندش است، این قصه، بیش از یک داستان بوده و نشاندهنده جنبه اقتدار و قدرت الهی است و نشان میدهد چگونه خداوند کار خود را پیش خواهد برد.
رفیعپور ادامه داد: آیه هفتم میفرماید: «وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ»؛ یعنی به مادر موسی وحی کردیم، وحی در اینجا به معنای اشاره پنهانی است، در قرآن کریم چند مورد وحی به غیر انبیا آمده است، مثلا در آیه 68 سوره نحل به زنبور وحی میشود و همچنین در آیه 121 سوره انعام داریم که شیاطین به اولیا و دوستان خود مطالب نامربوط را القا میکنند.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: در اینجا به دلیل اینکه کلمه وحی در ادبیات کلامی و دینی ما با وحی انبیا اشتباه نشود، آن را به الهام ترجمه کردهاند، اما در قرآن همان کلمه وحی به کار برده شده است. این وحی همان اشاراتی است که خداوند به اولیا و بندگان خاص خود میکند، این الهامات برای اولیا خدا فراوان بوده و دین و حکم شرعی نبوده و شخصی است.
وی گفت: آیه میفرماید ما به مادر موسی(ع) الهام کردیم که فرزند خودت را شیر بده و زمانی که بر جانش بیمناک شدی، او را به نیل که به دلیل پرآب بودن، دریا میگفتند بیفکن و خوف و حزن را به خود راه مده، زیرا ما فرزندت را به تو برمیگردانیم. «خوف» در مورد مکروه محتملالوقوع و «حزن» در مکروه قطعیالوقوع است، برخی نیز بیان کردهاند که خوف برای آینده و حزن برای گذشته است.
رفیعپور بیان کرد: تمام این موارد بهطور واضح به مادر موسی(ع) الهام شده که شامل شیردادن فرزند، انداختن به نیل در زمان ترس، محکم بودن ایمان و نترسیدن و وعده برگرداندن و از انبیا عظام قرار دادن او است که این مسئله از نظر دینی عمومی بوده و برای هدایت کل بشر است، یعنی خداوند در پایان این آیه یک وعده کلان داده است.
وی گفت: خداوند به مادر موسی(ع) وحی میکند که محکم باش و به او شیر بده، شیردادن باعث دلبستگی مادر به فرزند میشود، اما سپس میفرماید: «حزن نداشته باش که ما فرزند تو را به تو میرسانیم.»
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: از این آیات قرآن متوجه میشویم که مقربان و خوبان درگاه الهی الهاماتی دارند و خداوند متعال با آنها ارتباط میگیرد، در روایات نیز این مسئله وجود دارد، در نهجالبلاغه خطبه 222 هم داریم که بیان میکند که «خداوند با اینها در عقولشان صحبت میکند.»
وی با بیان اینکه این جا نیز مجدد حذف دارد و داستان جلو میرود، افزود: در آیه هشتم میفرماید: «فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ»؛ التقاط یعنی بدون قصد او را از آب گرفتند زیرا انتظار دیدن بچه در آب را نداشتند، پس موسی(ع) را خانواده و اهل فرعون گرفتند تا سرانجام دشمن و مایه اندوه آنها شود؛ «لام لِيَكُونَ» لام عاقبت و نتیجه است، به این معنا که موسی(ع) برای فرعونیان، دشمن و مایه حزن و اندوه شد.
رفیعپور گفت: در ادامه داستان میفرماید فرعون و وزیر او و لشکریانش خطاکار بودند، یعنی ما بدون دلیل برای کسی دشمن ایجاد نمیکنیم، این افراد ظالم و مفسد و خطاکار بودند، زیرا وزیر فرعون نقش مؤثری در ظلم به بنیاسرائیل داشت و از طرفی این را نیز بیان میکند که مراقب زیردستان خود در حکومت باشید و به علاوه زیر دستان هم نمیتوانند توجیه کنند که دستور رئیس بوده و مجبور به انجام بودند، در اسلام این سخنان پذیرفتنی نیست، اگر کسی فرمان به ظلم و خطا بدهد، ما میتوانیم آن را انجام ندهیم.
گفتوگو از مهنوش بهروز
انتهای پیام