به گزارش ایکنا از قزوین، آیتالله عبدالکریم عابدینی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه قزوین در جلسه تفسیر قرآن در شرح سوره انسان گفت: خداوند در آیه ۵ سوره انسان میفرماید «إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا»، یعنی به يقين ابرار و نيكان از جامى مىنوشند كه با عطر خوشى آميخته است.
وی ادامه داد: در ادامه به چند آیه در مفهوم برّ میپردازیم، خدای متعال در آیات ۱۲، ۱۳ و ۱۴ سوره مریم فرمود اى يحيى كتاب خدا را به جد و جهد بگير و از كودكى به او نبوت داديم، و نيز از جانب خود مهربانى و پاكى به او داديم و تقواپيشه بود، و با پدر و مادر خود نيكرفتار بود و زورگويى نافرمان نبود. خداوند در این آیات میفرماید به یحیی مهربانی و پاکی عطا کردیم و برّ بودن نسبت به والدین را در جانش قرار دادیم. هر مسلمان و مؤمن عاقلی باید دغدغهمند این معنا باشد که اسمش در لیست ابرار ثبت شود، چرا که اگر جزو ابرار نباشیم، باید بدانیم که در نقطه مقابل ابرار آبادی نیست.
امام جمعه قزوین بیان کرد: خدای متعال در آیات ۲۸ تا ۳۳ سوره مریم از روزه سکوت مریم(س) پس از تولد حضرت عیسی(ع) و سخن گفتن حضرت عیسی(ع) در گهواره صحبت میکند، آیتالله جوادی آملی فرمودند حضرت عیسی(ع) در گهواره حرفی را زد که پیغمبران بعد از ۴۰ سالگی که مبعوث به نبوت میشوند آن را میگویند. حضرت عیسی(ع) در گهواره این طور گفت که بدانید من پیغمبر خواهم شد و خدا برای من انجیل را خواهد آورد، من هر کجا باشم مایه برکت خواهم بود، تا زندهام خدا مرا به نماز و زکات سفارش کرده است، خدا مرا جبار و شقی قرار نداده است.
وی اظهار کرد: امروز نیز شاهدیم این خیزش جهانی که علیه نسلکشی صهیونیستها دیده میشود، عمدهاش از برکات وجود حضرت عیسی(ع) است، این قیامکنندگان همانهایی هستند که به آئین حضرت مسیح(ع) اعتقاد راسخ دارند، آنان همانهایی هستند که خداوند در آیه ۸۲ سوره مائده فرموده بهترین دوستان مسلمانان هستند.
نماینده ولی فقیه در استان قزوین اظهار کرد: خداوند در آیه ۲۷ سوره حدید در رابطه با مسیحیان واقعی فرموده اینها اهل رأفت، رحمت و رهبانیت هستند، اکثریت مسیحیان این طورند، اقلیت آنها هم ننگ صهیونیستی بودن را به خود میچسبانند، این دو گروه با هم متفاوتند، گروه اول برکت حضرت مسیح(ع) را به همراه دارند و اکنون نیز همراهیشان با مسلمانان و حمایتشان از مظلومان را مشاهده میکنیم.
وی بیان کرد: خداوند در آیه ۱۱ سوره عبس میفرماید «كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ»، یعنی زنهار، چنین مکن، این آیات پندی است، خداوند در این آیه میفرماید قرآن تذکره است، یعنی متذکر و یادآور میشود، یک چیزی در ما بوده و ما از آن غفلت کردهایم، قرآن به ما میگوید چرا غافلی و آن چیزهایی که داری را نمیبینی؟ چرا به سرمایههایی که از سوی خدا در جان تو نهادینه شده توجه نمیکنی؟
آیتالله عابدینی خاطرنشان کرد: قرآن تذکره است یعنی چه؟ خداوند میفرماید یعنی این معانی و مفاهیم ملکوتی که در قالب آیات وحی نازل شدهاند، با فطرت و جان انسانها آشناست، خداوند در آیه ۳۰ سوره روم میفرماید پس با توجه به بیپایه بودن شرک، حقگرایانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوی این دین توحیدی روی آور، پای بند و استوار بر سرشت خدا که مردم را بر آن سرشته است باش برای آفرینش خدا هیچگونه تغییر و تبدیلی نیست؛ این است دین درست و استوار؛ ولی بیشتر مردم معرفت و دانش به این حقیقت اصیل ندارند.
