به گزارش ایکنا از اصفهان، صدوسیوهشتمین سمینار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان با عنوان «تدبری در سوره مبارک مریم(س)» به همت انجمن علمی این گروه و با همکاری کانون قرآن و عترت دانشگاه اصفهان، روز گذشته، پنجم دیماه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه برگزار شد.
در این سمینار زهرا ساریخانی، دانشجوی دکترای علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان به معرفی سوره مریم و موضوعاتی که در آن مطرح شده است، پرداخت و اظهار کرد: براساس تفسیر نمونه، این سوره چهار قسمت دارد و سرگذشت انبیایی مثل حضرت مریم(س)، حضرت زکریا(ع)، حضرت مسیح(ع) و برخی دیگر از پیامبران بزرگ الهی را روایت میکند که هرکدام حاوی نکات تربیتی خاصی هستند. مسائل مربوط به قیامت، چگونگی رستاخیز و سرنوشت متقین و مجرمین مهمترین بخش این سوره را تشکیل میدهد، مواعظ و نصایح نیز مکمل بخشهای دیگر است.
وی افزود: درباره ثواب قرائت این سوره از حضرت رسول اکرم(ص) نقل شده است که اگر کسی سوره مریم را قرائت کند، به تعداد کسانی که حضرت زکریا(ع)، حضرت یحیی(ع) و سایر انبیا را تصدیق کردند و همچنین به تعداد کسانی که برای خدا فرزند قائل نشدند، ۱۰ حسنه به او عطا میشود.
این پژوهشگر قرآنی بیان کرد: توجهی که سبب قرائت این سوره موجب میشود، این است که مخاطب را به تلاش در دو سیر مجزا دعوت میکند؛ خط حمایت از انبیا و پاکان عالم و خط تقابل و مبارزه با منحرفان و آلودگان. ثواب خواندن این سوره صرفاً به کسی که این الفاظ را میخواند، عطا نمیشود، بلکه این الفاظ باید مقدمهای برای عمل باشد. از امام صادق(ع) نیز نقل شده است که هرکس بر خواندن این سوره مداومت کند، از دنیا نمیرود، مگر اینکه خدا به برکت این سوره، او را از نظر مال و فرزند بینیاز کند. همچنین توجه به سبب قرائت آن، ما را به این نکته رهنمون میکند که این غنا و بینیازی، بازتابی از جاری شدن حقایق و محتوای سوره در اعمال، رفتار و گفتار قاری آن است.
وی گفت: تفسیر المیزان غرض سوره مریم را بیشتر به سمت آیات انتهایی آن میبرد و درواقع بر اساس آیه ۹۷ این سوره: «فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدّاً»، غرض را در دو محور بشارت و انذار معرفی میکند؛ اما این غرض را در ساختار بدیعی قرار میدهد، ابتدا مثالهایی از داستان زندگی حضرت زکریا(ع)، حضرت یحیی(ع)، حضرت مریم(س) و سایر پیامبران میآورد و سپس در آیه ۵۸، جمعبندی و خلاصهای را که از این مثالها داشته است، بیان میکند و میگوید اینها نعمتداران عالم هستند و هرکدام اخلاص و ویژگی خاصی دارا بودند که این ویژگیها را میتوان در خشوع و خضوع مطلقشان نسبت به آیات الهی خلاصه کرد.
ساریخانی ادامه داد: سوره در ادامه، اخلاق این سیر توحیدی را بیان میکند که دچار آسیب میشود؛ یعنی از یاد خدا اعراض و از شهوات تبعیت میکنند و به همین دلیل دچار حالت غی و رشدنیافتگی میشوند، منتها اگر کسی با توبه و عمل صالح بازگردد، میتواند خودش را به جریان نعمتداران عالم ملحق کند. در ادامه سوره نیز نمونههایی از لغزشها و مواجهات غلط در مقابل خدا، انبیا و رسولان و حتی موضوع معاد و گوشههایی از عذاب نیز ذکر میشود. بنابراین میتوان گفت که این سوره مردم را به سه دسته تقسیم میکند؛ انبیا و بهطور شاخص حضرت مریم(س) که نبی نبود، ولی جزو هدایتشدگان محسوب میشد و من از این گروه به نعمتداران یاد میکنم. دومین دسته، اهل غی هستند؛ یعنی کسانی که استعداد رشدشان را از دست دادهاند و دسته سوم، کسانی که توبه میکنند و با ایمان و عمل صالح به نعمتداران عالم میپیوندند.
وی بیان کرد: تدبر یعنی توجه به عاقبت؛ بنابراین تدبر در آیات قرآن یعنی اینکه ما بفهمیم و در پی این باشیم که کلمات، آیهها و سورههای قرآن چه غرض هدایتی را دنبال میکنند. تدبر در قرآن نیز همچون همه حوزههای مطالعاتی، روش خاص خودش را میطلبد و براساس روشهای متعدد و گوناگونی انجام میشود. نقطه آغازین تدبر در سورهها، تفکر است و تفکر روشمند انسان را به درک حقایق والاتری، فراتر از الفاظ سورهها رهنمون میکند. نکتهای که باید یادآور شوم، این است که مطالبی که مطرح میکنم، نتیجه روش تدبری است.
