به گزارش ایکنا، فریبا علاسوند؛ عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده حوزه علمیه خواهران، 12 آذر ماه در ادامه سلسله مباحث ایام فاطمیه که از سوی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات دینی برگزار شد، گفت: اولین تعبیری که بنده در مورد حضرت زهرا(س) دارم تعبیر سوژگی است که در زبان انگلیسی معانی متعددی دارد و منظور بنده از این تعبیر، عاملیت است.
استاد حوزه خواهران اضافه کرد: زنان در طول تاریخ، همواره به عنوان موجودی فرودست بودهاند که دیگران باید او را تعریف میکردند و یا الگوی زن خوب باید از منظر مردان تعریف میشد و این مسئله مورد انتقاد جریانات دفاع از حقوق زنان و فمنیستی قرار گرفته است؛ البته این نگاه منفی تاریخی به ادیان هم نسبت داده شده است و گزارههایی در ادبیات متدینان و حتی غیرمتدینین برای تایید این نوع رویه وجود داشته و دارد.
علاسوند اظهار کرد: در اسلام، یکی از وجوهی که برای زنان در نظر گرفته شد وجه عاملیت آنان است یعنی برای زنان عاملیتی تعریف شده است که در آیات قرآن و سیره و سلوک پیامبر(ص) و ائمه(ع) مشهود است ولی عدم دقت و تامل دقیق در متون دینی سبب شده است تا چهره ناقصی از مواجهه اسلام با زنان حتی در برخی از منابر ما وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه در دوره صدر اسلام که مجالی برای اجرای دستورات اسلامی فراهم شد شاهدیم که نگاه سنتگرای افراطی در مورد خانواده در سلوک پیامبر و ائمه(ع) به هیچ وجه وجود نداشته است، اظهار کرد: خداوند در قرآن کریم از این وجه استثنایی زن یعنی عاملیت او سخن گفته است؛ بنده وقتی در کنفرانسی در یکی از کشورهای غربی آیات مرتبط با حضرت مریم(س) را قرائت کردم موجب اعجاب فراوان آنها شد و حتی هشت کشیش در جلسه بودند که گفتند ما چنین تعریفی از مریم(س) در اناجیل نداریم.
علاسوند اضافه کرد: بنده آیه؛ وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ؛ را قرائت کردم که موجب تعجب آنان شد؛ همچنین امام خمینی در فرمایشی دارند که وحی به این دلیل بر پیامبر نازل میشود که شخصیت ایشان جاذبه دارد و جاذبه شخصیت او فرشته وحی را پایین میآورد و به نظر بنده اگر چنین قابلیتی در مریم نبود و او مصدق کلمات الهی و کتب الهی نبود عیسی از او متولد نمیشد و این همان سوژگی زن است.
وی با اشاره به اسوگی زنان در اسلام، اظهار کرد: دینی که قرار است تا قیامت جاودانه بماند نمیتواند نسبت به نیمی از بشریت بیتفاوت باشد و آن را نادیده بگیرد به همین دلیل هم در موارد زیادی زنان مورد مخاطبه او هستند و این در حالی است که در مجالسی مانند نماز جمعه و جماعت و سخنرانی... سخنران وقتی صحبت میکنند از تعابیر جنس مذکر در موارد فراوان استفاده میکند و زنان را نادیده میگیرد (آقایان محترم، مردان ...) در حالی که همین زنان هستند که به نمایش قدرت دینی و هیبت این مجالس میافزایند. این اتفاق در یک جمع لامذهب و سکولار هم رخ نمیدهد ولی ما نگاه درجه دو به زنان مؤمنه خودمان هم داریم.
علاسوند با بیان اینکه قرآن کریم در کنار مردان شاخص، زنان شاخص را هم معرفی کرده است، گفت: همین سبب شده است تا جمعی از زنانِ تا پای شهادت در مکتب امیرالمؤمنین(ع) از بین همین زنانه مؤمنه و مسلمان باشند؛ در یکی از کتبی که در مورد نقش زنان تشیع نوشته شده است 12 زن نام برده شده و آمده است معاویه وقتی به قدرت رسید تلاش کرد از 12 زنی که در دفاع از علی(ع) نقش مهمی داشتهاند دلجویی کند و به تعبیری دست آنان را از دامان امیرالمؤمنین(ع) دور کند ولی وقتی پاسخ این زنان را به معاویه میشنویم میبینیم که این دفاع از روی احساسات زنانه نیست بلکه مبتنی بر آیات و روایات و منطق عقلانی مؤمنانه است.
استاد حوزه خواهران اضافه کرد: امکان ندارد کسی پیرو و همراه بسازد بدون اینکه در حضور اجتماعی به زنان بیتوجه باشد، نمیتوان برای جامعه الگوسازی کنیم ولی زنان الگو را نادیده بگیریم یا فقط زنان را در الگوی خانهداری معرفی کنیم زیرا حتی مادران شهدا هم فقط در نقش خانهداری حاضر نشدند بلکه سهم اجتماعی خود را با تربیت جوانانی که جانشان را در راه دین دادند ایفا کردند. بنابراین نباید با بهانه عفاف و حجاب نقش زنان را نادیده بگیریم بلکه این اسوگی و سوژگی باید در قالب عفاف رعایت شود.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده گفت: چرا پیامبر(ص) مقید بودند که همسرانشان را به جنگها ببرند یا در نماز عیدین اجازه حضور آنان را میدادند و حتی حضرت در سمت خانمها خطبه میخواندند و بر دادن زکات تاکید داشتند یا زنی به نخلداری مشغول بود و برخی او را سرزنش میکردند ولی حضرت از این زن دفاع کرد و گفت که با این کار میتوانی شغل ایجاد کنی و زکات بدهی و انفاق کنی.