وی بیان کرد: فطرت انسانها ثابت است و تغییری نمیکند، ممکن است صاحب فطرت، فطرتش را نادیده بگیرد و هواهای نفسانی را دنبال کند، اما فطرت اگر نادیده گرفته شود هم تغییری نمیکند، یعنی تا انسان وجود دارد، صداقت را میفهمد، اگر هم دروغ بگوید پا روی سرمایه فطری خود گذاشته است اما سرمایه درونی را به فراموشی نسپرده است، قرآن این سرمایه درونی را متذکر میشود.
امام جمعه قزوین تصریح کرد: اگر قرآن عدل و قسط را بیان میکند، برای این است که فطرت انسانی عدل و قسط را میشناسد و در مقابل آنها تسلیم است، بنابراین اگر انسان ظلم کند، این به معنای مرگ عدل و قسط در وجودش نیست، چون عدل و قسط در فطرت انسان وجود دارد و همواره با او خواهد بود، یکی از شکنجههایی که انسانها در قیامت و دنیا میبینند، همین فاصله گرفتن از فطرت است، فاصله گرفتن از فطرت مانند فاصله گرفتن از قرآن است.
وی گفت: خدای متعال در آیه ۱۲۴ سوره طه میفرماید هر کس از قرآن فاصله بگیرد، خسته میشود و دائم در استرس است، آرامش خود را از دست میدهد و راحتی ندارد، وقتی به قرآن برمیگردیم، قرآن به ما خوشآمد میگوید، خداوند در آیه ۲۸ سوره رعد میفرماید همان كسانى كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا آرام مىگيرد، آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مىيابد. ما اگر از قرآن فاصله بگیریم، از آرامش فاصله میگیریم، اگر هم به قرآن رجوع کنیم، به آرامش رجوع خواهیم کرد، فطرت نیز همینگونه است، اگر ما از فطرت خویش دور شویم اسیر استرس و اضطراب میشویم، اگر بازگشت به فطرت و انسانیت داشته باشیم، بازگشت به آرامش خواهیم داشت.
این مفسر قرآن بیان کرد: در قرآن کریم آمده فطرت یک موضوع ثابت است، وقتی فطرت ثابت باشد، دین هم باید ثابت باشد، اگر دین یک امر ثابت، ماندگار و جاویدان نباشد، ما دچار مشکل خواهیم شد، برای اینکه فطرت ثابت نمیتواند با امر چیز غیر ثابت رفاقت کند، چنین رفاقتی پا نمیگیرد، بنابراین دین هم باید ثابت باشد. به همین خاطر خدای متعال در آیه ۶۴ سوره یونس میفرماید در کلمات خدا که وعدهها و بشارتهای اوست هیچ دگرگونی نیست)، یعنی قوانین و کلمات الهی تغییر نمیکنند و تاریخ مصرف ندارند، بلکه ماندگار و جاودانه هستند.
وی تصریح کرد: اگر بخواهیم وجه مشترکی برای فطرت انسان، کلمات الهی و سنتهای الهی معرفی کنیم، میگوییم همه اینها پایدار هستند. هر آیهای از قرآن را که میخوانیم، چون زمینه و بستر آن از طرف خدا در انسان قرار داده شده است، ما میبینیم مفهوم این آیه دقیقاً همان چیزی است که در فطرت ما وجود دارد، آن چیزی که خداوند میفرماید منطبق با همان چیزی است که در وجود ما قرار دارد، «صدق الله العلی العظیم» نیز به همین معناست.
این مسئول بیان کرد: هر آیه قرآن یک بسته کرامت و برّ است، اگر هر کس میخواهد جزو ابرار باشد باید با قرآن ارتباط بگیرد، هر کس میخواهد کرامت پیدا کند، با قرآن کرامت پیدا میکند، برّ بودن و اهل کرامت شدن با قرآن میسر است، خداوند میفرماید عبادت کنید که به تقوا برسید، به تقوا برسید که به کرامت برسید. خداوند در آیه ۹۲ سوره آلعمران میخواهد بفرماید که چطور ممکن است ما به برّ نائل شویم؟ برّ یک مقام است، این مقام همین طور گیر آدم نمیآید، راه دارد، خداوند در این آیه میفرماید هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هر چه انفاق كنيد قطعاً خدا بدان داناست.
