به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، مفسر قرآن و صاحب تفسیر مشکاة، در نشست مجازی با موضوع «ابعاد وجودی انسان» که امروز، 5 آذرماه، برگزار شد، اظهار کرد: در وجود انسان دو خود دیده میشود که یکی خود پوشالی است که برساخته وهم و نفس به وجود آمده است و از دل او خودشیفتگی و کبر زاده میشود، با وسوسههای شیطان پروبال میگیرد و نتیجه آن موجودی است که ره به جایی نمیبرد. این خود و بت درون را باید ابراهیموار درهم شکست، زیرا این خود است که در دویست سال اخیر در جامعه انسانی بسیار رشد کرده و آفت بشریت امروز به شمار میرود.
وی ادامه داد: در نقطه مقابل این خود، خودِ دیگری وجود دارد که بر مبنای عقلانیت شکل میگیرد، با دست لطف الهی پرورده میشود و وجود حقیقی انسان را رقم میزند. این خود، از درون، تهی است و در پیوند با مجموعه اوصاف الهی است. همچنین این خود به غنای محض متصل است و حقیقت کمال و جمال حقیقی ناب را مشاهده میکند. از پرتو این اتصال، او پیوسته از عزت، حکمت، علم، جلال، جمال، قدرت، لطافت، رأفت و رحمت خداوندی و دیگر صفات الهی پر میشود. این خود رحمانی را خداوند سبحان به انسان عطا کرده است، اما تا زمانی که آدمی از آن خود شیطانی خود گذر نکند، هرگز به این خود رحمانی نمیرسد. البته در وجود انسان پیوسته میان این دو خود، جنگ و ستیز برقرار است تا سرانجام یکی از آن دو بر دیگری غالب شود.
انصاری در خصوص ضعف وجودی انسان، بیان کرد: انسان هر اندازه هم که نیرومند باشد، به کوچکترین ویروسی که با چشم غیر مسلح دیده نمیشود درگیر میشود؛ چهبسا بیماریهای واگیرداری که در عرض مدتی کوتاه، جان انسانهای بسیاری از شرق تا غرب جهان را ستانده است. اما فراتر از ضعف جسم، ضعف روح انسان است، زیرا هنگامی که روح از دادههای خداوند بی نصیب باشد، گرفتار ضعف میشود؛ این ضعف در قبال طاعت و معصیت الهی دست میدهد، زیرا روح ضعیف گاه ساعتها در برابر یک فرمان خداوند بهانهجویی میکند، به هر دری میزند، به هر وسیلهای متوسل میشود و هر توجیهی میآورد تا از امر خداوند سر باز زند و از انجامش بگریزد. حال چهبسا فردی در روز چندین ساعت صرف بازیهای کامپیوتری و گشتن در فضای مجازی میکند، اما توان ادای نماز را حتی در آخر وقتش ندارد. از سوی دیگر، همه گونه توجیه و بهانهای برای خود میآورد و این در و آن در میزند تا معصیت را برای خودش روا کند.
صاحب تفسیر مشکاة تصریح کرد: نفسی که ضعیف شده است را باید تربیت کرد که البته تربیت ضعف نفس انسان از راه صبر و تقوا میسر نمیشود، خداوند نیز در قرآن و در آیه 90 سوره «یوسف» در این باره، میفرماید: «قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ، آنان گفتند: آیا تو همان یوسف هستی؟ پاسخ داد که آری من همان یوسفم و این برادر من بنیامین است، خدا بر ما منت نهاد و ما را به دیدار هم پس از چهل سال رسانید، که البته هرکس تقوا و صبر پیشه کند، خدا اجر نیکوکاران را ضایع نگذارد.»
وی غفلت را از عوامل اصلی سرکشی انسان شمرد و گفت: غفلت عارضهای است که در روح انسان پدید میآید و به معنای توجه نداشتن جدی به چیزی است که باید در کانون توجه انسان باشد. زیرا غفلت بهیکباره گریبان انسان را میگیرد؛ اما اسباب آن بهتدریج در وجود او گرد میآید و انسان، خود این اسباب را فراهم میکند و همچنین بیتوجهیهای تدریجی و جزئی سرانجام به غفلتی خانمانسوز منجر میشود. هنگامی که غفلت در جان انسان مینشیند، هدف زندگی، چیستی دنیا، چیستی آفرینش، چرایی حضور انسان در این سرا و نقش و وظیفه او در این هستی، همگی زیر سؤال میرود و به هیچ انگاشته میشود. نقطه مقابل غفلت، ذکر است. همانگونه که جای غفلت در قلب است، جای ذکر نیز باید در قلب انسان باشد تا غفلت را بشوید و بزداید.
انتهای پیام