این پژوهشگر قرآنی گفت: بهطور خلاصه، تفکر یعنی مشاهده اجمالی وضع مطلوب و موجود و مسیر هدایتی که آیات برای رسیدن به آن وضع مطلوب از وضع موجود بیان میکنند. اگر بخواهیم بهصورت شاخص، این سه مؤلفه را درباره سوره مریم مشاهده کنیم، آیات ۵۸ تا ۶۳ سوره بهشکل واضح و آشکار، نمایانگر سیر وضع موجود، مسیر هدایتی و وضع مطلوب است. در این آیات، وضع موجود، کوتاهی در ادای نماز و پیروی از شهوات معرفی میشود و وضع مطلوبی که قرار است این آیات ما را به آن رهنمون کند، بهرهمندی از نعمت است که بعضاً به نعمت ولایت تفسیر شده است. مسیری که انسان را از این وضع موجود به وضع مطلوب میرساند، توبه نام دارد که در آیات ۵۹ تا ۶۳ بیان شده؛ توبهای که با ایمان و عمل صالح همراه است و انسان را در مسیر خروج از وضع موجود قرار میدهد و تقوا باعث میشود که انسان در این مسیر و بهرهمندی از نعمت، پایدار و مستدام بماند.
وی ادامه داد: آیات ۱ تا ۱۱ سوره مریم، درباره حضرت زکریا(ع) و موضوع آن، دعاییست که ایشان به درگاه الهی دارد و از دچار شدن موالیاش به فساد و نبود اسباب عادی نگران است. این خوف و نگرانی نشانگر وضع موجودیست که میتوان از آیه برداشت کرد و حضرت زکریا(ع) با دعا که از آن به سلاح مؤمن در درگاه ربوبی یاد شده است و البته نسبت به این دعا حسنظن دارد، انسان را به بهرهمندی جامعه از ولی الهی و امتداد حرکت در مسیر اصلاح سوق میدهد. آیات ۱۲ تا ۱۵ درباره داستان حضرت یحیی(ع) و وضع موجود، بهرهمندی از امکانات الهیست که این امکانات باید مورد بهرهبرداری قرار گیرد تا همراستایی با حق و سالم رسیدن به مقصد شکل بگیرد و مسیری که انسان را از این وضعیت به آن غایت میرساند، اخذ حقایق است که بهواسطه کتاب در اختیارش قرار میگیرد.
ساریخانی اظهار کرد: آیات بعدی مربوط به حضرت مریم(س) است که بهصورت مفصلتری بیان شده و مؤلفههای بیشتری را میتوان از آن برداشت کرد و وضع موجودی که به مخاطب ارائه میکند، مواجهه با سختیهای طبیعی یا اموریست که عموماً حالت منفی از آنها به ذهن متبادر میشود. غایتی که مردم در این وضعیت باید به آن برسند، این است که آیه ببینند؛ یعنی رخدادی که بهصورت طبیعی برای حضرت مریم(س) اتفاق افتاد، آیه قرار است بهوسیله ایشان دیده شود و بهرهمندی از رحمت را به دنبال داشته باشد. مسیری که وضع موجود را به وضع مطلوب تبدیل میکند، صبر و استقامت است که عبارت «لاتحزنی» این موضوع را نشان میدهد.
وی افزود: در آیات مربوط به حضرت عیسی(ع)، بهرهمندی از ظرفیتها و امکانات الهی مطرح است و آن اختلافی که مردم نسبت به حق پیدا کردند و دچار ظلم شدند، قرار است به بهرهمندی از سلام و انتقال رحمت و برکت به دیگران منجر شود و این جز از مسیر استمرار ادای حق نماز و زکات تا لحظه آخر و جریانسازی آن اتفاق نمیافتد. یک مسیر هدایتی دیگر در این دسته از آیات اهمیت دارد و آن هشیار شدن نسبت به یومالحسرت است. هشیار شدن نسبت به یومالحسرت با انذار مطرح شده: «وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ» و لازمه یا مسیریست که انسان را برای خروج از غفلت و التزام به ایمان آماده میکند.
این پژوهشگر قرآنی تصریح کرد: در آیات مربوط به حضرت ابراهیم(ع)، وضع موجود، دچار شدن به عبودیت شیطان و وضع مطلوب، بهرهمندی از محبتهای ویژه الهی و توفیق جریانسازیست که این محبتها در ذریه حضرت ابراهیم(ع) ادامه پیدا کرد. مسیر هدایتی که از این آیات به آن دلالت مییابیم، تبعیت از فردیست که دارای علم است. موضوع هجرت در این سوره مبارک بسیار پررنگ و بارها تکرار شده است. بنابراین هجرت و استقامت در برابر سختیهای مسیر دعوت به خدا نشاندهنده آن مسیر هدایتی از وضع موجود به وضع مطلوب است.