وی یادآور شد: خداوند در این آیه میفرماید شما زمانی جزو ابرار میشوید که آن چیزی که دوستش دارید را در راه خدا انفاق کنید، یک موقع یک چیزهایی داریم که اگر در خانه بمانند مزاحم ما هستند یا خراب میشوند، انفاق کردن اینها یک چیز است، یک موقع هم ما آن چیزی را که خیلی دوستش داریم انفاق میکنیم، اینها با هم متفاوتند. موقعی که میخواهیم انفاق کنیم خدا به ما میگوید نگران نباشید که انفاق کردهاید و مالتان رفته است، بدانید که خدا میبیند و میداند.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین اظهار کرد: نقل کردهاند امام حسین(ع) در روز عاشورا، زمانی که یارانش را به شهادت رسانده بودند، در مناجات با خدا فرمود خدایا تحمل همه این اتفاقاتی که میافتد برای من شیرین و آسان است، چون معتقدم تو داری آنها را میبینی، حضرت زینب(س) نیز شاگرد همین مکتب است و در پاسخ به ابنزیاد میگوید «ما رأیت الا جمیلا».
وی گفت: خدای متعال در آیات ۶، ۷ و ۸ سوره انسان میفرماید «عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا، يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا، وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا»، یعنی چشمهاى كه بندگان خدا از آن مىنوشند و به دلخواه خويش جاريش مىكنند، همان بندگانى كه به نذر خود وفا میکردند و از روزى كه گزند آن فراگيرنده است مىترسيدند، و به پاس دوستى خدا بينوا و يتيم و اسير را خوراک مىدادند.
امام جمعه قزوین ادامه داد: این آیات اشاره به این دارند که حضرت زهرا(س)، امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع) نذر سه روز روزه پیاپی کرده بودند، در روز اول افطار خود را به مسکین، در روز دوم افطار خود را به یتیم و در روز سوم افطارشان را به اسیر انفاق کردند. آنها به راحتی غذای خود را به مسکین، یتیم و اسیر دادند، در حالی که خودشان گرسنه بودند و به غذا احتیاج داشتند، آنها چرا توانستند از نیاز خود دل بکنند؟ برای اینکه پای محبت دیگری در میان بود که از محبت غذا برایشان بااهمیتتر بود، آن هم محبت خدا بود.
وی بیان کرد: در تحفالعقول حدیثی از پیامبر(ص) آمده که اهل برّ ۱۰ علامت دارند، آدمی اهل برّ است که دوستیها و دشمنیهایش برای خدا باشد، اگر یک جا هم صحبت و رفیق کسی میشود، به خاطر رضای خداست، اگر هم از یک جا فاصله میگیرد و بین خودش و آنجا فرق میگذارد، این را هم برای رضای خدا تصمیم میگیرد، در راه خدا خشمگین میشود، برای خدا راضی میشود، برای خدا کار میکند، خود را در حالی در محضر خدا قرار میدهد که خاشع، خائف، طاهر و مخلص است، اهل احسان و نیکومداری در پیشگاه خداست.
عابدینی تصریح کرد: ممکن است یک نفر کار نیک انجام بدهد اما نیت و عقیده نیک نداشته باشد، مطابق آیات قرآن محسن کسی است که عقاید نیک و عمل نیک دارد، گفتارش هم گفتار نیک است، وقتی همه اینها در یک نفر جمع شد، این آدم محسن است. امام صادق(ع) به نقل از پیامبر(ص) فرمودهاند چهار چیز گنجنامه و معدن برّ است، نخست اینکه انسان فقر و نیازش را کتمان کند، دائم ناله نکند، این باعث میشود روح برّ در ما بیدار شود. دوم اینکه از فقرا دستگیری کند و بکوشد صدقهای که میدهد پنهان بماند، سوم اینکه مرضش را کتمان کنید، چهارم اینکه مصیبتهایی که پیش میآید را زیاد تکرار نکند، این چهار کتمان باعث میشود روح انسان اهل برّ شود.
انتهای پیام