دنیایی پر از غصه، امید و ترس در نامه‌های اسرای جنگ تحمیلی
کد خبر: 4184501
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۹
مدیر دفتر هنر و ادبیات اسارت حوزه هنری بیان کرد:

دنیایی پر از غصه، امید و ترس در نامه‌های اسرای جنگ تحمیلی

ساسان ناطق در دومین نشست «روایت پنهان؛ واکاوی نامه‌های دوران اسارت» گفت: نامه‌های اسرا دنیایی پر از غصه، امید و ترس را به‌همراه دارند. چشم‌به راه بودن خیلی سخت است و نامه به این موضوع دامن می‌زند. حجم بار روحی نامه‌های دوران اسارت بر دوش پدران و مادران بوده است و البته این نامه‌ها موجب انتظار بیشتر خانواده‌ها می‌شد.

به گزارش خبرنگار ایکنا، دومین نشست «روایت پنهان؛ واکاوی نامه‌های دوران اسارت» با حضور مرتضی سرهنگی، مدیر دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری، ساسان ناطق، مدیر دفتر هنر و ادبیات اسارت حوزه هنری، احمد یوسف‌زاده، نویسنده، معصومه آباد، نویسنده و آزاده هشت سال دفاع مقدس، ابراهیم اکبری‌دیزگاه، نویسنده و جمعی از اسرای هشت سال دفاع مقدس امروز ۶ آذر در حوزه هنری برگزار شد.

در ابتدای جلسه مرتضی سرهنگی، مدیر دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری گفت: من با ۳۰ میلیون تومان ۱۲ هزار نامه جمع کردم. از خانم افراز شنیده بودم که از اسرا ۱۰ میلیون نامه داریم که ۱۰ میلیون سند محکم است و هرچه سراغ می‌گرفتم این نامه‌ها کجاست، نبود. اگر از هر سازمانی بپرسید این نامه‌ها کجاست، کسی سرش را بالا نمی‌آورد. می‌دانستم این نامه‌ها یک منبع مطالعاتی خواهند بود اما نمی‌دانستم دامنه مطالعاتی آن این‌قدر گسترده‌ خواهد بود. شاید حدود ۱۰ سالی است این نامه‌ها جمع شده و در حال تجزیه و بازخوانی است.

در ادامه جلسه ساسان ناطق، مدیر دفتر هنر و ادبیات اسارت حوزه هنری با بیان اینکه بزرگ‌ترین زندان جهان توسط صهیونیست‌ها ایجاد شده است، اظهار کرد: ما در برنامه دوم «روایت پنهان» قرار است با هدف ایجاد تصویری دقیق، درست و واقعی از حادثه‌ پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به موضوع اسارت بپردازیم. باید حتماً نسبت به جمع‌آوری خاطرات انقلاب اهتمام فوری صورت گیرد. این جلسات در همین راستا برگزار می‌شود چون خاطرات افراد همواره به خاطر زمان در معرض فراموشی و نابودی قرار دارند.

مدیر دفتر هنر و ادبیات استارت ادامه داد: نامه‌های اسرا دنیایی پر از غصه، امید و ترس را به‌همراه دارند. چشم‌به راه بودن خیلی سخت است و نامه به این موضوع دامن می‌زند. حجم بار روحی نامه‌های دوران اسارت بر دوش پدران و مادران بوده است و البته این نامه‌ها موجب انتظار بیشتر خانواده‌ها می‌شد. نقش مادران در نامه‌های اسرا پررنگ است. ما در این ماجراها شاهد مادرانی بودیم که برای نگارش نامه به نهضت سوادآموزی می‌‌روند تا سواد پیدا کنند و بتواند برای بچه‌هایشان نامه بنویسند.

ابراهیم اکبری دیزگاه، نویسنده دیگر سخنران جلسه بیان کرد: نامه‌های اسارت نکاتی دارند و مطالعه این نامه‌ها چند هفته من را مشغول کرد. می‌توان این نامه‌ها را دستاوردی برای فرهنگ، ادبیات و انسان ایرانی دانست. انسان از طریق چهار وجود خارجی، ذهنی، لفظی و کتبی نمود پیدا می‌کند. در این نامه‌ها یک اتحاد صورت گرفته است و وجود خارجی با وجود کتبی یکی شده است. خانواده و اسیری که نامه می‌نویسند برای انتقال حالشان در واقع کلمه می‌شوند تا به طرف مقابل این پیام را بدهند که «من زنده‌ام» و بیایید زندگی کنیم لذا این نامه‌ها سرشار از زندگی است.

این نویسنده تأکید کرد: از این‌ نامه‌ها می‌توان چنین برداشت کرد که «من زنده‌ام» یعنی ایران زنده است چراکه ما ایران را مادرمان می‌دانیم و در این ماجرا تقدیر این گونه است که یک بانو اسیر شود و ایشان در جایگاه وطن به ما بگوید، «من زنده‌ام». 

اکبری‌دیزگاه با تأکید بر اینکه انسان با دو عنصر «زمان» و «مکان» زنده است، گفت: در تعریف ما اسیر کسی است که برای مکانی به اسم ایران جنگیده باشد اما حالا به دست دشمن افتاده است و هیچ مکانی ندارد و تنها سرمایه‌ که او دارد، زمان است لذا این تعریف با فرد زندانی فرق دارد و تنها سرمایه موجود این فرد، زمان است. این اسیر اگر از مواجهه خودش با زمان درست استفاده نکند، دچار مشکل می‌شود. در این میان اسرای ایرانی به خاطر اینکه بر زمان تسلط و به آینده توجه و امید داشتند، ادبیات ویژه‌ای داشتند. اتفاقی‌که در بین نویسندگان به خاطر عدم امید به آینده موجب خلق ادبیات سیاه می‌شود. نامه‌های اسرا چون امید دارد، می‌تواند دست‌آویزی برای درست و امیدوارنه زندگی کردن انسان ایرانی باشد.

معصومه آباد، نویسنده و آزاده هشت سال دفاع مقدس به عنوان آخرین سخنران این جلسه گفت: نامه‌های دوران اسارت حامل عشق، ایمان، محبت و صبر بودند و حکایت و روایت‌های زیادی از دل آن‌ها بیرون می‌آید که می‌تواند دست‌مایه تولید فیلم و نگارش کتاب‌های زیادی شود. اولین نامه من با دو کلمه‌ «من زنده‌ام» نگارش و به ایران ارسال شد. مسئولان زندان عراق مداوم می‌گفتند فقط دو کلمه بنویس! من مانده بودم چگونه با دو کلمه می‌توانم تمام مشکلات و احساس و درونیات خود را بنویسم. تصمیم گرفتم در این نامه کوتاه به رمزی که بین من و برادرم بود، اشاره کنم پس نوشتم «من زنده‌ام، بیمارستان الرشید بغداد». من هر جا کاغذ پیدا می‌کردم برای خانواده نامه می‌نوشتم؛ چندین‌بار نامه‌های مادرم را می‌خواندم و به خاطر همین نامه‌ها را حفظ می‌شدم.

انتهای پیام
captcha