وی با اشاره به جامعیت حضرت فاطمه(س) با بیان اینکه ما ابرزن و ابرمرد به تعداد بسیار محدود داریم، تصریح کرد: ما دنبال این نیستیم که بگوییم همه باید ابرزن و ابرمرد شوند که البته اصلا ممکن نیست ولی وقتی قله تعریف شود بقیه با توجه به شرایط و استعداد و ... میتوانند از پایین تا قله حرکت کنند و حضرت فاطمه(س) از زنان در قله است.
وی ادامه داد: بنده در یکی از کشورهای اروپایی سخنرانی داشتم و به جمع مخاطب عرض کردم که من قصد دارم از زن الگویی سخن بگویم که اگر از فصل عبادت او حرف بزنم او را مانند راهبه در کنج محل عبادتی فقط مشغول عبادت خواهید دید گویی او فقط یک عارف عابد است و اگر نقش همسری او را بگویم فکر خواهید کرد این بانو، یک عاشقپیشه و محبوبه و زن دوست داشتنی همسری است که هیچ دغدغهای جز محبت به همسر و ... ندارد. اگر فصل مادری حضرت صدیقه(س) را روایت کنم فکر خواهید کرد که او زنی است که شوهر ندارد و فقط چند بچه یتیم دارد که همه هم و غم او متوجه آنان است و اگر به تحلیل و کنش سیاسی و اجتماعی و بیانات او بپردازم تصور خواهید کرد او یک فعال اجتماعی یا سیاسی و یا مدیر یک سازمان مردمنهاد است.
علاسوند بیان کرد: این بانو در سن 18 سالگی در هر کدام از این نقشها در قله بودند و البته کسی جز فاطمه(س) نمیتواند اینطور جامع باشد. همچنین آن حضرت در عین سلوک به مثابه یک انسان سلوک به مثابه یک زن دارد؛ سلوک به مثابه یک انسان آن هم در هزار و چهارصد سال پیش حرف بسیار جدیدی است به همین دلیل گاهی برخی مطرح میکنند که مگر ممکن است زنی که هزار و چهارصد سال قبل بوده است الگو برای امروز باشد؟
استاد حوزه خواهران با بیان اینکه کتب زیادی درباره عایشه که با رعایت حقالقسم حدود دو سال بیشتر نزد پیامبر(ص) نبوده نوشته شده است، گفت: این در حالی است که حضرت زهرا(س) دختر پیامبر(ص) بود و 18 سال با ایشان محشور بود فقط دو صفحه در مورد آن بانو نوشتهاند و این نشان میدهد دست عناد و دشمنی اجازه نداد که مطالب سیره و زندگی ایشان نوشته و منتقل شود.
وی افزود: آن حضرت در عین نقشهای مادری و همسری و ... به مثابه یک انسان در رابطه خود با خداوند رفتار میکرد. حضرت صدیقه رابطه ناب و سرشار از عبادت با خدا داشت در حالی که این مسئله در زندگی امروز ما به غفلت سپرده شده است. آن حضرت فرموده است اگر انسان بین خود و خدایش را اصلاح کرد قطعا خدا رابطه او با بندگان را هم اصلاح میکند و وسعت باطنی و برکت به او خواهد داد. ما کدام زنی را سراغ داریم که این همه ادعیه و جملات حکمیانه داشته باشد.
علاسوند تصریح کرد: در روایات بیان شده است که آن حضرت اولین کسی بود که به آیات قرآن عمل میکرد و خود را مستثنی نمیکرد یا نقل است وقتی زنان در بیماری آخر حضرت به دیدار ایشان آمدند از وضعیت او در غربت پیامبر(ص) پرسیدند و حضرت خطبه معروف استثنایی را فرمودند که هنوز هم برای ما جاذبه دارد و به نظر میآید صرفا برای زنان حاضر در آن جلسه نبوده است. این جلسه احوالپرسی عوامانه به جلسه مفصل درس امامت و آیندهنگری برای جامعه آن روز تبدیل شد به گونهای که زنان حاضر در جلسه، نسبت به همسرانشان شاکی شدند که چرا این برخورد را با علی(ع) داشتهاند.
وی افزود: دفاع از حریم پاکدامنی و عفاف و حیا یک فصل برجسته در زندگی آن حضرت است ولی در عین حال با امیرالمؤمنین(ع) تغزل و مهربانی داشتند و با هم شعر میخواندند و مهارت کلامی و غیرکلامی داشتند که همه اینها حرفها و سخنان برای دنیای امروز تازه است؛ مگر حضرت علی(ع) در لحظات آخر به حضرت صدیقه نفرمودند که خلیفه اول و دوم قصد دارند دیدن شما بیایند و آن حضرت فرمودند: البیت بیتک و الحره امتک؛ خانه خانه توست و این زن هم همسر توست؛ آیا این تعبیر نشانه فن همسرداری نیست؟ در نهایت هم آن حضرت ضمن اینکه حرف همسرش را زمین نگذاشت تصمیم شخصی خود را اجرا کردند که روتابیدن از خلفا بود. این شیوه و سلوک کجا کهنهشدنی است؟
علاسوند تصریح کرد: در مادریکردن آن حضرت، تربیت حرف اول را میزد و این تربیت همه جانبه هم بود و حسن ختام بحث بنده هم این تعبیر است که الجار ثم الدار.
انتهای پیام