وی توضیح داد: در آیات ۵۱ تا ۵۳ سوره مریم که درباره حضرت موسی(ع) است، حاکمیت طاغوت پررنگ بوده و حضرت موسی(ع) مأموریت دارد تا با طاغوت مبارزه کند و در این مسیر برای اینکه بتواند جریان رحمت الهی را جاری کند، اهتمام به خالص شدن و یا دعا برای داشتن وزیر و شریک در این راه به ایشان کمک میکند تا جبهه حق برای مبارزه با طاغوت تقویت شود. این مسیر انسان را مانند حضرت موسی(ع) در مسیر استجابت دعا و جریان رحمت الهی قرار میدهد.
ساریخانی اضافه کرد: در آیات مربوط به حضرت اسماعیل(ع)، نیاز به رضایت حقیقی، وضعیتیست که با اهتمام به نماز و زکات و صدق وعده حاصل میشود و نماز نیز از مؤلفههای پررنگ کارکردی سوره مریم است. آیات ۶۴ تا ۶۵ به مباحث قیامت و تبعاتی مربوط میشود که غی و رشدنیافتگی ممکن است به دنبال داشته باشد. بنابراین وضع موجود، محرومیت از رحمت بوده که قرار است به نزول رحمت منجر شود و مسیر هدایتی آن در عبارت «فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ» یعنی استقامت در عبودیت رب پررنگ میشود.
وی افزود: آیات بعدی نیز درباره جهنم است و درواقع بخش دوم سوره فضای هولانگیز دارد و در این دسته از آیات، وارد جهنم بودن یا در معرض وارد شدن به آن، وضع موجودیست که باید تغییر کند و به نجات از جهنم برسد. افراد با رعایت تقوا میتوانند این مسیر را بپیمایند و از جهنم نجات پیدا کنند.
این پژوهشگر قرآنی با بیان اینکه آیات ۷۳ تا ۷۶ مواجهه افراد کافر با مؤمنان است، اظهار کرد: کافران خطاب به مؤمنان میگویند که ببینید اوضاع و شرایط کداممان بهتر است و معنای آیات نشان میدهد که به نفع کافران نخواهد بود. این محرومیت از هدایت که بهواسطه این مواجهه اتفاق میافتد، به ازدیاد هدایت بهصورت مستمر تبدیل میشود و پاداشها و اعمال به بهترین صورت انعکاس پیدا میکند که این وضع مطلوب است و آنچه مسیر هدایت به این غایت محسوب میشود، اراده هدایت داشتن است. براساس آیات ۷۷ تا ۸۰ نیز زمانی که کافران به مؤمنان چنین حرفی میزنند، آنها کمی در ایمانشان متزلزل و نسبت به آیات دچار کفر میشوند. بنابراین حرکت از ایمان به کفر، با دچار شدن به زینتهای دنیایی و در اثر القائات کافران اتفاق میافتد؛ اما اگر بخواهیم این قضیه از بین برود، باید بپذیریم چنین تضمینی وجود ندارد که هرکس در دنیا وضع خوبی داشته باشد، حتماً در آن دنیا نیز اینگونه خواهد بود و اطلاع از این موضوع موجب میشود تا آن گمان نادرست از ذهن مخاطب خارج شود.
وی در جمعبندی مطالب مربوط به وضع مطلوب در سوره مبارک مریم گفت: این سوره انواعی از جلوههای رحمت را بیان میکند و درواقع ترسیم فضایی پر از رحمت الهی است. این جلوههای متعدد رحمت یک نقطه اشتراک دارند و آن موضوع امتداد است؛ یعنی این رحمت از جریانسازی و امتداد برخوردار و این امتداد و بقا تنها مسیریست که انسان را سالم به مقصد میرساند. این سالم به مقصد رسیدن همان نیاز حقیقی سوره است که میخواهد مخاطب را با آن مواجه کند.
ساریخانی تأکید کرد: وضع موجودی را که سوره مریم برای مخاطب ترسیم میکند، با واژه حسرت میتوان بیان کرد. وقتی انسان دچار حسرت میشود، یعنی میفهمد که میتوانسته جایگاهی بالاتر یا بهره مضاعفی داشته باشد، ولی اکنون جز محرومیت چیزی برایش باقی نمانده است، در حالی که میتوانست به نهایت قرب الهی و نجوا با او برسد؛ اما اکنون با شیاطین محشور است و شیطان بر او ولایت دارد و این حسرت خود عذاب است. همه اینها از نوعی غفلت آغاز شده و آن غفلت از یومالحسرت است. این غفلت باعث میشود که اتصال انسان با منبع رحمت قطع و به تضعیف پایبندی به حق در عمل منجر شود. این وضعیت باعث میشود که انسان نسبت به حقایق و عمل به آنها دچار ظلم و جور شود و کسی که دچار این حالت شود، دیگر برای عمل به آیات مراجعه نمیکند و تابع شهوات میشود. بنابراین راه چاره، تقوا و خودکنترلیست.
فاطمه کاظمینی
انتهای پیام